جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
آسیب هاى اخلاقى رابطه پسر و دختر
نویسنده:
على احمدپور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
یکى از روابط آسیب زا و مخربى که جامعه ما را تهدید مى کند، رابطه پنهانى و ناسالم بین دو جنس مخالف است. از دیدگاه دین مقدس اسلام، زنان و مردان در جامعه مى توانند با رعایت حدود شرعى با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عین حال، حریم یکدیگر، حیا و عفت خود را نیز حفظ کنند و از روابط پنهانى خوددارى کنند. هدف پژوهش حاضر که به روش توصیفى تحلیلى صورت گرفته، بیان آسیب هاى اخلاقى روابط پنهانى بین پسر و دختر و دلایل مخالفت دین مقدس اسلام با این گونه دوستى هاست و راه کارهاى پیش گیرى و برون رفت از این معضل اجتماعى را مطرح مى کند. یافته هاى تحقیق نشان مى دهد که افزایش بى اعتمادى و سوءظن، فروپاشى خانواده، احساس گناه، تأخیر در ازدواج، بى عفتى و آبروریزى، سلب کرامت انسانى و تسلط شیطان، از مهم ترین آسیب هاى روابط پنهانى دختر و پسر مى باشد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 130
ابزار و منابع شناخت از نظر علامه طباطبايي و شاگردان
نویسنده:
احمد کاظمي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫مسأله شناخت يکي از مهم‌ترين و چالش بر‌انگيزترين مقوله‌ها در حوزه علوم انساني به‌شمار مي‌رود، که از ديرباز مورد توجه انديشمندان و متفکران قرار گرفته، و نظريات مختلفي راجع به آن ارايه گرديده است. يکي از علل اختلاف نظر در مسأله شناخت، اختلاف صاحب‌نظران در ابزار و منابع آن است، که براي رسيدن به حقيقت، ابتدا بايد ابزار و منابع شناخت مورد بررسي قرار گيرد تا شناخت صحيح و دقيق حاصل گردد. اين رساله ابزار و منابع شناخت از نظر علامه طباطبايي و شاگردان ايشان را با انگيزه تبيين نظريات آنان و دست‌يابي به اختلافات و اشتراکات ديدگاه‌هاي آنان، با استفاده از روش کتابخانه‌اي مورد بررسي قرار داده است. تحقيق پيرامون زمينه‌هاي تاريخي شکل‌گيري مباحث علم و معرفت، و ابزار و منابع آن، مي‌تواند رويکردها و ديدگاه‌هاي متفاوت درباره تعريف علم، و ماهيت و انواع آن را آشکار نمايد. ديدگاه عقليون و حسيون درباره ابزار سه‌گانه شناخت که شامل عقل، حس و تزکيه نفس مي‌شود، از جمله ديدگاه‌هاي مهمي است که در اين زمينه قابل طرح است. از نظر علامه طباطبايي نيز اصلي‌ترين "ابزار شناخت" حس، عقل و تزکيه نفس بوده، و عمده‌ترين "منابع شناخت" طبيعت، عقل، دل، وحي و تاريخ است. علامه طباطبايي در تعريف علم با برخي از شاگردان خود از جمله استاد مصباح يزدي اتفاق نظر ندارد، و حتي شاگردان او در تعريف علم با هم اختلاف نظر دارند. از نظر علامه طباطبايي و شاگردان ايشان حس و تزکيه و تهذيب نفس هيچ کدام به‌تنهايي نمي‌تواند حقايق هستي را به ما نشان دهد، و گرچه حس و عقل ايزارهاي مهم شناخت محسوب مي‌شوند، اما ابزار کافي و تام نيست؛ تزکيه نفس نيز نقش مهمي در معرفت و آگاهي انسان دارد. شاگردان علامه طباطبايي در نحوه تقسيم‌بندي ابزارهاي معرفت اختلافات جزيي دارند. اما علامه و شاگردان او در منابع شناخت اتفاق نظر دارند.
