جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 746
تحلیل و بررسی آراء فلسفی استاد مصباح یزدی (فلسفه اولی و معرفت‌شناسی)
نویسنده:
سیدجابر موسوی‌راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استاد مصباح یزدی از جمله فیلسوفان بزرگ معاصر هستند و دارای آراء و نظرات جدید زیادی می باشند که متاسفانه این آراء در مراکز علمی در حد کافی مورد توجه نمی باشد. بسیاری از این آراء، نظرات جدیدی می باشند که می توانند در مسیر تکامل فلسفه اسلامی بسیار مفید و موثر واقع شوند.به عنوان نمونه رد وجود ماده و هیولی، معقول فلسفی دانستن مفهوم جوهر و عرض، انکار وجود تصورات وهمی، نقد بدیهی بودن بدیهیات شش گانه، نقد امکان اثبات وجود صادر اول با استفاده از قاعده الواحد، نقد قاعده لزوم تقدم ماده بر حوادث مادی، نقد تکاملی بودن مطلق حرکات و نقد دیدگاه ملاصدرا در باب اتحاد عاقل و معقول و در باب نفس، تنها نمونه هایی از آراء و نظریات استاد مصباح می باشد. نویسنده احساس کرد که نوشتن پایان نامه ای راجع به آراء و نظریات این استاد فرزانه، کمک زیادی به تبیین و ترویج نظرات ایشان و در نتیجه رشد و تکامل فلسفه اسلامی دارد و از همین رو آراء معرفت شناسانه و فلسفی ایشان در این پایان نامه مورد تبین و توضیح قرار خواهد گرفت. البته کار این پایان نامه فقط بیان آراء و نظرات ایشان نیست؛ بلکه تا حد زیادی آراء ایشان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و در این میان به برخی نظرات جدید فلسفی دست یافته شده است. به عنوان مثال نقد علیت عالم عقول نسبت به عوالم دیگر، ارزش یقینی نداشتن کشف و شهود، نقد حرکت جوهری، نقد عدمی بودن شرور، نقد قاعده استحاله اعاده معدوم و ...برخی از نتایجی است که در این پایان نامه به آن ها دست یافته شده است. امید این است که این پایان نامه بتواند گامی در راستای تبین آراء استاد مصباح و رشد و تکامل فلسفه اسلامی بردارد.
فلسفه نسخ‌های قرآنی
نویسنده:
یسری زبیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات مطرح در زمینه قرآن فلسفه نسخ های قرآنی است. سوال اصلی مطرح در این تحقیق این است که به چه علت نسخ رخ می دهد؟ یکی از خصوصیات شریعت اسلام را می توان سهله و سمحه بودن آن دانست. دین اسلام با عقل و فطرت بشری مطابق است، عقل و فطرت مخالف سختی احکام است. تشریع احکام در اسلام نیز بر این اساس است. نسخ احکام یکی از راه هایی بوده که سبب سهله و سمحه بودن شریعت شده است و سختی های احکامیکه مردم وضع کردند از میان برداشته است. در سایر شرایع نیز هدف اصلی انبیاء بازگشت به فطرت و ایجاد تعقل در مردم بوده است، اما با انحرافات و بدعت هایی که بشر در شریعت خود ایجاد می کردند، دین از مسیر حقیقی خود منحرف می شد.بنابر اینشریعت های جدید می آمدند و با نسخ بدعت ها و انحرافات دین را به مسیر اصلی خود بازگرداند. همچنین نیازهای مردم طبق زمان و مکان متفاوت می شد. یکی از علل نسخ همین بود که حکمی در یک زمان مناسب و در زمانی دیگر غیر قابل عمل بود.