مناسک و آيين ها را می توان از ارکان بنيادين هر دين به شمار آورد که شخص به واسطه مشارکت در آن ها قصد ارتباط با امر مقدس را دارد. فهم مناسک و نقش و کارکرد آن ها،
... ، به ويژه در عرصه جمعی و فردی از جمله موضوعاتی است که توجه جامعه شناسان و انسان شناسان دين را به خود معطوف ساخته است. در اين ميان کليفورد گيرتز در مقام يکی از انسان شناسان دين معاصر، بر اساس رويکرد تفسيری خويش و با تکيه بر مشاهدات عينی، تحليلی از مناسک عرضه کرده است که نقطه عطفی در انسان شناسی دينی به شمار می آيد. در نظر گيرتز مناسک از يک سو شرايطی را فراهم می کنند که موجب حفظ عقايد و باورهای دينی و نيز انسجام جامعه می شوند، و از ديگر سو زمينه تحول فرد و ايجاد لحظه مقدس برای او را فراهم می آورند. نوشتار حاضر با توجه به نکات فوق بر آن است تا به تحليل ديدگاه گيرتز در باب مناسک بپردازد. در ابتدا به دين (به منزله نظامی از نمادها) و باورهای دينی از ديدگاه گيرتز اشاره می شود تا زمينه برای جايگاه مناسک در نگرش او معلوم گردد. سپس به بررسی مناسک و کارکردهای آن از ديدگاه گيرتز، نقش آن در ايجاد لحظه مقدس و علت شرکت افراد در مناسک پرداخته می شود. در پايان، مناسک و آيين های جنگ خروس ها و نبرد بارونگ- رنگدا به همراه تحليل و بررسی آن ها که گيرتز در آثار خود آورده است، ذکر می گردد.
بیشتر