جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4218
بررسی مسئله فطرت و ابعاد معرفتی آن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
الهام پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله فطرت یکی از مباحث مهم و بنیادی در فلسفه وکلام است. از این رو این نظریه را ام المسائل یا به تعبیردیگر اصل مادر خوانده‌اند. بر اساس این نظریه انسان در متن آفرینش قبل از آنکه عوامل اجتماعی و روانی در او تاثیر بگذارد، یک سلسله اقتضاهای انسانی به حسب اصل فطرت در او هست که مشترک بین همه انسانهاست مانند: خداشناسی و حقیقت‌جویی و... و در اصطلاح، توان معرفتى انسان است که از جانب خدا در سرشت او نهاده شده‏ است. در چند قرن اخیر به دلیل پیدایش مکتب های الحادی از یک سو و پیشرفت علم روانشناسی از سوی دیگر بحث فطرت وابعاد آن مورد توجه اندیشمندان و متألهین واقع شده است. مرحوم علامه طباطبایی، از جمله اندیشمندان اسلامی، نظریه فطرت را ساده ترین و روشنترین راه برای اثبات و موجه ساختن بسیاری از مسائل مهم و مبنایی مانند؛ مباحث خداشناسی، اخلاق، تربیت، دین شناسی، انسانشناسی و ... می داند. و بر این عقیده است: همه این مباحث در خاصیت و تاثیرگذاری خود وام دار مسأله فطرت است. از این رو این تحقیق با جهت گیری توصیفی و تحلیلی به بررسی ابعاد معرفتی نظریه فطرت از دیدگاه علامه طباطبایی میپردازد و برآیند آن ابتناء خداشناسی، دین‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق‌ورزی انسان یه فطرت است و این مهمترین یافته این پژوهش است.
بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
سکینه نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: نصیری نام: سکینهعنوان:بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهریاستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور: دکتر قربانعلی کریم‌زاده قراملکیمقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیاتگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریزدانشکده: الهیات و علوم اسلامی
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با رویکرد قرآن کریم
نویسنده:
مملکت عسکری برواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در این رساله سعی شده است، تا به بررسی یکی از دغدغه های اصلی بشر امروز، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا زندگی معنادار است؟»پرداخته شود. در این خصوص دیدگاه علامه طباطبایی با توجه به رویکرد قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. التزام به باورهای دینی و در رأس آنها اعتقاد به وجود خدا و جهان آخرت، زمینه ساز معنا داری زندگی از نگاه علامه، بوده و ایشان بر این باورند که انسان در صورتی به سعادت می‌رسد که هدفی که خداوند برای وی مقرر داشته را هدف خود قرار داده و در جهت نیل بدان، زندگی خود را حرکت دهد. به بیان دیگر از دیدگاه ایشان، غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود، مراتب وجود بسوی خداوند را سیر می‌کند و زندگی خویش را معنا دار می‌کند. در مقابل، فقدان ایده آل معنوی در زندگی یا غفلت از حضور غیب و ذات باری و در یک کلام جدا شدن از وحی و ایمان دینی، به اعتقاد ایشان، نا امیدی و پوچ گرایی را موجب شده و بحران های جدی ای را به دنبال خود خواهد داشت.از نگاه علامه ،زندگی در علم و آگاهی،پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی،مسئولیت پذیری در پرتوتعالیم دینی ودر خدا باوری و روح توحیدی،معنا پیدا می کند وهمه بی معنایی و پوچی زندگی درخود فراموشی،تفکر دنیوی،عدم درک جایگاه انسانی،دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری است که ارمغان تمدن غرب است. واژگان کلیدی: زندگی، هدف، معنا، علامه طباطبایی، قرآن کریم،خداباوری،روح توحیدی،
