جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
بررسی آراء و اندیشه‌های جهان شناختی آیت الله مصباح یزدی پیرامون عرش، کرسی، ملائکه، جن و شیطان
نویسنده:
زهره خشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جهان شناسی بنیاد هر مکتب و هر دینی است که بر اساس بنیادهای خاصی بنا می شود. یکی از کهن ترین مسائل کلامی و فلسفی جهان شناسی است که حکیمان و اندیشمندان درباره ی آن بحث و فحص کرده و هریک بر اساس مبانی فکری و افق اندیشه ی خویش سخن گفته اند.استاد مصباح یزدی یکی از متکلمان معاصر است که در زمینه مباحث جهان شناسی آرائی دارند که جای دارد اندیشه های جهان شناختی ایشان کاویده شود؛ لذا این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانه ایبر اساس طرح مصوب به تبیین و بررسیآراء و اندیشه های جهان شناسی آیت الله مصباح یزدی پیرامون عرش و کرسی، ملائکه و جن و شیطان پرداخته است که حاصل آن چنین شد: از منظر علامه مصباح یزدی، جهان شناسی آگاهی و شناختی است که انسان از جهان دارد و ایشان بر این باور است که جهان شناسی در کلام به مجموعه ای مباحث پیرامون چگونگی آفرینش جهان، حدوث و قدم آن، هدفمندی و نظام مندی در آن و مخلوقات آن از قبیل عرش و کرسی، ملائکه، جن و شیطان گفته می شود. وی معتقد است عرش و کرسی دو حقیقت نیستند؛ بلکه دو نام برای یک حقیقت اند. این دو تعبیری کنایی از مقامی است که امر تدبیر جهان از آن نشأت می گیرد که به اعتباردلالت بر اریکه سلطنت و قدرت «عرش» نامیده می شود و به اعتبار برتری و سریر حکمرانی و مقر فرمانروایی آن را «کرسی» می خوانند. از نگاه ایشان آیات مربوط به فرشتگان دو دسته اند: دسته ای اوصاف آنها را بیان می کند و دسته های دیگر بیانگر افعال فرشتگان است. استاد مصباح معتقد است: جنیان بر دو دسته اند: یک دسته خوب و نیکوکار، و دسته ی دیگر قاسط و بدکار؛ نیکوکاران پاداش می بینند و بدکارانشان هیزم جهنم خواهند بود.ایشان در باب شیطان نیز معتقد است ابلیس یکی از افراد جن است که در شیطنت مرتبه ای ممتاز دارد.کلیدواژه‌ها: جهانشناسی، آیت الله مصباح یزدی، عرش ، کرسی، ملائکه، جن ، شیطان
واکاوی مساله عصمت انبیا از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
بتول مرادقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعصمت یکی از باسابقه‌ترین مفاهیم درمعارف اسلامی که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش جهت فهم معنا و توضیح آن بوده و به جهت ارتباط تنگاتنگ با مسئله نبوت در بستر مباحث کلامی رشد کرده است و در طول تاریخ، تبیین فراوانی از آن ارائه گردیده است. علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی از شخصیت‌های برجسته دینی در دوران معاصر هستند که نظرات آن‌ها می‌تواند بیانگر تفکر شیعی در این موضوع مهم باشد. لذا این تحقیق به دنبال این سوال اساسی است که شخصیت‌های مزبور دارای چه رویکردی در موضوع مهم عصمت می‌باشند؟ در باب ضرورت بحث می‌توان گفت با توجه بهاهمیت بحث عصمت و اینکه همیشه جزء مسائل جنجال‌برانگیز بوده، از طرفی برجستگی دیدگاه این دو فیلسوف در باب عصمت، واکاوی مسأله عصمت از دیدگاه این دو بزرگوار را ضروری می‌نماید روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی و مستند به آثار آنان بوده و در پایان نتیجه می‌گیرد که به دلایل عقلی و نقلی، عصمت شرط لازم در همه انبیاء و همه مراحل زندگی اعم از فردی، اجتماعی و در ساحت‌های گوناگون اعم از تلقی و ابلاغ و اجرای احکام و دستورات دینی و .. است. واژگان کلیدی: عصمت، علم، علامه طباطبایی، مصباح یزدی
