جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین
نویسنده:
راضیه قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله لعن، یکی از ضروریات اجتماعی و از راه‌های جداسازی حق از باطل است. رساله حاضر با عنوان "مفهوم شناسی لعن و مصادیق آن در روایات نبوی از دیدگاه فریقین" و به هدف تبیین مفاهیم و مصادیق لعن در لسان پیامبر تدوین شده است. لعن به معنای طرد و دور راندن از رحمت همراه با خشم و تنفر است. از مقایسه واژه لعن و لغات متقارب المعنی آن، می‌توان گفت: در لعن نسبت به دیگر واژگان، شدت غضب و ابراز انزجار بیشتری مشهود است. لعن سنتی از سنن خداوند و رسولش محسوب می‌شود که در قرآن و روایات به کار برده شده است. از آن‌جا که کسی نمی‌تواند قرآن را انکار کند، سنت لعن در قرآن خدشه دار نشده؛ اما برخی از روایات نبوی لعن در برخی از کتب عامه مورد تحریف قرار گرفته و تأویلات سویی نسبت به آن‌ها شده، هم‌چنین برخی از اهل سنت، قائل به عدم جواز لعن هستند که در پژوهش حاضر توجیه‌های متعصبانه این گروه با استناد به قرآن و روایات نبوی و شروح دیگر علمای اهل سنت، مردود شمرده شد. اگرچه شیعه با تأسی به آیات و روایاتی که امر به لعن نموده اند، نسبت به مستحقین، لعن را جایز می‌شمرد، اما این بدین معنا نیست که هر کس با سلیقه شخصی اش مجاز است فردی را مستحق لعن شمرد. لعن‌های اهل بیت در خلوت و در مناجات با خداوند بوده و هیچ‌گاه به قصد توهین به مقدسات اهل سنت و تشدید فضای خصومت بین فریقین بیان نشده است.از جمله مصادیق ملعون در روایات نبوی می‌توان به برخی از افراد و قبایل، به علت کارشکنی‌هایایشان علیه اسلام اشاره نمود. از دیگر مصادیق لعن، افعال پلیدی هستند که موجب دوری افراد از رحمت الهی و لعن می‌شود که شامل اعمال زشت اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی و اخلاقی هستند. در پایان می‌توان گفت: لعن نبوی عین رحمت آن حضرت برای دور کردن افراد از برخی افعال پلید و اجتناب از پیوند با ملعونان است.
خودشناسی و خودسازی از منظر امام علی علیه السلام با تاکید بر غررالحکم
نویسنده:
غفار زالی مقصودلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجّه به رهنمودهای پیشوایان دینی و اندیشه در آموزه‌ها و باورهای دینی، برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی، و کمال نهایی راهی جز خودشناسی و خودسازی نیست. در این پایان‌نامه ابعاد این دو موضوع، از منظر امام علی با تأکید بر کتاب غرر‌الحکم، مورد پژوهش قرار گرفته است. خودشناسیبهمعناى ایناستکهانسانپس از طى مراحل تهذیب نفس،هویت واقعیخویش را پرتویازروحالهی بیابد و خودسازی به معنای عاری شدن از همه رزایل اخلاقی و آراسته شدن به ازرش‌ها و فضایل آن است. این دو مقوله کاملاً رابطه دو سویه از جهت تأثیر پذیری و تأثیر گذاری دارند و به نوعی هم دیگر را هم‌‌پوشانی کرده، مایه تکامل هم‌دیگر می‌شوند و به سان دو بال انسان را به مقام قرب‌الی‌الله می‌رسانند. از آنجا که موضوع خودشناسی و خودسازی انسان می‌باشد به محورهای اصلی انسان‌شناسی مانند آفرینش و کمال نهایی انسان اشاره شده است. خدایابی، عاری شدن از علائق دنیوی، تزکیهنفس و الهامازوحیعوامل خودشناسی، و نسیان خداوند و خودخواهی موانع آن، و خداشناسی، خودسازی و جهان‌شناسی از آثار آن هستند. ایمان، عبادت، ذکر خدا، نماز، تفکر،تقوا،توبه، موعظه، زهد، یقین، حکمت و گامهاهی عملی از موثرترین عوامل خودسازی هستند. از سویی پیروی از هواهای نفسانی، غفلت، دنیاپرستی، پیروی از شیطان از موانع درونی و بیرونی خودسازی به شمار می‌روند. از این روی راه‌کاری مناسب برای برخورد با هر کدام از این موانع در جای خود ذکر شده است.مهمترین آثار خودسازی عبارتنداز: قرب‌الهی، خودشناسی و رستگاری.
