مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
تنزیه ابراهیم(ع) تنزیه ایوب(ع) تنزیه داود(ع) تنزیه سلیمان (ع) تنزیه شعیب (ع) تنزیه نوح(ع) تنزیه یعقوب(ع) تنزیه یوسف(ع) تنزیه یونس(ع) عصمت آدم(ع) عصمت انبیا از معصیت عصمت انبیا از نسیان عصمت انبیا بعد از بعثت عصمت انبیا در اعتقاد عصمت انبیا در تبلیغ عصمت انبیا در تلقی وحی عصمت انبیا در غیر تبلیغ عصمت انبیا در فتوی عصمت انبیا قبل از بعثت عصمت انبیاء (ع ) از بدعت عصمت انبیاء (ع ) از جهل به احکام عصمت انبیاء (ع ) ازخطا عصمت انبیاء از سهو عصمت پیامبر (ص) عصمت حضرت عیسی(ع) عصمت حضرت موسی (ع) عصمت شعیب (ع) عصمت لوط (ع)
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 478
اشکالات مربوط به عصمت انبیاء و پاسخ آن
نویسنده:
علیرضا کامفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پایان نامه سه فصل دارد: فصل اول، کلیاتی درباره عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی و دلایل عصمت . فصل دوم، درباره شبهات مربوط عصمت به نحو عام است و در آن دو دسته شبهات عقلی و نقلی وپاسخهای آن آمده است. فصل سوم به بررسی شبهات مرتبط با عصمت یکایک پیامبران و پاسخهای آنهااختصاص دارد و در آن شبهات مربوط به عصمت محمد(ص)، نوح (ع)، موسی (ع)، ابراهیم (ع)، یوسف (ع)،ایوب (ع)، یونس (ع)، داود (ع)، سلیمان (ع)، شعیب وعیسی (ع) پاسخ داده شده است .
لمحات في الکتاب و الحدیث و المذهب المجلد 1
نویسنده:
لطف الله صّافي كلبيكاني
نوع منبع :
کتاب , پرسش و پاسخ , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم ایران: مکتبة آیة الله العظمی الصافی، وحدة النشر العالمیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعه “لمحات فی الکتاب و الحدیث و المذهب” عنوان یکی از مهم‌ترین آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی است که به زبان عربی در سه جلد به نگارش درآمده و منتشرشده است. این مجموعه شامل 23 رساله فقهی_ اعتقادی به قلم این عالم آگاه است که بعضی از این رساله‌ها در چند سال گذشته به‌صورت مستقل به چاپ رسیده و برخی دیگر نیز برای نخستین بار منتشر شد. "جلد اول" رساله اول: “إلی هدی كتاب الله” “به سوی هدایت‌ کتاب خدا” اولین رساله این مجموعه می‌باشد. آیت الله صافی در این اثر- که چند سال قبل از انقلاب آن را به رشته تحریر درآورده- به مباحث مهمّی اشاره نموده است. وی، تنها درد مسلمانان معاصر را در ترك عمل به قرآن و اكتفا به اسم اسلام دانسته و با تذکّر آیاتی از قرآن مجید و دعوت مخاطبان به قرائت مكرر آنها، وضعیت فعلی جامعه اسلامی را در ابعاد مختلف بازگو و آن را با جامعه ایده‌آل قرآنی مقایسه نموده است. او در قسمت پایانی این رساله با اشاره به بیداری‌های اسلامی، استمرار و فراگیر شدن آن را در تمسّک به دستورات اسلام عزیز دانسته و همه نویسندگان و مصلحان اجتماعی را به عرضه آموزه‌های اسلامی به مردم دعوت کرده است. رساله دوم: “احادیث افتراق المسلمین علی ثلاث و سبعین فرقة” “حدیث‌های تفرقه مسلمانان بر 73 فرقه” دومین رساله این مجموعه است که نویسنده، بحث تفرقه و اختلاف در امّت پیامبر را دارای سابقه در امّت حضرت عیسی و موسی علیهماالسلام دانسته است. او در ادامه، به تفصیل و با دلایل محکم اثبات می‌کند که تنها فرقه ناجیه، شیعه دوازده امامی است. رساله سوم:”من لهذا العالَم؟” در این رساله، مؤلف گرا‌ن‌قدر، با تشریح ابعاد مختلف و اوضاع ناهنجار سیاسی، نظامی و اقتصادی به این سؤال پاسخ می‌دهد که خدا چه كسی را برای اصلاح این وضع می‌فرستد؟ وی در ادامه با اشاره به آیات و روایات، ایجاد روح امّیدواری در جامعه را شاخصه اصلی نظریه اسلام درباره آینده جهان دانسته و با ذکر روایات و منابعی که تصریح به اسامی ائمه به خصوص امام زمان علیه‌السلام، تنها راه نجات بشریت را در ظهور موعود همه انبیاء معرّفی می‌نماید. رساله چهارم: “العقیدة بالمهدیة” “اعتقاد به مهدویت” چهارمین رساله این اثر ارزشمند است که نویسنده محترم پس از بیان مقدّمه‌ای كوتاه درباره اهمیت عقیده به مهدویت، به معرّفی تفصیلی كتاب “البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان” تألیف علی بن حسام الدین المتقی الشاذلی از مشاهیر علما اهل سنّت می‌پردازد. رساله پنجم: “عصمة الأنبیاء و الائمة علیهم‌السلام” “عصمت پیامبران و ائمه علیهم‌السلام” عنوان پنجمین رساله است که در بردارنده مباحث بسیار ارزشمندی است. این رساله مشتمل بر مقدمه‌ای از آیت الله العظمی سبحانی است که در آن اشاره به این دارد که حدود سی و دو سال پیش، رئیس جماعت اسلامی آمریکا و کانادا آقای عادل جوهر نامه‌ای به ایشان فرستاده بود که سه سؤال درباره عصمت انبیاء در آن نوشته بود. سپس او با اشاره به این‌که آیت الله العظمی صافی گلپایگانی از فحول و پهلوانان مباحث اعتقادی است، می‌ گوید: سؤالات را خدمت ایشان دادم و ایشان جواب داده‌اند. این جواب‌ها در این رساله گرد‌آوری شده است که در سه بحث عصمت پیامبران و ائمه علیهم‌السلام، علم امام و اختلاف درجات ائمه در ایمان و علم و اخلاق بحث می‌کند. رساله ششم: “ایران تسمع و تجیب” “ایران می‌شنود و جواب می‌دهد” یکی دیگر از رساله‌های با ارزش تألیف این مرجع عالیقدر در سال 1395 هجری قمری است. فرقه ضاله وهّابی‌ قبل از انقلاب، هیئتی را به ایران فرستادند و به خیال خودشان اشكالاتی علیه تشیّع مطرح كردند و در پی آن، وهّابی مغرض ابوالحسن ندوی هندی كتابی به نام “اسمعی یا ایران” علیه ملّت مسلمان ایران نوشت. او در جواب اتهامات این کتاب، این رساله را نوشته و با انتخاب نام آن توسط امام موسی صدر ره آن را به طبع رساند. رساله هفتم: “جلاء ‌البصر لمن یتولّی الائمة ‌الإثنی عشر” “روشنی دیده برای كسانی كه امامت دوازده امام را پذیرفته‌اند” عنوان هفتمین رساله مجموعه لمحات است كه مشتمل بر انكار و ردّ روایاتی است كه دلالت بر این دارد كه ائمه علیهم‌السلام سیزده نفر هستند. در زمان مرجعیّت حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی ره، سؤالات و شبهاتی پیرامون این موضوع به دست مبارك آن مرجع فقید رسیده بود كه ایشان هم جواب این بحث را به آیت الله العظمی صافی واگذار نمود كه او این رساله را در جواب آن سؤالات نوشت. رساله هشتم: “مشروعیة الإستخارة و انّها لیست من الإستسقام بالأزلام” حدود سه دهه