جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > جاويدان خرد > 1389- دوره 7- شماره 14
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
پیچ رولاند
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
(فرانتز فون بادر (1765-1841) که از مهم ترین فیلسوفان دوره ایدئالیسم و رمانتیسیسم آلمان بود، اصلی ترین وظیفه زندگی خود را پایان بخشیدن به سیطره اصالت عقل مدرن در فلسفه می دانست. کانون نقد او، انسان محوری و خودمداری فلسفه رنه دکارت بود که در گزاره مشهور Cogito ergo sum (می اندیشم، پس هستم) جلوه گر می شد. بادر افزون بر این، امانوئل کانت و دیگر فیلسوفان ایدئالیسم آلمانی را که دست کم اندکی در اصالت عقل دکارتی جذب شده اند به نقد می کشد.اشاره خواهیم کرد که بادر چگونه به حکمت الهی یاکوب بوئم، فلسفه پاراسلسوس، عرفان مایستر اکهارت و اندیشه های بسیار دیگری می پردازد که انسان محوری و خودمداری اصالت عقل مدرن را به چالش می کشند و گزارهCogitor ergo sum  (من «از سوی خدا» اندیشیده می شوم، پس هستم) را در مقابل Cogito ergo sum (می اندیشم، پس هستم) قرار می دهند. انسان تنها زمانی می تواند خدا را بشناسد که خدا او را به عنوان انسان بشناسد. به سخن دیگر، بادر نشان می دهد که اگوی انسانی نه بنیان فلسفه، بلکه صرفا جزیی وابسته به خداست.
صفحات :
از صفحه 15 تا 29
نویسنده:
طاهره کمالی زاده
نوع منبع :
مقاله
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
هرچند در منظومه اشراقی سهروردی، فقط یک رساله به عشق اختصاص یافته است، با این حال وی حق حقیقت سه گانه حسن، عشق و حزن را در همین مجال اندک ادا نموده است. در رساله فی حقیقه العشق، سه گانه حسن، عشق و حزن، منشا مابعدالطبیعی دارند و از عقل کل ناشی شده اند.این اقانیم سه گانه، سه اصل آسمانی اند، که یک بار در داستان آدم و ملائکه و بار دیگر به نحو کامل تر در داستان یوسف (ع)، یعقوب (ع) و زلیخا متجلی می شوند. در اندیشه اشراقی، این سه گانه ازلی با حفظ هویت ملکوتی خویش به جهان مادی ما می آیند و هر یک مظهری می یابند.سهروردی، در رساله فی حقیقه العشق (مونس العشاق)، در مراحل و مراتب مختلف از عشق حکایت می کند. در این حکایت، هم به فکر مابعدالطبیعی یونانی نظر دارد و هم به اندیشه مغانی و هم از اشارات و لطائف قرآنی بهره می گیرد.از این رو، رساله عشق سهروردی چون بسیاری دیگر از آثار وی محل تلاقی سه سنت بزرگ ایرانی اسلامی یونانی است، بی آنکه بویی از التقاط به مشام برسد. در فضای آکنده از عطر جان فزای جاویدان خرد، از تقریب و ترکیب این سنن معنوی، حقیقت واحدی که همان معنای اشراقی مهر است، به ظهور می رسد.این پژوهش بر آن است تا راز آفرینش اقانیم سه گانه (حسن، حزن و عشق) و جایگاه آنها را در جهان شناسی و معرفت شناسی اشراقی بررسی نماید تا تمهید مقدمه ای باشد بر حکمت هنر اشراقی.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
نویسنده:
نجفقلی حبیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
...ان «البری» جری؛ و ان «الکذب» لا جریه لسیله؛ و ان «الباطل» لا نهار للیله؛ و العقول قاعده - للتمییز – بمرصد....که «بی گناه» دلیر است؛ و سیل «دروغ» جریان ندارد؛ و شب «باطل» روز ندارد؛ و خردها برای تمییز در کمین نشسته اند. مقدمه مصحح در مقدمه لازم است به چند مطلب مختصر اشاره شود:-1 انتساب رساله به ابن سینا به نظر مصحح، ملاحظاتی صحت انتساب آن را به ابن سینا تایید می کند:الف- ذکر آن در نامه سرگذشت از جوزجانی ب- وجود نسخه های متعدد با تاریخ بالنسبه کهن از جمله نسخه شماره 4849 ایاصوفیه که در تاریخ 697 مقابله شده و قطعا اصل نسخه قدیمی تر از آن است. در تمام نسخه ها رساله از ابن سینا دانسته شده است.ج- موضوع رساله که با شرح حال ابن سینا مطابقت دارد.-2 نام رساله چیست؟