جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 353
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
مفاهیم الهیاتی در مسیحیت
نویسنده:
جواد طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت تبیین مفاهیم الهیاتی در مسیحیت به عنوان یکی از ادیان بزرگ جهان و همچنین لزوم بهره-گیری از آن در عرصۀ مطالعات تطبیقی در زمینۀ مفاهیم الهیاتی بر کسی پوشیده نیست. پایان‌نامۀ حاضر را شاید بتوان مدخلی دانست برای ورود به قلمرو مضامین الهیاتی. در فصل نخست این اثر یک بررسی اجمالی از تاریخ الهیات مسیحی با رعایت تقدم و تأخر زمانی بعمل آمده است و در هر کجا که با عاملی مواجه شده‌ام که باعث ایجاد برخی مفاهیم الهیاتی جدید شده و یا چرخشی در معنای مفاهیم پیشین به وجود آورده، در حد بضاعت علمی و مطالعاتی آنرا مختصراً شرح داده‌ام. در مقدمه، توضیحی در باب یونانی‌مآبی آمده که نشان می‌دهد کمی پیش از آغاز مسیحیت، یونانی‌مآبی سبب شد بسیاری از مفاهیم از فرهنگ و فلسفۀ یونانی به عالم یهود راه یابند و از آنجا راه خود را به سوی مسیحیت هموار ساخته و الهیات مسیحی را نیز دستخوش تغییر کنند چنانکه امروزه محققان بر این باورند که اناجیل به زبان یونانی به نگارش درآمده‌اند.در فصل اول، توضیحی در باب متفکران مسیحی آمده است، از خود عیسی(ع) گرفته تا آباء کلیسا و پدران رسول و عالمان الهیات و غیره. علاوه بر این در باب شکل‌گیری مسیحیت رسمی، نگارش اناجیل، و آغاز راست‌کیشی مسیحی، اعتقادنامه‌ها، مجادلات و شوراها نیز توضیحاتی را می‌توان در آن یافت. برخی از مفاهیم و مضامین و اصطلاحات مهم هم توضیح داده شده‌اند. به ترتیب تاریخی، برخی قرون میلادی را که احساس می‌شود اتفاقات الهیاتی مهمی در آنها رخ داده شرح داده‌ام. اشاره‌ای به قرون وسطی و این امر که فلسفه را خادمۀ الهیات می‌دانستند شده و به مناسبت، در باب فِرَق انحرافی و آنچه مسیحیت راست‌کیش آنرا بدعت می‌نامد مباحثی مطرح شده است. پس از قرون وسطی نوبت به عصر نوزایی می‌رسد که به آن اشاره شده و نیز در باب نوزایی میسحی و نهضت اصلاح دینی مطالبی آمده است. بعد از دورۀ نوزایی عصر جدید آغاز می‌شود که در آن به فلاسفه و عالمان الهیاتی جدید و فرق الهیاتی نوظهور و نقش آنها در شکل‌گیری مباحث الهیاتی اشاره شده است. در انتهای این فصل کتابنامه آنرا آورده‌ام.در فصل دوم، کتاب «راهنمای اصطلاحات الهیاتی» نوشتۀ ون آستن هاروی از انگلیسی به فارسی ترجمه شده که در آن حدود 350 اصطلاح و مفهوم الهیاتی توضیح داده شده است. در آخر پایان‌نامه و در قسمت ضمیمه و پیوست شمار زیادی از اشخاص و عالمان الهیات را که در کتاب آقای هاروی بدون توضیح رها شده بودند معرفی کردم. بعد از اینها هم کتابنامه، واژه‌نامه و نمایه آمده است.
