جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4716
پژوهشى درباره عقل نظرى از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
جمال سروش، محمد فنائى اشکورى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نظرى مهم ترین قوه نفس ناطقه است که اصلى ترین کارکردش از نظر فلاسفه، ادراک کلیات است. این کلیات دربردارنده صور و معانى، تصورات و تصدیقات، قضایاى صادق و کاذب، و نظرى و عملى، واجبات، ممکنات و ممتنعات، ظنیات، یقینیات و... است. عقل نظرى بدون نیاز به بدن و قواى بدنى، آن کلیات را به گونه اى ویژه و با علم حضورى از مبادى عالیه دریافت مى کند و نقشش در این دریافت، تنها انفعال و تأثر است؛ اما اینکه مبادى عقل نظرى چیست و مراتب آن کدام اند و آیا همه افراد مى توانند به همه مراتب آن نایل شوند و نیز عقل نظرى چه نقشى در تولید علم و اخلاق دارد و آیا مى تواند در حصول سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت نقشى داشته باشد و موانع این نقش کدام اند، پرسش هایى اند که پاسخشان از نظر ابن سینا و ملاصدرا در این مقاله کانون بررسى و تحقیق قرار مى گیرد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 65
بررسى مسئله کلیات از منظر ابن سینا و تفسیر خواجه طوسى از آن با محوریت اشارات و تنبیهات
نویسنده:
محمدهادى توکلى، على شیروانى
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
ابن سینا در آغاز الهیات اشارات مدعى مى شود که از تفتیش در محسوسات مى توان به وجود امرى غیرمحسوس و مجرد پى برد. وى از طریق حمل ماهیات مخلوطه بر ماهیت لابشرط استدلال مى کند که ماهیت لابشرط از عوارض مادى ماهیات مخلوطه مبراست و لذا غیرمحسوس است. بیان ابن سینا موهم آن است که وى ماهیت لابشرط مذکور را در خارج از اذهان موجود مى داند، به گونه اى که خواجه طوسى برخلاف برخى دیگر کتبش که وجود امر کلى را در خارج ممتنع مى داند، در تفسیر بیان ابن سینا حکم به خارجیت ماهیت لابشرط در عین نامحسوس بودن مى کند؛ درحالى که به قرینه بیانات ابن سینا در دیگر کتبش، وى امر کلى را تنها در ذهن موجود مى داند. به نظر مى رسد که ابن سینا در اشارات درصدد اثبات آن است که ماهیت لابشرطِ در ظرف ذهن، امرى مجرد است و از همین طریق وجودى مجرد را اثبات مى کند.
صفحات :
از صفحه 49 تا 61
دشواری های ابن سینا در پذیرش یا انکار معاد جسمانی
نویسنده:
فاطمه صادق زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا در مورد معاد جسمانی در آثار مختلف خود دو موضع کاملا متفاوت داشته است. وی گاهی، پس از اثبات عقلانی معاد روحانی، می گوید معاد جسمانی را بر اساس قول پیامبر (ص) می پذیرد و گاهی، با نقد دلایل کسانی که به معاد جسم یا جسم و روح قائل اند، تنها معاد نفوس را می پذیرد. در هر دو موضع، وی با مشکل خاصی مواجه است. ابن سینا هنگامی می تواند به جسمانیت معاد از طریق پیامبر معتقد باشد که امکان آن را نشان داده باشد، در حالی که وی امکان معاد جسمانی را مطرح نکرده است. پس از ابن سینا، برخی از متکلمان و حکیمان، پیش از بیان دلیل نقلی بر اثبات معاد جسمانی، امکان آن را نشان داده اند. دشواری دیگر ابن سینا هنگامی است که معاد جسمانی را، که مورد تأیید نصوص قرآنی و روایی است، انکار می کند. وی برای حل این مسئله می گوید پیامبر (ص)، برای رعایت حال مخاطبان عام، که توانایی درک معانی عقلی و سعادت و شقاوت حقیقی را ندارند، باید با بیان لذات و عقوبت های ملموس آن ها را به نیکوکاری ترغیب کند و از بدکاری و نافرمانی بترساند. ابن سینا با طرح نظریۀ تمثیل، به عنوان روشی خاص برای آموزش حقایق دینی به مردم، ظواهر آیات قرآنی و روایی را اشاراتی برای تفهیم معانی بلند قرآنی به مردم دانسته است. به این ترتیب، ورای معانی ظاهری این گونه آیات، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تأویل به آن ها دست یافت. پس از ابن سینا، برخی از اهل کلام و حکمت، با غیرقابل تأویل دانستن این گونه آیات، این راه حل را مردود اعلام کرده اند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 110