انسان‌شناسي از ديدگاه علامه سيد محمدحسين طباطبايي
نویسنده:
‫مراد آيدوغدو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫بر اساس آموزه‌هاي اسلامي، آفرينش نخستين انسان از خاک بوده، و انسان‌هاي بعدي از نسل او هستند. هدف از آفرينش نوع انسان نيز تحقق عبوديت و تحصيل معرفت در راستاي تکامل بوده، و نوع انسان از چنان ظرفيتي براي تکامل برخوردار است که مي‌تواند جايگاه خلافت الهي را کسب کند. حقيقت وجود انساني، ترکيبي از روح و جسم است؛ و هرچند اصالت با روح است، اما بدن هم مانند ساير موجودات تسبيح‌گوي خداوند بوده و مسئول است. مهم‌ترين ويژگي انسان قوه عاقله است، که معيار تشخيص حق و باطل، و خطاناپذير مي‌باشد. انسان از روي آگاهي عمل مي‌کند، پس از اختيار نيز برخوردار است که البته مطلق نيست. ويژگي ديگر او فطرت است که اگر تقويت شود موجب تکاملش مي‌شود. و بالاخره انسان به‌دليل تفاوت‌هاي طبيعي و نيازهاي متعدد، موجودي اجتماعي است که با تلاش براي استخدام همه موجودات از جمله هم‌نوعان خود، عدالت و به دنبال آن علوم اعتباري را ايجاد مي‌نمايد. گرايش او به استخدام ديگران با انضمام تفاوت‌هاي طبيعي و ادراکي ميان انسان‌ها، اختلاف را در محيط اجتماعي دامن مي‌زند، که تنها راه‌حل آن اجراي قوانين ديني از دو راه اجبار يا تربيت صحيح مي‌باشد. انسان همواره با دستورات الهي و حوادث طبيعي و اجتماعي، مورد امتحان قرار مي‌گيرد، تا از طريق به فعليت رساندن استعدادهاي خود سعادت‌مند شود. اگر انسان در راستاي هدف آفرينش عمل نمايد عملش حق، و خودش هدايت يافته است، و الا عملش باطل، و خود نيز گمراه است. پايان حضور دنيايي انسان، اجل نام دارد، که اگر پس از کسب تمام شايستگي‌ها و پايان مهلت امتحان باشد، "مسمي" و در صورتي که فرد مجبور به ترک دنيا شود "عارضي" ناميده مي‌شود. به هر حال، انسان با مرگ به‌سوي پروردگار مبعوث شده و با بازگشت دوباره به بدن جاودانه خواهد شد، که يا در نعمت و سعادت است و يا در عذاب و شقاوت.
بررسي تطبيقي ديدگاه شلاير ماخر و علامه طباطبايي در هرمنوتيک
نویسنده:
‫غلام‌رسول حميدي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫هرمس در يونان باستان، پيام خدايان را در حد فهم بشري تنزيل مي‌کرد، و به‌همين خاطر به کار هرمسي در غرب هرمنوتيک گفته شد. از سوي ديگر، در سنت اسلامي براي رساندن چنين معنايي واژه تفسير به‌کار مي‌رود. فلسفه کار هرمسي، نياز به فهم است، و فهم در زمينه‌هاي مختلفي مطرح است؛ از اين رو، شلاير ماخر هرمنوتيک عام را مطرح مي‌کند و متناسب با آن از قواعد عامي براي فهم، سخن مي‌گويد. علامه طباطبايي با تأليف تفسير الميزان از روش تفسير قرآن با قرآن بهره برده است، که شيوه‌اي بسط‌پذير بوده و نسبت به مباحث جديد از جمله هرمنوتيک، منعطف است. در مورد کاربرد اين قواعد در فهم قرآن همواره ميل و ترديد با هم وجود داشته است؛ زيرا از يک طرف، اکثر اين قواعد عقلايي و جهان‌شمول هستند، و از طرفي ديگر، گفته مي‌شود که خاستگاه هرمنوتيک غرب است. اما داوري درست همواره در گرو شناخت درست است. ايمان به وجود معناي نهايي براي متن و عينيت آن، مؤلف‌محوري و عدم استقلال متن از مؤلف، توجه به نيت مؤلف، و همچنين تأکيد بر دو شيوه تفسير دستوري (توجه به زبان متن) و روان‌شناختي (توجه به گوينده متن)، و عنايت به ماهيت دوري و ارجاعي فهم (دور هرمنوتيک)، که ريشه در امر عقلايي توجه به قراين و سياق سخن دارد، از ويژگي‌هاي بارز هرمنوتيک شلاير ماخر است. وجود ويژگي‌هاي فوق با وضوح بيشر يا کمتري در هرمنوتيک علامه طباطبايي و تفسير قرآن با قرآن، روش‌هاي مشترکي را براي رسيدن به فهم معناي متون پيشنهاد مي‌کند. اما مطرح بودن برخي پيش‌فرض‌هاي ويژه در مورد قرآن کريم از جمله وحيانيت آن، که سبب استعلاي اين متن مقدس از ديگر متون شده است، مستلزم به‌کارگيري روش‌هاي خاصي، علاوه بر قواعد فهم متون عقلايي بوده، و ممنوعيت کاربرد روش‌هاي ديگري مانند روش اصطيادي و تفسير به رأي در هرمنوتيک قرآن کريم را روشن مي‌سازد.
