جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > حكمت و فلسفه > 1401- دوره 18- شماره 69
  • تعداد رکورد ها : 9
نویسنده:
ارسلان آقاخانی ، سید محمد رضا حسینی بهشتی ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استتیک ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم همواره محل بحث‌ها و کشف نکات بسیاری در باب کالبدشناسی قوة ذوق و احکام مربوط به آن بوده است. مسائل استتیکی زمانة معاصر، پژوهش در امکان ادراک تأملی ناخرسندی و به‌تبع آن جایگاه زشتی را در اندیشة استتیک کانتی موردتوجه مفسران قرار داده است. زشتی و احکام مربوط به آن در ملاحظات پیشانقادی کانت در قیاس با اندیشه‌های وی در چهارچوب دستگاه نقادی جایگاه متفاوتی داشته‌اند. او پیش از نگارش نقدهای سه‌گانه، زشتی را در قالب ادراکات حسی و مفاهیم انسان‌شناسانه به‌عنوان متعلق ادراک ناخوشایندی ایجابیِ صرفاً تجربی موردتوجه قرار داده است. لیکن پرسش از زشتی به‌مثابة حکم تأملی در افق استتیک نقادانة او ممکن نیست، چراکه امکان صدور چنین حکمی با غایت‌های سیستماتیک و روش‌شناسی نقد سوم در تناقض خواهد بود. نوشتار حاضر جهت روشن شدن جایگاه زشتی در افق استتیک کانت، ضمن بررسیِ نگاه وی به زشتی در افق پیشانقدی، به تبیین دلایل فقدان امر زشت به‌عنوان حکمی تأملی در ملاحظات انتقادی کانت و اثبات عدم امکان تحقق حکم تأملی دربارة زشتی در فلسفة استعلایی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
نویسنده:
مژگان محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جایگاه عواطف در اندیشه ارسطو اغلب با نظریه وی درباره ضعف اراده شناخته می‌شود؛ لیکن مطالعه آثار وی نشان می‌دهد که عواطف نقش گسترده‌تر و پیچیده‌ای در فعالیت‌های ذهنی دارند. ازنظر او بین عواطف و دیگر کارکردها و فعالیت‌های ذهنی رابطه عمیق و دوسویه‌ای وجود دارد؛ به این نحو که هم عواطف بر کارکردهای جزء عقلانی نفس تأثیرگذار است و هم کارکردهای جزء عقلانی بر عواطف و شدت و ضعف آن‌ها تأثیرگذار است. در این مقاله برای تبیین مدعای رابطه دوسویه عاطفه و جزء عقلانی بعد از بیان چیستی عاطفه و نحوه عملکرد آن در ذهن، از یک‌سو، به تأثیر عاطفه بر جزء عقلانی نفس خواهیم پرداخت و نقش آن را در اراده، قدرت تشخیص و داوری و ادراک حسی بررسی می‌کنیم. ازنظر ما، برخلاف تصور رایج، عواطف تنها تهدیدی خطرناک برای اخلاق و عقلانیت به‌شمار نمی‌آیند، بلکه آن‌ها می‌توانند در تقویت عقلانیت نیز نقش جدی بازی کنند. از سوی دیگر، برای فهم تأثیر جزء عقلانی بر عواطف، نقش برخی فعالیت‌های ذهنی در ایجاد لذت و درد و عواطفی چون دوستی، ترحم و نیز مقاومت در برابر نیروی انگیزشی عواطف را بررسی خواهیم کرد. همچنین توضیح خواهیم داد که کارکردهای ذهنی در ایجاد عواطف به یک میزان عمل نمی‌کنند، همچنین بین شدت و ضعف کارکردهای ذهنی و شدت و ضعف عواطف نسبت مستقیم برقرار است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 197
نویسنده:
عباس خسروی بیژائم ، محمد سعیدی مهر ، سید علی علم الهدا ، غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ارزیابی معرفت از منظر معرفت‌شناسی از یک سو نظریه‌هایی مانند مبناگرایی، انسجام گرایی و اعتمادگرایی و از سوی دیگر درون‌گرایی و برون‌گرایی مطرح شده است. معرفت‌شناسی فضیلت ناب، نظریه‌ای است که توسط لیندا زگزبسکی ارائه گردیده است. به نظر ایشان نظریه‌های معرفت‌شناسی هر دوره‌ای از نظریه‌های اخلاقی همان دوره متأثر است وی با الگوگیری از فضائل اخلاقی و کاربرد آن در