جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 811
بررسی مقایسه‌ای مبانی معرفت شناسی و خداشناسی احمدبن حنبل و شیخ صدوق
نویسنده:
مجتبی بیگلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
تبیین عقلی محدودیت معرفت به خدا در آیات و روایات
نویسنده:
اعظم حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر، محدودیت معرفت به خداوند را در آیات و روایات مورد بررسی قرار می‌دهد. معرفت خداوند برترین معارف و مهم‌ترین معرفتی است که نتایج بسیاری را در پی دارد، از جمله آنکه: انسان بواسطۀ آن به معرفت پیامبر و حجت خداوند نائل می‌شود. با وجود این، شناخت انسان نسبت به خداوند محدود است، زیرا خداوند علت است و انسان معلول و لازمۀ معرفت یافتن عالم به معلوم احاطه است؛ در حالی که معلول هرگزتوان احاطۀ کامل بر علت خویش را ندارد؛ در نتیجه علم او نیز کامل نخواهد بود، بلکه می‌تواند با معرفت به خویش و صفاتش و رفع نقص آنها، به معرفت نسبی پروردگار نائل آید. در مورد میزان محدودیت معرفت به خداوند دو دیدگاه کلی وجود دارد: محدودیت کامل،که منجر به عدم شناخت خداوند و تعطیل معرفت می‌باشد و محدودیت نسبی؛که میزانی از شناخت را برای انسان قائل است اما شناخت کامل و همه جانبه را رد می‌کند. نظریۀ تعطیل و توصیف ناپذیری از جمله دیدگاه‌هایی است که در این رابطه محدودیت کامل رامی‌پذیرند، این نظریات به شدت مورد انتقاد بوده وادعای آنها قابل پذیرش نمی‌باشد. پژوهش حاضرمعرفت خداوند را ممکن می‌داند، اما در این رابطه در پی اثبات محدودیت نسبی است. معرفت عقلی، قلبی، فطرت، شناختِ خود و شناخت آیات و دلائل، از جمله راه‌های معرفت خداوند می‌باشند،که این راه‌ها تنها ما را در شناخت وجه ذات و صفات خداوند، یاری می‌رسانند، زیرا کنه ذات و صفات خداوند برای انسان غیر قابل شناخت است. در این پایان نامه پس از بررسی دیدگاه‌های مختلف در رابطه با محدودیت معرفت به خداوند، به این نتیجه می‌رسیم که ادعای اهل تعطیل و تفکیک مبنی بر اینکه: عقل انسان راهی به معرفت دینی ندارد، باطل است. بلکه عقل انسان توانایی معرفت خداوند را در حدّ طاقت بشر داراست. بنابراین نظریات عدم امکان معرفت به خداوند را رد می-کنیم اما به معرفت کامل نیز قائل نمی‌باشیم.
آرا و اندیشه های کلامی شهید اول
نویسنده:
لعیا فرهودفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فرهنگ ما همواره شهید اول محمد بن مکّی به دانش فقه مشهور بوده و ابعاد کلامی ایشان، چنان که باید مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته است. از منظر کلامی و اعتقادی آثار شهید قرابت زیادی با آثار متکلمین حلَه دارد. شهید اول به مباحث عقلی، اعتقادی علاقه داشته و رسائل و مقالاتی در این زمینه به رشته تحریر آورده است و بیشترین دغدغ? وی مباحث راهنماشناسی است. استخراج و تنظیم مباحث کلامی این شهید بزرگوار ضمن روشن ساختن دیدگاه‏های کلامی وی، می‏تواند به روشن شدن فضای کلامی آن دوران و دغدغه‏های کلامی آن زمان کمک بسزایی بنماید. در این مقاله بر اساس روش توصیفی تحلیلی، آرا و دیدگاه‏های ایشان بیان می‏گردد. ایشان وجوب نبوت و امامت را با لطف بودن آنها و وجوب لطف بر خدا بیان می‏کند. او از همین طریق صفات و ویژگی‏های راهنمایان الهی را روشن می‏نماید.