بینش فلسفی و فهم دین
نویسنده:
محمدرضا بهاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
چکیده :
اين تحقيق به دنبال تحليل و بررسی مطلوب يا مضرّ بودن نقش بينش فلسـفی در فهـم ديـن است. از اينرو ابتدا به تبيين و تحليل رويكردها پرداخته و سپس آراء و انظار در مسئله نقد می گردد. نكته حائزاهميت در تبيين اصل مسئله، تعيين نوع رابطه بين معارف دينی با نفس الأمر دين است. روشن شدن اين رابطه، نقش بينش فلسفی را روشن می نمايـد. درايـنبـاره چهار رويكرد وجود دارد: رويكرد اول با قائل شدن به تأويل، بر ايـن بـاور اسـت كـه بـين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه نيست؛ از اينرو بينش عصـری را حـاكم بـر نقـش بيـنش فلسفی در فهم دين می نمايد. رويكرد دوم با قائل شدن به نقش تفسيری برای بينش فلسفی، بين حاقّ دين و معارف دينی ملازمه می بيند و بينش فلسفی را قابل تطبيق با معـارف دينـی می داند. رويكرد سوم معارف ديـن را برگرفتـه از حـاقّ ديـن دانسـته وآن را در تضـاد بـا بينش های بشری و از جمله بينش فلسفی می داند؛ از اينرو نه تنها نقشی برای بينش فلسـفی در فهم دين قائل نيست، بلكه آن را مانع فهم ديـن قلمـداد مـی نمايـد. رويكـرد چهـارم بـا تأكيد بر حجيت فهم عرفی حاصل از بينش عرفی، معارف دين را عين ظواهردين می داند و دخالت بينش فلسفی را در آن، بدعت و حرام بـه شـمار مـی آورنـد. رويكـرد مختـار بـا تأكيد بر انكشاف دين بر اثر بينش شرعی، به انطباق معارف دينی با نفس الأمر دين معتقـد بوده و در مقام كشف معارف دينی از منابع دين، عناصر مؤثر در اين كشف را، تأثيرگذار می داند. نتيجه اينكه با اصل قرار دادن بيـنش شـرعی، در صـورت تـأثير بيـنش فلسـفی فـی الجمله، در طول بينش شرعی، به صورت عنصر مؤثر در كشف حاق دين، بـدون دخالـت مبانی، برآن صحه می گذارد، در غيراين صورت، بر مانعيت بيـنش فلسـفی در فهـم حـاق دين تصريح می نمايد.
صفحات :
از صفحه 197 تا 222
نقش انگاره«حقیقت و رقیقت» در تحکیم و تبیین باورهای دینی
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همسویی مقاصد فلسفی با معارف وحیـانی، آرمـان متعـالی صـدرا در پـی ریـزی حکمـت متعالیه است. در این راستا آموزه «حقیقت و رقیقت»، تـأثیر شـگرف و شـاملی دارد. ایـن آموزه پر تأثیر در سراسر پردازش های عـالی صـدرایی و پیـروان حکمـت متعالیـه حضـور نیرومند دارد. پردازش جهان بینی و باورهای دینی بر اساس این انگاره، یکی از عمده ترین ویژگی هـای فلسفه صدرایی است که می تواند ما را به ضمیر متمایز فلسفه صدرایی رهنمون کند. صدرا نقطه عزیمت افتراق فلسفه خود را بر محور چنین انگـاره هـای فـرازین بنـا مـی نهـد تـا بـه ناکامی های فلسفه های پیشین دچار نگردد. ابتکارات روشی و محتوایی صدرا، توجـه وی را به مطالب بلند عرفانی و اسـتمداد از منـابع وحیـانی معطـوف مـی سـازد تـا در پـرداز ش نظریات برهانی گوهرهای بدیعی را به ارمغان آورد و رخنه هـای بـه جـا مانـده از مکاتـب سنتی را ترمیم نماید. کاربرد این انگاره، موضعی و محدود بـه چنـد مسـئله و موضـوع خـاص نیسـت ؛ عرفـای زبردست در عرفان نظری در وهلۀ نخست به کاربرد این انگاره در الاهیات استناد جسـتند و در منطق خود سخن از حمل «حقیقـت و رقیقـت » را