تحلیل و نقد نظریه عدالت جان رالز در فلسفه اخلاق
نویسنده:
هژیر مهری علی‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبنا و اساس نظریه عدالت رالز راسنت اخلاقی قراردادگرای هابز و لاک و وجدان گرایی روسو و وظیفه گرایی کانت تشکیل می دهد. از همین رو او نظریه خود را « عدالت به مثابه انصاف » می انگارد وهدف آن نیز این است که به روش اخلاقی، اصول عدالت را کشف و وضع کند وعدالت را به نتایج حاصل از تصمیم گیری منصفانه مربوط سازد. پس اولا درنگاه او عدالت فضیلت است وثانیا بی طرفی وانصاف است ؛ آن هم نه به عنوان صفت فردکه به « عنوان صفت وضعی که در درون آن وضع ، اصول عدالت گزینش شود » . اهمیت نظریه عدالت در تحولی است که درجریان تفکر سیاسی جهان معاصر ایجاد کرده است که دچار رکود شده بود وبا نظریه عدالت جان تازه ای گرفت . هدف این رساله تفسیر اخلاقی نظریه عدالت وهمچنین برجسته نمودن اصول اخلاقی نظریه عدالت است که تأثیر پذیری ازبعضی مکاتب اخلاقی مبنا قرار می گیرد . روش انجام کار روش توصیفی – تحلیلی است که ضمن اشاره به شرایط زمان رالز، به توصیف وتحلیل ارکان اصلی فلسفه رالز پرداخته می شود ودر نهایت ارزیابی کلی از نظریه او به عمل خواهد آمد. نتیجه اینکه رالز درچالش با نظریه سود گرایی به پیروزی دست یافت وشاهد مثال عینی قلم فرسایی متفکران درزمینه این نظریه است، دستاوردهای دیگر نظریه رالز وارد ساختن مفهوم عدالت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی درادبیات فلسفه مغرب زمین بود که سبب نوزایش فلسفه سیاسی در قرن بیستم بود، که متفکران دیگری هم از شاخه های فلسفه های مضاف راجع به نظریه او اظهار نظر کردند وبه شاخه فلسفه سیاست کشیده شدند.
کارکرد انبیاء و فلسفه‌ی احکام در آثار مولانا
نویسنده:
محدثه اشعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید، ظهور انبیاء الهی و احکامی که آنان برای هدایت مردم از جانب پروردگار آورده‌اند یکی از دل‌مشغولی‌های اصلی اندیشمندان علوم انسانی از گذشته تاکنون بوده است. علما و متفکران در هر عصری همواره کوشیده‌اند تا چهارچوب نظری برای ارسال انبیا بیابند و فلسفه‌ی احکام را تبیین نمایند. این پژوهش درصدد است تا نشان دهد مولوی هم مانند تمام متفکران و عرفای بزرگ دیگر، انبیا را هادیان و مرشدان جوامع بشری می‌داند که بشریت در صورت نبود آنان در تاریکی‌های جهالت و گمراهی فرو می‌رفت و محکوم به نابودی بود. اما مولوی برای انبیا ویژگی‌های منحصر به فردی را نیز ذکر می‌کند که با مشرب عارفانه‌-ی وی سازگاری و هماهنگی دارد، او انبیا را صرفاً راهنمایان بشر نمی‌داند بلکه آن‌ها را انواری متصاعد شده از نور خداوندی می‌داند که بشریت را به سوی نور واحدی هدایت می‌کنند و وجود آن‌ها را سنگ محکی می‌داند برای آزمایش و تشخیص خالصان و پاکان از ناپاکان و مدعیان. همچنین مولوی در مورد عمل به احکام، فلسفه‌ی خاص خود را دارد که مطابق با دیدگاه و مشرب عارفانه‌ی اوست. او احکام را تنها عمل کردن به صورت و ظاهر نمی‌داند و معتقد است بدون آگاهی از فلسفه‌ی احکام، عمل کردن به آن‌ها سودی ندارد. در این پژوهش، ابتدا به ارائه‌ی تعریفی کلی از مفهوم نبوت، انبیا و فلسفه‌ی احکام می‌پردازیم و سپس برداشتی را که مولوی از این مفاهیم دارد بررسی می‌‌شود و در آخر به نگرش، نگاه خاص و تعاریف متفاوتی که مولوی نسبت به انبیای عظام و فلسفه‌ی احکام دارد پرداخته می شود.