بررسی احتجاجات امام رضا (ع) و مبانی عقلی آن
نویسنده:
نفیسه احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عصر امام رضا علیه السلام دوران تشتت آراء و شکل گیری نحله ها و گروه های مختلف فکری و عقیدتی است .در این میان وجود کشتی نجاتی که گم گشتگان و متحیرین دریای اندیشه های گوناگون در آن آرام گیرند، ضرورت می یابد و این ناجی وجود ثامن الحجج علیهم السلام می باشد.ایشان با ارائه تبیین عقلانی از معارف ناب عقیدتی دین مبین اسلام، آن مهم را به انجام رسانید.امری که در عصر ختم نبوت ضرورتی دو چندان می یابد. اثبات وجود خداوند متعال بر اساس اصول عقلی نظیر اصل علیت و احتیاج معلول به علت در قالب براهین مختلفی نظیر برهان نظم، حدوث و حرکت از جمله مطالب مهمی است که در مناظرات امام رضا علیه السلام مطرح می شود. ایشان وحدت واجب تعالی را بر اساس اطلاق و گستره وجودی او و عدم محدودیت در ذات نامحدودش اثبات می نماید و سپس مطابق وجود بسیط و محض حق تعالی تمامی صفات کمالی را برای او اثبات و هر نقص و عدمی را از وی سلب می نماید. در اثبات ضرورت نبوت برهان هدایت عامه و عدم نقض غرض از سوی خداوند حکیم در کلمات امام رضا علیه السلام یافت می شود. معجزه وتلازم عقلی آن با صحت ادعای صاحبش دلیلی است بر صدق ادعای شخص نبی که در هر عصری متناسب با شرایط به نحوی خاص صورت میگیرد.قوس صعود و جایگاه امام در رأس قله وجود تبیین کننده ضرورت وجود امام به عنوان خلیفه خداوند در میان مخلوقات می باشد. در نتیجه امام بالضروره دارای تمام مراتب کمالی و وجودی می باشد.تعیین چنین فردی از عهده خلق خارج بوده و امری مختص به حق تعالی است که از طریق نبی یا امام قبلی به مردم اعلان می گردد.
معناشناسی اوصاف انفعالی در باره خداوند
نویسنده:
نفیسه سموعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش پیش رو به موضوع کنکاش پیرامون اوصاف متضمن معنای انفعال ، آنگاه که به خدا نسبت داده شود، می‌پردازد. مسیری که برای این مقصد طی می‌شود، با تبیین چگونگی و چرایی پرداختن به معنای اوصاف حق تعالی و ترسیم هندسه ای که مرزها و عرصه‌ها را در این باره آشکار می‌سازد، آغاز می‌شود. منع رهبران دین از کاوش در ذات خدا و توصیف و بحث پیرامون مراد از این منع، گام نخست این بحث است. آنگاه به چالش‌هایی که در باب معنای برخی صفات خدا با آن روبه‌رو می‌شویم، پرداخته شده و سپس موضع عقل و به عبارت بهتر ، دیدگاه فلسفه در مورد موضوع مطرح می‌گردد. با نگاهی به پیشینه موضوع، می‌بینیم که گرچه کتابی بطور مستقل از آن بحث نکرده است لیکن در خلال آثار و آرا صاحبنظران مشربهای مختلف، می‌توان مواردی را جمع‌آوری نمود که شاید راه حلی برای ابهامات مساله صفات خدا به حساب آید. مفسرین هرجا که به آیات مشتمل بر اسماء حق تعالی رسیده اند، شارحین حدیث آنجا که به شرح و تفسیر احادیث توحیدی رسیده اندو متکلمین و فیلسوفان در مواضع پراکنده در باب معانی اسماء و صفات خدا نظریه پردازی کرده‌اندو در این میان گاه سعی در رفع تضاد و تنافی ظاهری آموزه‌های عقلی با برخی نصوص نموده‌اند. در نهایت این آرا را کنار هم قرار داده و در حد توان تحلیل نموده‌ایم.