در نسخه های به دست آمده نام آن به اختلاف نقل شده است:الف- «رساله الشیخ فى انتفا ما نسب الیه من معارضه القرآن» جوابا عما کتب الیه ابوعبید الجوزجانی فی هذا المعنی (نسخه ف).ب- «رساله الشیخ الی عبیداله الجوزجانی» جوابا عما کتب الی الشیخ الرئیس روح اله رمسه فی الانتفا عما نسب الیه من معارضه القرآن (ق) که قریب به نخستین است.ج- «رساله الی صدیق فی ابطال ما نسب الیه فی الخطب» (ن.ث).د- «رساله فی الانتفا الی ما نسب الیه» (رسائل ابن سینا: تصحیح حلمی ضیا اولکن، استانبول، 1953 م).ه- «رساله الشیخ الرئیس ابی علی» (ص 1).چنان که ملاحظه می شود در چاپ ترکیه، موضوع رساله عبارت است از رد آنچه به او نسبت داده شده است در خطبه ها و موضوع نسبت مشخص نیست. در نسخه «ف» موضوع نسبت عبارت است از «معارضه با قرآن» و رساله در رد آن است. در نسخه های «ن» و «ث» موضوع نسبت عبارت است از آنچه در خطبه ها گفته و رد آنها است. و از متن رساله برمی آید که این تعبیر درست است و مشکل در خطبه ها بوده است و اشاره ای به «قرآن» نشده است مگر اینکه بگوییم سوءاستفاده از خطب است برای معارضه با قرآن. هم چنین، به روشنی برنمی آید که در خطبه ها چه مشکلی بوده است، آن قدر هست که شیخ الرئیس توضیح می دهد عبارات مسجع او را دست کاری کرده اند. به طوری که بر معانی چندپهلو قابل حمل گردد و تاویل پذیر شود و آنگاه به دلخواه خود توجیه و تاویل کرده و او را متهم کرده اند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 97
نویسنده:
اولوف پترسون
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
این مقاله رابطه میان زبان و وجود را آن گونه که در به اصطلاح انحراف فلسفی نامه هفتم منسوب به افلاطون فهمیده شده است، بررسی می کند. در اینجا نویسنده نامه، برخلاف گواهی بسیاری از رسالات افلاطون، مدعی است که هیچ کلمه ای درباره فلسفه افلاطون نوشته نشده است و نخواهد شد؛ و به علاوه، گویا نگارنده به این دلیل که مطلب چندان سردرگم کننده نبوده است، در ادامه توضیح می دهد که در واقع مسائل فلسفی به هیچ وجه بیان شفاهی را نمی پذیرند. این مقاله، برای طرح استدلالات این ادعاها و بیان نتایج آنها، آنچه را می جوید که به گفته نامه تنها راه خروج از کمبودهای معرفت شناسانه و وجود شناسانه ذاتی زبان است. این مقاله در کوشش برای کشف اینکه چگونه نویسنده نامه برای نابسندگی فهم عقلانی، نظری و زبانی واقعیت نهایی استدلال می کند، در مفاهیم سونوسیا (sunousia) و تریبو (tribo) (که شاید در این بافت به «گفتگوی زنده» و «صرف زمان» ترجمه شدنی باشد)، به عنوان تنها اعمال به قدر کافی نیرومند برای چیرگی بر موانع زبان و دست یابی به فهمی حقیقی از وجود، کنکاش می کند. این مقاله به منظور استدلال علیه تفسیری اسطوره ای از مفاهیم سونوسیا و تریبو-بر اساس وحدت مسلم سوژه و ابژه-مدعی است که بر طبق نامه، رابطه فلسفی حقیقی با وجود، به عنوان نتیجه نوع خاصی از جستجو فهمیده نمی شود، بلکه باید به عنوان خود جستجو فهمیده شود. مقاله می گوید نه سونوسیا و نه تریبو، هیچ کدام نوع خاصی از موقعیت تاملی را تسخیر نمی کنند، بلکه یک گفتگوی مفصل منعکس کننده شرایط خاصی از یک رهیافت فلسفی است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 62
