جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهشنامه اديان > 1388- دوره 3- شماره 5
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
فاطمه لاجوردی، زینب ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
رنج پدیده ای انسانی و فراگیر است که در طول تاریخ مورد توجه مکاتب فلسفی، عرفانی و روان شناختی بوده است. با نگاه به بحث های مربوط به رنج با موضوع و یا پرسشی مشترک مواجه می شویم و آن این است که رابطه رنج و شر با خدای آفریننده و آفرینش مبتنی بر خیر چیست؟ خداباوران به این پرسش پاسخ های متفاوتی داده اند و کوشیده اند تا توجیه مناسبی برای این پرسش بیابند. یکی از آنان جلال الدین محمد بلخی (604 ـ 672 ق) است. موضوع رنج در اندیشه وی، با تاکید بر مثنوی معنوی، از دو جهت دارای اهمیت است: نخست اینکه ریشه ها و مبانی فکری او که برگرفته از تفکر اسلامی است، و دوم تاثیر اندیشه های برهان الدین محقق ترمذی که طریقه اش بر پایه ریاضت و ملامت بود، و نیز شمس تبریزی، که بر عشق و جذبه تاکید داشت. مولوی، به عنوان مسلمانی دین دار، در مسیر شناخت انواع رنج و راه های مقابله با آنها از راه جهان بینی دینی وارد می شود. او ابتدا به آفرینش هدفمند الهی اشاره می کند، سپس با مطرح کردن بحث جبر و اختیار، که از یک سو با آفرینش، و از سوی دیگر با مفهوم رنج در ارتباط است، رنج حقیقی را برگرفته از عشق الهی توصیف می کند و راه درمان آن را به اختیار تسلیم جبر الهی شدن، و در نهایت، وصال با حقیقت مطلق می داند. استفاده مکرر وی از احادیث و روایات اسلامی، نشان دهنده تاثیر آموزه های اسلامی بر اندیشه اوست.
صفحات :
از صفحه 49 تا 65
نویسنده:
طاهره مسگرهروی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «برتر از هستی» عنوانی است که فلوطین برای «احد» در نظر می گیرد، تا آن را از هر گونه تعین، انقیاد و کثرت متعالی سازد و این تعالی سازی چنان فاصله ای میان منشا و مبدا هستی (احد) و سایر باشندگان ایجاد می کند که محوری ترین عناصر عرفانی یعنی «ارتباط» و «عشق» را به چالش می گیرد. نگرش عارفانه فلوطین از بنیاد، فلسفی است و در رویکرد عارفانه او به فلسفه شور، شوق و ذوق عارفانه که از ویژگی های عرفان شاعرانه شرقی است، اثری به چشم نمی خورد. هر چند اندیشه فلوطین در این باره زمینه ساز عرفان نظری و موثر در آرا فیلسوفان و عارفان مشرق زمین بوده است، اما عرفان او اساسا بر بنیاد اندیشه فلسفی یونان استوار است. مفهوم «برتر از هستی» برداشتی از ایده نیک در اندیشه افلاطون است و فلوطین این مفهوم را وامدار اوست، به کارگیری این مفهوم و نیز پیراستن «احد» از هر گونه ویژگی آشنای انسانی همانند، اندیشه، عشق، آگاهی، اراده، عنایت و بخشش، او را به مفهومی ناشناس، بیگانه و بی نهایت دور و نیز خدایی خاموش و سرد بدل می سازد. از سوی دیگر تعالی «احد» در کاربرد مفهوم «برتر از هستی»، مفهوم «آفرینش» را نیز به «فیض» بدل می سازد تا تبیینی برای عدم نیاز به اراده و آگاهی خداوند باشد. در فلسفه عرفانی فلوطین به تبع فقدان مفهوم «ارتباط» اثری از «ایمان» نیز به چشم نمی خورد، در واقع این هستی شناسی مبتنی بر خرد اوست که می خواهد خدا و انسان را به شیوه ای استدلالی تفسیر و تبیین کند. در به کارگیری مفهوم «برتر از هستی» می توان به دو نتیجه کلی رسید: 1- فقدان «ارتباط» دو سویه میان انسان و منشا هستی و به تبع آن فقدان شور و شوق، 2- طرد و نفی جهان جسمانی، و به تبع آن بی اعتباری و بی ارزشی انسان و تمام دغدغه ها و تعلقات این جهانی.
