آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1526
تحلیل ساختار زبان قرآن در چارچوب نظریه ی معاصر استعاره
نویسنده:
الخاص ویسی، غلامحسن اورکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
یکی از جنبه های اعجاز قرآن داشتن ظاهری آراسته و ساختاری منطبق بر تفکرات بشری است که با استفاده از زمینه های حسی و مادی ، زمینه های مجرد و معنوی را نشان می دهد . هدف این پژوهش تحلیل و توصیف ساختارهای استعاری زبان قرآن در چارچوب نظریه ی معاصر استعاره و تقسیم بندی استعاره های مفهومی لیکاف است. در این نظریه، استعاره به هرگونه فهم و بیان مفاهیم انتزاعی در قالب مفاهیم ملموس تر اطلاق می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته؛ بدین ترتیب که نگارنده پس از معرفی ساختار زبان قرآن ، داده های پژوهش را به شیوه ی کتابخانه ای و به کمک فیش برداری ،از جای جای قرآن استخراج و در چارچوب نظری تحقیق مورد تحلیل قرارداد -گرچه گستردگی ساختارهای استعاری قرآن در این پژوهش نمی گنجد که با تحلیل آنها در این رویکرد، نتایج ارزشمندی حاصل گردید؛ از جمله اینکه، بخش قابل توجهی از ساختارهای زبان قرآن، استعاریست و استعاره های قرآنی فراتر از استعاره های زبانی ویا ادبی هستند .دیگر این که اختلاف مفسّران در تعیین معانی برخی از ساختارهای استعاری زبان قرآن ، از عدم توجه به نقش و مفهوم شناختی استعاره ها نشأت می گیرد و در نهایت این که سبک بیان و ساخت معنایی ومفاهیم قرآنی به صورت ترکیبی از زبان های متعدد (عرفانی ، سمبولیک و تلفیقی )وحتّی استعاری می باشد و میان اجزاء ساختاری زبان قرآن پیوند منظم و رابطه ای منسجم برقرار است.
صفحات :
از صفحه 80 تا 100
بررسی و مقایسه آرای ارسطو و فارابی در مسئله خطای حسّی
نویسنده:
کرامت ورزدار ، احد فرامرز قراملکی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه ارسطو و فارابی معرفت از حواسّ آغاز می‌گردد. این رویکرد به اکتسابِ معرفت، با دو چالش مطرح شده توسّط سوفیزم دربابِ ادراکاتِ حسّی _ یعنی «خطای حسّ» و «تفسیرهای متعارض از ادراکاتِ حسّی»_ مواجه می‌شود. ارسطو با تقسیمِ محسوسات به «مختصّ» و «مشترک» و طرحِ مفهوم «شرایط متعادل» و همچنین با طرح دوگانه‌ی «نمود» و «ادراک» تلاش می‌کند به این دو مسئله پاسخ دهد. فارابی نسبت به چالش دوّم موضِعی اتّخاذ نکرده است امّا در بابِ چالش اوّل با تقسیم یقین به «تامّ» و «غیرتامّ» راهکار متفاوتی را ترسیم می‌کند. از منظرِ وی یقینِ ناشی از «ادراکاتِ حسّی» یقین غیرتامّ است و با پایبندی به شرایط سه‌گانه‌ای، می‌توان به یقین‌های حاصل از شهودِ حسّی پایبند بود. به نظر می رسد هیچ‌یک از دو راهکارِ این دو متفکّر در حلّ مسئله خطای حسّی تامّ نیست؛ امّا راهکار ارسطو در تبیین مسئله، قابل دفاع‌تر از نظر فارابی است.