معرفت‌شناسی از فضایل عقلانی به‌ویژه فهم و حکمت سخن می‌گوید. از نگاه وی از یک سو معرفت‌شناسی با مشکلاتی ازجمله به فراموشی سپردن فهم و حکمت و تأکید بر یقین، انحصار معرفت به معرفت گزاره‌ای، آشفتگی در معنای توجیه، بی‌توجهی به نقش اراده و مسئولیت معرفتی فاعل شناسا، به‌حساب نیاوردن احساسات و عواطف در معرفت‌جویی مواجه است؛ از دیگر سو برخود نظریه معرفت‌شناسی فضیلت ناب نیز نقدهایی وارد است. این نقدها را می‌توان در سه گروه جای داد که عبارت‌اند از: 1. نقدهای درونی برآمده از خود معرفت‌شناسی. 2. نقدهای برآمده از فلسفه ذهن. 3. نقدهای برآمده از فلسفه اخلاق. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می‌شود که آیا نظریه معرفت‌شناسی فضیلت ناب، توان پاسخ‌گویی به این نقدها را دارد یا خیر، به‌عبارت‌دیگر آیا این نظریه دارای سازواری درونی و بیرونی هست یا نه. زگزبسکی با چرخش ارزیابی معرفت از باور، به فاعل باورمند و ویژگی‌های منشی و شخصیتی او راهی به گشایش می‌جوید و به نظر می‌رسد در این زمینه موفق بوده است. در این پژوهش از روش تحقیقی برنامه پژوهشی لاکاتوش با توجه به هسته مرکزی و کمربندهای ایمنی و راهبردهای ایجابی و سلبی بهره گرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 137
نویسنده:
مژگان احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هنگامی‌که از cogito sum سخن می‌گوییم مرادمان چیست؟ اشارة این الفاظ در به‌کار بردنشان به چه چیزی است؟ نخستین بار به چه صورتی به دیده آمده‌اند؟ چه طور پیشرفت کرده‌اند؟ و هم‌زمان پیشرفت چه مفاهیمی هستند؟ مقالة حاضر بر آن است تا کوگیتو سوم را در ابعادی صوری و مفهومی موردبررسی قرار دهد. لذا از ساختار صوری و مفهومی کوگیتو سوم و چرایی و چگونگی آن‌ها می‌پرسد تا بر مدار آن بتوان به‌سوی وجه پرسش‌برانگیز پرسش کوگیتو سوم یعنی «وجود» حرکت کرد. ازاین‌رو این مقاله گامی است در راستای فراهم آوردن امکان گفت‌وگو با این مفهوم فلسفی یعنی امکان پاسخ به آن بر مدار وجه ضروری پرسشگری فلسفی. مراد یافتن مجموعه‌ای از مشارکت‌هایی در این مفهوم فلسفی است، از خلال متونی که بر وجه پرسش‌گری کوگیتو سوم دلالت دارند. بر اساس فرادهش، مطلوب مورد نظر نزد مارتین هیدگر جمع آمده است. از این‌رو امعان نظر در بخشی از مواجهة هیدگر با این پرسش، پیمودن این گام را ممکن می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 57
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری ، مهدی کوشکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبائی از تعابیر گوناگونی برای تعریف ادراکات اعتباری بهره برده‌اند؛ اما هیچ‌یک از آن‌ها تمامی شاخص‌های یک تعریف مطلوب، مانند جامع بودن، مانع بودن، روشن‌تر و شناخته‌شده‌تر بودن معرِّف نسبت به معرَّف و غیره را دارا نیستند. لذا این نوشتار درصدد است تعریفی از ادراکات اعتباری ارائه کند که حتی‌الامکان ضمن رعایت الزامات فوق و انطباق حداکثری با این نظریه اعتباریات، چیستی و حدود این ادراکات را به‌مثابه آیینه‌ای تمام‌نمای منعکس نماید تا زمینه فهم دقیق و بهره‌گیری از این نظریه هرچه بیشتر فراهم گردد. ابتدا در تعریف پیشنهادی تفکیک مفاهیم و گزاره‌ها صورت پذیرفت. تعریف مفاهیم اعتباری از دو عنصر محوری تشکیل شده است: اولی امر عامی است که مَقسم واقع می‌شود و همان «تصورات ذهنی» است. دیگری فصلی است که مفاهیم اعتباری را از حقیقی (شامل مفاهیم ماهوی و معقولات ثانی) متمایز می‌کند. فصل مذکور با بررسی تفصیلی، از میان چهار وصفِ پرکاربرد و