پیش، شیخ جامع الأزهر محمود شلتوت در مجله “رسالة الاسلام” مقاله‌ای در تفسیر آیه “و أن تستقسموا بالازلام” نوشت و استخاره در مكتب اهل بیت علیهم‌السلام را هم‌ردیف این خرافه عصر جاهلیت قرار داد. وقتی این مجله به دست مرحوم آیت الله العظمی بروجردی رسید، او به آیت الله صافی امر فرمود كه جوابی در ردّ این مقاله بنویس و او این رساله را در اجابت این درخواست تألیف نمود. رساله نهم: “تفنید اكذوبة خِطبة الامام علی علی الزهراء علیهاالسلام” از شبهات مطرح‌شده توسط وهابیت، بحث خواستگاری حضرت علی علیه‌السلام از دختر ابوجهل در زمانی كه حضرت زهرا علیهاالسلام همسر ایشان بود، است. او در این رساله با بحثی مستدل و تكیه بر منابع اهل سنّت، به این شبهه جواب داده‌است. رساله دهم: “البكاء علی الامام الحسین علیه‌السلام” “گریه بر امام حسین علیه‌السلام” عنوان رساله دیگری از این مجموعه است كه در استحباب گریه، عزاداری و احیاء شعائر حسینی علیه‌السلام به رشته تحریر درآمده است كه می‌تواند جوابگوی شبهات زیادی كه امروزه در فضای جامعه مطرح می‌شود؛ باشد. رساله یازدهم: “فی تفسیر آیة التطهیر” آیه تطهیر یكی از ادله محكم و منصوص بر عصمت اهل بیت علیهم‌السلام است كه او در این رساله با تحلیل و بررسی مفاد این آیه شریفه، بحث مفید و ارزنده‌ای در این باره ارائه داده‌اند. رساله دوازدهم: “تفسیر آیة الإنذار و أحادیث یوم الدار أو بدء الدعوة” در سال 1397 هـ.ق مطالبی پیرامون آیة الإنذار در مجله “حضارة الاسلام” به طبع رسیده بود كه مشتمل بر اشتباهاتی در زمینه این قضیه بود. آیت الله العظمی صافی در این رساله با اشاره به اشكالات مطرح‌شده به همه آنها با استدلال متین و برهانی محكم پاسخ ارائه كرده است.
گسترۀ عصمت انبیا از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
رضا اکبری، علیرضا اژدر، ناصر محمدی، محمدصادق واحدی فرد، علی پریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه طوسی در مرحلۀ عصمت انبیا به اعتبار بُعد نظری، معتقد است که پیامبر در دریافت، حفظ و انتقال وحی کاملاً معصوم است و هیچ گونه خطایی نه سهواً و نه عمداً از او صادر نمی شود اما به اعتبار بُعد عملی، معتقد است که عصمت شامل قبل از بعثت و بعد از بعثت، گناهان کبیره و صغیره، عمدی و سهوی، نفرت آور و غیرنفرت آور و حتی داوری در منازعات، تشخیص موضوعات احکام دینی، مسائل اجتماعی و تشخیص مصالح و مفاسد امور و مسائل عادی زندگانی هم می شود. او با تأکید بر لطف بودن «عصمت» در حقّ دارندۀ آن بیان می کند که عصمت این گونه است: عبد معصوم، در عین قدرت بر انجام معصیت، انگیزۀ ترک دارد و به سمت طاعات ترغیب می شود. ازآنجاکه خواجه حصول وثوق و اعتماد کامل به انبیا را که تأمین کنندۀ غرض از رسالت ایشان است بدون تصور عصمت امکان پذیر نمی داند، «عصمت» را عقلاً و نقلاً به طور مطلق ضروری می شمارد. ایشان به دلایل نقلی نظیر آیات ناظر به عدم نفوذ شیطان نسبت به مخلصان و مطهران، هدایت یافتگی انبیا، و نرسیدن عهد الهی به ظالمان، و دلایل عقلی نظیر لزوم وثوق و اطمینان، لزوم تکلیف به محال، و لزوم مخالفت با پیامبر در صورت عدم عصمت استناد می کند.