صفحات :
از صفحه 227 تا 246
نگاهى انتقادى به مواجهه غزالى با فلسفه
نویسنده:
فرومن حيدرنژاد، موسى عبداللهى نسب
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غزالى از بين جويندگان حقيقت، گروه فلاسفه را بيش از هر گروه ديگرى مورد توجه قرار داده است ولى طريقه آنان را براى وصول به حقيقت كارآمد نمى دانست. وى فيلسوفان را به دهريان، طبيعيان و الهيان تقسيم كرده و بيست مسئله را در الهيات مطرح مى كند كه به خاطر هفده مسئله آن، فيلسوفان را اهل بدعت دانسته و به خاطر سه مسئله آنها را تكفير كرده است. اين پژوهش با روش اسنادى و توصيفى ـ تحليلى به بررسى انگيزه ها و موضع گيرى هاى غزالى در مواجهه با فلسفه و فيلسوفان و نقد آن مى پردازد. با بررسى آراى غزالى، مشخص مى شود آن مسائلى كه به تكفير فلاسفه انجاميد، با اعتقادات دينى و كلامى مورد قبول وى منافات داشت. انگيزه هاى بسيارى در مخالفت غزالى با فلسفه تأثير داشت كه با حقيقت طلبى ايشان منافات دارد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 76
بررسى مبانى فلسفى کثرت‏‌گرایى در گفتمان سنت‏‌گرایى با تأکید بر اندیشه‌‏هاى سیدحسین نصر
نویسنده:
یحیى نورمحمدى نجف‏‌آبادى، محمد جعفرى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کثرت گرایى موردنظر سنت گرایان را مى توان با رویکرد فلسفى نیز نقد و بررسى کرد؛ چراکه سنت گرایان در تبیین نظریه کثرت گرایى خود، از برخى مبانى فلسفى نیز بهره برده اند. برخى از این مبانى عبارت اند از: تشکیک وجود، پذیرش عالم کلى و مثال، تمایز میان ساحت ظاهرى و ساحت باطنى دین، تقسیم عقل به کلى شهودى و جزئى استدلالگر، تقسیم واقعیت به واقعیت مطلق و واقعیت نسبى، جواز کثرت تفاسیر حق متعارض از یک واقعیت واحد، تعمیم حق از جزء به کل و برخى دیدگاه هاى ویژه درباره انسان و نقش او در مراتب هستى.
صفحات :
از صفحه 163 تا 187
مسأله هستی از دیدگاه هایدگر و ارسطو
نویسنده:
فاتح سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله‌ای که هایدگر پژوهش خود را در کتاب هستی و زمان با آن آغاز می‌کند بی‌شباهت با آغاز کتاب گامای متافیزیک نیست. ارسطو در آن‌جا می‌گوید «دانشی هست که به هستی چونان هستی و اعراضِ ذاتی آن، به خودی خود، نگرش دارد» (1003 الف 23 – 22). ارسطو برای هستی چهار معنی قایل است: هستی بالعرض، هستی به معنای صادق بودن، هستی بالقوه و بالفعل و هم‌چنین هستی بر حسب اشکال مقولات. ارسطو سپس می‌گوید که پرسشِ هستی چیست؟، در حقیقت این پرسش است که جوهر چیست؟ و به این ترتیب هستی را با جوهر یکی می‌داند. هایدگر از همان آغاز این پرسش برایش مطرح بود که چه مفهومی این معناهای چندگانه را وحدت می‌بخشد و هستی چونان هستی (نه صرفاً هستنده چونان هستنده) تعین خود را از کجا کسب می‌کند؟ هایدگر کتاب هستی و زمانرا با بحث از ضرورتِ به روشنی بازگفتنِ پرسش از هستی آغاز می‌کند. هایدگر معتقد است پرسش از هستی که فلسفه‌ی افلاطون و هایدگر را در جوش و خروش نگه داشته بود و از فرط ابهام و مستوری برای یونانیان مایه‌ی تشویش خاطر بود، در این زمانه در بداهت و خودپیدایی از روز روشن‌تر فرض می‌شود و به همین دلیل است که پرسش از هستی امروز فراموش شده است. فیلسوفان به جای پرداختن به هستی، هستنده‌ها را موضوع پژوهش خود قرار داده‌اند. هایدگر با روش پدیدارشناسی و هم‌چنین با تخریب فرادهش متافیزیکی تلاش می‌کند که این هستی را آشکار ‌کند. اما برای این کار از هستنده‌ای که دازاین نام دارد آغاز می‌کند زیرا تنها دازاین است که از هستی خود پرسش می‌کند. از نظر هایدگر بنیاد آغازین دازاین هستی ـ در ـ جهاناست که دازاین را چون اگزیستانس ظاهر می‌کند. اگزیستانس به ارتباط دازاین با هستی و نه با هستنده‌ها مربوط می‌شود، و از این‌رو مهیای غلبه بر متافیزیک می‌گردد. هایدگر در هستی و زمان تلاش می‌کند که نشان دهد هستنده‌ی دیگری وجود دارد که نه فقط هست، بلکه با خویش و با سایر هستنده‌ها نسبتی دارد.هایدگر که خود در کتاب هستی و زمان برای فهم هستی تقریباً به همان راه سنت متافیزیکی رفته بود، یعنی به جای این‌که پژوهش خود را از هستی آغاز کند هستنده‌ای به نام دازاین را برای فهم هستی بررسی کرد. وی در کتاب درآمدی بر متافیزیک تلاش می‌کند با نشان دادن کاربردهای مختلف کلمه‌ی هستی در گفتار روزانه و از طریق افقی معین، از هستنده‌ها دور شود و به خود هستی بپردازد، اما در این‌جا نیز نمی‌تواند خود هستی را بدون هیچ‌گونه دلالت و ارجاعی فهم کند. زیرا در درآمدی به متافیزیک نیز، هستی را از طریق تعینات و حالاتی که خود هستی موجب ظهورشان می‌شود، می‌شناسد.
