جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
بررسی معانی واژه امانت در آیات قرآن در تفاسیر فریقین با رویکرد اجتماعی با  تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی و سیّدقطب
نویسنده:
زینب سوسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهامانت و امانت داری از موضوعاتی است که در فرهنگ دینی ما بسیار مورد تاکیداست؛ در قرآن کریم در آیات متعددی به رعایت امانت توصیه شده است. و مفسرین اهل سنت و شیعه به بررسی مفهومی و مصداقی آن پرداخته‌اند. در کتاب‌های تفسیری برای امانت مصادیق متعددی ذکرشده است که از جمله آنها عبارتنداز: امامت و ولایت، ودایع وامانات مردم، اعضاء و جوارح که در بعضی از تفاسیر، مصداق امانت می‌باشند. نماز، روزه، غسل، حج، جهاد، تعهد و قبول مسئولیت، دین و شریعت، ولایت الهیه می‌باشد.در قرآن کریم، هر جا سخن از امانت و حفظو ادای آن است،کلمه جمع «امانات» به کار رفته است این معنا را می‌رساند که امانت منحصر به امین بودن در حفظ اموال نیست بلکه همه نوع مسئوولیت اجتماعی و مصادیق مشابه را شامل می‌شود. علامه طباطبائی نیز به عنوان یکی از مفسرین شیعی به مسأله امانت خصوصاً مصادیق اجتماعی آن توجه خاصی دارند و خیانت در این نوع امانت را خیانت به خدا و رسول تلقی می کنند. سیّد قطب نیز به عنوان یکی از مفسران معاصر اهل سنت بر مسأله امانت در قرآن تأکید فراوان دارد و معتقد است که خداوند، مسلمانان را از خیانت در امـانتی برحذر می‌دارد که آن را پذیرفته‌اند و اسلام را گردن نهاده‌اند. از دیدگاه وی اسلام برنامه ی زندگی ‌کامل و شاملی است که ‌گردنه‌ها و دشواری ها بر سر راه آن قـرار می‏‎گیرد. اسلام برنامه‌ایست برای ساختن یک واقعیّت زندگی، بر پایه‌ی «لا الله الّا الله». آن هم با برگردانـدن مردمان به بندگی و پرستش پروردگار راستین خودشان‌، برگرداندنجامعه به حاکمیّت و شریعت خدا، برگرداندن طاغیانی که بر الوهیّت و قدرت خدا شوریده‌اند وبدان ها تعدّی کرده‌اند، از طغیان و تعدّی‌، تأمین حقّ و عـدل برای همه مردم‌، برپاداشتن عدالت ودادگری در میان مردم با میزان و معیار راست و درست‌، و آباد کردن زمین و انجام تکالیف و وظائفی که خـلافت در زمین از سوی یزدان می‏طلبد و چنین خلافتی هم باید برابر برنامۀ خدای سبحانصورت پذیرد. همه‌ی این ها امانت است و هر کس آنها را انـجامندهد بدانها خیانت می‌کند، و خلاف وعده‌ای ‌کردهاست ‌که برابر آن با خدا پیمان بسته است‌، و عـهد و بـیعتی را نقض کرده است و شکسته است‌ که با پیغمبر خود انجام داده است. با نظر به آراءسیّد قطب و علامه طباطبائی به نظر می رسد که این دو در بسیاری از موارد مصادیق امانت با یکدیگر اشتراک نظر دارند و شاید مهمترین وجه اختلاف آن‌ها توجه علامه طباطبائی به مسأله ولایت و خلافت الهی به عنوان یکی از مصادیق امانت است که سیّد قطب اعتقادی به این نوع تفسیر ندارد.کلیدواژه‌ها: امانت، علامه طباطبایی، سیّدقطب،تفسیر ا لمیزان، تفسیرفی ظلال القرآن
