جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 746
رابطه‌ی علم و دین با تکیه بر آراء دکتر نصر و علامه طباطبایی
نویسنده:
سحر سعیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین رابطه علم و دین، تعیین وجوه اتفاق و اختلاف نظر بین دو فیلسوف معاصر علامه محمد حسین طباطبایی (ره) و دکتر حسین نصر است. شیوه‌ی پژوهش توصیفی-تحلیلی است و چهار نظریه‌ی: تعارض، استقلال، گفت‌وگو و یکپارچگی را مبنا قرار داده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که علامه (ره) برای دین تعریفی ماهوی قائل نیست و تعارض واقعی بین علم و دین را نمی‌پذیرد بلکه معتقد است، تعارض ظاهری بین علم و دین وجود دارد و به تعامل علم و دین اعتقاد دارد. ایشان ضمن شناسایی قلمرو علم و دین و تبیین رسالت هر یک از آن‌ها بر این باور است که در دین، شناخت علمی، نقش مهمی در فهم و تفسیر دقیق‌تر آیات قرآن دارد. و بر آن است که هر دو از یکدیگر اثر می‌پذیرند. در حالی که دکتر نصر به تعارض واقعی دین با علم جدید معتقد است و از نظر ایشان برای رفع تعارض فعلی، بایستی علم جدید در جایگاه حقیقی خود که همان ابتنای بر مابعدالطبیعه، معرفت قدسی و عرفان اسلامی است قرار گیرد و در این صورت تعارض علم و دین به تعامل علم و دین تبدیل می‌شود. در نهایت، پیشنهاد ایشان برای ایجاد وحدت علم و دین و رفع تعارضات بین آن‌ها تأسیس علم دینی است. بدین ترتیب می‌توانبا ارزیابی نهایی نتیجه گرفت که با وجود تفاوت‌های اولیه، هم علامه (ره) هم دکتر نصربه تعامل واقعی علم و دین اعتقاد دارند و همراهی این دو را برای سعادت زندگی انسانی ضروری می‌دانند.
ماهیت و مبانی اخلاق از دیدگاه نیچه و علامه طباطبایی
نویسنده:
کلثوم محمودی بردزردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و قابل توجه در حوزه‌ی مسائل کلامی، مسئله‌ی اخلاق است. بیش‌تر فلاسفه‌ی غرب و شرق به این موضوع پرداخته‌اند.در پژوهش حاضر، دیدگاه دو فیلسوف صاحب‌نظر در این زمینه، نیچه و علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار داده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که دیدگاه نیچه در باره‌ی اخلاق، یک دیدگاه انتقادی و حاکی از مخالفت وی با دیدگاه‌ها و ارزش‌های اخلاقی رایج است. نیچه خواهان آن است تا اخلاقی نو در تضاد با ارزش‌های بر آمده از مفاهیمی چون خدا، دین، نوع‌دوستی و... ارائه دهد؛ در حالی‌که علامه‌طباطبایی، اصول اخلاقی را پیرامون اخلاق فضیلت‌محور و اخلاق مبتنی بر محور خدا‌‌باوری و دین، ارائه می دهد.
بررسی و تجزیه و تحلیل اهداف اجتماعی انبیاء از نگاه علامه طباطبایی و سیدمحمود طالقانی
نویسنده:
مولود امیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظرات علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی در بحث اهداف اجتماعی انبیا، محور اصلی این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف زیرمجموعه‌هایی تنظیم شده است: اصلاح ساختار عقیدتی در اجتماع که در آن توحید به عنوان اوّلین و اصلی‌ترین هدف انبیاء اشاره شده است، اصلاح ساختار اخلاق فردی و اجتماعی که در آن به اخلاق فردی و زیرشاخه‌های آن و اخلاق اجتماعی و زیر شاخه‌های آن اشاره گردید و همچنین اصلاح ساختار اقتصادی به عنوان یکی دیگر از اهداف انبیاء در اجتماع بیان گردیده است. از جمله نتایج به‌دست‌آمده این پژوهش آن است که انبیاء می‌توانند با روش‌هایی که از جانب خداوند متعال برای انسان آورده‌اند جهانی بسازند که در آن همه چیز حول محور پرستش خدای یگانه و رضایت او باشد و انسان‌ها در این جهان به آرامش در کنار یکدیگر به زندگی پرداخته و در نهایت به سعادت ابدی دست پیدا کنند. در این پژوهش از منابع تفسیری و کلامی استفاده شده است. چنان‌که تکیه بیشتر، بر مطالب علامه طباطیایی در تفسیر المیزان و آیت‌الله طالقانی در پرتوی از قرآن است.