صفحات :
از صفحه 91 تا 116
نویسنده:
سید نادر محمدزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
در کلیسای ارتدکس هدف عارف مسیحی از سلوک، شهود و رسیدن به مرتبه خداگونگی است. در هنگام شهود، قوا و تجلیات خدا برای سالک، مشهود و در عین حال ذات خدا، نامشهود و وصف ناشدنی است. از این رو، در الاهیات کلیسای ارتدکس خدا به دو صورت نور و تاریکی نمادپردازی شده است. آموزه خداگونگی، به معنای رسیدن به شباهت الاهی و دریافت موهبت تشبه به خدا و اتحاد الاهی، نقطه محوری الاهیات و عرفان مذهب ارتدکس است که با آموزه نجات مرتبط است؛ در اینجا نیز تشبه با خداوند یعنی تشبه با قوای الاهی نه با ذات الاهی. در خداگونگی به طور همزمان فیض خداوند و اراده سالک مشارکت دارند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 90
نویسنده:
محمد علی یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
زندگی انبیا الاهی آن گونه که در کتاب های مقدس، روایات و قصص به تصویر کشیده شده، همواره زمینه ای مساعد برای بیان اندیشه ها و مضامین عرفانی بوده است. جیلی که خود از شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی است به زندگی انبیا الاهی از جمله موسی و عیسی (ع) نظر داشته، به تاویل و تطبیق آیات، روایات و حوادث زندگی آنان با حوادث نفسانی پرداخته است. جیلی در مجموع مباحث خود درباره زندگی موسی، بر فنای نفس بشری، حقیقت واحد الاهی، رفع دو گانگی و دویی در نسبت وجود حقی و خلقی و در نهایت بر وحدت انسان کامل با خداوند تاکید دارد. او تورات را از تجلیات اسما صفاتیه حق و انجیل را از تجلیات اسما ذات می داند. خداوند تورات را در نه لوح بر موسی نازل کرد و او مامور به ابلاغ هفت لوح بود و دو لوح پایانی که لوح «قدرت و ربوبیت» بود در حوزه تبلیغ موسوی قرار نداشت، بلکه متعلق به عیسی بود و همین ابلاغ الواح «قدرت و ربوبیت» از سوی عیسی بود که موجب شد قوم عیسی به تثلیث قایل شوند و به قول جیلی و ابن عربی به گمراهی (ضلال) و خطا (اعتقاد نادرست) بیافتند. جیلی بر این باور است که انجیل ظاهری دارد و باطنی. ظاهر انجیل عبارات آغازین انجیل است که به نام «اب، ام و ابن» شروع می شود، همچنان که اول قرآن «بسم الله الرحمن الرحیم» است. قوم عیسی ظاهر این کلام را گرفتند و آن را بر عیسی، مریم و روح تطبیق دادند و از حقیقت انجیل که ظهور حضرت حق را در خلق و قیام ناموس لاهوتی را در وجود ناسوتی نشان می دهد غفلت کردند و به تجسیم و حصر منتهی شدند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 171
نویسنده:
ابوالقاسم پیاده کوهسار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
ادبیات مکاشفه ای یکی از مهم ترین بخش های ادبیات دینی است. در این متون معمولا سخن از کشف و شهودها و رویاهایی است که فردی برگزیده آنها را تجربه کرده است. کمتر قوم یا دینی را می توان یافت که از نمونه های از این نوع ادبی بی بهره باشد. چنین پدیداری نتیجه اندیشه ای است که «دنیای خدایان» را جدای از «دنیای آفریدگان» در موقعیتی فراتر می پندارد. جدایی و تقابل این دو دنیا، انسان را به این تفکر وا داشته است که چگونه می تواند پیش از مرگ به دنیای خدایان راه یابد و اسرار و رموز آن را کشف کند. این آرمان موجب شد تا در هر منطقه و در میان هر قوم و قبیله ای مجموعه ای از باورها و آیین ها برای «عروج» به عوالم ماورایی بنیان گذاشته شود و انسان به واسطه آن آیین ها، خود را در دنیای خدایان سهیم بداند. در دین زردشتی نیز مواردی از عروج به عوالم فرا دنیایی وجود دارد. عروج و ملاقات های هفتگانه زردشت با اهورامزدا و امشاسپندان، عروج گشتاسپ، عروج کرتیر، وزیر شهیر دوره ساسانی و عروج ارداویراف نمونه های این اندیشه در کیش ایرانی می باشند. در این پژوهش علاوه بر آگاهی از چگونگی این عروج ها با درونمایه های مکاشفه ای موجود در کیش زردشتی آشنا خواهیم شد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 47
نویسنده:
محبوبه هادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