فلسفه آزمایش و ابتلا از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
الهام پشوتن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امتحانها و آزمونهای الهی اموری گریزناپذیر و از سنتهای همه گیر و حتمی الهی بوده و همچون رودخانه ای دائمی در بستر زندگی تمامی انسانها ساری و جاری می‌باشد پس آگاهی از آنها و داشتن اطلاعات کافی در این مورد، باعث می‌گردد که افراد در تمامی اوقات زندگی، خود را در صحنه‌ی امتحان الهی، حس نموده و بر اساس این آگاهی بهتر بتوانند با این آزمونها روبه رو شوند.اما از آنجایی که گویاترین و مستقیم ترین نکته‌ها را در این باره می‌توان درمتون دینی یعنی گنجینه‌ی آیات الهی و روایات معصومین به نظاره نشست، سعی شد که به این مساله از دیدگاه یکی از این گنجینه های گرانبها یعنی فرمایشات گهربار امیرالمومنین علی(ع) پرداخته شود. بر این اساس، در ابتدا تمامی نهج البلاغه و همچنین غررالحکم، بررسی و سخنان و فرمایشات حضرت علی(ع) در باب امتحانات و آزمونهای الهی، جداسازی شده و بر پایه‌ی این سخنان، چهارچوب کلی بحث پی ریزی گردید و سپس سعی شده است با استفاده از آیات قرآن و برخی روایات دیگر و همچنین تفاسیر قرآن و شروح نهج البلاغه به توضیح و موشکافی بیشتر این مطلب پرداخته شود.بر این اساس در این نوشتار پس از مفهوم شناسی واژه های ابتلا، فتنه، امتحان و آزمایش به این نکته پرداخته می‌شود که آزمایش، یکی از سنتهای همگانی و گریزناپذیر بوده و سپس انواع آزمایشات الهی که در فرمایشات امیر المومنین علی(ع) به آن اشاره گشته، ذکر می‌گردد و در ادامه به بیان فلسفه‌ی آزمایشات الهی که عبارت از مشخص شدن شایسته ها، شکوفایی استعدادها، رحمت الهی و برگشت انسان به سوی خدا و ... پرداخته و در پایان نیز راهکارهای برون رفت موفقیت آمیز از آزمایشها بررسی شده است.
بررسی حدوث روحانی یا جسمانی نفس از منظر حکما و تطبیق آن با آیات و روایات
نویسنده:
عبدالهادی احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار بحثی است تطبیقی در مورد حدوث نفس، بین فلسقه اسلامی و آیات و روایات. چون بنظر می‌رسد بسیاری از مشکلات این مسئله ناشی از خلط معانی مفردات این بحث است نویسنده نخست مفردات بحث را بررسی می‌کند و سپس با تفحص در کتب ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، به بررسی حدوث نفس در فلسفه می‌پردازد و از بین دو قول معروف یعنی حدوث جسمانی و حدوث روحانی نفس، اولی را بر می‌گزیند و آن را دیدگاه فلسفه اسلامی در مسئله حدوث نفس قرار می‌دهد. سپس به بررسی حدوث نفس در آیات و روایات می‌پردازد و در این کار از روش تفسیری آیه به آیه و روایت به روایت استفاده می‌کند که حاصل آن تفسیری نو از آیات و روایات دال بر حدوث یا قدم نفس است و که عبارت باشد از تفاوت روح مورد بحث در آیات و روایات دال بر قدم با روح مورد بحث در آیات و روایات دال بر حدوث و در نهایت به بررسی نشآت وجودی نفس در حکمت صدرا و آیات و روایات می‌پردازد و با ذکر آیات و روایات دال بر حدوث جسمانی نفس، به تطبیق بین فلسفه و آیات روایات در حدوث جسمانی می‌پردازد که نتیجه آن توافق فلسفه و منابع دینی در پذیرش حدوث جسمانی نفس است.
نقد و بررسی نظریه مطابقت از منظر فلاسفه غرب (فرگه، راسل، ویتگنشتاین) و فلسفه صدرایی
نویسنده:
مهدی لاجوردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث ما در این رساله بررسی و نقد نظریه مطابقی صدق از منظر فرگه، راسل، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه‌ی صدرایی می‌باشد. راسل و ویتگنشتاین متقدم، هر دو قائل به نظریه‌ی مطابقت هستند، با این تفاوت که راسل عقیده و تصور را موصوف صدق قلمداد می‌کند، ولی ویتگنشتاین متقدم زبان را. علی‌رغم تفاوت‌های بنیادین، فرگه، ویتگنشتاین متقدم و متأخر و فلسفه‌ی صدرایی ( با آن برداشتی که از آن شده است)، تصور را به عنوان علم و یا متعلّق آن ردّ می‌کنند. فرگه، ویتگنشتاین متأخر و فلسفه‌ی صدرایی، در انکار هر گونه تعریف از صدق؛ نیز با هم مشترک‌اند. اهمیت دادن به زبان از سوی فرگه و ویتگنشتاین‌ها و مبنا شمردن علم حضوری از سوی فلسفه‌ی صدرایی، تمایز عمده‌ی این دو نحله‌ی فکری است. نظریه‌ی بازی‌های زبانی ویتگنشتاین متأخر و نظریه‌ی اضطرار عقل طباطبائی که هر دو منکر ضرورت هستند، نمایانگر اشتراک عمیق این دو فیلسوف از دو دنیای متفاوت است.
