جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 656
ارکان معرفت در حکمت متعالیه
نویسنده:
مرتضی کشاورز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
رابطه ارکان سه گانه معرفت از مباحث مهم معرفت شناسی است. ملاصدرا رابطه علم و معلوم را در مبحث وجود ذهنی مطرح نموده و بر اساس اصول فلسفه خود معتقد است که حقیقت علم حصول ماهیت و ذات شئی خارجی در ذهن است. علم گونه ای از وجود است که قیام صدوری نسبت به نفس دارد. او رابطه علم و عالم را در بحث اتحاد عاقل و معقول تبیین نموده و به اتحاد جمیع اقسام ادراک با مدرِک معتقد است، لذا می توان گفت بحث «وجود ذهنی» و «بحث اتحاد عاقل و معقول» از این نظر در مباحث معرفت شناسی مکمل یکدیگرند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 105
ملاصدرا و تبیینی نو از مسئلۀ مسخ
نویسنده:
محمد تقی شاکر، محمود قیوم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله تناسخ یکی از موضوعات پردامنه‌ای است که در ادیان گوناگون به‌ویژه ادیان غیرابراهیمی مطرح است. از مسائل مطرح در دین اسلام مسئله مسخ است. تبیین این مسئله و پاسخ به سؤال‌های پیرامون آن با توجه به مبانی فکری مختلف و درک صحیحی از تلقی ناصحیح از مسخ، زمینۀ ارائۀ دیدگاه‌های متفاوتی از آن‌ را پدید آورده است. در این مقاله کوشیده شده دیدگاه صدرالمتألهین، به‌ویژه با توجه به نگاشتۀ مستقل وی در تفسیر، بازبینی شود. صدرا با نگاهی نو به مسئله مسخ، و تمایز نهادن میان تناسخ و مسخ و تفکیک تعاریف متفاوت از آن، تبیینی خاص از این مسئله ارائه می‌دهد و روشن کرده که مهم‌ترین اشکال تناسخ که رجوع دوبارۀ نفس مجرد به عالم ماده است در مسئله مسخ مطرح در قرآن وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 74
انسان سالک، پژوهشی در باب مبانی، رهیافتها و کارکردها
نویسنده:
زهرا جلیلیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهمقوله «انسان سالک» در نظام اندیشه صدرایی از اهمیّت بالایی برخوردار است و با مبانی و نظریات فلسفی‌ وی‌ رابطه‌ای‌ تنگاتنگ دارد. ملاصدرا در آثارِ متعددش با رویکردهای متنوعی این مسئلهِ را موردکاوش قرار داده است. روش‌ملاصدرا در تبیین «انسان سالک» روشی فلسفی است. اما در تعریف و تحلیل آن از سه منبع و رهیافتِ معرفتی، یعنی، عقل، عرفان و وحی بهره جسته است. انسان سالک در چارچوب فلسفی، سفر عقلی خود را با تأمل در اصل وجود آغاز می‌کند و با شناخت وجود حقیقی، سعادت عقلی خویش را نتیجه‌ می-گیرد و مقام «خلیفه الاهی» را درک می‌کند. از دیدِ ملاصدرا، انسان سالک در رهیافت قرآنیِ با تأمل در آفاق و انفس و در رهیافت عرفانیِ با کشف و شهود، مسیر سلوک خود را به سوی مقصد نهایی هموار می‌سازد. در این پژوهش، با تأمل در مبانی متافیزیکی صدرایی،شکل‌گیری نظریه «انسان سالک» بررسی شده است. ازجمله این مبانی «اصالت وجود»، «امکان فقری» و «حرکت جوهری» است. با بررسی ارتباط این ‌مبانی و رهیافت‌ها با نظریه‌یِ «انسان سالک» می‌توان به عنوان یک الگویی نظری در ترسیم وضعیت بهتری برای انسان معاصر بدان نگریست. واژه‌های کلیدی: ملاصدرا، سلوک، انسان سالک ، مبانی متافیزیک صدرایی، اسفار.
بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
نویسنده:
بهناز طبیبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک می پردازد. سوال ازچرایی حوادث از آغاز زندگی بشر تا کنون ،همواره با او بوده است و کنجکاوی وی را بر می انگیخته است. مفهوم چرا همان سوال و استفهامی است که ذهن از علت اشیاء می کند و اگر ذهن ادراک کلی از قانون علیت نداشت یعنی این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه علتی دارد مفهوم چرا در ذهن وجود پیدا نمی کرد.اصل علیت یکی از اصول مسلم فلسفه ی اسلامی است و در مکتب صدرا نیز جایگاه خویش را تثبیت کرده است اما اصحاب تفکیک اصل علیت را نمی پذیرند و از منظر آنان پذیرفتناین اصل موجب سنخیت میان علت و معلول،ربط حادث به قدیم،منع قدرت حق تعالی بر ماسوای نظام موجود و... می شود بنابراین آن را انکار می نمایند و با جایگزین کردن عاده الله در صدد توجیه ادعاهای خویش بر می آیند.هدف از این تحقیق بررسی اصل علیت از دیدگاه این دو مکتب و بیان نقاط اختلاف و اشتراک آنهاست. از همان بدو ورود برجسته ترین اختلاف این دو مکتب در خط مشی و روش آنهاست. مکتب ملاصدرا،مکتب جامعی است که در بردارنده ی همه ی مبانی و روش ها از جمله عقل و نقل و عرفان و قرآن است؛ اما مکتب تفکیک اعتقاد به جدایی معارف فلسفی و عرفانی از معارف دینی به لحاظ محتوا و منبع دارد. در این مکتب با تأکید بر آموزه های قرآنی و احادیث معصومین بر بسیاری از اصول فلسفی ایراد وارد می کنند و آن را در تعارض با این آموزه ها می دانند.اگر چه دسترسی به کتب مکتب تفکیک،با توجه به محدود بودن منابع اصلی موجود آن، بسیار مشکل است؛ اما با بررسی کتب در دسترس پی بردیم که اصحاب تفکیک تحقیق و بررسی پیرامون وجود را سیر در ضلالت و گمراهی می دانند و معتقدند وجود نه تصور می شود نه قابل تعقل است نه به وهم می آید و وجودی که ظهور بذاته دارد با مفهوم داشتن تناقض دارد و در این مکتب بر مفهوم داشتن وجود خط بطلان کشیده شده است. آنان هم چنین اشتراک معنوی وجود را نمی پذیرند چون لازمه ی آنرا سنخیت میان خالق و مخلوق می دانند که در این دیدگاه مردود است. تفکیکیان معتقدند زمانی که وجود را بر اشیاء حمل می کنیم تنها برای خارج کردن آنها از حدنفی و بطلان است و این امر مستلزم سنخیت نیست. دیدگاه تفکیک بر مدار اصالت ماهیت می چرخد و یکی از نقاط اختلاف آنها با ملاصدرا در همین جاست زیرا مکتب صدرایی بر محور اصالت وجود است.تفکیکیان در مورد اصل علیت بر این باورند که واژه علت را در مورد خداوند نمی توان به کار برد و از او به فاعل تام تعبیر میکنند. آنها با واژه سازی هایی نظیر مالک و مملوک،فعل و انفعال و ... در صدد جبران این امر برآمده اند. آنها خداوند را جاعل بالرأی و المشیه می دانند که همه چیز به رأی و مشیت او صادر می شود و مجعول بالذات را ماهیت می دانند.در نقطه ی مقابل ،ملاصدرا قرار دارد که معتقد است وجود امری است دارای مراتب که بر همه ی موجودات به نحو اشتراک معنوی حمل می شود و مفهوم داشتن وجود در مکتب ملاصدرا امری بدیهی است.ملاصدرا در بحث سنخیت میان علت و معلول با استفاده از قاعده ی ?بسیطه الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها? و ?فاقد شی معطی شیء نیست? اصل سنخیت را اثبات کرده است و سنخیت میان علت و معلول را امری مسلم می داند در حالیکه در مکتب تفکیک پذیرفتنی نیست. در بحث علت و معلول او خداوند را علت تامه ی تمام موجودات می داند و مجعول بالذات از نظر او وجود است زیرا ماهیت را امری اعتباری می داتد که صلاحیت و شایستگی برای معلول شدن را ندارد.تنها نقطه ی اشتراک این دو دیدگاه این است که هردو ملاک نیازمعلول به علت را را فقر ذاتی می دانند.این بیانات شرح مختصری است از آنچه در این رساله بیان شده است. توضیح و تفصیل بیشتر این مطالب به صورت تطبیقی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک بیان شده است.
