یکی از موضوعات مهم و در عین حال بحث انگیز و جنجالی در عرصه علوم قرآن، چگونگی گردآوری و تألیف این کتاب آسمانی و به دنبال آن تفسیر آن است. گروهی از علما و محققان
... ن علوم قرآنی بر این باورند که گردآوری و تألیف و ترتیب قرآن در حیات پیامبر انجام گرفته، و گروهی آن را به دوران پس از پیامبر، یعنی زمان حاکمیت خلفا منتسب دانسته و فرض را بر این گذاشتهاند که جمع کنونی قرآن غیر توقیفی و پس از پیامبر انجام گرفته و آنچه مبنای فهم و تفسیر میباشد، همان ترتیبی است که بر اساس نزول بوده است. اما این پرسش مطرح است: به چه دلیلی این ترتیب که از صدر اسلام در میان همه مفسران رایج و متداول بوده و بر اساس آن تفسیر انجام میگرفته، باید کنار گذاشته شود و روش ترتیب نزولی انجام گیرد؟ مهمتر آنکه از کجا میتوان ثابت کرد روایاتی که درباره نزول برخی سورهها نقل شده، درست و قابل اطمینان است، با اینکه در این باره اخبار بسیار متعارض و متفاوتی نقل شده و مبانی در این باب مختلف است؟ نکته دیگر اینکه تا چه حدی واقعاً میان تفسیر بر اساس ترتیب مصحف با ترتیب نزول در معنا و برداشت از آیه تفاوت دارد که بتوان آن را به حساب تفاوت و اختلاف در طریقه تفسیر آیات و ترجیح ترتیب نزولی گذاشت؟
این نوشته در مقام بیان اثبات این نکته است که هر سه این پرسشها جواب منفی به تفسیر نزولی میدهد و در این ادعا که اگر تفسیر بر اساس نزول شکل گیرد، فواید و آثار بسیاری بر جای میگذارد، مبالغههایی شده و بر فرض که فوایدی داشته باشد، در تفسیرهای رایج و بر اساس ترتیب مصحف نیز قابل تحصیل است.
بیشتر