یکی از خصوصیات دیگر شریعت اسلام را می توان انعطاف پذیری احکام آن دانست. یکی از مصادیق انعطاف پذیری نسخ در احکام است که مطابق با شرایط زمان، مکان و تابع عقل و فطرت است و در صورتی که حکمی مخالف با این موارد باشد، آن حکم را می توان غیر قابل عمل دانست. با بررسی هایی که در این پژوهش صورت گرفت، روشن شد تغییر احکام و سنن از سوی قرآن به دو علت بوده است: یکی از میان برداشتن سنت های باطلی که در عصر جاهلی رواج یافته بود و مخالف عقل و فطرت انسان بود. فلسفه دیگر نسخ مطابقت احکام با شرایط و مقتضیات عصری بود. بر این اساس پژوهش در چهار فصل نگارش شده است. در فصل اول به عنوان کلیات به بیان مسأله، پیشینه، سوالات و فرضیات تحقیق پرداخته شده است. در ادامه فصل تعریف اصطلاحاتی را که مرتبط با موضوع است، آورده ایم. از جمله آن تعریف نسخ، انواع نسخ، رابطه احکام از جمله احکام حکومتی، احکام اولیه، ثانویه، ثابت و متغیر با نسخ است. در نهایت به بیان فلسفه نسخ پرداخته ایم. در فصل دوم بر اساس فلسفه های نسخ، ابتدا به بررسی فلسفه نسخ سنت های باطلی می پردازیم که در عصر جاهلی وجود داشت و توسط اسلام نسخ گردید. در این فصل روشن گردید که هدف اسلام از نسخ از میان برداشتن این سنت های باطل و بازگرداندن مردم به اصل فطرت خود بوده است. با توجه به فلسفه دیگر نسخ فصل سوم را به بررسی مواردی پرداختیم که با شرایط و متضیات عصر ناسازگار بودند و ضرورت تغییر آن ها وجود داشت.همچنین به علت این که نسخ های قرآنی اعم از درون دینی و میان دینی است، در فصل چهارم به این موضوع پرداختیم. در ابتدا فلسفه نسخ میان دینی را بیان کردیم و سپس مقارنه ای میان فلسفه نسخ میان دینی و درون دینی انجام گردید.با بررسی نسخ میان دینی و درون دینی روشن می شود که تفاوتی میان فلسفه نسخ آن دو وجود ندارد و هر دو یکی است. اگرچه در مطاوی کتب علوم قرآن و تفسیر و نیز کتب اصول فقه و فقه به طور گذرا از فلسفه نسخ به طور کلی یا نسخ های قرآنی سخن رفته است؛ اما هرگز به طور مفصّل و مستقل هیچ اثری به چشم نمی خورد. بنابر این هدف از این پژوهش این بود که با مراجعه به کتب علوم قرآنی و اصول فقه و تفاسیر این مبحث به طور گسترده بررسی شود.
تبیین جایگاه اخلاق در فلسفه نیچه
نویسنده:
میثم کاظمی گرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیچه یکی از بزرگترین فیلسوفانی است که مهم‌ترین مسئله فلسفه را اخلاق می‌داند، به اعتقاد وی تاریخ فلسفه تاریخ ارزش‌ها بوده است. نیچه بیان می‌کند که در یونان باستان ارزش‌های دیونوسیوسی حاکم بودکه مطابق آن مردم به تمام ارزش‌های زندگی آری می‌گفتند و هیچ چیز را خوار نمی‌دانستند. (نیچه کتابی دارد بنام تراژدی در یونان باستان و او این عصر را عصر تراژدی می نامد.) اما با ظهور سقراط و شاگرد وی افلاطون ارزش‌های کلی به وجود آمد که فقط به دسته‌ای از ارزش‌ها اهمیت داده شد. یعنی ارزش‌هایی که مطابق جهان مثل، کلی و مطلق باشد. به اعتقاد نیچه با ظهور مسیح ارزش‌های سقراطی – مسیحی بوجود آمد که فقط ارزش‌های کلی و مابعدطبیعی ارزش‌های اصیل تلقی شد. نیچه بر آن است که در جهان معاصر، تاریخ فلسفه به جایی رسیده است که به انکار ارزش‌های خودش یعنی ارزش‌های کلی می‌پردازد و این موجب بروز نیهیلیسم شده است. وی بیان می‌کند در چنین حالتی تنها راه رهایی از نیهیلیسم این است که هر انسانی، خودش آفریینده ارزش‌های خودش باشد.