بنیادهای فلسفی و الهیاتی اخلاق از نظر پیتر بایرن
نویسنده:
سمیه عبدالهی لاشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
زمینه‌ها و مولفه‌های الهیات رهایی‌بخش در مسیحیت معاصر
نویسنده:
نرجس اخباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الهیات رهایی‏بخش یکی از مهمترین جریانهای الهیاتی در مسیحیت معاصر است که ریشه در شرایط اجتماعی و سیاسی آمریکای لاتین در دهه‏های 1960 و 1970م دارد. این نهضت الهیاتی، مهمترین ریشه‏های عقب ماندگی کشورهای آمریکای لاتین را ظلم ریشه‏دار حکومت‏های خودکامه،استثمار و استعمار کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی می داند. در این نگرش، تهیدستان منبع اصیل الهیات محسوب می‌شوند، از این رو وظیفه کلیسا در رسیدن به ملکوت، فقرزدایی و مبارزه با ظالمان است و کتاب مقدس نیز باید از منظر فقرا خوانده شود. تأسیس انجمن های مسیحی پایه تحت تأثیر تعالیم پائولو فریره گام مهمی در جهت نیل به این اهداف بود. عالمان رهایی بخش در تبیین مبانی این الهیات، علاوه بر قرائت جدید خود از کتاب مقدس و تعالیم عیسی، تحت تأثیر اسناد شورای واتیکان دوم، تحلیل های اجتماعی و اقتصادی مارکس و جریان های الهیاتی و فلسفی برخاسته از انقلاب فرانسه (از جمله الهیات امید مولتمان، الهیات سیاسی جان بابپتیست متز، الهیات صلیب بونهافر و اصالت وجود شخص مارتین) نیز قرار داشتند. ترجمه کتاب «الهیات آزادی‏بخش» در سال 1971م، اثر گوستاو گوتییرز، به زبان انگلیسی و دیگر زبانها سبب گسترش این الهیات در سایر مناطق محروم جهان از جمله آفریقا و آسیای جنوب شرقی شد و در آمریکای لاتین نیز صورتهای گوناگونی مانند الهیات سیاهان و الهیات فمنیستی یافت. از مهمترین اموزه های کلامی الهیات رهایی بخش که توسط گوتییرز در این کتاب تدوین یافت و مورد تأیید سایر متفکرین رهایی بخش قرار گرفت، می توان به اموزه هایی چون مسیح شناسی، کلیساشناسی، تفسیر تمثیلی کتاب مقدس، نجات و رستگاری مفهومی، عمل تاریخی و سیاسی، اولویت در انتخاب فقرا، تأکید بر دین همگانی، معنویت، الهیات زمینه مند و گناه ساختاری اشاره نمود.
کانت و مسأله خدا از دیدگاه دکتر مایکلسون
نویسنده:
مهدیه پورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
آفرینش در تفکر مسیحی
نویسنده:
اکبر علی ویردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
بررسی تطبیقی مسأله شر در بودیسم و مسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)
نویسنده:
الهام قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت مسأله شر در بودیسم ومسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)و رویکردهایی در جهت حل این مسئله. از آن جا که بین عناصر تشکیل دهنده این دو دین همبستگی وجود دارد، در ابتدا مختصری به زندگی بنیان گذار این دو دین و تجربه و تأثیر آن ها در دینشان می پردازیم و سپس مواردی چون:تعریف شر، انواع شر، منشأ و مصادیق شر، جهان شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، نجات شناسی، حل مسأله شر، و نماد شر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه بودیسم دینی عمل گرا و انسان محور است و خدا منشأ شر تلقی نمی‌شود، تبیین شر از طریق حقایق چهارگانه برین، مبتنی بر راههشتگانه شریف صورت می گیرد . آموزه کرمهنیز در جهت حل نظری مسأله شر مورد توجه است و در بودیسم تبیین کننده رنج بشری تلقی می شود. در مسیحیت با توجه به اینکه خدا از صفات متمایزی برخوردار است مسئله شر اعتقادات دینی آن ها را مورد مناقشه قرار می دهد. از این رو از دیرباز نظریه های عدل الهی مختلفی برای توجیه شر مطرح بوده است. در میان همه نظریه های عدل الهی عنصر مشترک مسئله اختیار انسان است. نظریه عدل الهی پویشی تبیینی جدید از مسئله شر در اختیار قرار می دهد. در این رویکرد خداوند قادر مطلق نیست و نمی تواند شر را به نحو یکجانبه از میان بردارد. از این رو خداوند مسبب شر نیست و مانند مسیحیت سنتی صفت قدرت مطلق او مورد مناقشه قرار نمی گیرد.
