آثار پر استناد | کتابخانه مجازی الفبا

آثار پر استناد | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
الإنسان في علم الكلام القديم : مقاربة في التأسيس للاستئناف الكلامي بدل التجديد
نویسنده:
رجاتي نورة .
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: یکی از دلایل محکم طرفداران جایگزینی «علم کلام»، یا نظریه پردازان آنچه «علم کلام جدید» نامیده می شود، ناتوانی علم قدیمی است (برخلاف علم جدید) ، زیرا در تحقیقات خود از انسان غفلت کرده و در موضوعات انتزاعی غرق شده است، و امروزه قادر به پاسخگویی به مسائل و مشکلات واقعی نیست. موضوعاتی که کل بشریت و به ویژه انسان مسلمان با آن روبروست، در حالی که او دارای کتاب (قرآن) نهایی(خاتم) ، منسوخ کننده (ناسخ)، برتر و غالب (مهیمن) ، حاوی کلمات خداوندی است که قداست، ثبات و کمال آن را حفظ می کند. این امر باعث می شود که محقق بتواند اعتبار این دلیل را که بر اساس فرضیه عدم وجود انسان به طور کلی با وجوه مختلف آن در مطالعات و تحقیقات کلام قدیم است، این حقیقت را آشکار می کند که محقق را جرات می دهد تا او زنان را به عنوان الگویی برای تحقیقات در مطالعات کلامی در نظر بگیرد. بر این اساس ، سوال این مقاله این بود: وجه غیاب «انسان» و مسائل آن در مطالعات کلامی قدیم چیست؟ آیا زنان به طور خاص در این مطالعات سهمی داشتند؟ به منظور پاسخگویی به این دو سوال ، موضوعات زیر گنجانده شد: -معرفی «کلام قدیم» و «کلام جدید». -موضوع انسان در مطالعات کلامی. -زنان در مطالعات کلامی.
ساحت اجتماعی انسان از دیدگاه نهج البلاغه با رویکرد حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: حسین قلی پور ؛ پدیدآور: سیدمحمدعلی میردامادی ؛ استاد راهنما: اصغر امانی ؛ استاد راهنما: مهدی امامی جمعه ؛ استاد راهنما: مجید صادقی ؛ استاد مشاور: مسعود ابی ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
شناخت ساحت های وجودی انسان از مهم ترین مسائلی است که در فلسفه ، عرفان، معارف وحیانی ، علم اخلاق ، روان شناسی و... مورد توجه قرار گرفته است. از جمله ساحات وجودی انسان ، ساحت اجتماعی انسان است که به ارتباطات گسترده و همه جانبه ی بین انسان ها می پردازد. این ساحت مشتمل بر عناصر و زمینه های مختلفی ازجمله آداب و رسوم، فرهنگ، ساختار سیاسی ، حقوقی و اقتصادی، وظایف مردم در برابر حاکمان و نحوه رفتار حاکم با موافقان و مخالفان در جامعه، وجود نهادها و تشکل های اجتماعی، رفتار ها و روابط اجتماعی، برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی است. یکی از خلاهای موجود در فلسفه اسلامی و در حوزه انسان شناسی عدم توجه کافی به ساحت اجتماعی انسان است؛ عرصه اجتماعی زندگی انسان می تواند بستر رشد و بالندگی و شکل گیری تمدن شکوهمند جامعه ی انسانی و یا عامل تنزل و تزلزل فرهنگ و تمدن و عامل افول و دگرگونی شخصیت جامعه انسانی در بعد منفی باشد. گستردگی نظام حکمت صدرایی بخصوص در حیطه الهیات و انسان شناسی و الهام او از وحی و نهج البلاغه قابلیت مواجهه با بسیاری از پرسش ها ومشکلات فکری را ممکن ساخته است. اما وارثان فکری این‌ حکمت بیشترین تلاش خود را متوجه تبیین و شرح و بسط انـدیشه‌های فـلسفی صدرا ساخته