بـرای حکمـای محقـق بـه میـراث نهادند. صدرا و پیروان متعالی او بیش و پیش از همه، سویه های استفاده از این انگاره را در الاهیات دنبال کردند و دامنۀ بسیار گسترده آن را در حل مسائل به طور عینی ذکر کردند؛ در منطق متداول در آثار متعـالی از حمـل «حقیقـت و رقیقـت » بـرای نسـبت دادن برخـی موضوع و محمول های به ظاهر کاملا متباین به این انگـاره اسـتناد شـده، چنانکـه در حـل مسائل الاهی بسیار کارساز و در ترسیم جهان بینی و تبیین باورها و ربط وحدت و کثرت و نسبت علت و معلول و ارتباط پدیده های هستی به آفریدگار نقش ویژه دارد. با همۀ اهمیت و نقش گسترده این آموزه به صورت مستقل به ابعاد آن پرداخته نشـده تـا حدود و ثغور و ظرافت و تأثیر آن آشکار شود. واکاوی کاربرد پر تـأثیر آن در الاهیـات، به ویژه در ترسیم و تحکیم باورهای توحیدی و بهره های اعتقادی، بـا اسـتناد بـه فرا زهـای حکمای متعالی ما را با نگرش جدید نسبت به حکمت متعالیه رو به رو خواهد ساخت.
صفحات :
از صفحه 97 تا 128
بررسی و تحلیل نظریه عدمیت شر از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
سید حسن بطحایی,محمدرضا ضمیری,عبدالحمید فلاح نژاد,محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیر و شر از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه، کلام و فلسـفه دیـن اسـت. «عدمی بودن شرور» نظریه ای است که برخی از فیلسوفان غربـی و اکثـر فلاسـفۀ مسـلمان برای تثبیت اصل توحید و پرهیـز از ثنویـت، بـه آن معتقـد شـده انـد . ملاصـدرا وپیـروان حکمت متعالیه نیز برای اثبات نظریۀ عدمیت شرور، ابتدا شر را به عدم ذات یا عدم کمال ذاتی تعریف کرده و سپس به سه دلیل که عبارت از: اصل بداهت، برهـان عقلـی، برهـان مستفاد، از اثبات اصالت وجود و استقراء ناقص به عنوان مؤید، جهت اثبات عدمی بـودن شرور، تمسک جسته اند. در این مقاله با بررسی و تحلیل تعریف و دلایـل آن، بیـان شـده است که اصل بداهت عدمی بودن شرور، دارای تبیین موجهی نبوده و برهان عقلی نیز بـه نوعی مستلزم دور و مصادره به مطلوب است. در نهایت به نظر مـی رسـد کـه بهتـر اسـت، فلاسفه مسلمان با توجه بیشتر به مبانی، درصدد رفع شبهات وارده و یا ارائۀ تبیین و براهین جدید تلاش نمایند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 208
بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ
نویسنده:
علی دهقان ,خلیل حدیدی ,موسی احمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضت هایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن «محبت» به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان می پردازند و عده ای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید می آورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرفته است و از آن به مکتب رندی تعبیر می شود. اما اشعار حافظ را نمی توان یکسره از تصوف عابدانه تهی دانست. حافظ ضمن پذیرفتن تاثیری عظیم از مفاهیم قرآنی و تضمین ها و تلمیح های فراوان به آیات قرآن، در ابیات بسیاری عبادت، دعای صبح و آه شب، اصول اخلاقی تصوف و اندیشه های دیگری از تصوف عابدانه را نه با ابهام و بیانی رندانه و دوپهلو، بلکه به روشنی و به قصد تعلیم و توصیه به مخاطب خود، بیان می کند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 143
فرجام نفوس انسانی پس از مرگ بدن در اندیشه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