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند.اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد.در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد.از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خودمعنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند.طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید.
بررسی و نقد خاستگاه و قلمرو دین از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
حلیمه کونانی، حلیمه کونانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی خاستگاه و قلمرو دین از منظر شهید مطهری پرداخته شده است. بدین منظور ضمن بیان دو دسته نظریه‌های الحادی شامل: فرضیه جهل، فرضیه پرستش جامعه، فرضیه طبقه حاکم، نظریه‌ خودباختگی، نظریه روان‌زایی و نظریه‌های خداگرایانه شامل: نظریه کهن الگو، نظریه علیت، اسم الهی و نظریه فطرت در مورد خاستگاه دین، نظریه استاد مطهری مبنی بر اتخاذ موضع فطرت در این باره و استناد آموزه‌های دینی به وحی مطرح شده است. درباره قلمرو دین نیز بررسی و نقد نظریه‌های حداقلی، اعتدالی و حداکثری، نظریه شهید مطهری بر اساس جامع بودن دین و مکمل بودن آن برای علم تبیین گشته است. این اندیشمند اسلامی معتقد است که دین در اخلاق، کنترل امور غریزی نفس اماره، زندگی فردی و اجتماعی، تربیت و ارتقاء استعدادهای بشری کارکرد و نقش بسیار موثری دارد. شهید مطهری برآن‌ است که اخلاق وابستگی وجودشناسانه به دین دارد و برای چیدن میوه‌های اخلاق و سر برآوردن و رشد کردن اخلاق در جامعه باید از معبر آزادی عبور کرد. بنابراین، می‌توان گفت که آزادی به لحاظ شأنی و رتبی، بر اخلاق مقدم است و به‌هیچ‌وجه، دین محدود کننده آزادی بشریت نیست. سکولاریسم و مبانی آن، کثرت ادیان و شاخص‌های انعطاف‌پذیری قوانین اسلام از مباحث پایانی این پایان نامه است که از منظر شهید مطهری مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی الاهیات اجتماعی با تأکید بر کتاب جامعه و تاریخ استاد شهید مرتضی مطهری(ره)
نویسنده:
فیاض رستمی یکتا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"الاهیات اجتماعی" به رشته‌ای بین رشته‌ای، بین منظومه‌ی معرفتی الاهیات و علوم اجتماعی اطلاق می‌شود. رشته‌ای است که با رویکرد دینی و الهیاتی، حیات اجتماعی انسان را مورد پژوهش قرار می‌دهد. حیات اجتماعی انسان حاوی پدیده‌هایی از قبیل خانواده و همسرگزینی؛ ازدواج و طلاق؛ آموزش و تحصیل و مدارج آموزشی؛ زراعت و کسب و کار و تجارت و بازرگانی؛ قضاوت و رفع مرافعات و فصل خصومت؛ جنگ و صلح؛ تفریح و سرگرمی و فراغت و ورزش؛ آئین‌ها و مراسم دینی و نظایر آنها می‌باشد که عرصه‌های مهم روابط جمعی انسان‌ها را فرا‌می‌گیرند. زندگی اجتماعی انسان‌ها، پدیده‌های اجتماعی، روابط جمعی، امور اجتماعی، نهادهای اجتماعی را با رویکردهای مختلف می‌توان مورد مطالعه قرار داد. گاه به شیوه‌ای استقرایی، جزئی، علمی و آماری و تجربی که در این صورت دانش جامعه‌شناسی پدید می‌آید. و گاه به شیوه‌ای کلی، انتزاعی، تحلیلی، استدلالی، برهانی، عقلی و فلسفی که در این صورت دانش فلسفه‌ی اجتماع ایجاد می‌شود. و گاه نیز با رویکردی دینی و مذهبی و الاهیاتی که در این حالت الاهیات اجتماعی ظاهر می‌شود. به عبارت دیگر مطالعه پدیده‌های اجتماعی در متون دینی درجه‌ی اول از قبیل