تبیین مسأله اختیار انساندر نامه امام هادی (علیه السلام) به مردم اهوازبا تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مجتبی احمدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جبر و اختیار که از قدیمی‌ترین مباحث کلامی به شمار می‌رود، دارای سه دیدگاه عمده جبر، تفویض و امر بین الامرین است. اشاعره برای حفظ توحید، با بیان دلایلی معتقد به خلق افعال بشر توسط خداوند شدند که این اعتقاد منجر به قول جبر شد و با قائل شدن به نظریه کسب درصدد رهایی از این مشکل برآمدند که نتیجه‌ای در بر نداشت.معتزله به منظور حفظ عدل الهی به مقابله با اشاعره برخواستند و معتقد به استقلال انسان در افعال اختیاری خود شده و برای ادعای خود ادله ای اقامه کردند که این سخن باعث تفویض و خارج شدن انسان از قلمروی الهی شد.نظریه امر بین الامرین که از سوی اهل بیت (علیهم السلام) بیان شد، اشکالات دو قول گذشته را نداشته و به تبیین صحیح رابطه قدرت خداوند متعال و انسان می‌پردازد.این نظریه قدرت انسان را در طول قدرت خداوتد متعال می‌داند و انسان را در افعال خود مختار دانسته و در چارچوبی که در قلمروی الهی است؛ با امتحان‌هایی، مسیر شقاوت یا سعادت خود را مشخص می‌کند و این امتحان‌ها به اندازه استطاعتی است که خداوند متعال به او عنایت کرده است.در این تبیین از نظریه امر بین الامرین که توسط امام هادی (علیه السلام) در نامه خود به مردم اهواز صورت گرفته؛ استطاعت و پنج صفت تشکیل دهنده آن نقش مهمی داشته که با استفاده از آثار حکمای امامیه، به ویژه علامه طباطبایی تکمیل گردید.از منظر حکمای امامیه می‌توان تبیین دیگری ارائه داد که با استفاده از تشکیک در قدرت و حمل حقیقت و رقیقت می‌توان آن را مطرح کرد.
بررسی اصول تعلیم وتربیت ازدیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نسرین کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع اصلی این پژوهش بررسی اصول تعلیم وتربیت از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این تحقیق ابتدا اصول تربیتی و منابع آن مورد بررسی قرار گرفته، سپس جایگاه انسان در تعلیم وتربیت به استناد آیات قرانی از دیدگاه علامه مورد تاکید بوده است همچنین مبانی ومفاهیم تعلیم و تربیت هریک به طور جداگانه مورد بحث وبازبینی قرار گرفته در بخشی دیگر برخی از اصول عام تربیتی از جمله اصل کرامت، مسئولیت، عدل، عقل، کمال جویی و وسع از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح گردیده است. این تحقیق از نوع نظری و روش آن توصیفی-تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات و داده‌های لازم آن از ابزار مطالعات کتابخانه‌ای استفاده شده است. لازم به ذکر است استفاده از دوره20 جلدی تفسیر المیزان و سایرکتب مربوط به علامه به عنوان ابزار اندازه گیری محسوب شده است
نظر علامه طباطبایی در باب اراده آزاد انسان و تاثیر آن بر فلسفه اخلاق ایشان
نویسنده:
ربابه کارگرشورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی بحث نوینیدر زمینه اراده آزاد انسان دارند که از دو جنبه سلبی و ایجابی مورد بررسی قرار گرفته شده است.بحث سلبی اراده:مغایرت علم و اراده( اراده، علم نیست) و بحث ایجابی اراده: اراده فعلی ( در مقابل اراده ذاتی). محوربحث مغایرت علم و اراده است و اراده فعلی به عنوان یکی از مبانی نظر علامه مد نظر قرار گرفته است. مسئله اصلی این است که علامه چرا و بر اساس کدام مبانی اراده را مغایر با علم مطرح می کنند و این نظر علامه چه آثار و نتایجی در پی داردو مسئله دیگر چگونگی تاثیر اراده بر فلسفه اخلاق علامه و به بیان دیگر اراده درفلسفه اخلاق ایشان از چه جایگاهی برخوردار است.