معرفت شناسی ادراکات اعتباری از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
زهرا حسینی مهرابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی سرشت ادراکات اعتباری و تفاوت‌های آن با ادراکات حقیقی، بحث جدیدی در معرفت‌شناسی اسلامی است که اول بار توسط مرحوم علامه طباطبایی(ره) مطرح شد. علامه طباطبایی با ابداع تفکیک مفاهیم حقیقی از مفاهیم اعتباری، گام بزرگی در جهت شناخت امور اعتباری و به تبع آن علوم قراردادی برداشت و حوزه اعتباریات را به مباحث انسان‌شناسی، علم اخلاق، فلسفه اخلاق، جامعه‌شناسی و غیره گسترش داد و نتایج توجه برانگیزی را از آن برگرفت. اما با توجه به اینکه مسأله ادراکات اعتباری جزئی از معرفت شناسی علامه طباطبایی است و علامه در خلال مباحث معرفتی خود به آن دست یافت، مهم‌ترین هدفی که از طرح این مطلب داشته مسلماً هدفی در حوزه معرفت‌ و معرفت‌شناسی بوده است. علامه با طرح این مبحث یک نوع رئالیسم جدید را معرفی کرد، چرا که اعتباریات صرفاً ساخته ذهن نیستند بلکه متکی بر حقایق بوده و آثاری واقعی به دنبال دارند؛ لذا واقعیت دارند اما نحوه واقعیت و هستی‌شان متفاوت از حقایق است. بر این اساس می‌توان گفت: عالم واقع دو لایه دارد: یک لایه حقیقی و یک لایه اعتباری، که بر این مبنا ادراکات هم دو دسته می‌شوند: حقیقی و اعتباری. رئالیسم علامه براساس مبحث اعتباریات، از مسائل مهمی است که در این پژوهش مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به علاوه هم‌چنان که در مقدمه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم آمده، علامه با طرح مباحث این کتاب، و از جمله بحث اعتباریات، قصد پاسخ‌گویی به مکتب مارکسیسم را داشت. اینکه علامه با طرح این بحث چگونه توانست به این جریان نسبی‌گرا پاسخ دهد و نسبیت و تغییر در افکار را رد نماید، یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این رساله است. در کنار این مباحث، بحث رابطه تولیدی بین حقایق و اعتباریات، احکام جاری در اعتباریات و طریق سلوک فکری در اعتباریات، از جمله مباحث دیگری است که از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری به آن خواهیم پرداخت.واژگان کلیدی: ادراکات حقیقی، ادراکات اعتباری، اعتبار، حقیقت، عالم واقع.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
جایگاه عقل در اخلاق از نظر علامه طباطبایی،‌ شهید مطهری و استاد مصباح
نویسنده:
محمدجمعه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
بررسی تطبیقی مبادی اختیار انسان از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
حکیمه علیپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبحث اختیار، از موضوعات گستره فلسفه است که از دیرباز، نقش مهمی در مباحث اساسی متافیزیک، اخلاق، علم النفس و کلام داشته است. این نوشتار بر آن است تا با روش کتابخانه‌ای، مطالعه‏ای تطبیقی بین دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، علامه طباطبایی(ره) و ملاصدرا درباره مبادی اختیار انسان صورت داده، و با توصیف و تبیین بنیادی‏ترین دیدگاههای این دو متفکر اسلامی در باب مساله اختیار انسان، شباهت‏ها و تفاوت‏های این دو را بنمایاند.این دو فیلسوف بر وجود اختیار در انسان تأکید داشته، و اختیار و اراده را به مثابه دو مقوله متمایز از یکدیگر محسوب، و اراده را به عنوان یکی از مبادی فعل اختیاری مطرح می-کنند. ایشان، انسان و حیوان را دارای اختیار می‌دانند ولی با توجه به مبادی اختیار، تفاوت-هایی را در افعال اختیاری انسان و حیوان به سبب نوع ادراک و آگاهی‌شان برمی‏شمرند. علامه بر آن است که انسان ابتدا با ادراکات خود مفاهیمی را اعتبار می‌نماید و براساس ساختن ادراکات اعتباری در ظرف واهمه، فعل اختیاری را انجام می‌دهد. ولی صدرا صرفا از تصور، تصدیق، شوق، اراده و توانایی سخن به میان آورده و ادراکات اعتباری را مطرح نمی-کند.