اصالت فرد ، جامعه یا هر دو ، بررسی تطبیقی آرای استاد مطهری و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از اصالت داشتن جامعه، یکی از مبادی فسلفه نظری تاریخ قلمداد شده است. مسأله این است: آیا فرد اصالت دارد یا جامعه یا دیدگاه سومی در کار است که به گونه‌ای برای هر دو اصالتی را قائل است. این بحث میان متفکران مسلمان نسبتاً جدید است و شاید اول بار علامه طباطبایی بدان توجه کرده؛ سپس شهید مطهری و استاد مصباح یزدی در این باب به تأملاتی پرداخته‌اند. شهید مطهری از دیدگاه اصالت هر دو دفاع می‌کند (البته با تبیین خاصی که از این مسأله می‌دهد) و استاد مصباح یزدی انتقادهایی بر این رای وارد، و اصالت جامعه را کاملاً نفی می‌کند. در این مقاله، بیان دیدگاه این دو متفکر و داوری بین ایشان مد نظر بوده و با توجه به اصرار دو طرف بر استناد سخن خود به قرآن، تاملی نیز در برخی آیات قرآن کریم ارائه شده است. روال بحث این‌گونه بوده که پس از توضیح مختصری از سه دیدگاه اصالت فرد، اصالت جامعه و اصالت هر دو، به مبادی تصوری بحث (مفهوم اصالت، مفهوم ترکیب جامعه) پرداخته شده؛ سپس با توضیح وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه به بررسی ادله فلسفی و قرآنی طرفین و داوری بین آن‌ها اقدام شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه کلامی ولایت فقیه از نظر آیت الله محمد تقی مصباح یزدی و آقای مهدی حائری یزدی
نویسنده:
زهرا عطایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:ولایت‌ فقیه از اهمیت ویژه‌ای در عصر غیبت امام معصوم برخوردار می‌باشد به همین دلیل دیدگاه‌های متفاوتی درباره آن در میان بزرگان و فقها مطرح شده است، بحثی است که به حاکمیت و مالکیت خداوند ارتباط دارد و به عنوان طرحی برای اداره جامعه در نظریه سیاسی شیعه در میان فقها و علما مطرح بوده است و در همه دوره‌ها مورد بحث قرار گرفته و از جنبه‌های مختلف قابل بررسی می‌باشد. این پژوهش با هدف مقایسه میان آرای کلامی آیت‌الله محمدتقی‌ مصباح یزدی در بحث ولایت ‌فقیه که مشروعیت حاکمیت فقیه را به اذن الهی وابسته می‌داند، به این صورت که اصل حاکمیت از نظر ایشان مختص به خداوند است و این حق را به پیامبر و امام معصوم واگذار کرده همین طور با نصب عام توسط معصومین در غیبت کبری به ولی فقیه واگذار شده است و دیدگاه آقای مهدی حائری یزدی که اراده مردم را دلیل بر مشروعیت حاکمیت دانسته و معتقد است حاکم باید منتخب مردم باشد، با استفاده از نظریه وکالت و مالکیت خصوصی مشاع و اینکه ولی فقیه را مسئول اجرای احکام می‌داند نه مسئول سیاسی، انجام شده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می‌توان به موارد اختلاف و اشتراک زیر اشاره کرد: نقطه اشتراک، ضرورت عقلی وجود حکومت و قانون در جامعه از دیدگاه هر دو اندیشمند است. اما بعضی از نقاط اختلاف، اختلاف در با‌هم بودن ولایت فقیه و جمهوری بودن یک نظام، که آقای حائری یزدی این با هم بودن را متناقض می‌داند و آیت الله مصباح یزدی به چنین تناقضی در این مسأله معتقد نیستند، پیشینه ولایت فقیه هم مورد اختلاف است آقای حائری یزدی پیشینه طولانی برای این نظریه قائل نیستند در‌حالی که آیت الله مصباح یزدی پیشینه آن را دوران حضور امامان معصوم می‌دانند. بنابراین ولایت‌ فقیه جامع الشرایط در بُعد سیاسی از نظر هر دو اندیشمند پذیرفته نشده است، مبنا و دلیل هر یک برای این ولایت‌ متفاوت است. مطالب مربوط به بحث ولایت فقیه در این پژوهش به روش کتابخانه‌ای، جمع آوری و سپس مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. کلید واژه: ولایت‌ فقیه، حکومت دینی، محمد تقی مصباح یزدی، مهدی حائری یزدی