ادراک کلیات در فسفه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
رقیه فرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه مطرح در باب ادراک کلیات تا قبل از ملاصدرا نظریه تجرید بود که با دیدگاه های فلسفی ملاصدرا تعارض داشت لذا ایشان نظریه تعالی را مطرح کردند و در آن قائل به سه رویکرد اتحاد با مثل، اتحاد با عقل فعالو شهود حق شدند که معتقدند دو رویکرد اول، مقدمه ای بر رویکرد سوم هستند. اما علامه زبازبایی اتحاد با مثل را برنمی تابد و فقط اتحاد با عقل فعال را بیان می نماید.
بررسی تطبیقی اصل علیت از منظر غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم حقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد کهشالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیقمطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
حقیقت نفس انسانی و ویژگیهای آن از دیدگاه علامه طباطبائی و استاد مصباح
نویسنده:
فرهاد آکتاش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی دو بعدی است این دو بعد عبارتند از بعد فیزیکی و مادی و بعد روحانی و معنوی است. و هر کدام از آنها نقشی را بازی می کنند که بر عهده آنها گذاشته شده است بعد مادی او به دلیل ملموس بودنش نه قابل انکار است و نه نیازی به اثبات دارد لکن بعد روحانی او هم وجودش و هم خواصش احیانا مورد جر و بحث قرار بگیرد. وقتی به درون خود نظر می کند با موجودی روبرو می شود که نه جسم است و نه قابل انقسام به اجزاء و لذا موجودی را در خود دارد که با ماده سنخیتی ندارد و مانند بعد مادی انسان زمانی بوده که این موجود عاری از ماده نبوده است یعنی موجود حادث است نه قدیم. روح افعال خود را به وسیله بدن انجام می دهد چون ارتباط تنگاتنگی با آن دارد به این شکل که چشم ظاهری از آن بدن است ولی رویت کار نفس گوشه ظاهری از آن بدن است ولی شنیدن کار نفس و ... به عبارت دیگر هر دو به هم دیگر نیاز دارند ولی نیاز روح به بدن در مقام انجام افعال برای رسیدن به اهداف خود می باشد. و لذا با توجه به تعریف لغوی و اصطلاحی نفس انسان که در فصل اول بیان می شود اثبات موجودیت جوهریت و تجرد آن در فصل دوم به اثبات می رسد. در فصل سوم مانند مرکب خود که بدن مادی باشد دلایلی بر حدوث آن اقامه می شود. در فصل چهارم قوائی که برای رسیدن به اهداف خود به کار می بندد ذکر می شود. در فصل پنجم مدرک و مدرک واحد بودن نفس انسانی چه به درک حسی چه به درک خیالی و چه به درک عقلی بیان می شود. و در آخرین فصل که فصل ششم باشد بعد از یادآوری انواع تعلقات یک شیئی به شیئی دیگر وجود علقه و ارتباط نفس با بدن بیان می شود.
توحید افعالی از دیدگاه نورسی و نقد و بررسی آن (با تاکید بر دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی و آیه الله جوادی آملی)
نویسنده:
فرمان کیزماز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مبانی دو مکتب بزرگ اسلامی (شیعه و اهل سنت) در مسئله توحید افعالی از نظر عقلانیت آن دو می باشد. در این زمینه از جانب اهل سنت، آثار بدیع الزمان سعید نورسی، به دلیل عصری بودن و جامعیت آن در مسئله توحید، شایان ترجیح بود. لذا مطالب بر اساس چیدمان آقای نورسی فصل بندی شد و متن اصلی تحقیق قرار گرفته است و برای تحلیل و نقد و بررسی آن بر اساس اندیشه و دیدگاه های علامه طباطبائی و استاد جوادی آملی در توحید افعالی، به تحقیق حاضر پرداخته شد. در این تحقیق آراء و مبانی مکاتب کلامی و فلسفی در مسئله توحید؛ بالاخص مبانی و مولفه های توحید افعالی؛ ادله عقلی و نقلی توحید افعالی و تحلیل فراورده ها و نتایج توحید افعالی از قبیل مسائل خیر و شر، جبر و اختیار، هدایت و اضلال، و سعادت و شقاوت انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در روش تحقیق