مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
الأخلاق وثنائية الحلال والحرام
نویسنده:
ماجد الغرباوي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
التنویری,
مناسبات فقه و اخلاق؛ گفت‌وگوی علی مهجور با ابوالقاسم فنائی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
صدانت,
چکیده :
به عنوان نخستین پرسش بفرمائید از نظر شما، فقه و اخلاق چه حوزه‌‌هایی از زندگی انسان را پوشش می‌دهند؟ برای اینکه بتوان دو موضوع را با یکدیگر مقایسه کرد باید میان آن دو سنخیتی وجود داشته باشد. فقه رشته‌ای علمی است، و با «علمِ اخلاق» یا بخش‌هایی از «فلسفه اخلاق» و نیز با «علم حقوق» قابل مقایسه است، نه با خود اخلاق؛ خود «اخلاق» را با «شریعت» می‌توان مقایسه کرد. بنابراین، پرسش شما یا باید این باشد که «شریعت و اخلاق چه حوزه‌هایی از زندگی انسان را پوشش می‌دهند؟»، یا باید این باشد که «علم فقه و علم اخلاق چه حوزه‌هایی از زندگی انسان را پوشش می‌دهند؟». پاسخ این دو پرسش البته یکسان است. به نظر من وقتی درباره قلمرو شریعت و اخلاق یا قلمرو علم فقه و علم اخلاق سخن می‌گوییم، دو معنای از قلمرو را باید از یکدیگر تفکیک کنیم. معنای اول را «قلمرو بالقوّه» می‌نامیم و معنای دوم را «قلمرو بالفعل». قلمرو بالقوه مجموعه‌ی موضوعاتی است که شریعت و اخلاق یا علم فقه و علم اخلاق «ممکن» و «محتمل» است درباره آن اظهارنظر کرده باشند، اما قلمرو بالفعل مجموعه‌ی موضوعاتی است که این دو عملاً درباره آن اظهارنظر کرده‌اند، یعنی حیطه‌ای که آن پتانسیل و استعداد در مورد آن موضوعات به فعلیت رسیده است. در پرتو تفکیک این دو معنای از قلمرو، می‌توان گفت که قلمرو بالقوّه شریعت و اخلاق به مثابه دو منبع ارزش/هنجار، و نیز قلمرو بالقوّه علم فقه و قلمرو علم اخلاق به مثابه دو رشته علمی ناظر به این دو منبع، علی‌الاصول «مطلق» است، بدین معنا که ممکن و محتمل است که این دو منبع یا این دو علم در تمام حوزه‌های زندگی حرفی برای گفتن و توصیه‌ای برای چگونه زیستن داشته باشند. عملاً نیز هم در اخلاق و هم در شریعت هم احکام «فردی» داریم و هم احکام «اجتماعی»؛ هم احکام «سیاسی» داریم و هم احکام «اقتصادی» و هکذا. به گمان من حتی کشف کردنِ سکوت یکی از این دو منبع یا هر دوی آنها در مورد برخی از موضوعات اهمیت دارد. زیرا در اثر این کشف ما می‌فهمیم که یا در آن مورد کاملاً آزادیم و از نظر دینی و/یا اخلاقی هیچ وظیفه‌ای نداریم، یا در آن مورد موظفیم با مراجعه به سایر منابع هنجارگذار، مانند عرف یا رأی عموم مردم، تصمیم بگیریم که چگونه عمل کنیم. بنابراین، اگر مقصود شما قلمرو بالقوه باشد، می‌توان گفت که چون قلمرو بالقوه این دو مطلق است، هم‌پوشانی کامل دارند. البته تلقی رایج در فرهنگ اسلامی قلمرو این دو علم را کاملاً از یکدیگر تفکیک می‌کند؛ در این تلقی، موضوع علم فقه «فعلِ مکلَّفین» و موضوع علم اخلاق «خُلقِ مکلفین» معرفی می‌شود، اما به گمان من این تلقی نادرست است. اما اگر مقصودتان قلمرو بالفعل شریعت و اخلاق یا علم فقه و علم اخلاق باشد، این قلمرو محدود است؛ یعنی هم شریعت و اخلاق و به تبع آنها هم علم فقه و علم اخلاق در مواردی عملاً سکوت کرده‌اند و انسان را به حال خود رها کرده‌اند. در هر دو مورد زمینه‌ها و حوزه‌هایی داریم که، به تعبیر آیت الله شهید محمد باقر صدر، می‌توان آن را «منطقه الفراغ» یعنی منطقه‌ی خالی از حکم هنجاری و خالی از توصیه دینی و/یا اخلاقی نامید.
