انسان همواره در مسير تحول، برخوردار از دو نوع رفتار بوده است: برخى از رفتارهاى او متناسب با نيازهاى محسوس و مادى اوست. برخى ديگر متناسب با نيازهاى غيرمادى. قسم
... متى از رفتارهاى غيرمادى، عموما رفتار و كنش دينى تعبير مى شوند. هرچند به مقتضاى طبيعت دو بُعدى آدمى هر دو دسته رفتار در نهاد او وجود دارد و به خاموشى نمى گرايد و اساسا چنين امرى خارج از اراده اوست و تنها ممكن است بروز و ظهور يكى بر ديگرى غلبه داشته باشد، اما وجه تمايز انسان از ساير حيوانات رفتار دينى اوست. چنان كه هنرى لوكاس (Lucas, s. Henry) مى گويد؛ دين پيچيده ترين عنصر فرهنگ ابتدايى انسان است. روشن است كه همه مردم آغازين به گونه اى اعتقاد دينى داشته اند و انسان اوليه مانند بازماندگانش به نيروى رازآلودى كه نگاه دارنده زمين، آسمان و سراسر زندگى اوست، عميقا احساس وابستگى مى كرد. دين وجه تمايز اصلى بشر است؛ يعنى حيوانات ممكن است نسبت به بعضى افراد بشر در پاره اى توانايى هاى خاص پيشرفته تر باشند، نظير قدرت بالاى دريافت هاى حسى و سازندگى عملى، اما هرگز مشاهده نشده است كه حيوانى كارى را براى زندگى پس از مرگ خود انجام دهد.
در این مقاله بررسی دین از جنبه روان شناسی و ارتباط آن با دین اسلام ذیل این موضوعات مورد بررسی قرار می گیرد: نظر استنلی در باب دین، نظر ویلیام جیمز در باب دین، نظر كارل گوستاو. يونگ در باب دین، نظر زيگموند فرويد در باب دین، روان شناسان فطرى نگر، روان شناسان عارضى نگر (محيط نگر)، ابعاد شناختى و گرايشى انسان در پيدايش اديان.
بیشتر