طبقه بندی فضایل از نظر توماس آکویینی
نویسنده:
احمدرضا مفتاح
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
طبقه‌بندی فضایل کار دشواری است. با توجه به وجوه اشتراک و اختلافی که میان فضایل وجود دارد، فهرست‌های گوناگونی از آن‌ها بیان شده است. توماس آکویینی، متأله کلیسای کاتولیک، که دربارۀ دینداری مسیحی دغدغه‌های عقلانی دارد، در کتاب جامع الاهیات (Summa Theologica) خود، ‌مفصل‌ترین طبقه‌بندی از فضایل را به دست داده است. وی فضایل را با دو رویکرد فلسفی و الاهیاتی تقسیم‌بندی می‌کند. بحث فضایل فلسفی او مبتنی بر دیدگاه ارسطو و بحث فضایل دینی او مبتنی بر عهد جدید است. او در تقسیم‌بندی فلسفی، فضایل را به دو دسته فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تقسیم می‌کند. او فضایل ناشی از طبیعت عقلانی انسان را فضایل عقلی و فضایل مربوط به طبیعت رفتاری انسان را فضایل اخلاقی می‌نامد. این تقسیم‌بندی را به مبنای تقسیم عقل به نظری یا عملی و نیز بر مبنای این‌که فضایل از سنخ انفعالات هستند یا از سنخ افعال، توسعه می‌دهد. اما در تقسیم‌بندی با رویکرد الاهیاتی، فضایل را به دو نوع فضایل الاهی و فضایل اساسی تقسیم می‌کند. فضایل الاهی (ایمان، امید و محبت)، آن دسته از فضایل موهوبی‌ای هستند که به رابطۀ انسان با خدا مربوط می‌شوند. فضایل اساسی (احتیاط، عدالت، میانه‌روی و شجاعت) از سنخ فضایل اکتسابی به شمار می‌روند. توماس مبنای تقسیم‌بندی و نیز زیرمجموعه‌های هر یک از این فضایل را به تفصیل بیان می‌کند که در این نوشتار بدان‌ها خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 129 تا 148
نفس‌ و قوای آن‌ از دیدگا‌ه‌ ارسطو، ابن‌ سینا‌ و صدرالدین‌ شیرازی
نویسنده:
طا‌هری، اسحا‌ق‌، ۱۳۳۹-
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت: بررسی تطبیقی دیدگاه های سهروردی و هوسرل
نویسنده:
خسرو باقری نوع پرست، محمدزهیر باقری نوع پرست
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
اصول و روش هایی که در تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می گیرند، از مبانی مختلفی سرچشمه می گیرند. هدف این مقاله آن است که مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت، بر اساس دو دیدگاه مشابه در شرق و غرب مورد بررسی قرار گیرد: فلسفه اشراقی شهاب الدین سهروردی و فلسفه پدیدارشناختی ادموند هوسرل. سوال های پژوهش ناظر به تعیین مبانی فلسفی و روان شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه هر دو فیلسوف و مقایسه آنها از حیث مشابهت و تفاوت هاست. در مبنای فلسفی هوسرل، پدیدارشناسی جایگاه اساسی دارد و در آن دو گام اساسی مطرح است. در مرحله نخست، تاکید بر توصیف تجربه های آدمی و در مرحله دوم، نظر بر کاهش دادن تجربه های زیسته است. در مبنای روان شناختی، به جای درون بینی تاکید بر تامل است. در مبنای فلسفی و معرفت شناختی سهروردی، علم حضوری جایگاه ویژه دارد. در