پژوهش حاضر، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و مبانی دو مکتب تشیع و اهل سنت، از دیدگاه عقلانیت دو مکتب مورد بحث و بررسی قرار داده شد و در مسئله توحید افعالی، هر دو دیدگاه روشن گردید. آنچه از تحقیق حاضر به دست آمده است، این است که نورسی از نظ روش، همان روش متکلمین را دنبال کرده و ادله ای که بر آنها تکیه می کند، بیشتر مشاهدات و تجربیات و تمثیلات است و در کنار اینها برهان انی و استقراء و تمثیل را بر عکس اعتقادات اهل منطق، یقین آور می داند. در حالی که علامه طباطبائی و جوادی آملی، مشرب فلاسفه را دنبال کرده اند و از نظر ارزش و یقین آور بودن یک برهان، برهان لمی و برهان انی که از دو معلول متلازمین به دست می آید را یقیق آور می دانند و آن را به ادله و براهین دیگر ترجیح می دهند. بعلاوه، همچون اهل منطق معتقد به یقین آور نبودن و بی کفایتی برهان ان مطلق، تمثیل و استقراء نیز تاکید می کنند. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نورسی، هر چند در حل مسائل بیشتر به عقلانیت تکیه کرده و تجدید نظرهای جدید و نسبتا خوبی ارائه داده است و به همین علت تابعینش وی را مجدد دین ملقب کرده اند. اما از نظر علمی نتوانست خیلی از حیطه افکار گذشتگان خود قامی فراتر بردارد. در حالی که تطور و تجدد علوم عقلی در آثار علامه طباطبائی و استاد جوادی به وضوح دیده می شود. مثلا در تعریف «علم»، از حصول صورت شیء در نزد عقل، مراحلی طی شده است و در حال حاضر اعتقاد بر این شده است که «علم» یک امر وجودی است که مسائل بسیاری را به دنبال خود تغییر می دهد. هم چنین مسئله «امکان»، از امکان ما هوی تا امکان فقری و از آن به عین الربط بودن موجودات و بعد به دیدگاه عرفا، عین ظهور و تجلی و آیه بودن موجودات تطور یافته است. این نشان می دهد که مکتب تشیع از پویائی و تکامل خاصی برخوردار است که در مکاتب دیگر یا اصلا دیده نمی شود و یا به ندرت مشاهده می گردد.
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
رابطه باید و هست از دیدگاه علامه طباطبائی،‌ شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
علی‌رضا ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر اصول و احکام اخلاقی را بر پایه اموری واقعی استوار بدانیم و معتقد به یک نظام اخلاقی مطابق با نظام تکوین و هماهنگ با قوانین جاری در آن باشیم در این صورت یک نظام اخلاقی معقول و موجه داریم که می توانیم در مورد آن به بحث و گفتگو بنشینیم و اصول و احکام مطرح شده در آن را در بوته نقد بگذاریم. اما اگر راهی غیر از این را پیمودیم به هر نحوی که باشد آن نظام اخلاقی معقولیت خود را از دست می دهند و نمی توان در مورد آن با ابزار عقل و اندیشه به قضاوت نشست و درباره اصول و احکام آن داوری نمود در صورت اول ما یکسری اصول ثابت کلی و دایمی داریم که منطبق بر امور عینی و نفس الامری هستند و به تعبیر دیگ یک نظام اخلاقی مطلق داریم. در غیر این صورت احکام اخلاقی یا اموری کاملا بی معنا و نامعقول هستند و یا ناشی از احساسات و امیال فردی و گروهی می باشند که منجر به نسبیت گرایی در اخلاق می شود. بحث از رابطه باید و هست ناظر به همین مساله می باشد که آیا می توان از هست ها و واقعیت ها بایدها و احکام اخلاقی را نتیجه گرفت و آنها را بر پایه هست ها توجیه نمود یا اینکه میان این دو سدی نفوذناپذیر وجود دارد که هرگونه ارتباطی میان آندو را ناممکن می کند. ما در این تحقیق نظرات سه تن از فیلسوفان معاصر یعنی علامه طباطبائی شهید مطهری و استاد مصباح یزدی را منعکس نموده ایم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آن سه بزرگوار علی رغم اختلاف نظر در برخی مسایل صورت اول را برگزیده اند و قائل به ارتباط میان باید و هست می باشند.
  • تعداد رکورد ها : 4261