بررسی انتقادی نفس شناسی ارسطو و دکارت با توجه به علم النفس صدرایی
نویسنده:
محمد حیدری فرد,نگین فهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارسطو به عنوان یکی از پیشگامان اصلی اندیشه ورزی در یونان، اهمیت خاصی برای نفس و تبیین حقیقت آن قائل شده است. وی که این علم را در زمره علوم طبیعی قرار می دهد، با مبانی خاص خود که بعد ها توسط جریان مشائی در عالم اسلام دنبال شد، به تبیین زوایای مبهم پیرامون نفس پرداخت. اما دو شخصیت برجسته که در تبیین اندیشه های خود تا حدودی از قید تبعیت از آراء ارسطو پیرامون مسائل مابعدالطبیعه و به خصوص نفس، رسته اند، دکارت و ملاصدرا اند که اولی در فضای غرب و دومی در عالم اسلام ظهور نمودند. دکارت با ابداع شکی معرفت شناسانه به اثبات نفس پرداخت و ملاصدرا با مطرح کردن اصولی همچون اصالت وجود، حرکت جوهری و ... آن را بررسی نمود. در این میان به نظر می رسد آنکه بیش از همه توانست به تبیین حقیقت نفس و مسائل پیرامون آن بپردازد ملاصدرا است.
بررسى تحلیلى مفاد قاعده ى بسیط الحقیقه نزد افلوطین وفارابی
نویسنده:
زوار حسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده هر علمی اصول و قواعد خاص خودش را دارد، وهیچکس نمی تواند بدون فهم دقیق این قواعد ادراک مسایل آن علم را داشته باشد. قاعده ى بسیط الحقیقه "بسیط الحقیقه کل الأشیاء ولیس بشئ منها" از جمله قواعد مهم و دشوار فلسفه الهی است که محتوا و مفادش این است که بسیط حقیقی از جهتی با همه اشیاء و موجودات یکی است، و از جهت دیگر هیچکدام از اشیاء عدمی نیست. پس با همه اشیاء از لحاظ وجود و کمال یکی است چون بسیط و عاری از هر نقص، عیب وترکیبی است وگرنه ترکیب ذاتش از وجود شئ و عدم شئ دیگر لازم می آید، و این محال است، و از لحاظ حدود و نقایص اشیاء با آنها مغایرت دارد. پس تمام کمالات موجوده و متصوره اشیاء را جامع است. اهمیت این قاعده بر آن کسی که با علم فلسفه در ارتباط است مخفی نیست.این قاعده از مفاخر مدرسه حکمت متعالیه به شمار می آید چونکه تنقیح، تحلیل و استفاده شامله از آن در این مدرسه تحقق یافت، مثل اینکه با این قاعده مسایل دشوار فلسفی حل شدند. این قاعده با مفادش کثرت در وحدت مورد نظر حکما و عرفا ى پیش از ملا صدرا بوده که برجسته ترین آنان شیخ یونانی و معلم ثانی هستند، بنابراین این پایان نامه قاعده ی بسیط الحقیقه را نزد این دو فیلسوف بررسی می کند. دانش پژوه این قاعده را نزد افلوطین بعد از مبانی وجودی اش و تحلیل عبارات مفیده آن بررسی کرده سپس نزد فارابی با تاکید بر مبانی وجودی و تحلیل کلماتش بررسی کرد. در نتیجه این قاعده در کلمات افلوطین از فارابی واضح تر دیده شد. بله. تصریح و اثبات و نتایج فلسفی آن در مدرسه حکمت متعالیه انجام شد چون ملا صدرا به تحقیق تفصیلی آن پرداخته و اشکالات وارده بر آن را به وجه احسن رفع ساخته است. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.کلید واژه: بسیط الحقیقه، حمل حقیقت و رقیقت، افلوطین، فارابی، ملا صدرا.