مراجعات فی عصمة الأنبياء من منظور قرآنی
نویسنده:
عبدالسلام زین العابدین
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: مؤلف,
چکیده :
مراجعات في عصمة الأنبياء من منظور قرآني، رساله‌اى انتقادى و اجتهادى در زمينه تفسير موضوعى قرآن است كه استاد عبدالسلام زين‌العابدين (ابومالك موسوى) براى نقادى مطالب استاد سيد جعفر مرتضى عاملى در كتاب «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» نوشته است. اين كتاب، خواندنى و سرشار از ارجاعات و استنادات علمى به كتاب‌هاى تفسيرى قديم و جديد و مقايسه نظرات گوناگون و داراى روشمندى قابل تقديرى است و روحيه علمى و انصاف نويسنده محترم نيز بس ستودنى است. «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» نيز خودش نقدى بر مباحث علامه فضل‌الله در باره زندگى حضرت فاطمه(س) است كه در آن بسيارى از مباحث گوناگون تاريخى و تفسيرى و... مطرح شده است. ساختار: اين كتاب، از يك مقدمه و 5 رساله و ملحقات (نقد شفاهى و كتبى و پاسخ آن) تشكيل شده است. گزارش محتوا: موضوع اصلى كتاب، بحث عصمت پيامبران الهى و چگونگى نظر قرآن كريم به معصوميت حضرت آدم و يونس و يوسف و موسى و... است و اينكه آيا نظر علامه فضل‌الله در اين مورد صحيح است يا نه. به نظر استاد عبدالسلام زين‌العابدين، اكثر قريب به اتفاق اشكالات و انتقادهاى مطرح‌شده نسبت به علامه فضل‌الله، ناوارد و ناشى از عجله و سوء تفاهم است. او در مقدمه بر اين نكته تأكيد كرده است كه نفرت يا عشق، مانع از واقع‌بينى مى‌شود و به‌عنوان مثال يكى از كسانى كه گرفتار عشق شده، استاد سيد جعفر مرتضى عاملى است كه در سال 1400ق و سال‌ها قبل از نگارش كتاب انتقادى «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)»، خوانندگانش را در كتاب «الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ص)» دعوت كرده كه كتاب «الإسلام و منطق القوة»، نوشته علامه سيد محمدحسين فضل‌الله را مطالعه كنند؛ درحالى‌كه خودش تصريح كرده كه آن كتاب را نخوانده است، ولى گفته كه اطمينان دارد كه كتاب مفيدى است و حقّ مطلب را ادا مى‌كند! جالب است كه نويسنده منتقد در اينجا انصاف داده و خودشكنى كرده و نوشته است كه من هرچند سخت كوشيدم كه خودم را از اين آفت در امان بدارم، ولى گاهى موفق نبودم و تحت تأثير احساسات قرار گرفتم و متوجه كلام آشكار علامه طباطبايى در باره داستان «داوود(ع) و آن دو نفرى كه با هم نزاع داشتند» نشدم و نقل به معناى ناروايى كه استاد جعفر مرتضى در كتاب «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» انجام داده در پيدايش اين اشتباه تأثير داشت. او افزوده است كه البته در اين چاپ (چاپ چهارم) آن اشتباه را تصحيح كرده‌ام نويسنده منتقد بعد از انتشار كتاب استاد سيد جعفر مرتضى تحت عنوان «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» طى نامه‌اى براى او انتقاداتى را مطرح كرده و چون استقبال كتبى او را از انتقاد دريافته، نامه‌هاى دوم و سوم و چهارم و پنجم را نيز نگاشته است، ولى متأسفانه استاد انتقادها را بى‌پاسخ نهاده و سرانجام نويسنده بعد از ماه‌ها انتظار و با اصرار برخى از استادان حوزه علميه قم اقدام به