بررسی تطبیقی مبناگرایی از دیدگاه پلانتینگا و استاد مصباح
نویسنده:
نصیر احمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبناگرایی که کهن‌ترین و مهمترین نظریه توجیه به شمار می‌رود، تنها نظریه‌ای است که هم فیلسوفان غرب از آنبحث کرده‌اند و هم حکیمان اسلامی. مبناگرایان باورها را به دو دسته پایه و غیر پایه تقسیم می‌کنند. طبق این نظریه، باورهای پایه نیازی به توجیه ندارند اما باورهای غیر‌پایه به وسیله باورهای پایه توجیه می‌شوند. ویژگی‌های باور‌های پایه و چگونگی انتقال توجیه از باورهای پایه به باورهای غیر‌پایه دو مسأله بحث‌انگیز میان مبناگرایان بوده است. اختلاف بر سر این دو مسأله موجب شده که مبناگرایان به دو دسته عمده کلاسیک و معتدل تقسیم شوند. پلانتینگا، مبناگرای معتدل است و حال آن که دیدگاه مصباح یزدی به مبناگرایی کلاسیک نزدیک است. با وجود این، چون هردو مبناگرا هستند در آراء ایشان مولفه‌‌های مشترکی وجود دارند که درخور بررسی است. در این رساله، که به بررسی تطبیقی، یا به تعبیر بهتر، مقایسه‌ای دیدگاه‌های این دوفیلسوف درباره مبناگرایی پرداخته می‌شود، تلاش می‌شود وجوه تشابه و وجوه تمایز دیدگاه ایشان در این باره روشن‌شود. بنابراین، در این پژوهش روشن می‌شود که روش پلانتینگا برای شناسایی و دستیابی به باورهای پایه، یک روش استقرائی است و حال آن که روش استاد مصباح روش قیاسی است. استاد مصباح، بر پایه روش خود، گزاره‌ها یا باورهای پایه را به گزاره‌هایی موسوم به بدیهیات اوّلیه و وجدانیات محدود می‌کند در حالی که پلانتینگا دامنه این باورها را بسیار گسترده‌تر لحاظ می‌کند. رویکرد پلانتینگا به مسایل برون‌گرایانه، نسبی‌گرایانه و بالطبع فردگرایانه است و حال آن که رویکرد استاد مصباح درون‌گرایانه و مطلق‌گرایانه است. با وجود این تمایزها، مشترکاتی نیز در آراء ایشان مشاهده می‌شود: بخش کردن باورها به دو دسته پایه و غیرپایه، معقول بودن هر دو دسته از باورها و واقعی بودن آنها از جمله مسایل مشترک میان آنها به شمار می‌رود. همچنین اساس معقولیت باورهای پایه از دیدگاه پلانتینگا نوعی تجربه درونی است که از سنخ معرفت نیست. استاد مصباح نیز اساس باورها را معرفت حضوری، می‌نامد که با تجربه درونی قرابت زیادی دارد.پس از توضیح درباره پاره‌ای از مفاهیم و اصطلاحات به کار گرفته شده در این پژوهش نخست به بررسی مبناگرایی عام و کلاسیک می‌پردازیم. مبناگرایی عام صرفاً دیگاه‌هایی را بیان می‌کند که فراگیر است و همه مبناگرایان آن‌ها را می‌پذیرند. مبناگرایی کلاسیک دیدگاهی است که معتقد است باورهای پایه، باورهای یقینی، تردید‌ناپذیر و خطاناپذیر هستند. این ویژگی‌ها را می‌توان در باورهای بدیهی عقلی، بدیهی حسی و خطا‌ناپذیر یافت. مبناگرایی کلاسیک از دوره باستان آغاز می‌شود و در دوره جدید با دکارت به اوج خود می‌رسد. در دوره معاصر معرفت‌شناسان انسجام‌گرا و عده‌ای از مبناگرایان معاصر نظیر آلوین پلانتینگا نقد‌هایی رابر مبناگرایی کلاسیک وارد نمودند و روایت معتدل از آن را مطرح کردند.