افق های نوین در پژوهش های فلسفه اسلامی
نویسنده:
احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران,
چکیده :
فلسفه اسلامی همواره در تاریخی درازمدت با امواج گوناگون و شکننده‌ای از مخالفت‌ها و شبه تراشی‌ها مواجه بوده و پژوهش های عمیقی برای دفع آنها انجام گرفته است، و همین امر موجب رشد کمّی و کیفی فلسفه اسلامی شده است. اگر روزگاری جبر و تفویض، حدوث زمانی عالم، زیادت صفات واجب و نفی علت غایی، نفی ضرورت و اعتقاد به اولویت، مرئی بودن خداوند، نفی حسن و قبح ذاتی و مخدوش شدن عدل الهی و ده‌ها مسئله دیگر، فلسفه اسلامی را به چالش می‌کشید، و چنانچه روزی امواج گوناگونی از ایسم‌ها به بازار اندیشه راه می‌یافت و چند صباحی رونق می‌گرفت و فلسفه و فلاسفه اسلامی را درگیر می‌ساخت و آنان ناگزیر می‌شدند که با پژوهش و نوآوری، سنگر دفاع را مستحکم سازند و در برابر تجددخواهی الحادی به مقاومت بپردازند، اکنون دوره فراتجددخواهی یا پست‌مدرنیسم رسیده و شعار طرفداری از کثرت و انشقاق و نسبیت سر می‌دهد. این نگرش، حاکمیت و بی‌طرفی عقل را موهوم می شمارد؛ عقیده به پیشرفت را نفی می کند؛ به هیچ‌انگاری (نیهیلسم) گرایش دارد و فرهنگ‌های بومی و متقابل را با همه ویژگی‌هایشان پذیرا می‌گردد. گفتنی است که در این شرایط نیز افق‌های نوینی در برابر فلسفه اسلامی گشوده می‌شود و به پژوهش‌هایی گسترده‌تر نیاز دارد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 22
جبر و اختيار از ديدگاه متکلمان برجسته اماميه با تکيه به آراء علامه طباطبايي و امام خميني
نویسنده:
‫محمدحسين جعفري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫موضوع مجبور بودن انسان در اعمال خود، يا برخورداري او از اختيار و اراده، در ميان متکلمان مسلمان سه رويکرد اساسي را پديد آورده است؛ برخي با استناد به علم و قدرت الهي، انسان را موجودي مجبور و فاقد اختيار دانسته‌اند؛ جمع ديگري رويکرد تفويض را برگزيده و از آزادي کامل انسان دفاع نموده‌اند؛ اما شيعيان به تبعيت از امامان معصوم‌( هر دو باور را موهوم دانسته و "امر بين الامرين" را مطرح نموده‌اند. پژوهش حاضر با بررسي ديدگاه متکلمان برجسته اماميه در عصر غيبت، به‌ويژه علامه طباطبايي و امام خميني( به اين نتيجه رسيده که آن‌چه معتزله و اشاعره، با اتخاذ رويکرد تفويض با جبر، به آن معتقد هستند نيمي از حقيقت را تشکيل مي‌دهد؛ و درک تمام حقيقت در گرو فهم امر بين الامرين مي‌باشد، که براساس آن، انسان موجودي مختار بوده و هيچ جبري در کار نيست. قرائت و تفسير پذيرفته شده از اين مسأله در پژوهش حاضر آن است که عمل خارجي، اميال و آرزوهاي انسان به اراده انسان تعلق دارد، و با تحقق اراده، تحقق عمل خارجي حتمي خواهد بود. البته اين مسأله بعد از فراغ از قضا و قدر الهي مي‌باشد؛ زيرا