انتشار اين كتاب و مجموعه آن انتقادات كرده است نويسنده منتقد در اين كتاب بر سه نكته اساسى تأكيد كرده است: آنچه علامه سيد محمدحسين فضل‌الله گفته، مطلب جديدى در عالَم تفسير نيست، بلكه اجماعى بين مفسران شيعى است و حتى بسيارى از آنچه استاد سيد جعفر مرتضى مى‌گويد، برداشت‌هايى شخصى و خارج از معانى لغات و روايات و اجماع مفسرين است. استاد سيد جعفر مرتضى برخلاف روش علمى‌اش در تأليف كتاب‌هاى تاريخى، در اين مباحث خودش را به زحمت نيفكنده و به درياى منابع تفسيرى مراجعه نكرده و به همين جهت مطالب علامه فضل‌الله را غريب و نادر پنداشته است. استاد جعفر مرتضى، به‌گونه‌اى غير علمى مطالب استاد فضل‌الله را نقل كرده كه خواننده ناشى مى‌پندارد مطالب فضل‌الله، شاذ و نادر و سخت عجيب و غريب است، ولى اين روش انتقادى، هرگز علمى و اخلاقى نيست نويسنده تصريح كرده كه البته مپنداريد كه مطالب اين كتاب، دفاعى متعصبانه و مطلق از مطالب استاد فضل‌الله و يا روش فكرى اوست، بلكه گاه در موارد لازم مخالفت‌هايى نيز با نظريات او صورت گرفته است، ولى سخن در اين است كه رعايت اعتدال شود و ديدن اشتباهات نبايد مانع از ديدن مطالب حق و صحيح گردد نويسنده منتقد بعد از پايان رساله‌هاى انتقادى پنج‌گانه، به دو گونه انتقاد شفاهى و كتبى كه بر كتاب حاضر وارد شده، به‌صورت علمى و تفصيلى پاسخ داده است. وى در بين بحث‌هايش يادآور شده كه برخى از مدعيان كه خود را جمعى از فضلاى حوزه علميه قم ناميده‌اند، با صدور اطلاعيه‌اى با عنوان «شرب خمر يا مصيبت عظمى» در باره آيه «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاة وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون...» ، در سال 1418ق، چنين نوشتند كه: «فضل‌الله مى‌نويسد: «اين آيه در باره على بن ابى‌طالب و عبدالرحمن و شخص ديگرى نازل شده است» كه ظاهراً ايشان به روايتى كه سید قطب در كتاب خود، «في ظلال القرآن» نقل از «جامع البيان» طبرى آورده، اعتماد كرده... فضل‌الله، اين روايت نادر و شاذّ را از طريق اهل سنت نقل مى‌كند. جالب اينجاست كه اهل سنت خود نيز آن را قبول ندارند و نزد آنها معتبر نيست. بيان روايتى منبوذ و ضعيف از ايشان و نپذيرفتن روايات غير صحيح و غير معتبر در فضايل اهل بيت جاى بسى شگفتى است». استاد عبدالسلام زين‌العابدين مى‌گويد: آيا اين عوام‌فريبى نيست؟! او شگفت‌زده مى‌پرسد: چگونه كسانى به خود اجازه مى‌دهند كه چنين نسبت بزرگى را به كسى بدهند بدون اينكه خودشان را به زحمت بيندازند و به آدرسى كه خودشان در اعلاميه آورده‌اند، مراجعه كنند؟! زيرا در چاپ اول تفسير علامه فضل‌الله، «من وحي القرآن» كه قبل از صدور اين اعلاميه منتشر شده، اين روايت اصلاً ذكر نشده و بلكه حتى اشاره‌اى هم به آن نشده است و در چاپ دوم كه در بعد از اين اعلاميه و در سال 1419ق، انتشار يافته، روايت مذكور را قاطعانه ردّ كرده و با دليل و برهان، نادرستى و سستى آن را اثبات كرده و بعد تأكيد كرده است كه اگر اين نبود كه اين روايت در برخى از كتاب‌هاى متأخران مانند سید قطب در كتاب «في ظلال القرآن» متداول است، بحثى از آن نمى‌كرديم؛ زيرا چنين روايتى سخيف‌تر از آن است كه مورد نقد و بررسى قرار گيرد.