نقش حقوق جزای اسلامی در تعلیم و تربیت ارزش‌های اخلاقی اسلام در جامعه
نویسنده:
حسن شجاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
کم‌توجهی به پیوند‌های حقوق جزای اسلامی با اخلاق اسلامی در مبنا، هدف، مضمون و سازوکارهای اجرایی، تضعیف ابعاد اخلاقی حقوق جزای اسلامی و نیز با تشکیک در عقلانیت و کارآمدی حقوق جزای اسلامی، درخواست حذف یا تغییر برخی از جرم‌انگاری‌ها و کیفرگذاری‌ها را موجب گردیده است. با استفاده از روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه‌ای، در صدد تبیین یکی از خطوط اصلی این پیوند یعنی نقش حقوق جزای اسلامی در تعلیم و تربیت ارزش‌های اخلاقی اسلام هستیم؛ که ضمن تبیین جنبه‌هایی از عقلانیت و کارآمدی حقوق جزای اسلامی، ظرفیت‌ها و توانایی‌های اخلاقی آن را فعال‌تر خواهد نمود. بدین ترتیب، جرم‌انگاری‌ها و کیفرگذاری‌ها در حقوق جزای اسلامی، از سویی با ترسیم مرزهای ارزشی و اخلاقی جامعه، موجب اطلاع‌رسانی و تعلیم ارزش‌های اخلاقی حداقلی اسلامی‌‌اند؛ و از سوی دیگر با آسیب‌رسانی به ناقضان ارزش‌های بنیادین اخلاقی، موجب تربیت ارزشی فرد و جامعه‌اند. علاوه بر این، وضع و اِعمال مجازات‌های اسلامی، این پیام را انتقال می‌دهد که هر چه رفتارها، به اَعمال ممنوع نزدیک‌تر و شبیه‌تر باشند، درجۀ قُبح و غیراخلاقی بودن آن‌ها بیش‌تر است؛ اگرچه به درجۀ ممنوعیت جزایی نرسیده باشد. این امر، تاثیر جرم‌انگاری‌ها و کیفر‌گذاری‌های اسلامی در تعلیم ارزش‌های اخلاقی را مضاعف می‌کند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 122
جایگاه نیت در تفاوت بنیادین فقه و اخلاق (با تأکید بر آیات و روایات)
نویسنده:
محمود متوسل آرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق و فقه دو علم مشهور از علوم اسلامی است. دانشورانی به بیان وجوه اشتراک و افتراق اخلاق و فقه پرداخته اند؛ اما به نظر میرسد مهم ترین تفاوت، موضوع نیت و انگیزه باشد که در اخلاق، پایه و اساس است و در فقه، تنها در ابواب عبادات مطرح است؛ البته آنجا نیز، انگیزه اخلاقی متعالی تر از نیت فقهی است.اصولاً فقه شرایط صحت عمل و اخلاق شرایط قبول عمل را بیان میکند. اولی ظاهر عمل را می بیند و به صحت یا بطلان حکم میکند و دومی باطن عمل را می نگرد که معیار سنجش آن میزان اخلاص در نیت و انگیزه است.تجرّی و قصد گناه در ترک محرمات و قتل کسی با انگیزه خصومت شخصی، درحالی که آن فرد، مهدور الدم باشد، از مصادیق این تفاوت است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 176
الاهیات اخلاقی در اندیشه‌ی غزالی و فیض
نویسنده:
منصوره حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه‌ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه‌های الاهیات عملی محسوب می‌شود. الاهی‌دانان مسیحی با روی‌آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می‌کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه‌های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه‌ی اسلام، می‌توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می‌شود و در این راستا، راه‌های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می‌آموزد. آرا و اندیشه‌های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به‌رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه‌ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش‌های متفاوتی داشته‌اند، اما هر دوی آن‌ها امروزه از کسانی محسوب می‌شوند که دین را تنها نجات‌دهنده‌ی بشریت از دام‌های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی‌گرایی و انحراف می‌دانستند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 188
پژوهشی در «ضرورت توسعة فقه به حریم اخلاق»
نویسنده:
سید جعفر صادقی فدکی,کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
يكی از موضوعاتی كه درميان عالمان و صاحب نظران اسلامی مطرح می باشد ايـن مـسئله اسـت كـه آيـا می توان فقه را به حريم مسائل اخلاقی توسعه داد و موضوعات و مسائل اخلاقی را از نگاه فقه وتكليـف بررسی نمود يا خير؟ در اين مورد دو ديدگاه عمده در ميان صاحب نظران مطرح است. ديدگاه نخست كه بيشتر عالمان اسـلامی - اعـم از فقيهـان و عالمـان اخـلاق - پيـرو آننـد و روش و سيره عملی آنان در تأليف آثار فقهی و اخلاقی نيـز همـين نظريـه را تأييـد مـی كنـد ، آن است كه موضوعات و مسائل اخلاقی از فقه جداست، از اين رو نمی توان فقه را به حـريم اخـلاق گسترش داد. عمده ترين دلايلی كه برای اين ديدگاه اقامه شده، آن است كه علـم اخـلاق و فقـه دو علم متفاوت با مسائلی مختلف اند كه هريك بايد در جايگاه خود مورد بحث و بررسـی قـرار گيرد. افزون براين، توسعه فقه به حريم اخلاق پيامدهای ناخوشايندی را هم برای فقه و هم بـرای اخلاق درپی دارد كه اين امر مانع گسترش فقه به حريم اخلاق می گردد. ديدگاه دوم كه اين تحقيق در صدد تأييد و اثبات آن می باشد، اين است كه گسترش فقه بـه حريم اخلاق جايز و بلكه از جهاتی ضرورت دارد؛ زيرا اينكار، علاوه بر اينكه پيامـد های مـورد ادعا در مورد ورود فقه به حريم اخلاق را در پی ندارد، فوايدی نيـز بـرای افـراد و جامعـه بـه بـار می آيد كه لزوم ورود فقه به حريم مسائل اخلاقی را دو چندان می كنـد. آيـات قـرآن، روايـات و سيره برخی از فقيهان و مفسران آيات الاحكام از عمده ترين دلايلی است كه می توان بـرای اثبـات ايـن ديدگاه بدان استناد كرد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 112
  • تعداد رکورد ها : 9