کلیدواژه‌های فرعی :
گنوس , منجی , اسکندریه , راه کشف و شهود , انجیل , تورات , طومارهای بحرالمیت , یونانی گرایی , آدم و حواء , هرمس گرایی , صلیب , دوره آخرالزمان , عرفان اسلامی , رستگاری (مسائل جدید کلامی) , آموزه‌های زردشتی (آموزه‌ها‌ی ادیان ایران باستان) , شرّ در ادیان ایران باستان (آموزه‌ها‌ی ادیان ایران باستان) , مکاشفه یوحنا (کتاب) , ادیان ایران باستان (ادیان آریایی) , هبوط انسان (آموزه‌ها‌ی دین مسیحیت) , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , ادیان مصر باستان (ادیان خاموش) , دین مسیحیت (ادیان زنده) , دین یهود (ادیان زنده) , عرفان مسیحی , عرفان یهودی , معرفت(ادراک جزئی) , آباء کلیسا , جهان شناسی گنوسی , انسان شناسی گنوسی , آرخون ها , ادیان شرقی - رمزی یونانی , ادیان آرامی , سنت رمزی و باطنی , خاستگاه مکاتب گنوسی , نجع حمادی , الاهیات توحیدی , گنوسی ایرانی , فلسفه افلاطونی میانه , آیین های التقاطی شرقی , خداشناسی گنوسی , هستی شناسی گنوسی , پدر آسمانی , کیهان شناسی گنوسی , خاوس , فرجام شناسی گنوسی , نجات شناسی گنوسی , اخلاق گنوسی ,
چکیده :
گنوس واژه ای است یونانی به معنی دانش و معرفت و گنوستیسیزم به معنی مذهب گنوسی، نامی است برای برخی مکاتب دینی و آیینی، که نجات انسان را در گرو دستیابی به نوعی معرفت پوشیده و سری می دانستند که تنها در اختیار برگزیدگان قرار داشت. این مکاتب از حوالی دو قرن پیش از میلاد تا قرن دوم میلادی در منطقه شامات، به ویژه اسکندریه در مصر، فعال بودند و آموزه هایشان به شدت بر الهیات یهودی، مسیحی تاثیر نهاد و توانست، در حدود هزار سال بعد، عرفان اسلامی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. برجسته ترین ویژگی نظری مکاتب گنوسی، اعتقاد به نوعی ثنویت بود که سر تا سر هستی از قلمرو الوهیت تا وجود انسان و ارکان جهان را در بر می گرفت. از این رو عقیده به دو خدا و تقابل میان روح و جسم انسان که معمولا با تشبیهات نور و ظلمت، خیر و شر و روح و ماده تبیین می شد، اساس آموزه های خداشناسی، انسان شناسی و جهان شناسی گنوسی را پایه گذاری نموده است. به رغم مطالعات گسترده درباره تعیین خاستگاه مکاتب و عقاید گنوسی، این موضوع همچنان مبهم و مورد اختلاف محققان است. علت این امر حضور عقاید و فرهنگ های مختلف مانند ادیان شرقی-رمزی یونانی، آرامی، مصری، ایرانی و یهودی در آموزه های گنوسی است. اما بسیاری از محققان آموزه های ثنوی-اشراقی گنوسی را حاصل تاثیر پذیری این مکاتب از ادیان ایرانی دانسته اند، که قابل تامل است. هدف از این نوشتار بررسی نظریات مختلف درباره تعیین ریشه و خاستگاه مذهب گنوسی و اساس آموزه های نظری آن در باب خدا، انسان و جهان است.
صفحات :
از صفحه 117 تا 146
نویسنده:
بهرام پروین گنابادی، حسن قادری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از متون عرفانی این گونه فهم می شود که مشایخ صوفیه به رغم گفته های مناقب نویسان از عنوان نمودن خرق عادت و کرامت غیر طبیعی و ناباورانه پرهیز می کردند و اصولا در دوران اولیه پیدایش تصوف، قدرت خارق العاده اولیا نقش چندان مهمی در جایگاهشان نداشت. اما رفته رفته با پیدایش سلسله های صوفیه این امر از این جهت که هر یک از آنان برای اثبات حقانیت خویش از آن بهره می گرفته اند، اهمیت فوق العاده ای می یابد و نوعی فخر فروشی با اثبات کرامات مشایخ، میان مریدان در می گیرد. در این مقاله قصد داریم به موضوع کرامت از منظر دو تن از برجسته ترین دانشمندان اسلامی- ابن سینا و ابن عربی- بنگریم. ابن سینا، در نمط دهم کتاب اشارات و تنبیهات به ذکر اسرار کرامات و خوارق عادات عرفا می پردازد و با آوردن مثال هایی می کوشد این پدیده را از منظر عقلانی توجیه کند. ابن عربی نیز در آثار خود از کرامات صوفیانه نمونه های زیادی را نقل می کند و ضمن تقسیم بندی خوارق عادات به معجزه، کرامات و سحر و جادو وقوع کرامات را پذیرفتنی و ممکن می داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
  • تعداد رکورد ها : 7