رویکرد علامه طباطبایی (ره) نسبت به قصص قرآن
نویسنده:
مرضیه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون تردید حجم قابل توجهی از آیات قرآن به بیان داستان ها و سرگذشت اقوام و انبیای پیشین اختصاص دارد. مفسرین قرآن هم هر یک به شیوه ی خاص خود این آیات را تفسیر کرده اند ، مانند علامه طباطبایی(ره) از مفسران بزرگ شیعه که با روش مخصوص به خود این آیات را تبیین و تشریح نموده است. پژوهش حاضر با عنوان « رویکرد علامه طباطبایی(ره) نسبت به قصص قرآن » درصدد است تا دیدگاه ها و روش های آن علامه بزرگوار را مورد توجه قرار دهد. در این راستا ابتدا دیدگاه علامه طباطبایی(ره) درباره ی ویژگی ها و اهداف قصه های قرآنی و سپس روش های نقل و نقد ایشان ذیل آیات قصص مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان خواهد داد که از نظر علامه قصص قرآن با ویژگی هایی چون واقعی بودن داستان ها ، حذف جزئیات ، تنوع اسلوب بیان ، تنوع در تعابیر ، تکرار و داستان در داستان بیان شده تا اهداف مورد نظر الهی مانند اثبات توحید و نبوت ، بیان ولایت و حقانیت کلام الهی ، عبرت گیری ، بشارت و انذار ، تسلی خاطر پیامبر(ص) ، صبر و پایداری ، نمایش سنت های الهی و تاویل حوادث و وقایع را به بهترین شکل محقق سازد. نهایتا آن چه حاصل می شود این است که داستان های قرآن علی رغم عدم بیان تمام جزئیات از ویژگی های هنری قصه پردازی خالی نیست و ضمن رعایت تنوع در بیان خویش هرگز از اهداف خود دور نگشته است. هم چنین با تبیین قرآنی و روایی قصص و تطبیق آیات با قصه ی عهدین روش علامه در نقل و تفسیر آیات قصص به نمایش در می آید. بدین ترتیب مشخص می شود که همان بیان خاص و اجمالی قصه ی قرآنی برای آشنایی و عبرت گیری مخاطب کافی است و بعضی روایات نسبتا معتبر داستانی برای درک بهتر برخی صحنه ها مناسب است. اما هرگز نباید به قصه ی کتاب مقدس اطمینان داشت ، چرا که ضمن عدم اعتبار سندی ، متنش نیز تحریف شده و مطالب خرافی ، غیر عقلانی و متناقض با آیات قرآنی ارائه می کند.در پایان با بررسی منقولات گوناگون در رابطه با قصص ، روش علامه در نقد روایات ، اسرائیلیات و آرای مفسران ذیل آیات داستانی مشخص خواهد شد تا نشان دهد روایات ، اسرائیلیات و اقوال صاحب نظران در قبال این موضوع قرآنی باید به لحاظ سندی و دلالی سنجیده شود و چنان چه از صافی های قرآن و روایات معتبر ، عقل و تاریخ معتبر ، اصول مذهبی و عقیدتی و یافته های قطعی علم تجربی عبور کرد ، پذیرفتنی خواهد بود. کلید واژه ها : قصص قرآن ، تحلیل قصص ، علامه طباطبایی(ره) ، تفسیر المیزان .