فروغ رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله سرانجام انسان پس از مرگ بدن (با توجه به گرایش به جاودانگی) و بقای نفوس انسانی یا پذیرش فنا و بطلان آنها با فنای بدن، یکی از مسائل مورد توجه در فلسفه است. فلاسفه­ ای همچون ابن­ سینا، سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مهم، مراتب و اقسام نفوس بعد از مرگ را ترسیم، و سرانجامِ هر یک را تبیین نموده­ اند. شیخ ­الرئیس پس از فارابی و مقدم بر سایر حکیمان مسلمان به تقسیم نفوس انسانی پس از مرگ اهتمام ورزید. تحلیل سهروردی و ملاصدرا در این مسئله - با وجود اختلاف تعابیر جزئی - مشابه تحلیل سینوی است. تکیه بر بقا و جاودانگی نفوس کامل در علم و عمل و نقش بی­ واسطه یا باواسطه عقول به ­ویژه عقل فعال در آنها، مورد وفاق هر سه فیلسوف است؛ اما در مورد نفوس ناقص، ابن­ سینا تعلق به اجرام فلکی، سهروردی حضور در عالم صور معلقه و ملاصدرا حضور در عالم خیال را مطرح می­ کند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
دیدگاه هیوم و جی. ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه
نویسنده:
زهره توازیانی,معصومه عامری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملحدان معاصر، وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقـادات دينـی دانسـته انـد. ايشـان مدعی اند ميان وجود شر و اعتقاد به خدايی بـا قـدرت بـی نهايـت و خيـرمحـض، تنـاقض وجود دارد و نمی توان هم به خدا و هم به وجود شر اعتقاد داشـت. مسـئله منطقـی شـر بـه شكل ساده چنين است: خدا قادر مطلق است؛ خدا خيرمطلق است؛ شر وجود دارد. «جی. ال. مكی» معتقد است كه اين مجموعه با هم ناسازگارند؛ ازاينرو نبايـد بـه چنـين خـدايی اعتقاد داشت. «هيوم» نيز با اينكه فردی معتقـد بـه ديـن مسـيحيت اسـت، در عقلانـی بـودن اعتقاد به خدا ـ به خاطر وجود شرور ـ تشكيك می كند؛ چرا كه او حساب علم و فلسفه را از دين، مذهب و ايمان جدا می داند. در حكمت متعاليه نيز چنين باور می شـود كـه شـرور ماهيتی عدمی داشته و فاقد هر گونه هستی مستقل هستند و هر آنچـه وجهـه وجـودی دارد، خير و مطلوب مدلّل می شود. با اين نگرش، تحليل فيلسوفانی چـون هيـوم و مكـی از شـر، غيرمعمول جلوه می كند. بدين سبب كه آنها وجوه و حيثيات را از يكديگرتفكيك نكرده و ابعاد گوناگون پديـدهای را كـه شـر جلـوه مـی كنـد در ويژگـی شـر بـودن آن منحصـر كرده اند؛ درحاليكه يكی از اركـان تحليـل فلسـفی، بازشناسـی ودر نيـاميختن حيثيـات بـا يكديگراست.
صفحات :
از صفحه 103 تا 116
بایسته های انسان شناختی دینی پیشرفت
نویسنده:
محمدتقی سهرابی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان دارای ابزار، منابع و بسترهای معرفتی متعددی است. استفاده درسـت از همه آنهـا و توجه به محدوده و مقدار واقع نمـایی هركـدام، از بايسـته هـای دسـت يازيـدن بـه پيشـرفت اسلامی است. تعبد نابجا به برخی از منابع معرفت و بی اعتنايی به ديگر منابع، مانعی بزرگ در راه پيشرفت خواهد بود. همچنين انسان دارای ساحت جسم و روح ـ حيوانی و متعالی ـ است. روح انسانی سرشتمند بوده، انبوهی از خصوصيات همگون و نـاهمگون و عـالی و دانی را در خود جمع كرده اسـت. در كنـار سرشـت هـای اوليـه ثابـت كـه همگـان در آن مشترك اند، می توان از يك سلسله سرشت هـای ثانويـه سـراغ گرفـت كـه همگـان در آن يكسان نيستند. ضمن التفات به مقصد اصلی (فطـرت الهی انسـان)، توجـه بـه تشـكيك و يكسان نبودن فطريات در آحاد انسان و فروننهادن و غفلت نكردن از ديگر امـور سرشـته در ذات انسان، ضرورتی ديگـر در راه رسـيدن بـه پيشـرفت اسـت. فراخی پيشـرفت از منظـر اسلام، هردو دنيای بيرون و درون انسان را فرامی گيرد و «كرامت» نمونه ای از افق پيشرفت درون انسان، در نگاه دينی است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
  • تعداد رکورد ها : 4716