نقد و بررسی دیدگاه عدمی‌انگارانه شرور
نویسنده:
محمد محمدرضایی، جابر موسوی‌راد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
معضل شرور به‌عنوان امری بر ضد وجود خدا یا برخی صفات او مثل قدرت یا خیرخواهی مطلق الهی، مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان بسیاری به راه‌های مختلف در صدد پاسخ به این معضل بر آمده‌اند. در این میان راه‌حلی که بسیاری از فیلسوفان اسلامی پذیرفته‌اند، نظریه «عدمی‌انگاری شرور» است. مطابق این دیدگاه شرور، حقیقتی جز عدم ذات یا عدم کمال ذات ندارند. در مقاله حاضر این دیدگاه تقریر شده است و این سؤال مطرح می‌شود که آیا دردها و آلام، مورد نقضی برای دیدگاه فلاسفه محسوب می‌شوند؟ پرسش دیگر این است که بر فرض که دردها و آلام مورد نقضی برای دیدگاه فلاسفه نباشد، آیا می‌توانیم نقدهای دیگری را بر دیدگاه عدمی بودن شرور مطرح کنیم؟ در این مقاله از این دیدگاه دفاع شده است که با فرض قبول اصل مبنای فلاسفه، دردها و آلام نقضی برای دیدگاه فلاسفه محسوب نمی‌شوند. اما دیدگاه عدمی بودن شرور دارای نقدهای اساسی است. از جمله اینکه اولاً شروری که عدم کمال ذات محسوب می‌شوند، در واقع اموری وجودی هستند؛ ثانیاً بر فرض قبول عدمی بودن شرور، مشکل شرور با این نظریه حل نمی‌شود؛ ثالثاً هر شری معمولاً ملازم با امری وجودی است و رابعاً این دیدگاه مخالف آیات وروایات است.
صفحات :
از صفحه 197 تا 216
بررسی تطبیقی قضایای تحلیلی و ترکیبی کانت با حمل اولی و حمل شایع در نظر علامه مصباح یزدی
نویسنده:
جمال سروش، علیرضا صانعی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
تفاوت قضایای تحلیلی و ترکیبی و کاربرد­های هر یک از آنها از مسائل مهم معرفت­شناسی و فلسفه تحلیلی است که ابتکار آن به نام «امانوئل کانت» رقم خورده­ است. بررسی سابقه این تقسیم و معرفی لایب‌نیتس به عنوان مبتکر واقعی آن اولین بحثی است که در این نوشته آمده­ است. تعریف قضایای تحلیلی و ترکیبی از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و همچنین تعریف حمل ذاتی اولی و حمل شایع صناعی از منظر ایشان بحث بعدی این نوشتار است.‌‌ در ادامه، بررسی تطبیقی قضایای تحلیلی و ترکیبی کانت با تقسیم مشابه آن در منطق اسلامی، یعنی تقسیم قضایا به حمل ذاتی اولی و شایع صناعی، جای می‌گیرد. مقاله حاضر، با روش تحلیلی- تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه‏ای، مقایسه تطبیقی این دو گونه از قضایا را در دستور کار قرار داده است. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: نسبت قضایایی که از حمل ذاتی اولی - در نظر علامه مصباح­یزدی - برخوردارند با قضایای تحلیلی - در نظر کانت - و نیز نسبت قضایایی که از حمل شایع برخوردارند با قضایای تحلیلی چیست؟ در پایان، به این نتیجه رسیدیم که این دو تقسیم با وجود شباهت­هایی که با یکدیگر دارند، مطابقت کامل نداشته، شباهت این دو تنها در کلیات است و در جزئیات و در اهدافی که هر دو دنبال می­کنند هیچ شباهتی ندارند.