مبانی فلسفی بساطت الهی از دیدگاه علامه طباطبایی (مقالة مستخرج از رساله دکتری)
نویسنده:
مریم باروتی, رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بساطت حقیقی واجب بالذات یکی از مهمترین مسایل مورد بحثِ الهی دانان اسلامی است که جوانب گوناگون دارد. علامه طباطبایی در آثار مختلف خود بر بساطت حقیقی ذات الهی تاکید می کند و ادله ی بسیاری بر آن اقامه می سازد. اما با تحلیل مبانی ایشان، می توان دریافت که حداقل دو دیدگاه در باب این مساله دارد؛ اصطلاح بساطت حقیقی واجب بالذات و ادله ی اثبات آن بر مبنای نگرش ثبوتی به ماهیت و اصطلاح بساطت حقیقی او و ادله ی اثبات آن بر مبنای نگرش سلبی به ماهیت. از نظر نگارنده، دیدگاه دوم دیدگاه نهایی علامه طباطبایی است، از مشکلات دیدگاه نخست مبراست و مستقیما به اثبات بساطت حقیقی می پردازد. نگارنده به تبیین، تحلیل و اثبات برتر بودنِ دیدگاه دوم نسبت به دیدگاه نخست می پردازد.
صفحات :
از صفحه 21 تا 45
بررسی جایگاه «نظر و تفکر» نزد قاضی عبدالجبار
نویسنده:
محمد بیدهندی، حسین سلطانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ﻗﺎضی ﻋﺒﺪاﻟﺠﺒﺎر از ﭼﻬﺮه ﻫﺎي ﻣﻌﺮوف ﻛﻼم ﻣﻌﺘﺰلی اﺳﺖ ﻛﻪ درﺑﺎره ﻣﻌﺮﻓﺖﺷﻨﺎسی، ﺑﻪوﻳﮋه ﺑﺤﺚ «ﻧﻈﺮ» آرای ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ ای دارد. در ﻧﻈﺎم ﻣﻌﺮفتی ﻗﺎضی، «ﻧﻈﺮ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺗﻔﻜﺮ و اﺳﺘﺪﻻل اﺳﺖ و ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ دﻳﮕﺮ اﻓﻌﺎل اﻧﺴﺎن، از ﻗﺪرت و اراده او ﺻﺎدر می ﮔﺮدد و ﻓﻌﻞ ﺧﻮد اوﺳﺖ؛ و از ﻧﻈﺮ و ﺗﻔﻜﺮ، فعلی دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ می آﻳﺪ. ﻋﻘﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻗﻮه ی ﺗﻔﻜﺮ در ﻧﺰد ﻗﺎضی ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﻳﻚ اﺑﺰار ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ؛ ﺑﺪﻳﻦ روی، ﻗﺎضی ﺗﻨﻬﺎ راه رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ را ﻧﻈﺮ و ﺗﻔﻜﺮ، یعنی ﻫﻤﺎن راه ﻋﻘﻞ می داﻧﺪ، و ﻧﺰد او ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺗﻜﻠﻴﻒ آدمی، اﺳﺘﺪﻻل عقلی ﺑﺮاي ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﺻﺪد اﺳﺖ ﻧﻘﺶ و ﺟﺎﻳﮕﺎه ﻧﻈﺮ و راﺑﻄه آن ﺑﺎ ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ و ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﺎص را، از دﻳﺪﮔﺎه ﻋﺒﺪاﻟﺠﺒﺎر ﻣﻮرد ﺑﺮرسی ﻗﺮار دﻫﺪ.