و فرصت و مجالی برای پی‌گیری آثار‌ و پیامدهای‌ ایـن‌ انـدیشه‌ها در حیات اجتماعی نیافته و یا ضرورتی برای این امر احساس‌ نکردند‌. لذا مطالعات مرتبط با اندیشه ایشان، بـیشتر بـه انـدیشه فلسفی‌اش محدود گردیده و به جنبه‌های‌ ناظر‌ به‌ مباحث اجتماعی در انـدیشه وی کمتر پرداخته شده است؛ درحالی‌که به نظر‌ می‌رسد‌ ملاصدرا‌ پیامدها و آثار اندیشه فلسفی خود را در جامعه و اجتماع دنبال کـرده و مـسیر آن را‌ نـیز‌ نشان‌ داده است و در زمینه مباحث و پدیده‌های اجتماعی در حد ضرورت و به اقتضای دیـدگاه فـلسفی‌اش‌ ورود‌ کرده است و مباحثی چون جامعه، خانواده، حکومت، عدالت، اقتصاد، نیازهای اجتماعی، مسائل و انحرافات‌ اجتماعی‌ به‌ دلیـل اهـمیت‌شان، بـرایش موضوعیت داشته و بر مبنای اندیشه فلسفی‌اش به تبیین آنها همت گمارده‌ اسـت‌. با مـلاحظه آثـار و اندیشه‌های ملاصدرا، از جمله مباحث وی در «رسـاله سـه اصل»، «کـسر اصـنام الجـاهلیه» و «المظاهر الالهیه»، می‌توان اذعـان داشت که ایشان به پدیده‌های اجتماعی و انسانی زمان خویش وقوف‌ داشته‌ و لذا پدیده‌های انسانی را به خـوبی تـوصیف می‌کند و از واقعیت رفتار، اعمال و کنش‌های انـسانی خـبر مـی‌دهد و بـرای سـعادت و رستگاری انسان نـیز راهـکارهای عملی ارائه می‌کند. لذا با توجه به اینکه جنبه اجتماعی انسان و تکامل انسان در نهج البلاغه و نیز در حکمت متعالیه مورد توجه ویژه قرار گرفته و از طرف دیگر به این بحث توجه چندانی نشده لازم است که به نگاه و رویکرد این دو میراث حکمی پرداخته شود تا زوایای پنهان هر یک در این بررسی تطبیقی بدست آید و راهگشایی برای مشکلات و مسائل زمانه ما باشد. در این پژوهش ابتدا به بررسی مبانی انسان شناسی حکمی در نهج البلاغه و حکمت متعالیه می پردازیم تا بر مبنای آن به تبیین صحیحی از ساحت اجتماعی انسان دست یابیم. هویت متصل به مبدأ و معاد الهی در انسان،حرکت جوهری و تکاملی در هستی و در انسان و جامعه انسانی، آزادی و اختیار در انسان، هدفداری انسان، تجرد نفس انسانی، نقش روح و بدن در تکوین انسان، لوازم دو ساحتی بودن نفس در امیال او و رهیافت حکمت عملی بر اساس آن، مراتب سلوک انسانی و ایصال انسان و جامعه انسانی به حقیقت خود در پرتو قرب الهی، نقش عقل و فطرت در هدایت انسان در نظر و عمل و... از جمله شاخص ها و مبانی انسان شناسی علوی وحِکمی است. پس از مباحث مبنایی در رابطه با انسان شناسی و ساحت اجتماعی انسان، محور اصلی این پژوهش بررسی عوامل و موانع ترقی و تکامل جامعه انسانی از دیدگاه نهج البلاغه و با رویکرد حکمت متعالیه است. برخی موانع پیشبرد راه انسانی یا عوامل سقوط جامعه انسانی در نهج البلاغه و نیز حکمت متعالیه عبارتست از: غرق شدن مردم و جامعه در آرزوهای طولانی، ثروت اندوزی عده ای از افراد جامعه و ارزش شدن ثروت در فرهنگ جامعه، نهادینه شدن فرهنگ دنیاطلبی در جامعه، نهادینه شدن فرهنگ لذت طلبی و عیاشی، پیروی شیطان و هوای نفس، جهل و بی بصیرتی، تعصب و جمود، ظاهرگرایی و فهم ناقص از دین، عدالت گریزی و ... . در مقابل، علم ، تعقل، بصیرت، ایمان، تقوا، یاد خدا بعنوان عوامل ترقی دهنده جامعه انسانی یاد شده است. ( نهج البلاغه، خطبه16، نامه 53 ، خطبه 222، خطبه 109، خطبه 198، حکمت 