فلسفه دین در تفسیرالمیزان
نویسنده:
اسما صدرنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه‌ی دین، از جمله علومی است که در چند دهه‌ی اخیر، ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول نموده است، کسانی که در پی بررسی و تحلیل عقلانی آموزه‌های دینی هستند، در شمار فیلسوفان دین قرار می‌گیرند. در این رساله به دیدگاه مفسّر بزرگ قرآن کریم، علّامه طباطبایی در حوزه‌ی مسائل فلسفه‌ی دین می‌پردازیم از جمله: تعریف، منشأ و اهداف دین، براهین اثبات حق تعالی، عقل و دین، چالش‌هایبین عقل و دین، جاودانگی روح و زندگی پس از مرگ، پلورالیسم، علم و دین، جامعه و دین. که با بررسی «تفسیر المیزان» موارد فوق، مورد تحلیل قرار گرفته است.
بهره‌گیری از فلسفه در آموزه‌های دینی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
سیدامین‌الله رزمجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین اسلام بعنوان آخرین و کامل‌ترین دین آسمانی شامل ساده‌ترین مسائل فردی و اجتماعی تا عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی به اندازهعمر و عمق هستی است. شرایط فکری و فرهنگی مسلمانان صدر اسلام و محصور بودن پیشوایان معصوم از طرفی و برخوردار بودن آموزه‌های دینی از عمق و ژرفای و بواطن و مراتب از طرفی دسترسی به قله رفیع معارف اسلامی را محدود کرد. بر این اساس دغدغه متفکران مسلمان در هر عصری خصوصاً بعد از عصر ترجمه دست‌یابی به فهم درست آموزه‌های دینی بود. در این میان خردورزان و فیلسوفان اسلامی به ویژه صدرالمتألهین از اصول و مبانی علم شریف فلسفه برای هستی‌شناسی و اثبات و تبیین گزاره‌ها و آموزه‌های دینی بهره گرفته است. ملاصدرا در حوزه خداشناسی با طرح اصول و مبانی فلسفی همچون: اصالت وجود و تشکیک وجود برای اثبات ذات حق و توحید ذاتی و صفاتی و افعال و عدم ترکیب ذات حق تعالی و فقر ذاتی ممکنات بهره جسته است. و با طرح اصل فلسفی بسیط الحقیقۀ کل الاشیاء مسأله پیچیده کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را حل نموده و مسأله علم الهی به اشیاء قبل از ایجاد و عینیت ذات و صفات و اثبات همه‌ی کمالات و اوصاف را برای حق تعالی را برهانی می‌کند.ایشان در حوزه نبوّت بعد از اثبات ضرورت نبوّت با تقسیم‌بندی انسانها، پنج گروه جایگاه نبی را بعنوان کامل‌‌ترین انسان مشخص می‌سازد و اوبا طرح قوس نزول و صعود پیامبر را بر قلۀ رفیع قوس صعود قرار داده و با تشریح قوای سه‌گانه حساسه، متخیّله و عاقله انسان پیامبر را جامع الانوار حسی و خیالی و عقلی می‌داند. همچنین ملاصدرا با اشاره به مراتب عقل: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد پیامبر را موجودی می‌داند که با عقل فعال متصل و متحّد شده و همه علوم و حقایق را از او دریافت می‌کند و او نبوت را منقطع ندانسته و امامت و ولایت فقیه را در مسیر نبوت می‌داند. ملاصدرا در حوزه معاد اصول بیشتری را تأسیس نموده تا مشکل معاد جسمانی را به زیبایی حل کند، ایشان از دو اصل اصالت وجود و اینکه تشخیص هر چیزی به وجود است نتیجه می‌گیرد که حقیقت انسان همیشه محفوظ است و او وارد محشر می‌شود گرچند ظاهر انسان متغیر باشد. و او از قاعده فلسفی تشکیک وجود اثبات می‌کند که بدن اخروی هر شخص همان بدن دنیوی او است. و با ابتکار حرکت جرهری ادعا می‌کند که بدن اخروی او همان بدن دوران کودکی است که تکامل یافته است. او همچنین با طرح اصولی همچون: شیئت شییء به صور ت است نه به ماده، وحدت شخصیه وجود و تجرد قوه خیال و.... جنبه‌ی از جنبه‌های مبهم معاد و نحوه حشر انسانها حتی همه موجودات را روشن می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 951