تبیین آفرینش از منظر فلسفه و کلام اسلامی و بررسی تطبیقی آن بر اساس قرآن
نویسنده:
رضا کیلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر محور «تبیین آفرینش از منظر فلسفه و کلام اسلامی و بررسی تطبیقی آن با قرآن کریم» نگاشته شده است . مساله اصلی در این پژوهش آن است که آفرینش جهان را از منظر کلام اسلامی (نظریه خلق از عدم) و از منظر فلسفه اسلامی (نظریه فیض) تبیین نموده، ضمن تبیین دیدگاه قرآن در مساله آفرینش، در تحلیل نهایی به بررسی تطبیقی این دو دیدگاه با قرآن کریم بپردازد. تأکیددر تبیین دیدگاه متکلمین بر خواجه طوسی و در تبیین دیدگاه فلاسفه بر صدرالمتالهین و درتبیین دیدگاه قرآنی، بر المیزان است. این پژوهش، از حیث روش، تلفیقی از دو روش تکوین تدریجی مفاهیم و نظریات و مطالعه نظام‌های فلسفی و کلامی است . متکلمان با لحاظ دو مبنای «اهتمام حداکثری در ایمان به آموزه‌های دینی» و «اصالت تغییر در جهان» ابتدا «حدوث زمانی عالم» و پس از آن، نیازمندی جهان به محدث و پدید آورنده را به اثبات رسانده‌اند. فلاسفه، با لحاظ قواعد عقلی و با توجه به اشکالات دیدگاه متکلمان، نظیر انقطاع فیض ربوبی و امثال آن، پیدایش جهان را بر اساس الگوی فیض و صدور و مبتنی بر قاعده الواحد توضیح داده‌اند.قرآن کریم واجد دو دسته آیات در زمینه آفرینش تدریجی و دفعیجهان است. آیات دال بر آفرینش تدریجی آسمان‌ها و زمین ، گویای آفرینش و ساماندهی تدریجی آنهاست و آیات دال بر آفرینش دفعی، گویای آفرینش دفعی هر «شیء» بدون مسبوقیت به زمان ، ماده و آلات و ابزار است.حاصل پژوهش آن است که از آیات کلام الله مجید ، چه آیاتی که دلالت بر آفرینش تدریجی آسمان ها وزمین دارد و چه آیاتی که به صورت مطلق، دلالت بر آفرینش ابداعی حق تعالی نسبت به موجودات دارد، نمی‌توان به صورت قطعی، هیچ یک از نظریات «خلق از عدم» و «فیض» را بر دیگری ترجیح داد، جز اینکه با ملاحظه قواعد عقلی و شواهد قرآنی و التزام به انسجام مجموعه آموزه‌های اعتقادی، می‌توان احتمال ترجیح نظریه فیض بر نظریه خلق از عدم را تقویت نموده، نسبت به عالم ماده و متعلقات آن ودر تقابل با نظریه متلکمان در حدوث زمانی عالم، با پذیرش حرکت در جوهر اشیاء، دیدگاه صدرالمتالهین را در حدوث زمانی، بردیدگاه متکلمان، ترجیح دهیم .