بررسی معرفت‌‌شناختی قضایای اخلاقی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‌شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت‌شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت‌شناختی قرار می‌دهد. مسائل معرفت‌شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می‌توان ارائه کرد که مهم‌ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت‌شناختی ابتدا عقلی بودن و سپس یقینی بودن قضایای اخلاقی را اثبات کرده و در نهایت برخی از قضایای اخلاقی را از بدیهیات شمرده است. با فحص نسبتاً کاملی که در آثار و آراء حکمای اسلامی به ویژه قائلان به بداهت انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که دو قضیه «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» از سنخ اوّلیات است که بر اساس نظریه «مبناگرایی»، همه معرفت‌های نظری اخلاق به این دو قضیه پایه مبتنی می‌گردند. همچنین انسان برخی مصادیق این دو قضیه را به طور حضوری در خود می‌یابد. از این رو، برخی قضایای اخلاقی از قبیل وجدانیات نیز به شمار می‌روند. این قضایا در هر دو صورت خودْ موجّه و دارای صدق ذاتی است و نیاز به اثبات ندارد. با تقریر خاصی که از نظریه بداهت ارائه شده، می‌توان به خوبی از این نظریه دفاع کرد و به دیدگاه‌های مخالفان آن؛ یعنی قائلان به شرعی بودن، مشهوری بودن و نظری بودن قضایای اخلاقی پاسخ داد. همچنین برخی قضایای اخلاقی تحت هر شرایطی ثابت و مطلق هستند. لکنبرخی دیگر متناسب با تغییر شرایط، تغییر می‌کنند اما چون این شرایطْ واقعی‌ هستند از این رو موجب نسبیت‌گرایی نمی‌شود.
تبیین دیدگاه ارزش‌شناسی علامه طباطبائی و دلالت‌های آن برای تربیت اخلاقی
نویسنده:
ناهید سرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اخلاق علامه طباطبایی نظریه ارزش شناسی مبتنی بر پذیرش حقیقت اخلاقی و توجیه فضایای اخلاقی بر اساس امور واقع ارائه داده اندایشان در زمینه مباحث اخلاقی به دو تحلیل روانشناختی-فلسفی و معرفت شناختی پرداخته اندایشان ادراکات انسان را دو قسم می دانند: حقیقی و اعتباری. و معتقدند ارزش های اخلاقی جز مورد اخیر است. و قضایای اخلاقی، اخباری هستند و در امور حقیقی و واقعی ریشه دارندعلامه اعتقاد دارند "حسن" و "قبح" ریشه تکوینی دارد و حسن همواره امری وجودی و قبح همیشه امری عدمی است. ایشان معتقد به وجود حسن و قبح مطلق هستند. در عین حال می فرمایند حسن و قبح برخی از افعال تغییر می یابددر تببین دلالت های تربیتی دیدگاه ارزشی خود معتقدند که اخلاق در پیدایش و بقای خود با اعتقاد و عمل ارتباط خاصی دارد. و روح توحید در اخلاق و اعمال جلوه گر است و تربیت اخلاقی در دو سطح عام و خاص مطرح می شود که هدف نظام تربیتی اسلامی تربیت در سطح خاص (تربیت توحیدی قرآنی) می باشد
بررسی امکان ایجاد علم دینی از دیدگاه فلسفه و معرفت شناسی
نویسنده:
محمدعلی رمضانی‌ فرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع علم دینی، که مراد از آن، «علوم انسانی تجربی اسلامی» است، به لحاظ نظری، در حوزه مباحث مربوط به روابط میان علم و دین مطرح است و از نظر کاربردی، از جمله نیازهای ضروری هر جامعه دینی است که خواستار تحقق حاکمیت دین بر امور سیاسی و اجتماعی خود(حکومت دینی) است.«علم دینی، در این تحقیق، عبارت است از: نوعی رشته علمی تجربی(معرفتِ محکوم به حکم تجربه حسی)، درباره طبیعت یا انسان است که از نظر مبانی و مفروضات فلسفی، اهداف، ارزشها، کارکردها و... از سامانه معرفت دینی و معرفتهای فلسفی هماهنگ با دین، تأثیر پذیرفته یا الهام گرفته باشد و هیچ گونه ناسازگاری با آموزه های قطعی و مسلم دینی نداشته باشد».