صفحات :
از صفحه 93 تا 115
تحقیقی در معقولات ثانیه فلسفی و منطقی و تطور آن در تاریخ فلسفه اسلامی
نویسنده:
عباس احمدی سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معقولات ثانیه فلسفی، مفاهیم عام و کلی هستند که سایهء حضور خود را بر تمام پیکرهء فلسفهء اسلامی یعنی الهیات بالمعنی الاعم و الهیات بالمعنی الاخص افکنده‌اند. از این رو اهمیت هر گونه تفحص و کاوش دربارهء این مفاهیم نیازمند بیان نیست . در این پایان‌نامه ابتدا مسیر تاریخی معقولات ثانیه فلسفی و منطقی مورد بررسی قرار گرفته است و معلوم گشته که این اصطلاح اول بار توسط حکیم بزرگ شرق شیخ‌الرئیس ابن سینا وارد فرهنگ فلسفی مسلمانان شده است . در طول تاریخ اندیشهء فلسفی مسلمین به تدریج رو به استکمال نهاده و در دستگاه فلسفی حکیم صدرالمتالهین شیرازی به اوج خود رسیده است . صدرالمتالهین و تابعین وی همت نموده و تقسیمات منقح و نسبتا واضحی از مفاهیم کلی بدست داده‌اند و به ویژگیهای هر یک بذل توجه کرده‌اند. سه گروه از مفاهیم اساسی یعنی مفاهیم فلسفی و منطقی و ماهوی به عنوان زیربنای تفکر و اندیشهء بشری آنهم نه تنها در فلسفه بلکه در سایر علوم، هر یک دارای احکام و خصوصیات ویژه‌ای بوده و در دیگر موضوعات و مسائل فلسفی نیز نقشی عظیم بر عهده می‌گیرند، چنانکه در بخش دوم رساله به این موضوعات پرداختیم و معلوم شده است که در مبحث مهم و پیچیدهء شناخت‌شناسی به کمک تحلیل مفاهیم فلسفی و نحوهء حصول آنها برای ذهن، می‌توان رابطهء خارج با عالم ذهن را اثبات نمود و یا در خصوص سر بداهت برخی از این مفاهیم به بحث پرداخت و معلوم ساخت که بساطت مفاهیم مذکور رمز بداهت آنها می‌باشد. بعنوان چکیده این رساله می‌توان اظهار کرد که اندیشهء فلسفی در میان مسلمین از گونه‌ای تکامل و رشد برخوردار بوده است و نظریات فلاسفهء متاخر، علاوه بر مزایای آراء متقدمین، نقایص آنها را نیز حدالامکان برطرف کرده‌اند. این نکته چیزی است که دست کم در خصوص بحث معقولات ثانیه فلسفی قابل مشاهده و اثبات است . فیلسوفان ما در این طریق، روش و شیوهء فلسفی را بر کنار ننهاده و از هر گونه نقد و ابتکار مستدل فروگذار نکرده‌اند، و در ربط و بسط این مفاهیم با معضلات فلسفی همچون شناخت‌شناسی بذل سمعی و تلاش نموده‌اند. در این پایان‌نامه تلاش شده است برای اولین بار پس از ارائه یک ملاک فراگیر و روشن، استقصایی از تعداد مفاهیم فلسفی بعمل آید اما هرگز نمی‌توان ادعا داشت که استقصای مذکور خالی از نقصان باشد.