صفحات :
از صفحه 87 تا 104
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
دنس اسکوتوس و تفکّر جدید غرب
نویسنده:
مهدی عباس‌زاده ولوجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الف. موضوع و هدف رساله:موضوع رساله، بررسی افکار یوهانس دنس اسکوتوس است. درباره آراء اسکوتوس تا کنون کار مستقلی در کشور انجام نشده است. هدف رساله جبران این نقیصه می‌باشد.ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش‌ها و فرضیه‌ها:در تنظیم رساله، به چهار دسته منابع و آثار رجوع و ارجاع شده است:1) آثار اصلی اسکوتوس که از زبان لاتینی به انگلیسی ترجمه شده است و از این میان بنابر جست وجوهای انجام شده در پایگاه‌های اینترنتی ناشران غربی عنوان چهارده اثر استقراء و از این تعداد، ده اثر یافت شد و مورد استفاده قرار گرفت. در این رساله، کمبود آثار اسکوتوس از طریق رجوع به متون دست دومی که مستقیماً به آثار اسکوتوس ارجاع داده‌اند، جبران شده است. 2) آثاری به زبان انگلیسی که همه یا بخشی از آن‌ها به تفکر اسکوتوس اختصاص یافته و عمدتاً توسط اسکوتوس‌شناسان متقدم و متأخر و برخی مورخان فلسفه مدرسی نگارش یافته‌است. 3) آثار ابن‌سینا به زبان عربی، به ویژه کتاب «الهیات شفاء» که توسط اسکوتوس مطالعه و بهره‌گیری شده است. و 4) آثار اصلی فلاسفه جدید غرب به زبان‌های انگلیسی و فارسی.چارچوب نظری رساله به این ترتیب است که ابتدا ترسیمی از وضعیت علمی ـ فرهنگی غرب در قرن سیزدهم میلادی به ویژه دانشگاه‌های مطرح اروپایی و جریان‌های فکری و رویدادهای مهم و تبیین زندگی‌نامه و معرفی اجمالی آثار اسکوتوس انجام شده است. سپس به تبیین آراء معرفت‌شناختی، وجودشناختی (مابعدالطبیعی)، کلامی (خداشناختی)، فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست و نیز بیان تأثیرپذیری اسکوتوس از ابن‌سینا از طریق ارجاع به متون اصلی این دو متفکر پرداخته شده است. پس از آن، حضور و نمود فکر اسکوتوس از زمان وی تا طلیعه تفکر جدید غرب، از طریق معرفی مکتب اسکوتوس، مکتب اصالت تسمیه، جریان رنسانس و نقد فلسفه مدرسی و اصلاحات دینی در سنّت پروتستان تبیین شده است. سپس حضور و نمود فکر اسکوتوس در آراء فلاسفه جدید غرب و تلقی ژیلسون از آن و نیز جهات کلی این حضور و نمود فکری مطرح و مشخصاً از جهات معرفت‌شناسی، حیث صوری و تمایز صوری، وجودشناسی، بحث کلیات و فردیت، نامتناهی و اصالت اراده اسکوتوس، در مقایسه با آراء متفکران جدید غرب، مشتمل بر بیکن، دکارت، لایب نیتس، کانت، شوپنهاور، نیچه، پِرس، هوسرل و هایدگر سخن به میان آورده شده است. در انتهای رساله، یک بررسی مقایسه‌ای میان آراء اسکوتوس و ابن‌سینا در عرصه‌های یاد شده مطرح شده است.پرسش‌های اصلی رساله بدین شرح است:آیا تفکر ابن‌سینا بر آراء فلسفی و کلامی اسکوتوس تأثیر داشته است؟نقدهای اصلی اسکوتوس بر فلاسفه و متکلمان قبلی در دو عالَم اسلامی و غربی کدام است؟نوآوری او در عرصه‌های مختلف فکری چیست؟آیا تلقی ژیلسون از تأثیر اسکوتوس بر تفکر جدید غرب صحیح است؟اسکوتوس در کدام جنبه‌های فکری، در تفکر بعدی، به ویژه فلسفه جدید غرب، حضور و نمود دارد؟فرضیه رساله، اثبات تأثیرپذیری فکری اسکوتوس از ابن‌سینا و حضور و نمود کاملاً آشکار افکار اسکوتوس در تفکرات بعدی به ویژه آراء فلاسفه جدید غرب است.پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه‌گیری و روش‌های نمونه‌گیری، ابزار اندازه‌گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد‌آوری و تجریه و تحلیل داده‌ها:تعریف مفاهیم اصلی تفکر اسکوتوس:تمایز صوری: تمایزی است که ذهن در یک چیز، میان دو یا چند حیث صوری، تشخیص می‌دهد و حدّ واسط تمایز واقعی و تمایز ذهنی است.متعلّق طبیعی عقل: چیزی است که عقل در فرآیند طبیعی ادراک، به گونه‌ای اولی و بالذات با آن مواجه می‌شود و می‌تواند آن را ادراک کند.معرفت شهودی: شناخت یک متعلّق یا عین یا شیء جزئی است تا آن‌جا که واقعاً وجود دارد و برای عقل، حاضر است.استعلایی: امری استعلایی است که در تحت مقولات عشر قرار نگیرد و اصطلاحاً فوق‌المقوله باشد.تمایز وجهی: تمایزی است که در میان درجات شدت و ضعف یک چیز واحد و مشترک روی می‌دهد و این مسئله به خود طبیعت آن چیز باز می‌گردد، نه به برداشت ذهنی انسان.مفهوم اوّلی و مفهوم ثانی: مفهومی اولی است که می‌تواند مستقیماً بر واقعیت اِعمال شود و مفهوم ثانی در اثر تفکر درباره مفهوم اولی حاصل می‌شود.مشترک معنوی: لفظ کلی آن‌گاه که به یک معنا بر مصادیق و افراد آن حمل شود، مشترک معنوی است.طبیعت مشترک: همان کلی طبیعی است که هم در ذهن و هم در ضمن افراد خارجی یکامر کلی، حاضر است.اصل فردیّت: اصلی است که مبدأ جزئیت اشیاء جزئی واقعی است و با طبیعت مشترک، جمع می‌شود.معرفت طبیعی: معرفتی است که از حسّ آغاز شود و از طریق قوه خیال که صورت معقول را می‌سازد به عقل منتقل شود.معرفت فراطبیعی: معرفتی است که با ابزار طبیعی ادراک (حس، خیال و عقل) پدید نمی‌آید، بلکه دارای مبدأ فوق‌طبیعی است.مکتب اصالت اراده: اعتقاد به آزادی و استقلال اراده الهی از عقل الهی و اراده انسانی از عقل انسانی است.روش تحقیق، توصیفی تحلیلی تطبیقی است.جامعه مورد تحقیق: ــــــــنمونه‌گیری و روش‌های نمونه‌گیری و ابزار اندازه‌گیری: ــــــــــــنحوه اجرای تحقیق: ابتدا مطالعات تفصیلی درباره موضوع رساله و با استفاده از آثار و متون مرجع انجام گرفت. در مرحله بعد، فیش‌برداری در حد مورد نیاز انجام شد. سپس ضمن پردازش اطلاعات، ناظر به مطالعات تفصیلی و فیش‌برداری‌های انجام شده، تدوین و نگارش رساله آغاز و پس از پایان هر بخش، اصلاحات مورد نیاز اِعمال گردید.شیوه گردآوری داده‌ها کتابخانه‌ای است.شیوه تجزیه و تحلیل داده‌ها تفکر و تأمل در آراء و نظریات اسکوتوس و متفکرانی است که بر تفکر او تأثیر داشته‌اند و یا تفکر اسکوتوس در آراء آن‌ها حضور و نمود دارد.ت. یافته‌های تحقیق:تفکر اسکوتوس از آراء فلسفی ابن‌سینا کاملاً تأثیر پذیرفته است.اسکوتوس نقدهایی بر متفکران قبلی در عالَم شرق و غرب، و نوآوری‌هایی در موضوعات مهم فلسفی و کلامی و فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست دارد.تلقّی اتین ژیلسون از تأثیر اسکوتوس بر تفکر جدید غرب صحیح به نظر نمی‌رسد.اسکوتوس در جنبه‌های مهمّی، در تفکر بعدی اعمّ از مکتب اصالت تسمیه، جریان رنسانس و نقد فلسفه مدرسی،‌ جریان اصلاحات دینی در سنّت پروتستان، و تفکر جدید غرب از بیکن تا هایدگر حضور و نمود کاملاً آشکاری دارد.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادها:نتایج رساله در قالب یافته‌های تحقیق (بند قبل) بیان شد.پیشنهادها: مناسب است هر یک از موضوعات فصول رساله، در قالبی مجزّا تبدیل به یک تحقیق مستقل شود و به‌گونه‌ای تخصصی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. هم‌چنین مناسب است در تحقیقات بعدی در زمینه افکار اسکوتوس، به آثار اصلی او به زبان لاتینی رجوع و ارجاع شود.