با توجه به این تعریف، امکان نظری(عقلانیت) علم دینی و مطلوبیت آن، از جمله نخستین چالشهای عقلی فراروی مدعیان و مدافعان چنین علمی است. بنابراین سوالات اصلی تحقیق عبارتند از:1-آیا علوم انسانی(تجربی) دینی، امکان دارد؟ (امکان علم دینی، به لحاظ نظری)2-آیا ایجاد علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است؟ (مطلوبیت علم دینی)و بر همین اساس، فرضیه های اصلی نیز بدین قرار خواهد بود:1-علوم انسانی(تجربی) دینی، از دیدگاه فلسفی و نظری، موجه و قابل دفاع است. (امکان دارد).2- علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است. ( به ویژه برای مسلمانان).3-علوم تجربی، بر مبانی نظری، از جمله مبانی فلسفی، اتکا دارند و از این لحاظ چنانچه در دینی از ادیان به تعداد کافی گزاره های فلسفی وجود داشته باشد و مبنای نظریه پردازی علمی قرار گیرد، علم به دست آمده را می توان علم دینی نامید.روش این تحقیق، به تبع ماهیت فلسفی بحث، همان روش جاری پذیرفته شده در فلسفه یعنی روش عقلی است(بر اساس منطق صوری سنتی و جدید).نقد علوم تجربی رایج و عدم رضایت از آنها، به خاطر مبتنی بودن بر مبانی و مفروضات فلسفی مادی و غیر الهی و دستاوردهای نامطلوب و بحرانزا، از جمله زمینه های بحث علم دینی است.در این رساله، رویکردهای مختلف مطرح درباره علم دینی(یعنی رویکردهای تهذیبی، استنباطی افراطی و ملایم و دیدگاه سنت گرایان) مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت،نوعی دیدگاه تأسیسی، که از نظر مبانی معرفت شناختی، الگوی مورد نظر و برخی ویژگیها(در تحقیق، 20 ویژگی بیان شده است)، با دیدگاه دیگر مدافعان این رویکرد، متفاوت است، مورد پذیرش قرارگرفته است. در این تحقیق، علم دینی از نظر مکاتب علم شناسی، مورد بررسی قرار گرفته است و از این زاویه، مخالفان علم دینی یعنی تجربه گرایی افراطی، در قالب دو مکتب «پوزیتیویسم منطقی» و «عملگرایی»، مورد نقد قرار گرفته اند و مکاتب روش شناسی مابعد اثباتگرا، به عنوان مکاتبی که منطقاً باید موافق آن باشند، معرفی شده اند. در رساله، همچنین مبانی عقلانیت علم دینی از دیدگاه فلسفه اسلامی نیز مورد تحلیل و بررسی بوده و امکان و عقلانیت آن محرز شده است.این تحقیق با پیشنهاد 13 موضوع مطالعاتی و اقدام لازم در زمینه پیشبرد بحث علم دینی، پایان یافته است.
برهان تجربه دینی با تأکید بر آراء سویین برن
نویسنده:
محمدجواد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«برهان تجربه دینی» یکی از براهین مهم بر اثبات وجود خدا در مغرب زمین در میان فیلسوفان خداباور می باشد. در این پژوهش سعی کرده ایم برهان مزبور را مورد بررسی قرار دهیم. و از آنجا که سویین برن روایت ویژه ای از این برهان دارد که تا کنون در زبان فارسی تحقیق مستقل و خاصی از آن صورت نگرفته است، در این پژوهش برهان تجربه دینی را با تأکید بر روایت وی بررسی نمودیم. سویین برن هم در بحث تعریف و دسته بندی انواع تجربه دینی و هم در موضوع واقع نمایی تجربه دینی مبانی و آراء مهمی دارد که توجه فیلسوفان معاصر خود را نیز به خود جلب کرده است. در این نوشتار هم تلاش شده است مبانی و آراء مزبور را به خوبی تبیین نماییم و هم در حد توان کوشش کرده ایم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم. همچنین در حد امکان و در حد ارتباط با موضوع از آراء سایر فلاسفه و سایر تقریرهایی که از برهان تجربه دینی شده است، نیز بهره برده ایم. روش گردآوری اطلاعات نیز در این پژوهش، روش کتابخانه ای بوده است و البته در چند مورد از جناب سویین برن نیز در خصوص محتوای بعضی از نظریاتش توضیحات و راهنمایی هایی خواسته شد که ایشان نیز مطالبی را در پاسخ ذکر کردند که از آنها در غنی سازی هر چه بیشتر این تحقیق استفاده گردید. به هر حال امید است که این اثر در بررسی برهان مزبور بر اساس آراء و نظریات جدید کمکی به جامعه علمی کشورمان کرده باشد.