عصمة
عنوان :
نویسنده:
سيد عبدالرحيم موسوى
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران ایران: مركز الطباعة و النشر للمجمع العالمي لأهل البيت عليهم السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
" فى رحاب اهل البيت " مجموعه كتابچه‌هايى است كه در بیش از چهل مجلد موضوعات مختلف كلامى، فقهى و احياناً تاريخى و قرآنى را مورد بررسى قرار داده است. سيد عبدالرحيم موسوى و يك گروه تحقيقى تدوين و تنظيم آن را به انجام رسانده‌اند. "انگيزه تأليف" پاسخگويى و ردّ شبهاتى كه در عصر جديد از طرق شبكه‌هاى اينترنتى و ارتباطى در مسائل اسلامى مطرح مى‌شود، سبب ايجاد گروه‌هاى بحث و پاسخگويى به شبهات در مجمع جهانى اهل بيت علیهم السلام گرديد كه اين مجموعه حاصل آن جلسات است. "ساختار كتاب" در هر جلد از اين مجموعه مهم‌ترين مباحث پيرامون آن موضوع اعتقادى يا فقهى و نيز نظرات و آراء اهل سنت و شبهات مرتبط به اختصار آمده است. در پايان نيز نتيجه و خلاصه بحث ديده مى‌شود. "جلد 40" درباره مقام عصمت 14 معصوم علیهم السلام و عصمت انبیاء و رابطه عصمت با اختیار را بیان می کند.
مساله عصمت به روایت سید مرتضی« عصمت در آثار کلامی سید مرتضی با تمرکز بر کتاب تنزیه الانبیاء والائمه
نویسنده:
سارا لشکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کتاب تنزیه الانبیاء والائمه نوشته سیدمرتضی علم الهدی از جمله آثار مهم کلامی مکتب بغداد است که طی قرون و اعصار مورد توجهعلمای شیعه و سنی قرار گرفته است و آثاری ناظر به آن به رشته تحریر درآمده است. این کتاب سرآغاز مجموعه ای از تک نگاری های متکلمان مسلمان در مسئله عصمت پیامبران و امامان علیهم السلام بوده است. سید مرتضی این اثر را از موضعی شیعی و در تبیین مواضع امامیه در این باب نوشته است، اما بدین اندازه اکتفا نکرده و به نحو گسترده ای به بیان دیدگاه های فرق و مذاهب دیگر و نقد و بررسی آرای ایشان در این حوزه پرداخته است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 4
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
بررسی تطبیقی قلمرو عصمت پیامبر اسلام (ص) از دیدگاه اشاعره معتزله و امامیه
نویسنده:
محمد خانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی قلمرو عصمت پیامبر اسلام (ص): از دیدگاه اشاعره، معتزله و امامیه
نویسنده:
محمد خانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی روایات فریقین پیرامون آیات (به ظاهر) ناسازگار درباره عصمت انبیا
نویسنده:
فاطمه‌ میرهاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصمت انبیا (علیهم السلام) یکی از مباحث جدی و با سابقه در حوزه مباحث اعتقادی کلامی است که تقریباً همه فرق اسلامی اصل وجوب آن را پذیرفته‌اند و تنها درجزئیاتی چون محدوده و زمان آغاز آن اختلافاتی وجود دارد. اولین جایی که این اختلافات خود را نشان می‌دهد، تفسیر آیاتی است که ظاهر آنها با مسئله عصمت ناسازگاری دارد. در این تحقیق سعی بر این است که معنای این گونه آیات با توجه به روایات فریقین پیرامون آنها، به دست آید. در بحث نافرمانی آدم(علیه