تحلیل نقش متقابل ملکات اخلاقی و معرفت از نگاه، خواجه نصیر، ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
ابراهیم علی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بین حکمای مسلمان، ملاصدرا بیش از دیگران به تأثیر ملکات بر معرفت اهتمام داشته‌است. وی معتقد است که برای تحصیل معرفت، انسان باید به آنچه در ساحت‌های معنوی و روحی او می‌گذرد توجّه نماید. به همین دلیل، در کسب معرفت، تنها ابزار منطق و استدلال کافی نیست و عوامل معنوی و ملکات هم نفیاً و هم اثباتاً با ساحت معرفتی او مرتبط هستند از منظر وی این تأثیرگذاری در حوزه‌هایی از شناخت که موضوع آن به کانون هستی انسان نزدیکتر و از اشتداد وجودی و مرتبت تجریدی بالاتری برخوردار باشد گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد بود.علامه طباطبایی نیز گرچه در فلسفه پیرو حکمت متعالیه است ولی بررسی اندیشه‌های وی- به عنوان مفسری کم نظیر در احاطه به مبانی کتاب وسنت-پژوهش حاضر را در شناخت دیدگاه دینی-فلسفی یاری خواهد کرد.به دلیل همین رویکرد، علامه اختصاصاتی در نگاه فلسفی خود دارد که در نوع خود جالب توجه و کم نطیر است.او کهحقیقت علم را نه یک امر بشری بلکه امری الهی و عطیه ای از جانب حق می داند از این رو برای دریافت این لطف حق شرایطی معنوی و غیر معرفتی خاصی لازم است.خواجه نصیر الدین طوسی نیز- به عنوان متفکری جامع در معقول و منقول – از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. او که در مرز کلام ، فلسفه و اخلاق قرار دارد. و در همه این شاخه های مهم علوم از آثار فاخری برخوردار است آراء مهمی در تعامل ملکات و معرفت دارد. وی جزئ معدود اندیسمندان اسلامی است که به تفصیل در باب فضیلت‌های عقلانی و اخلاقی سخن رانده است.از دیدگاه وی، همه تصدیق‌ها و تکذیب‌های انسان خاستگاه معرفتی ندارد و بسیاری از افعال شناختی آدمی، متأثر ازملکات و عناصر غیرشناختی می‌باشد. این تأثیرات می‌تواند مثبت یا منفی، قوی یا ضعیف، پیدا یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم، ارادی یا غیرارادی، درونی یا بیرونی و... باشد. این متفکران انسان را به دوری از رذائل و کسب فضایل و ورود به حیات معقول از دالان حیاط طیبه فرا می‌خوانند. آنها تهذیب نفس و عمل صالح راشرط اساسی و عامل محوری در عقل‌ورزی و معرفت اندوزی می‌دانند.
مقایسه دیدگاه اشاعره با علامه طباطبایی در مورد جبر و اختیار
نویسنده:
مهدیه علوی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله جبر و اختیار و نقش انسان در افعال خویش و ارتباط آن با اراده خدای متعال از مهمترین مسائل فکری بشر بوده است. این مسأله از نخستین مسائل کلامی طرح شده در تاریخ عقاید مسلمین به شمار می رود و متفکران مسلمان- هر یک براساس مبانی خویش- راه حلی برای آن ارائه داده اند. از نخستین راه حل ها، نظریه جبر محض از یک سو، و نظریه تفویض مطلق از سوی دیگر بود. پس از طرح این عقاید متضاد، به جهت لوازم غیر قابل پذیرش آن، اندیشمندان مسلمان درصدد یافتن حد وسطی در میان این دو اعتقاد برآمدند و آراء مختلفی در این باره ارائه کردند. یکی از این آراء، نظریه کسب اشاعره است، به این معنی که خدا خالق و آفریدگار افعال بشر و انسان کاسب کارهای خود است؛ یعنی خلقت و ایجاد قلمرو خداست، و کسب، قلمرو انسان می باشد. نظریه دیگر امربین الامرین است، در همین راستا فیلسوفان مسلمان نیز بر اساس مبانی خاص خویش، طرح هایی ارائه کردند که در خور توجه و بررسی است. از جمله این طرح ها دیدگاه علامه طباطبایی(ره) است که مستند به قرآن است و آیات قرآنی موید جبر و تفویض نیست. آنچه هست، حاکمیت مشیت الهی بر هستی و افعال انسان است؛ ولی این حاکمیت به گونه ای نیست که بنده را در عملش مجبور سازد. او مختار آفریده شده و هر راهی را که اختیار کند، حاصل آن را دریافت می کند. علامه طباطبایی(ره) بر اساس قانون علیت ثابت می کند افعال اختیاری انسان هم به قدرت خداوند واقع می شود و هم به قدرت انسان و از آن محال لازم نمی آید، زیرا قدرت خداوند قدرت مطلق است و قدرت بنده قدرت محدود و مقید است که در طول قدرت الهی می باشد. اما از دیدگاه اشاعره، افعال انسان چه افعال اختیاری و چه اضطراری باشند، بی واسطه مخلوق خداست. در واقع دیدگاه اشاعره همان جبرگرایی مطلق است.
  • تعداد رکورد ها : 4218