بررسی امکان تفکر فلسفی در امور عملی در چارچوب اندیشه شیعی و فوائد آن
نویسنده:
رحمان احترامی خاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل در عرصه های نظری اعم از علوم طبیعی و ریاضی ،بخصوص فلسفه اولی، دائماً با کنجکاوی در جهت کشف حقایق و معارف قدم برداشته است .ولی این مساله که آیا عقل را یارای کمک به انسان در عرصه عمل ،جهت کشف هنجارها و باید و نباید های شخصی و اجتماعی می باشد یا نه؟سوالی است که این نوشتار سعی کرده جواب آن را در حکمت و فلسفه اسلامی و از دیدگاه بزرگان علماء و فلاسفه در چار چوب اندیشه عقلانی شیعه بررسی کند. عقل عملی و حکمت عملی همیشه در بین حکمای اسلامی و متکلمان و اصولیین از فقهای شیعی مطرح بوده اند .البته راجع به ماهیت عقل عملی نظریات نسبتاً متفاوتی ارائه شده است.دیدگاه هایمطرح شده رامی توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:1)عقل نظری و عقل عملیدر ماهیت ادراکی یکی هستند و تفاوت آنها به متعلق ادراک بر می گردد نه اینکه دو عقل باشند.2)عقل نظری و عقل عملی- در ماهیت ادراکی،و متعلق ادراک یکی هستند.3)عقل نظری مدرک است و عقل عملی محرک.لازمه دیدگاه اول ،امکان استدلال در امور عملی است .بدین معنا که عقل عملی دارای یکسری مبانی است که در تفکر وتعقل، با استفاده از آنها در قالبهای مختلف استدلالی به خصوص قیاس عملی،مجهولات را بدل به معلومات می کند. دیدگاه دوم خود به دو صورت مطرح شده است:یکی اینکه عقل عملی کلیات مربوط به هنجارها و باید و نباید ها را درک می کند و دیگری اینکه عقل عملی به صورت جزئی مدرک ارزش هاست.اگر چه تفسیرهای مختلفی از ماهیت ادراکات عملی صورت گرفته است وکسانی آن را جزءمشهورات(بدون اصل)یا جزء اعتباریات دانسته اند،اما در خصوص جریان استدلال عملی در حوزه ادراکات عملی و وجود مبانی استدلال عقل عملی(حسن و قبح ها یا گرایشهای ثابت) نوعی وفاق وجود دارد که توضیح آن در این رساله آمده است.از بررسی آثار حکماءو اصولیین شیعه بدست آمد که نه تنها تفکر فلسفی در امور عملی امکان دارد،بلکه در حکمت و فقه شیعه،احکام عقل عملی مورد بررسی واقع شده است.البته تامّل در لوازم مختلف آن می تواند اثرات زیادی در بازکاوی فلسفه سیاسی وفلسفه اخلاق و... در حکمت اسلامی داشته باشدونیز کمکی به اجتهاد فقهی به عنوان منبع مستقل(عقل) در استنباط فقهی در کنار کتاب و سنت باشد.
موارد تفاوت حکم شهادت زن و مرد در فقه اسلامی و فلسفه‌ی آن
نویسنده:
سهیلا مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل فقهی بحث برانگیز در احکام متفاوت بین زن و مرد که گاه موجب ایجاد شبهه و اشکال می‌شود، موضوع شهادت است. زیرا در قرآن کریم در این مورد آمده است: دو نفر از مردان خود را به گواهی بگیرید و اگر دو مرد نبودند یک مرد و دو زن از میان کسانی گواه بگیرید که مورد رضایت و اطمینان شما هستند تا اگر یکی از آن دو فراموش و یا اشتباه کند دیگری به یادش بیاورد. با استناد بر آیه 282 سوره بقره گواهی زنان از نظر فقهای اسلامی اجمالاً نصف گواهی مردان به حساب می‌آید و علت آن در خود آیه شریفه ذکر شده است. این مسأله از ناحیه‌ی کسانی به عنوان تبعیض بر اساس جنسیت و حتی محرومیت زنان از حق مسلم خود مطرح شده است؛ امّا استدلال فقها و حقوقدانان اسلامی این است که شهادت یک تکلیف است نه یک حق. بنابراین عدم پذیرش شهادت زنان در بعضی موارد محرومیت از حق و تبعیض جنسی نیست، بلکه معافیت از تکلیف است.این پژوهش ضمن پرداختن به مبنای فقهی موارد پذیرش و عدم پذیرش شهادت زنان به بحث تحلیلی فلسفه‌ی تفاوت حکم شهادت زن و مرد می‌پردازد و دیدگاه فقیهان و صاحب‌نظران را در این باره مورد شرح و بررسی قرار می‌دهد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که شهادت ارتباطی به عقل ندارد، عقل یک توان و حالت فکری است، در حالی که شهادت یک احساس طبیعی است و به وثوق در نقل ارتباط دارد مثل اینکه شخصی بگوید فلان جریان را دیدم یا فلان جریان را شنیدم وقتی این شخص در گفتارش صادق باشد، شرایط شهادت محقق می‌شود. بهترین دیدگاهی که ‌می‌توان به عنوان حکمت و فلسفه‌ی این حکم ذکر کرد ادعای تکلیف بودن شهادت زنان است. با این حکمت می‌توان بسیاری از اشکالات مربوط به عدم پذیرش شهادت زنان را پاسخگو بود چرا که در بعضی موارد شارع مقدس به هدف صیانت و حمایت از زنان تکالیفی را که موجب بروز مشکلاتی برای آنان می‌شود، مرتفع نموده است و آنجایی که شهادت زن پذیرفته نیست او معاف از تکلیف بوده و حقی از وی ضایع نشده است.