149، حکمت456، صدرا، 1363: 160-164، 1381: 54 ، 1360: 136-137) ارائه دیدگاههای نهج البلاغه و هم چنین ملاصدرا در این زمینه با رویکرد حکمت متعالیه از محوری ترین اهداف این پژوهش است. در همین راستا و از آنجا که یکی از بنیان های مهم و اساسی تشکیل جامعه متعالی عدالت اجتماعی است در ادامه به تبیین دیدگاه های نهج البلاغه و حکمت متعالیه در رابطه با عدالت اجتماعی و ضرورت آن در ترقی و تکامل جامعه متعالی پرداخته می شود. در نهج البلاغه از عدالت در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی بحث شده است. زمینه های ایجاد عدالت اجتماعی در نهج البلاغه در سه بخشِ زمینه های مشترک مردم و رهبر جامعه، و زمینه های مختص به مردم و زمینه های مختص به حاکم تبیین گردیده است که از جمله می توان به زمینه هایی چون: وحدت و آرامش جامعه(نامه 58)، همکاری مردم با حکومت در احقاق حق(خطبه 136 و 205)، قاطعیت حاکم در اجرای عدالت(خطبه 15)، نظارت و کنترل مدیران و کارگزاران (نامه 40و 45)، ایجاد فرصت های برابر بین مردم (نامه 27، 46، 59)، ارتباط نزدیک بین حاکم و مردم (نامه 38) اشاره کرد. در مقابل، انحصارطلبی و امتیازجویی (نامه 53)، غفلت از رسیدگی به امور مهم (نامه53)، پیش داوری بر اساس ظن (حکمت 240) و... از جمله موانع تحقق عدالت از سوی حاکم، و اختلاف و پراکندگی (خطبه 29و 97)، گریز از حق و عدالت (خطبه131)، ضعف نفس (خطبه 29) و... از جمله م
مرکزیّة الإنسان فی القرآن الکریم.. معالم الإنسیّة فی النصّ الدینیّ الإسلامیّ
نویسنده:
الحسن حما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 27 تا 52
ازمة الحریة فی عالمنا
نویسنده:
خا‌لد محمد خا‌لد
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
تأثیرات روانشناختی باور به حرکت جوهری بر ساحت عقیدتی و شناختی روان آدمی
نویسنده:
علیرضا نادری، هادی وکیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
باور به حرکت جوهری و به عبارتی سیالیت جهان یکی از باورهای کلیدی در جهان نگری ملاصدراست ، این باور آثاری بسیار پردامنه هم در اخلاق و هم در روان ما آدمیان دارد ، اگرکسی به حرکت جوهری باور داشته باشد هر سه ساحت ذهن وی دستخوش تغییر می شود و این باور بر هر سه ساحت تاثیرات عمده ای می گذارد ، در این مقاله قصد داریم تاثیرات باور به حرکت جوهری را در ساحت شناختی و عقیدتی روان آدمی مورد بحث قرار دهیم و به این پرسش پاسخ دهیم که فرد باورمند به حرکت جوهری و سیالیت جهان مستعد پذیرش چه باورهایی در ساخت شناختی روان و ذهنش خواهد بود؟ و باورهای جدیدی که در ذهنش پدید می آیند چه تاثیری بر دیگر ساحتهای روانش خواهند داشت ؟ مهمترین آثار چنین باوری در حوزه شناختی روان آدمی نخست فرآیند دیدن خود و جهان است دیگر جهان در دیدگاه چنین فردی جوهری ایستا که تمام شده باشد نیست بلکه جهان هر آن در صیرورت است و آدمی نیز هویتی پویا دارد و دائما هویت خود را می سازد ،باور دومی که در اثر فرآیند دیدن خود و جهان تقویت می شود و در شکل گیری احساسات و عواطف بسیار تاثیرگزار است باور به پیش بینی ناپذیری و عدم قطعیت در مورد جهان و انسان است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 158
  • تعداد رکورد ها : 64