هر پديده‌اي در آسمان و زمين، پس از مجموعه‌اي از مراحل هفت‌گانه رخ مي‌دهد، و إعمال تقدير الهي نيز گونه‌هاي مختلفي دارد. بنابر اين، اصل قدرت و آزادي اراده را خدا به انسان مي‌دهد، و اين سرمايه انساني در طول مالکيت خدا قرار مي‌گيرد. همچنين محدوده اراده انسان و تأثير آن به‌صورت‌هاي مختلف، محدود و مقيد بوده، و اين محدوديت از ناحيه گرايش‌ها، معرفت‌ها، توانايي‌هاي جسمي و شرايط خارجي ايجاد مي‌شود، و پس از اين تقديرات و تحقق مرجحات و بستر عمل، انسان با آزادي کامل، فعل اختياري خود را اراده مي‌کند. بدين ترتيب، مسئوليت عمل نيز تنها به‌عهده انسان بوده و ستايش و سرزنش، و کيفر و پاداش آن را دريافت مي‌کند.
رابطه بايد و هست از ديدگاه علامه طباطبايي، شهيد مطهري و مصباح يزدي
نویسنده:
‫عليرضا ناصري
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
چکیده :
‫رابطه بايد و هست، از مباحث کليدي فلسفه اخلاق است، که به نحوه ارتباط ميان گزاره‌هاي اخلاقي و حقايق عيني، مي‌پردازد. ديويد هيوم براي اولين بار به مسأله چگونگي استنتاج بايدها و احکام اخلاقي از حقايق خارجي و هست‌ها اشاره نموده است. هدف از اين پژوهش نيز پاسخ به اين مسأله و مسايل مربوط به آن، بر اساس آرا و ديدگاه‌هاي علامه طباطبايي، شهيد مطهري و استاد مصباح مي‌باشد. براي اين منظور، ابتدا بايد موضع خود را در باب مفاهيم و انشائات اخلاقي روشن نماييم. هيوم معتقد بود که مفاهيم اخلاقي، همچون خوبي، عدالت، فضيلت و رذيلت، عيني نيستند، به‌همين دليل ميان بايد و هست، ارتباطي وجود ندارد. از نظر هيوم قوه فهم و عقل انسان، دو کار انجام مي‌دهد، يکي اکتشاف و استنباط امر واقع و ديگري کشف روابط و نسبت‌هاي ميان امور و مقايسه ميان آن‌ها؛ اما مفاهيم اخلاقي در هيچ‌يک از اين دو دسته جاي نمي‌گيرد. علامه طباطبايي، استاد مطهري و استاد مصباح يزدي، مفاهيم اخلاقي را اعتباري مي‌دانند، اما مقصودشان متفاوت است. علامه و مطهري، مفاهيم را اموري جعلي و قراردادي مي‌دانند، و مصباح يزدي آن‌ها را از معقولات ثانيه مي‌داند. از نظر علامه، تمامي علوم بر پايه نظام عالم عيني است، فقط علوم نظري مستقيما از خارج اخذ مي‌شوند، و علوم عملي بر اساس نيازهاي فردي و اجتماعي شکل مي‌گيرند. شهيد مطهري نيزهمين عقيده را دارد، با اين تفاوت که احکام اخلاقي را برخاسته از من علوي مي‌داند. اما از نظر مصباح يزدي، مفاهيم اخلاقي، منتزع از روابط واقعي و عيني ميان اشيا است. هر سه، مفاهيم اخلاقي را در راستاي نيازهاي واقعي انسان و رسيدن به کمال و سعادت وي، که امري عيني است، مي‌دانند؛ اگرچه در روش تبيين آن با يکديگر اختلاف دارند. با اين‌که ديدگاه‌هاي علامه و مطهري قابل دفاع است، اما اتقان ديدگاه مصباح يزدي بيشتر است؛ بنابراين قول مختار ما، ديدگاه استاد مصباح است.