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تاملات در باره نفس ناطقه بشری از دیرباز کانون توجه فیلسوفان و متفکران و متالهان بوده و هست؛ در میان فیلسوفان یونان به ویژه ارسطو و کتاب مستقل او (در باره نفس)، تا سایر فیلسوفان مشا و اشراق و حکمت متعالیه می توان تطور و سیر تکاملی اندیشه در باره نفس را مشاهده نمود. و اینک، در حکمت متعالیه صدرا عوامل موثر بر شناخت حقیقی نفس، افزون بر منابع عقلی و شهودی، تعالیم و آموزه های دینی نیز مورد تاکید قرار گرفته است، تا جایی که به باور صدرا عقل و اندیشه آدمی بدون استمداد از وحی و آموزه های دینی، هم چنین بدون ریاضت و تهذیب نفس و تلاش های عملی در فهم و شناخت صحیح از ذات خویش، قاصر، بلکه عاجز و ناتوان است. و این موضوع، رهیافت جدیدی در حوزه معرفت النفس است که مدعی است آموزه های دینی که از سرچشمه وحی می جوشد به یاری دست آوردهای عقل بشری می شتابد تا حقیقت وجودی خویش را به او بنمایاند. و این مطلب عنصر مهمی است که اندیشمندان پیشین کمتر به آن پرداخته اند.لذا، در این تحقیق کوشش بر آن است تا به روش توصیفی – تحلیلی نقش سه عامل فوق در شناخت و تهذیب نفس را بر مبنای آرا صدرالمتالهین شیرازی تبیین شود. و لزوم و اجتناب ناپذیر بودن تمسک به دین را برای سالکان طریق معرفت النفس آشکار سازد. براهین عقلی وی در باب تجرد نفس به وجه ایجاز، روش کشفی او و مستندات قرآنی و روایی این متفکر بزرگ اسلامی -به خواست خدا-هدف اصلی پژوهش حاضر خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 29
نویسنده:
ضیا موحد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
در کتاب های منطق سنتی ما قید ضرورت و امکان گاهی پیش از جمله، گاهی پیش از محمول و گاهی پس از جمله می آید و در نتیجه نمی توان از ظاهر جمله تشخیص داد که عملگر وجه، جمله را مقید می کند یا محمول را و به اصطلاح وجه سور (de dicto) است یا وجه حمل .(de re) در این مقاله با بررسی نقیض و عکس جمله های موجه و نیز محل آنها در مقدمه های قیاس کوشش می کنیم پاسخی برای این پرسش مهم پیدا کنیم.
صفحات :
از صفحه 5 تا 14
نویسنده:
رضا کوه کن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
در آن هنگام که هانری کربن (1903-1978) در نیمه اول قرن بیستم در اوان جوانی جستجوگری خود را آغاز کرده بود، سنت اسلام شناسی فرانسه به-واسطه آثار لویی ماسینیون (1883-1962) با نام سلمان فارسی به خوبی آشنا بود. کربن نیز در کار تحقیقی مشترکی که به همراه پاول کراوس (1904-1944) در دهه 1930 میلادی درباره کتاب الماجد جابربن حیان به انجام رساند، بیش از پیش و به طور مستقیم با «موضوع سلمان» مواجه گردید. اما، در مورد ارتباط کربن با سهروردی، حجم عظیم تحقیقات وی درباره شیخ اشراق و نیز رشته های استوار وقایعی که سرنوشت کربن را محقق کرد، خود گواهی قاطع بر این امر است که نام شیخ اشراق و هانری کربن در انتهای هزاره دوم و ابتدای هزاره سوم به طرزی استوار با همدیگر پیوند خورده است.اما نسبت شیخ اشراق و سلمان پاک چیست؟ کربن سلمان را نمونه اعلای یتیم و غریب می داند، آنانی که با کناره گیری از راه عموم، پی رو طریق ائمه می گردند تا بدانجا که صاحب سر آنان می شوند؛ هانری کربن در تعمیمی صائب، غربا را همه آنانی می داند که در پی درک و محقق نمودن پیام سری اسلام هستند، چنانکه ایرانیان اهل راز و معنا طی قرون متمادی اسلام را فهمیده اند و پرشور و با اخلاص، خود را وقف آن کرده اند. بدین معنا، شخص سهروردی در زمره غرباست، مضافا اینکه «موضوع غربت» موضوعی اصلی هم در آثار حکمی عربی اوست و هم در داستان های رمزی فارسی وی. بدین ترتیب، وی در زمره آنانی است که سلمان مقتدای معنوی آنان است.کربن مجلد دوم اسلام در سرزمین ایران را، که کل آن مجلد به سهروردی اختصاص دارد، با یاد سلمان آغاز کرده است و با یاد او به پایان برده است. در دیگر مواضع این اثر عظیم چهار جلدی نیز به دفعات به سلمان مراجعه می کند. ما بر پایه این اثر چهار جلدی، به استخراج و معرفی نظر وی درباره نسبت سلمان و سهروردی پرداخته ایم.سرانجام آنکه هانری کربن سلمان، سهروردی و همه آنانی را که به آن دو اقتدا کنند، مصداق «غربا» در این حدیث از امام جعفر صادق (ع) می داند: «ان الاسلام بدا غریبا و سیعود کما بدا، فطوبی للغربا».
صفحات :
از صفحه 45 تا 62
  • تعداد رکورد ها : 7