ضرورت و سنخیت علَی و معلولی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
افسانه گراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه بحث علیت است از اصل کلی علیتقوانین فرعی زیادی منشعب شده و دو مورد از آنکه اگر به ثبوت نپیوندد نمی توان برای جهان نظامی قطعی و یقینی اثبات کرد. آن دو قانون عبارت است از قانون سنخیت و قانون ضرورت علی و معلولی. از اصل کلی علیت، ارتباط و وابستگیموجودات و از اصل سنخیت، نظام و انتظام این ارتباطات و از اصل ضرورت علی و معلولی ،قطعیت و ضرورت این نظام نتیجه می شود. و مهم ترین ویژگی علیت که مهم ترین اختلاف نظر ها نیز در آن واقع شده است، ویژگی ضرورت علی یا وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه است؛ به گونه ای که برخی از اندیشمندان، بحث علیت را با بحث ضرورت علی مساوی دانسته و پذیرش و عدم پذیرش علیت را با قبول یا رد این قاعده معادل شمرده اند. در این رساله نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی بعنوان حکمای مسلمان که در جهان اسلام مقام ویژه ای دارند، در رابطه با این موضوع مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی ادراک حسی نزد هگل و ملاصدرا
نویسنده:
محسن باقرزاده مشکی باف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهملاصدرا در باب ادراک حسی می تواند هم به لحاظ هستی شناسی و هم به لحاظ معرفت شناسی میان عالم با معلومش سنخیت ایجاد کند که مورد دوم بدون توفیق یافتن در مورد اول امکان پذیر نمی بود. چرا که در نظام حکمت صدرایی، میان هستی شناسی و معرفت شناسی، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. در این سنخیت است که اتحاد حس و حاس و محسوس ایجاد می شود. از طرف دیگر ملاصدرا در مسئله ی ادراک حسی قائل به قیام صور ذهنی به نفس به نحو قیام صدوری است یا به عبارتی دیگر معتقد است که نفس آدمی مبدع یا انشاء کننده ی صورت ذهنی خود است و به همان صورت ذهنی( معقول بالذات) که ایجاد کرده است علم پیدا می کند.هگل نیز همچون ملاصدرا معتقد است، فیلسوفان پیش از خودش، نتوانسته اند نسبتی هستی شناسانه میان عالم و معلوم ایجاد کنند. هگل با استفاده از مفهوم روح مطلق و برداشتن فاصله ی میان سوژه و ابژه و تقلیل ندادن مسئله ی معرفت به یکی از آن ها، می تواند فاصله ی میان هستی شناسی و معرفت شناسی را بردارد. در مسئله ی ادراک حسی نیز همواره ادعاهای سوژه و یا ابژه را در موارد متعدد، که قصد تقلیل دیگری را به خود دارند را بی اعتبار می کند و آن دو را تنها با هم دارای معنی می داند. ابژه ی خارجی تنها در تلاقی با آگاهی، شأن دیگری پیدا می کند و در آن شأن برای آگاهی است که امکانات خودش را بالفعل می کند و مفهوم) (Begriff را به صورت کامل در درون خودش متحقق می سازد یعنی به هر حال مفهوم سوژه نقش کلیدی را ایفا می کند و نه تنها تعینات درون ذهن خودش را می سازد بلکه ابژه را نیز از حالت در خود به در خود و برای خود ارتقاء می دهد.در این پایان نامه، فصل اول اختصاص دارد به توضیح نظر هگل در باب ادراک حسی با استفاده از تمام قوای نظری و اصطلاحات کلیدی و ارتباط درونی ای که میان آن ها وجود دارد. فصل دوم اختصاص دارد به توضیحِ از درون منطق شکل گیری ادراک حسی نزد ملاصدرا با استفاده از تمام مبانی اساسی ای که در این فرایند نقش مهمی داشته اند. در فصل سوم پایان نامه، تشابهات و اختلاف های هر دو فیلسوف را در باب طرح مبحث و چگونگی شکل گیری ادراک حسی در نظام فلسفی شان پرداخته ایم.کلید واژگان: هگل، ملاصدرا، ادراک، ادراک حسی