السلام) از نهی خداوند؛ روایات عدم هوشیاری، جبر الهی، فراموشی به هنگام خوردن از درخت، عدم عصمت قبل از نبوت و اشتباه در فهم کامل نهی خداوند را عنوان کرده‌اند. در بحث از شرک ابراهیم (علیه السلام)؛ برخی روایات (هذا ربی) را اقراری تلقی کرده و برخی روایات راه حلهایی چون فرض یا انکاری استفهامی بودن آن را مطرح کرده‌اند. در اتهام کذب ابراهیم نیز؛ روایاتی (إِنِّی سَقیم) را از معاریض کلام، یا تقیه‌ای دانسته و قصد اصلاح و یا وجود شرط محال در (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ هذا) را مانع دروغ قلمداد کرده‌اند. روایاتی دیگر نیر هر دو سخن را دروغ انگاشته‌اند.در مبحث قتل نفس توسط موسی (علیه السلام)؛ روایات، غیر عمدی بودن قتل و یا مامور بودن موسی به آن را عنوان کرده‌اند. و درباره نسیان عهد توسط موسی در همراهی با عالِمِ الهی؛ برخی روایات آن را به معنای فراموشی(ضد ذکر) و برخی آن را به معنای تَرک عهد و یا از معاریض کلام تلقی کرده‌اند. پیرامون قضاوت داود (علیه السلام) میان دو خصم؛ روایاتی اسرائیلی دلیل استغفار او را گناهی که در حق «اوریا» مرتکب شد عنوان کرده و روایاتی نیز دلیل آن را تعجیل در صدور حکم بیان کرده‌اند. درباره سلیمان (علیه السلام) و برگزیدن علاقه به اسبها بر ذکر پروردگار؛ روایاتی اسرائیلی اذعان دارند که سلیمان اسبها را به انتقام اینکه او را از نماز بازداشتند به هلاکت رسانید. روایاتی نیز کشتن اسبها برای انتقام را قبیح تلقی کرده و ماجرا را این طور حکایت کرده‌اند که سلیمان اسبها را برای شرکت در جنگی بازدید می‌کرد که وقت نماز گذشت و خواست که خورشید را بازگردانند تا نماز را در وقتش بخواند. همچنین درباره انابه و بازگشت سلیمان در پی فتنه و افتادن جسد بر تختش؛ برخی روایات اسرائیلی، گناه سلیمان را کشتن اسبها و یا تمایل قلبی به یکی از طرفین دعوا در داوری اظهار کرده و برخی روایات دیگر گناه او را نگفتن «انشاء الله» در تصمیمش تلقی کرده‌اند. برخی روایات نیز حاکی از ترس سلیمان بر جان فرزندش از شر شیاطین و غفلت از اراده پروردگار است. پیرامون همّ یوسف (علیه السلام) به انجام عمل قبیح؛ روایاتی همّ وی را اراده و تصمیم به انجام عمل معنا کرده و برخی روایات به شدت چنین همّی را رد کرده‌اند، روایتی نیز قصد او را ضرب و قتل بیان کرده است. و در بحث از طولانی شدن حبس یوسف به عقوبت استمداد از غیر خدا؛ روایاتی به طرق متعدد در میان فریقین علت باقی ماندن چندین ساله یوسف را در زندان، عقوبت الهی برای استمدادش از غیر خدا تلقی کرده‌اند.روایات شیعی غالباً عملِ به ظاهر گناه آلود را به گونه‌ای تاویل کرده‌اند که گناه بودن آن نفی شود، اما در روایات اهل سنت که اکثراً موقوف یا مقطوعند اهتمامی به نفی گناه وجود ندارد. در راستای روایات، برخی تفاسیر اهل سنت به شرح ظاهر آیه بسنده کرده و از انتساب گناه به نبی خدا ابایی ندارند. اما تقریباً همه تفاسیر شیعی با توجه به روایات و یا حتی فراتر از آنها و با تکیه بر عقل، به تنزیه ساحت انبیا از گناه پرداخته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 478