قرآن و احادیث و بررسی آنها در متون دینی درجه‌ی دوم یعنی آثار محدثان، مفسران، متکلمان، فقیهان و دانشمندان اخلاق اجتماعی را الاهیات اجتماعی می‌نامند. این پایان نامه که به روش "اسنادی و کتابخانه ای" است و در چهار بخش تنظیم شده است، در صدد است تا به بررسی الاهیات اجتماعی در آثار استاد شهید مرتضی مطهری(ره) بپردازد و به عبارت دیگر در پی آن است که به بررسی حیات اجتماعی و مسائل متفرع بر آن، بدانگونه که در آثار الاهیاتی استاد شهید مرتضی مطهری(ره)، بخصوص بدان شیوه که در اثر جاوید وی، کتاب جامعه و تاریخ مطرح شده، پرداخته و زوایای مختلف دیدگاه‌های عمیق وی را در مقایسه با دیدگاه‌های سایر متفکران برجسته‌ی اسلامیِ هم‌عصر وی توضیح دهد. آنچه از مقایسه‌ی اجمالی نظرات استاد مطهری با نظرات جامعه‌شناسان از یک طرف، و متفکران اجتماعیِ مسلمان از طرف دیگر انجام شد به نظر می‌رسد اولاً اسلام دارای تفکر منسجم اجتماعی است، و ثانیاً شهید مطهری در عرصه‌ی الاهیات اجتماعیِ اسلامی بسیار منسجم‌تر و توسعه‌یافته‌تر از دیگر متفکران مسلمان نظریه‌پردازی کرده است.
آراء کلامی ابوالفتح کراجکی
نویسنده:
محسن زارع پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمّد بن علی بن عثمان مشهور به ابوالفتح کراجکی، یکی از بزرگان فقها و متکلّمان شیعه در قرن پنجم است؛ در این نوشتار با بررسی حدود 10 اثر کلامی مرحوم کراجکی? (اعمّ از کتاب و رساله) نمایه‏ای از آراء و اندیشه‏های کلامی وی در مسأله خداشناسی (ذات، صفات، افعال)، مسأله راهنما شناسی (نبوّت و امامت) عرضه شده است. وی پس از پرداختن به لزوم تحقیق در اصول دین در صورت تمکّن، به بیان برخی براهین در اثبات خداوند و اثبات وحدانیّت وی، همچون برهان تمانع، پرداخته است. قائل است تمامی اسامی خداوند از نوع صفات است و خداوند فاقد اسمی است که در آن وصفی نباشد. کراجکی? اسما و صفات الهی را توقیفی می‏دانند. مسأله بداء، حدوث و قدم عالم، قضا و قدر و شرح و تفسیر صحیح برخی روایات وارده در این باب، شبهاتی پیرامون عدل الهی، تفاوتهای عقیدتی جبریّون با فرقه محقّه، قاعده اصلح و برخی شبهات ملحدین در حوزه افعال الهی از دیگر مباحث مطرح شده در آثار این متکلّم گرانقدر است.وی در بحث نبوّت خاصّه نیز به بیان ادلّه اثبات نبوّت رسول خدا? پرداخته و به بیان برخی معجزات، ارهاص‏ها، برخی وجوه اعجاز قرآن و بعضی بشارتهای موجود در عهدین نسبت به نبوّت پیامبر خاتم? پرداخته است.بحث امامت به اصل یا فرع بودن مسأله امامت، وجوب امامت، عصمت امام، اثبات امامت امیرالمومنین? و تفضیل ایشان بر سایرین، اثبات امامت سایر ائمّه?، اغلاط فاحش عامّه در مسأله امامت، فلسفه غیبت امام زمان، عدم تنافی غیبت با فلسفه امامت و توجیه عمر طولانی امام زمان? پرداخته است.شایسته ذکر می‏باشد که در آثار مرحوم کراجکی? مباحث چندانی پیرامون معادشناسی به چشم نمی‏خورد.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