بررسی تاثیر عمل در سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
نفیسه یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک سعادت مطلوب همه‌ی انسان‌ها است. نظر ملاصدرا در باب سعادت مبتنی بر مسائل بنیادین فلسفه‌ی او یعنی اصالت وجود و تقدم وجود بر ماهیت است. اما علامه، خدا شناسی را اولین مسأله فلسفی می داند، و راه رسیدن به سعادت را شناخت خدا و عمل بر طبق دستورهای او معرفی می کند. از نظر استاد مطهری منتهای سعادت این است که انسان در ناحیه عقل و فکر داراى محکم‌ترین اطمینان‌ها و در ناحیه احساسات و قلب داراى پاک‌ترین نیت‌ها و در ناحیه عمل‏ داراى نیکوترین عمل‌ها باشد. ملاصدرا سعادت را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین چارچوب صحبت می‌کند. ملاصدرا و بیشتر حکیمان مسلمان شناخت خداوند و کسب معارف الهی (حکمت نظری) و کسب دانش عملی و معارف اخلاقی (حکمت عملی) را از مهم‌ترین عوامل سعادت و جهل به این معارف و دنیازدگی را از موانع رسیدن به سعادت دانسته‌اند. اما تأثیر عمل بر سعادت و کمال نهایی انسان کمتر مورد توجه بوده است که در این رساله با جستجو در آثار ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی قرار می‌گیرد.
تبیین وتحلیل نظریه ی اصالت و مراتب وجود در حکمت متعالیه و تاثیر آن بر مفهوم خدا
نویسنده:
راحله ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم خدا یکی از کلیدی ترین وآشناترین واژگان طول حیات بشری است که هرانسانی را به نحوی به خود مشغول داشته است. اکثر دینداران و ملحدان معتقدند این مفهوم از مفاهیم اکتسابی بوده و فهم آن مبتنی بر مبادی تصوری یا مفاهیم پایه دیگری است. در سنت فلسفه و کلام اسلامی و نیز در سنت الهیات مسیحی، مفاهیم وجود و ماهیت از جمله مبادی تصوری مهم برای مفهوم خدا می باشند. از زمانی که بحث تمایز وجود از ماهیت و بعدها اصالت وجود یا ماهیت مطرح شده علاوه بر مبادی تصوری، مبادی تصدیقی زیادی نیز در مورد اثبات خدا و چگونگی اسماء و افعال او مطرح شد. برغم نظر کسانی که نزاع اصالت وجود یا ماهیت را نزاعی لفظی و بیهوده دانسته و معتقدند واقعیتی که خارج را پر کرده هر اسمی می تواند داشته باشد به نظر می رسد این نزاع واقعی و بسیار حیاتی بوده و در پس پرده آن نزاع توحید و شرک در جریان است. از دل اصالت ماهیت، توحید عددی بیرون می آید در حالیکه برخی از آیات، توحیدی را مطرح می کنند که در روایات با عبارت "واحد لا بالعدد" توصیف شده است. از نظر ما نظریه تشکیک مفهوم وجود در حکمت مشاء و نظریه کثرت تشکیکی انوار در حکمت اشراق دو گام به جلو برای رسیدن به توحید غیر عددی است اما ملاصدرا در ابتدا و برای تعلیم با نظریه وحدت تشکیکی وجود و سپس با قبول نظریه وحدت شخصی وجود به توحید غیر عددی بسیار نزدیک شده است. این دید توحیدی موجب می شود تا بسیاری از مسائل کلامی که مفهوم خدا در آنها دخالت دارد بهتر حل و فصل شود. فهم توحید غیر عددی فقط یک پیشرفت در ساحت نظر نیست بلکه تبعات مهمی نیز در ساحت عمل دارد. برای مثال این دید توحیدی در حوزه اخلاق موجب از بین رفته ریشه تمام رذایل اخلاقی یعنی حب نفس می شود و در حوزه سیاست و جامعه بجای ملیت گرایی و نسبیت گرایی بی حد و مرز و بروز اختلافات قومی و جناحی، باعث وحدت و مودت اجتماعی می شود.
  • تعداد رکورد ها : 656