فلسفه خلقت انسان از ديدگاه علامه طباطبائي
نویسنده:
محمودعلي معصومي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫انسان‌شناسي، و خصوصاً فلسفه خلقت انسان، از قديمي‌ترين موضوعات فکري است که سابقه‌اي به قدمت تاريخ انديشه بشر دارد. بازگشت انسان به‌سوي خداوند پس از مرگ، رسيدن به مقام خلافت الهي در زمين، و سجده فرشتگان در برابر انسان، از موهبت‌هاي تکويني و تشريعي خداوند نسبت به انسان است؛ در حالي که خلقت او را از گل و آّب بي‌ارزشي قرار داد، و سپس از روح خود در آن دميد، و سرانجام نيز به‌سوي خدا بازمي‌گردد. راه‌هاي شناخت حقيقت انسان نيز به آيات و روايات برمي‌گردد، و بايد تنها در پرتو آن‌ها شناسايي گردد. از منظر قرآن حقيقت انسان به نفس و روح او تعلق دارد. روح که در معاني مختلف به‌کار رفته است، ماوراي بدن مادي و داراي اراده و شعور بوده، مورد امر و نهي الهي قرار گرفته و آيينه تمام‌نماي اسما و انوار الهي است. از نظر روايات، روح از عالم سماوي، معنوي و مجرد است، نه از عالم ماديات. روح يک مخلوق محدثه و از افعال خداوند بوده، که قوامش به بدن انسان است. از نظر علامه، منظور از روح و نفس همان است که هر کس در موقع سخن گفتن از آن تعبير به "من" مي‌کند و امري مجرد است. نفس داراي انواع گوناگوني شامل اماره، لوامه، ملهمه و مطمئنه مي‌باشد. ميل به کمال که به‌صورت فطري در انسان نهاده شده، تنها در قرب الهي و با عبادت، عمل صالح، تهذيب نفس، پيروي از افراد صالح، و در کل با پيروي از دين مبين حاصل مي‌شود. بر اين اساس، تنها عبادت است که انسان را به خداوند نزديک مي‌کند، و مراسم و احکام مختلف عبادي هريک درس‌هايي براي تربيت انسان است، که با آن کمال و قرب الهي را حاصل کند. در نتيجه عبوديت مايه قرب به خداست، و قرب به خدا معيار کمال است؛ از اين رو، عبوديت به کمال انسان مي‌انجامد و فلسفه خلقت انسان به‌شمار مي‌رود.
رابطه ايمان و عقل در اسلام و مسيحيت از نگاه علاّمه طباطبايي و قدّيس آگوستين
نویسنده:
‫باقر شيرعلي‌يف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اين پژوهش مي‌کوشد مباني کلامي و اعتقادي اسلام و مسيحيت در باره تعامل عقل و ايمان و نسبتِ ميان آن ها را از منظر دو انديشمند و متکلّم برجسته مسلمان و مسيحي يعني: علاّمه طباطبايي و سنت آگوستين به صورت شفّاف بررسي کرده و نقاط اشتراک و افتراق ديدگاه آنان در باره جايگاه عقل و ايمان در تبيين معتقدات ديني آنان را منعکس سازد. نوشتار حاضر در چهار فصل تدوين شده است. نويسنده در فصل اول به تبيين واژه شناسي عقل و ايمان مي‌پردازد و مفهوم، جايگاه و کارکردهاي عقل را بر اساس نظريات فلاسفه مسلمان و غرب، الهيات مسيحي و ديدگاه انديش منداني همچون: دکارت، جان لاک و ديويد هيوم را بيان مي‌کند. وي سپس به مفهوم واژه ايمان از منظر متکلمان مسلمان و نيز ايمان و مؤلفه‌هاي مهم آن را از ديدگاه اسلام و مسيحيت شرح مي‌دهد. فصل دوم به تبيين رابطه عقل و ايمان در اسلام از منظر علاّمه طباطبايي و سيرِ تاريخي بحث از عقل و ايمان و نسبتِ بين آن دو درجهان اسلام