اندیشه‌های عرفانی ابن‌سینا و تاثیر آن بر سهروردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بخشي از تاليفات بجاي مانده از ابن سينا نشان دهنده ي توجه اين حكيم عقل گراي مشايي به حوزه ي مباحث عرفاني و به زعم برخي صاحب نظران نشان از تلاش وي براي تاسيس نوعي از حكمت مبتني بر اشراق و عرفان است. در اين پژوهش پس از معرفي اجمالي عرفان ،رابطه ي ابن سينا با عرفان و تصوف و ميزان تاثيرپذيري وي از آنها مورد بررسي قرارمي گيرد وديدگاه هاي مختلفي كه در مورد حكمت مشرقي او وجود دارد و پيوند ميان اين حكمت وآرا عرفاني او را مطرح مي كند ارزيابي شده است .بي شك براي شناخت انديشه هاي عرفاني ابن سينا بايد محتواي آثار بوعلي در حوزه ي مباحث عرفاني شناخته شود . معرفي اين آثار و بيان محتواي آنها از اهداف اين تحقيق بوده زيرا از طريق آن مي توان به ميزان پيوستگي انديشه ي ابن سينا و عرفان و نوع نگرش وي به مسايل عرفاني پي برد. حاصل آن كه نگرش ابن سينا به عرفان نگرشي فيلسوفانه است ونه عارفانه . و پرداختن وي به مسايل عرفاني به معني خروج وي از ساحت انديشه ي استدلالي و ورود به جرگه ي اهل مكاشفه نيست . عليرغم اين كه ابن سينا عارف نبوده اما آراء او در حوزه ي مباحث عرفاني در انديشه هاي برخي عارفان و انديشمندان پس از او تاثير گذار بوده است. يكي از كساني كه از اين آراء بهره برده شهاب الدين سهروردي بنيان گذارحكمت اشراقي است شناخت پيوند ميان ابن سيناوسهروردي نشان از امتدادجريان تفكر در حوزه ي فرهنگ اسلامي دارد وگسست ميان فلسفه ي ابن سينايي و فلسفه ي اشراقي را نفي مي كند. يكي ازحلقه هاي واسطه ميان انديشه ي اين دو حكيم اشتراكاتي است كه درنگرش به حوزه ي مباحث عرفاني داشته اند .اين اشتراكات با بررسي رسايل عرفاني سهروردي و مقايسه ي آنها با نوشته هاي عرفاني ابن سينا به خوبي نشان داده مي شودو از اين طريق سهم ابن سينا در تاسيس يك نظام فلسفي مبتني بر عقلانيت و تجربه ي عرفاني كه نام حكمت اشراقي برآن نهاده شده تاحدودي آشكار مي شود.
نقش تهذیب نفس در شکل‌گیری عرفان ملا محسن فیض کاشانی
نویسنده:
حمید جاگیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تزکیه و تهذیب نفس در اسلام، سرآمد و بنیان همه‌ی مفاهیم اخلاقی دیگر است، زیرا رشد و تکامل و سعادت انسان‌ها را در دنیا و آخرت در پی دارد. فلسفه‌ی فرستادن انبیاء و ائمه معصومین(ع) تعلیم دادن، ارتقا معرفت راه و روش تزکیه و تهذیب نفس به بشریت بوده و به همین جهت پیامبر بزرگ اسلام (ص) همواره می‌کوشید تا انسانها را از راه تعلیم و تزکیه نفس به کمال و سعادت برساند و بعد از پیامبر (ص)، ائمه معصومین (ع) تلاش و کوشش می‌کردند تا جامعه بشریت را از گرفتاری‌های نفسانی برهانند و به حقیقت، پویایی و کمال برسانند و این سنتی است که علمای جلیل القدر، مسئولیت را پس از ائمه بر عهده گرفته‌اند. این نوشتار به مسئله اساسی و مهم تهذیب نفس و تأثیر و جایگاه آن در شکل‌گیری مراقب عرفانی ملا محسن فیض کاشانی پرداخته و با ارائه تعریفی از «روح»، «قلب»، «نفس»، «تزکیه»، و «تهذیب» می‌کوشد نقش مهم تزکیه و تهذیب را ذکر و با استمداد بعضی آیات و روایات و سخنان ملا محسن فیض کاشانی موانع و روش‌های مبارزه با نفس را از منظر ملا محسن فیض کاشانی بررسی نماید. فرضی که این نوشتار به دنبال اثبات آن است این می‌باشد که با عنایت به این مهم که رذائل اخلاقی سد راه پیشرفت و تعالی انسان و مانع حرکت و عروج به مقامات عالی و معنوی هستند. با جهاد علیه لشکر معاصی می‌توان طی طریق نمود و با گذر از منازل مختلف به شهود جمال حق نائل شد. بر اثر تزکیه نفس حصول ادراکات قلبی و عرفانی میسر و همچنین مقدمات انقطاع از طبیعت و اتصال به عالم غیب فراهم خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 746