بررسی تطبیقی شر از منظر افلاطون و ملاصدرا با  رویکردی به آراء شهید مطهری
نویسنده:
سمیه تشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همیشه هرانسانی به نوبه ی خودبا ناملایمات وسختی ها ورنج هایی درزندگی روزمره روبرواست؛ سونامی،زلزله،مرگ ناشی ازقحطی، سرطان و...از جمله رنج هایی است که انسان ها باآن مواجه می شوند.تمام این رنج هارا انسان ها به واسطه ی فهم خود به" شر"تعبیر می کنند.حتی اگر هریک از مابه اطرافمان نگاه کنیم می بینیم و می شنویم که در فلان نقطه ی دنیا تعداد زیادی در اثر زلزله ، سیل، یابیماری ناعلاجی از بینرفته اند یا ممکن است حتی درنزدیکی خودمان ازاین گونه حوادث ناگوارپیش آید؛ در هر حال همه به این مسأله واقف هستیم که" شر" وجود دارد و بی شک جهان ما پیچیده از شرور اخلاقی وطبیعی است اما مواجهه ی انسان با شر مواجهه ای است که او با خداوند وجهان دارد لذا تلاش او در این مسأله باید گسترده باشد تا به حل این مسأله ی پیچیده بپردازد. از طرفی این مسأله باعث شده تا متفکران و فیلسوفان مسلمان ومغرب زمین هر یک به نوعی به بررسی موضوع شر و ارتباط آن با مباحث الهیات بپردازند. تاریخچه ی این مسأله در مغرب زمین به یونانیان بر می گردد . مسأله شر یکی از مهمترین مسائلی است که از دیر باز ملحدان همواره در انکار خداوند بدان متوسل شده اند و مومنان هم در پی فهم چیستی وچرایی آن خود را متحمل رنجهایی نموده اند؛ اصل ادعای منتقدان این است که اگر خداوند قدرت نامحدود دارد باید بتواند همه ی شرور را از میان بردارد، اما شرور وجود دارد ، بنابراین یا او خیر خواه محض نیست ویا دارای قدرت نامتناهی نیست . این مسأله، قرنها به عنوان دلیلی قوی علیه اعتقاد توحیدی مطرح شده است . به همین دلیل فیلسوفان ومتکلمان اسلامی از همان ابتدا کوشیدند تا بر اساس مبانی عقلانی ، فلسفی ووحیانی خود تبیین وتوجیهی برای آن فراهم آورند. در دوران معاصر ودر میان فیلسوفان مسلمان شهید مطهری به طور خاص کوشیده اند تا از موضع یک فیلسوف و از موضع یک مسلمان و با توجه به آراء فیلسوفان گذشته ی خود به بررسی این مسأله به طور گسترده بپردازند. دراین رساله ما برآنیم تا به بررسی آراء افلاطون وصدرالمتألهین بارویکردی برآراء شهید مطهری بپردازیم، اگرچه افلاطون فیلسوف یونانی آراءوعقاید چندانی به طور مستقیمدررابطه ی با مسئله شر نداشته اما ما بابررسی بسیار،عقاید اورااز دل آثاروکتب اوبیرون کشیده وبه بیان آن پرداخته ایم؛این نکته لازم به ذکراست که حتی بسیاری ازآثار افلاطون مکالمه های استاد وی « سقراط» است وباتوجه به بررسی های ما دراین رساله به این نتیجه می رسیم که هم افلاطون وهم ملاصدرا به وجود شردر عالم معترف هستند وشرور راجزءلاینفک عالم می دانندو تأکید می کنند که اقتضای عالم ماده این است که باشرورآمیخته باشداگرچه این شرورازجنبه هائی برای این عالم خیراست اماماانسان هاوموجودات عالم خاکی ازآن جایی که به مصلحت وحکمت باری تعالی آگاه نیستیم به همین دلیل فقط جنبه ی شریت آن هاراموردلحاظ قرارمی دهیم وآن رابد می شمریم.درحالی که هم ملاصدرا وهم افلاطون این نظام رابه همین صورت که هست بهترین نظام ممکن که می توانسته آفریده شود می دانند؛شهید مطهری که یک متفکرمعاصر است وبحث وسیع وگسترده ای دراین زمینه درچندین اثرخود دارد درتکمیل سخنان این دوفیلسوف معتقداست وجود شرور دراین عالم بدیهی است و شروررامبداءخیرات میداندومی گویدکه شرور جزءعالم ماده است ووسیله ایی برای آزمایش ؛او می گوید اگرقله ی کوه نبود ،درّه معنی نداشت ،اگرزشتی وزشت ها نبودندزیبائی معنی نداشت؛ شهید مطهری هم نظام کنونی جهان رابهترین نظام ممکن می داندوآن رانظام احسن معرفی میکندومعتقداست که شرور علاوه برجنبه ی شریت خودازجنبه هائی هم خیرهستند.
  • تعداد رکورد ها : 353