اختصاص دارد. نويسنده در اين زمينه با اشاره به ظاهرگرايي در حوزه تفکرات شيعه و اهل سنت و عقل گرايي افراطي مسلمانان، حقيقت ايمان و عناصر تشکيل دهنده آن و تعامل و تعارض آن دو با يکديگر را از منظر علاّمه طباطبايي جويا مي‌شود. فصل سوم به رابطه عقل و ايمان در مسيحيت از ديدگاه آگوستين قدّيس و سيرِ تاريخي مباحث مربوط به عقل و ايمان در جهان مسيحيت، پرداختن الهيات مسيحي به مسايلي همچون: خدا، نَفس، خلقت، اخلاق، شهر خدا و شناخت از لحاظ تاريخي و مقايسه ديدگاه‌هاي آگوستين و آکونياس درباره نسبتِ بين عقل و ايمان مي‌پردازد. نگارنده در فصل چهارم به تطبيق و بررسي آراي علامه طباطبايي وآگوستين درباره رابطه عقل و ايمان پرداخته و ديدگاه‌هاي آنان را در زمينه کيفيت ايمان به خدا، تقدم عقل بر ايمان يا برعکس، امکان تعارض عقل و ايمان، ماهيت عقل و ايمان و تفاوت آن ها با يکديگر، عوامل تحقق ايمان در نَفس، مراتب ايمان، و شروط کسب معرفت ديني بررسي مي‌کند.
زبان دين از ديدگاه ويتگنشتاين و علاّمه طباطبايي (ره)
نویسنده:
‫محمد ناطقي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫نوشتار حاضر، ديدگاه‌هاي علامه طباطبايي و لودويک ويتگنشتاين در باره زبان دين و ماهيت آن را مقايسه کرده و مباني فکري و فلسفي آنان را در اين زمينه شرح مي‌دهد. نويسنده ضمن بيان انديشه‌هاي ويتگنشتاين و تکفيک افکار وي با عنوان "ويتگنشتاين متقدم و متأخر" و تغيير انديشه‌هاي فلسفي به ويژه ديني‌اش، به تحليل او از گزاره‌هاي ديني، جدايي علم و دين، جدايي عقل و دين، و رازآميز بودن زبان دين پرداخته، همچنين ديدگاه‌هاي پوزيتوسيتي وي را نقّادي کرده است. آن گاه ضمن تطبيق آراي علامه طباطبايي، ديدگاه ايشان در بحث معناداري زبان دين، را بررسيده، به نظريه اشتراک معنوي و تأويل علامه در زبان دين رسيده، که بر اين اساس، آن دسته از گزاره‌ها و واژگان ديني بر مبناي اشتراک معنوي و تشکيک وجودي معنادار بوده و دسته ديگر پس از تأويل، معنادار مي‌شوند. در بحث واقع‌نمايي زبان دين، با توجه به ويژگي‌هايي که علامه براي زبان دين و قرآن برمي‌شمارد، "نظريه زبان ترکيبي" تصويري واقع‌بينانه‌تر از سيماي زبان دين ارائه مي‌دهد که بر مبناي آن، دينداري ساختاري است که تمام انواع زبان را به صورت ترکيبي و به تناسب نوع مخاطبان و افق فهم آنان، به کار مي‌گيرد. باور ديني در انديشه ويتگنشتاين، از سنخ مفاهيم ذهني و فلسفي نيست، بلکه نوعي "عشق" و "اعتماد" محسوب مي‌شود، که با جان و قلب آدمي سر و کار دارد. لذا زبان آن، بيانگر احساسات و عواطف است. از ديدگاه نگارنده: وجود چنين سخناني در تفکر فلسفي ويتگنشتاين، حکايت از نوعي تزلزل در مقوله زبان دين مي‌کند، ولي مي‌توان از برخي اشاراتش به نحوه نگاه او به زبان دين تا حد زيادي پي برد. اما در رويکرد علامه، به‌رغم اقامه دليل بر واقع‌نمايي زبان دين، مي‌شود از خلال همان ويژگي‌هايي که براي زبان دين و قرآن برمي‌شمارد، به نحوه نگرش ايشان به نوع واقع‌نمايي زبان دين دست يافت و فرضيه زبان ترکيبي دين را ثابت کرد.
  • تعداد رکورد ها : 4261