مبنای روان شناختی، درون بینی از اهمیت به سزایی برخوردار است. در مقایسه سهروردی و هوسرل این نکته قابل توجه است که هر دو فیلسوف به نحو اساسی تحت تاثیر افلاطون قرار دارند و هر دو از عینیت گرایی دور می شوند. در خصوص تفاوت ها باید اشاره کرد که در معرفت شناسی، هوسرل در حیطه علم حصولی و سهروردی در عرصه علم حضوری سخن می گوید. در مبنای روان شناختی، هوسرل بر تامل و سهروردی بر درون بینی تاکید می ورزند. چنین مبناهایی، تعلیم و تربیت در دیدگاه هر دو فیلسوف را به سوی نوعی شهودگرایی سوق خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 20
علیّت ارسطویى یا تبیین ارسطویى
نویسنده:
مریم سالم
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
فلاسفه علم در عصر حاضر معتقدند کلمه علت (cause) که در ترجمه هاى آثار ارسطو وجود دارد اشتباه است و هیچ گاه منظور ارسطو از معادل یونانى این کلمه (aitia, aition)، آن چیزى نبوده که فلاسفه اسلامى و بعد، فلاسفه مدرسى مى فهمیدند و واژه علت یا causeرا به جاى آن برگزیده اند. به اعتقاد آنها ارسطو تنها به فکر تبیین چگونگى پیدایش پدیده هاى عالم بوده و کارى به علل فراطبیعى پیدایش این پدیده ها نداشته است؛ ازاین رو علت نزد او چیزى جز تبیین نبوده است و علل چهارگانه، تبیین هاى چهارگانه اى هستند که ارسطو از آنها استفاده مى کند تا پیدایش، حرکت و دگرگونى را تبیین کند. این دسته از فلاسفه با تغییر اصطلاح علت به تبیین درصدد اصلاح سوءفهم هاى حاصل از اندیشه ارسطو هستند. با بررسى آثار ارسطو و نیز نواقصى که در نظریه تبیین وجود دارد به خوبى مى توان نادرستى سخن فلاسفه علم را ثابت کرد و نشان داد که ارسطو نه تنها به تحلیل چگونگى پیدایش نظر داشته است، چرایى پیدایش نیز برایش بسیار مهم بوده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 104
فضیلت در نگاه ارسطو و توماس آکوئیناس
نویسنده:
مرتضی طباطبایی، محمدعلی دیباجی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از بنیادیترین مفاهیم فلسفة اخلاق ارسطو، فضیلت است و شناخت این مفهوم، راه را برای شناخت و ارزیابی دستگاه اخلاقی او هموار میسازد. از سوی دیگر، قدیس توماس، بزرگ ترین پیرو ارسطو در قرون وسطا نیز ظاهراً با این مفهوم همچون ارسطو برخورد میکند؛ با این تفاوت که آن را افزون بر معنای پیشین، معنایی متعالی میبخشد. اکنون پرسش اساسی این است که فضیلت در نظام اخلاقی ارسطو چه جایگاهی دارد و آیا معنای فضیلت در دستگاه فکری توماس، دقیقاً همان معنای ارسطویی را دارد یا خیر؟ پس از دانستن اینکه ارسطو تعریفی انسانی، دنیایی و عقلانی از مفاهیم سعادت و خیر و فضیلت ارائه میدهد و توماس، با دشواریهایی میکوشد تا این مفاهیم را با دستگاه فلسفی - مسیحی خود سازگار کند، در این نوشتار خواهیم کوشید تا بدان پرسشها پاسخ دهیم. همچنین در پایان، کلام هر دو فیلسوف را به اختصار نقد و بررسی کرده ایم.
  • تعداد رکورد ها : 1526