تبیین تلازم مطلق گرایی و واقع گرایی
نویسنده:
حسین رکن الدینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از شیوه های دسته بندی مکاتب اخلاقی، تقسیم این مکاتب به واقع گرایی و غیرواقع گرایی بر اساس نظریه های مربوط به فرا اخلاق است. هر یک از مکاتب واقع گرا و غیرواقع گرا، لوازم و پیامدهایی را در پی دارند. از جمله لوازم و پیامدهای واقع گرایی اخلاقی، مطلق گرایی اخلاقی عنوان شده است. در این نوشتار تلاش شده تا ضمن اشاره به منبع این تقسیم بندی و ارائه تعریف مورد قبول از واقع گرایی اخلاقی و بیان مراد خود از مطلق گرایی و تفاوت آن با نسبیگرایی اخلاقی، با استفاده از نظریه های اندیشمندان اسلامی معاصر، پاسخ قانعکننده ای برای سؤال اصلی این نوشتار مبنی بر اینکه «آیا میتوان جاودانه بودن اصول ارزش های اخلاقی را اثبات کرد؟» و نیز «نحوة استنتاج جاودانه بودن این اصول از واقع گرایی اخلاقی چگونه است؟» ارائه شود. بر این اساس، ضمن انتخاب دیدگاه خود مبنی بر مطلق گرایی حداقلی، دیدگاه سه اندیشمند اسلامی معاصر، یعنی شهید مطهّری، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح که هر کدام تلاش کرده اند تا با تبیینی متفاوت، مطلق گرایی و جاودانه بودن احکام اخلاقی را اثبات کنند، نقد و بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که در مجموع، مطلق گرایی اخلاقی میتواند به عنوان یکی از پیامدها و لوازم واقع گرایی اخلاقی مورد توجه قرار گیرد و دستکم با توجه به تبیین آیت الله مصباح این مهم دست یافتنی است.
رابطه دین و  اخلاق از دیدگاه فلاسفه نوصدرایی (آیت الله جوادی آملی، استاد مطهری، آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
صابر مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان رابطه دین و اخلاق از دیدگاه فلاسفه صدرایی معاصر می باشد، این مسأله مطرح است، که آیا دین و اخلاق باهم ارتباط دارند. آیا دین متکی به اخلاق است یا اخلاق متکی به دین. هرچند در این مسأله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزه فلسفه دین و فلسفه اخلاق خصوصأ آیت الله جوادی آملی، استاد مطهری و آیت الله مصباح یزدی بررسی و تحلیل نمودیم.در ابتدا به تبیین موضوع و اهمیت پژوهش در این مسأله پرداختیم، سپس معناشناسی دین، ضرورت دین، منشأ پیدایش دین، فطری بودن دین، چیستی اخلاق و اهداف دین و اخلاق و در نهایت پیشینه و رابطه دین و اخلاق از دیدگاه هر یک از این سه فیلسوف معاصر را بیان می داریم.آیت الله مصباح رابطه دین و اخلاق را از نوع رابطه جزء و کل یا به عبارتی از نوع رابطه ارگانیکی و اتحاد گونه می داند، که در آن اخلاق جزئی از دین است و رابطه عموم خصوص مطلق مابین آن ها برقرار است.به عقیده وی تحصیل سعادت انسان، در گرو رابطه و اتحاد دین و اخلاق است.استاد مطهری با مطرح کردن این فرضیه که معیار فعل اخلاقی چیست. به بحث رابطه دین و اخلاق می پردازد و پس از بیان نظرات مختلف در این زمینه،نظر مطلوب را این می داند، که اساس و پایه دین خداشناسی است و هر دیدگاه اخلاقی بدون پشتوانه خدا نمی تواند نظامی اخلاقی داشته باشد، یا اگر هم داشته باشد، منسجم و پویا نیست و یک نوع اخلاق حداقلی است. پس پایه و اساس رابطه دین و اخلاق خداشناسی است.آیت الله جوادی آملی پس از بیان چهار نوع اخلاق و ویژگی های آن ها می فرماید، که انسان برای رسیدن به کمال باید به ویژگی های موجود در چهار نوع اخلاق ذکر شده آراسته گردد. این جاست که بحث رابطه دین و اخلاق و اهمیت آن در آداب و رفتار انسان آشکار می شود؛ زیرا جایگاه اخلاقی انسان بسیار رفیع است و وقتی که در چهارچوب نظام اخلاقی اسلام قرار گیرد و اخلاق و رفتار خود را بر پایه آن نظام شکل دهد، می تواند در جامعه همچون نوری بتابد و اجتماع انسانی در پرتو آن به سعادت برسند، پس اتحاد دین و اخلاق نقش اساسی در رسیدن انسان به سرمنزل مقصود و سعادت دارد.کلید واژه ها: دین، اخلاق، رابطه دین واخلاق،استاد مطهری،آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح یزدی.
  • تعداد رکورد ها : 63