بررسی انتقادی جایگاه خدا در جهانشناسی پویشی وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد 1861-1947) در دوره سوم حیات فکری خویش، نظام جهان‌شناسانه‌ای رابر پایه ارکانی مانند نگرش اندام‌وار (ارگانیستی)، پویشی دیدن جهان، درهم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات، تأسیس نمود. در این نظام جهان‌شناسانه، حضور خداوند است که می‌تواند از عهده تبیین گسترش خلاقانه جهان برآید.وایتهد به ویژه در پویش و واقعیت، خداوند را به مثابه هستی بالفعلی معرفی می‌نماید که تابع و مشمول مقولات حاکم بر جهان یکسره پویشی است. هستی بالفعل بودن خداوند ایجاب می‌نماید که مانند سایر هستی‌ها، دو قطبداشته باشد، یکی قطب ذهنی یا عقلیکه حکایت از ذات ازلی خداوند داشته و دیگری قطب فیزیکی است که حاکی از ذات تبعی است. با نظر به این دو قطبی بودن خداوند است که او از یک‌سو ثابت و غیر زمانمند بوده و از دیگر سو زمانمند و تابع تحولات جاری در جهان است. هماهنگی مقولات مابعدالطبیعی و درهم تنیدگی هستی‌ها، زمینه تعامل دو جانبه خدا و جهان را فراهم می‌نماید. از مهمترین پیامدهای این تعامل می‌توان به سازگاری میان حلول و تعالی، نفی قدرت مطلقه خداوند، خلّاق بودن همه هستی‌ها، زمانمندی خداوند، نفی کمال مطلق از خداوند و غیره اشاره نمود. این مدل خدای وایتهد از دو منظر قابل نقد است: یکی نقد درون سیستمی و دوم نقد درون سیستمی. محور نقد درون سیستمی این نکته است که برخلاف ادعای وایتهد (خداوند استثنایی بر اصول حاکم برجهان نیست و تابع مقولات است)، خداوند در نظام جهان‌شناسی او از جهاتی اساسی با سایر هستی‌ها تمایز دارد (مانند ازلی بودن، فناناپذیری خداوند، تقدم قطب عقلی بر فیزیکی و...) که موجب می‌گردد خدای وایتهد به معنای دقیق کلمه مشمول مقولات واقع نشده و تمایز‌هایی بنیادی با سایر هستی‌ها داشته باشد. در نقد برون سیستمی، چالش‌هایی که از منظر الهیات مسیحی فراروی خداشناسی وایتهد مطرح شده، قابل اشاره است.به هرحال با نظر به چنین انتقاداتی، شاید تلاش وایتهد در عبور از مادی‌گرایی علمی دوره جدید موفقیت‌آمیز بوده و خدا را در متن و بطن جهان قرار داده اما این تلاش با کاستیها و تعارضاتی روبروست.
  • تعداد رکورد ها : 811