الهیات پسامدرن: با تاکید بر الهیات پویشی
نویسنده:
مرضیه مردانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این رساله ان است که نوع نگرش دینی دوران پسامدرن را مورد بررسی قرار دهد. با توجه به اینکه الهیات دوره پسامدرن متآثر از دوره مدرن و ماقبل آن بوده است، لذا باید گذری به مدرنیته داشت تا نحوه رویکرد به دین متفکران این دوره و تآثیر گذاری اش بر دوره بعد از خودش بهتر آشکار گردد. به همین دلیل بخش آغازین این رساله به تعریف مدرنیته و معرفی فیلسوفان موسس مدرنیته همچون دکارت، هیوم و کانت اختصاص دارد. طی این بررسی معلوم می شود مهمترین عامل رویگردانی از دین در این عصر، پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی بشر بود. از یان رو علم و جایگاه آن در رابطه با دین به طور جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند.با گذر زمان بویژه در پایان قرن نوزده، انتقاد از مدرنیته شدت می گیرد. چرا که با پیشرفت هر چه بیشتر علم، ناتواننی آن نیز بیشتر جلوه می کند و متفکران به این نتیجه می رسند که آنچه را که روزی جای دین را اشغال کرده بود و گمان می رفت می تواند تمام نیازهای بشر را برطرف کند اکنون خود مشکلاتی بیش از دین بوجود آورده است. از این رو متفکرانی چون نیچه، مارکس و بویژه هایدگر با نقد ساختار شکنانه خود از مدرنیته، زمینه را برای زیر سئوال بردن مدرنیته و آرمان هایش فراهم می کنند. به این ترتیب بخش دوم رساله آغاز می شود بعد از انتقاد از مدرنیته است که پسامدرن با رویکردهایش سر بر می آورد. در بخش دوم ابتدا تعریفی از واژه پسامدرن ارائه می شود سپس حوزه ها ی فکری این دوره مورد بررسی قرار می گیرد. مهمترین مکتبی که در این دوره متولد می شود مکتب پویشی است. وایتهد را بنیانگذار این مکتب دانسته اند. این مکتب فکری الهیات جدیدی را برای پسامدرن به ارمغان می آورد. وایتهد اگر چه خود الهیات نظام بند و هماهنگی را ارائه نکرده است، لیکن فلسفه پویشی وی توسط هارتشورن به صورت نظام بند و به صورت مکتب الهیات پویشی جلوه گر می شود. توصیفی که الهیات پویشی از خدا و رابطه ی او با جهان ارائه می دهد با دیدگاه سنتی مسیحی و فلسفه اسلامی تفاوت دارد. الهیات پویشی معتقد است خداوند به طور یک جانبه در امور عالم دخالت نمی کند. خلاقیت هم در خدا و هم در مخلوقات وجود دارد و بنابراین خداوند تنها عامل موثر در جهان قلمداد نمی شود. در الهیات پویشی فعالیت خداوند در طبیعت تآئید می شود ولی قدرت خداوند تعدیل یافته و در عوض، حلول خداوند در جریانات جهان مورد تآئید بیشتری قرار گرفته است.این دریافت از خداوند و جهان جلوه های دینی بسیاری را در خود گنجانده است؛ به عنوان نمونه مسیحیان کلاسیک با تعریفی که از خداوند ارائه می کنند قادر به پاسخگویی به مسئله شر نیستند ولی خدای اندیشه پویشی با این تفسیر از قدرت خداوند، جایی برای اعتراض علیه شرور باقی نمیگذارد. در دیدگاه پویشی هر موجود بالفعلی دست کم تا حدی توان خود آگاهی دارد. بنابران هرگز مجبور نیست آنچه را خداوند می خواهد ، انجام دهد بلکه همواره این قدرت را دارد که بین آنچه خدا می خواهد و امکانات بالفعلی که گذشته برایش فراهم کرده است، هذف خود را برگزیند
  • تعداد رکورد ها : 746