محوری مفاهیم اعتباری شامل «تعلق به حوزه عمل»، «عدم تحقق مستقل از ذهن»، «حاصل اعطای حدود اشیاء بودن» و «ساخته افعال ذهنی بودن» انتخاب شد. درنهایت بر رابطه اراده انسان و دواعی باطنی او با ادراکات اعتباری برای جلوگیری از برخی سوءبرداشت‌ها و فهم بهتر آن نظریه تأکید شده است. خلاصه تعریف حاصل: مفاهیم اعتباری، مفاهیمی هستند که افعال ذهنی، چیستی (ماهیت) آن‌ها را رقم می‌زنند. این افعال ارادی با بهره‌گیری از احساسات و دواعی باطنی در تصورات تصرف کرده و آن‌ها را پدید می‌آورند. مجموع این مفاهیم و روابط آن‌ها، نفس‌الامری را تشکیل می‌دهند که گزاره‌های اعتباری از آن حکایت می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 139 تا 168
نویسنده:
محسن باقرزاده مشکی باف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله پس‌ازآنکه نگارنده به لحاظ نظری به بررسی رخدادهای سیاسی- اجتماعی و چگونگی تکوین نظریه جامعه مدنی پرداخت به سراغ فهم و بررسی تکوین اراده عمومی در جامعه مدنی و دولت و دیالکتیک میان آن‌ها در اندیشه سیاسی هگل می‌رود. هگل نخستین فیلسوف تاریخ فلسفه است که به‌طور آگاهانه جایگاهی استراتژیک برای جامعه مدنی قائل می‌شود؛ و از طریق سه عنصر اساسی یعنی نظام حقوقی، پلیس و اصناف و اتحادیه‌ها و همچنین با بررسی طبقات که برای نخستین بار تمامی آن‌ها در خدمت جامعه‌مدنی است به تکوین اراده جزئی در جهت شکل‌گیری اراده عمومی گام برمی‌دارد؛ و از طریق نظریه نهادها نه‌تنها می‌تواند به ابژکتیو کردن اراده انتزاعی انسان دست یابد بلکه به نخستین مرحله توضیح کلی منحصر در فرد دست می‌یابد. در اینجا هگل به بحث درباره دولت می‌پردازد. هگل با ورود به بخش دولت به‌سرعت این ساحت را بر اساس سه اصل موضوعه امر ارگانیک در برابر امر مکانیکی، مصلحت عمومی در برابر منفعت شخصی و درنهایت تقدم کلی بر جزئی از جامعه مدنی مجزا می‌سازد؛ و درنتیجه با تقدم دولت بر جامعه مدنی به معنای خاص خودش، اراده عمومی را حقیقت اراده جزئی، اخلاق و حیات اخلاقی قلمداد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 104
نویسنده:
مهدی محمدی ، اصغر واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طباطبائی و مطهری فلسفة صدرا را یک فلسفة واقع‌گرایانه می‌دانند و در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» مدعی نوعی واقع‌گرایی هستند. ایلهام دیلمان (Ilham Dilman) نیز معتقد است که رد واقع‌گرایی از سوی ویتگنشتاین سبب نمی‌شود که او یک تصوّرگرا باشد. بلکه ویتگنشتاین نیز به یک معنا واقع‌گرا محسوب می‌شود. این مقاله به بررسی و مقایسة واقع‌گراییِ مطرح در «اصول...» از سویی و واقع‌گرایی‌ای که دیلمان به ویتگنشتاین نسبت می‌دهد از سویی دیگر می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 198 تا 226
نویسنده:
حسن امیری آرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشة تامس کوهن (1922-1996)، فیلسوف و مورخ علم شهیر آمریکایی، «ناهم‌سنجگی» (incommensurability) است. به‌طورکلی، ناهم‌سنجگی به دو دستة روش‌شناختی (methodologic) و معناشناختی (semantic) تقسیم می‌شود. ناهم‌سنجگی روش‌شناختی ناظر به تغییر معیارهای (Standard Variance) ارزیابی و توجیه نظریه، از نظریه‌ای به نظریة دیگر است و ناهم‌سنجگی معناشناختی ناظر به تغییر معناشناختی (Semantic Variance) اصطلاحات به‌کاررفته در نظریه از نظریه‌ای به نظریة دیگر است. این انگارة کوهن منبع الهام تازه‌ای برای آموزه‌های نسبی‌انگارانه در فلسفه ـ دربارة صدق و معرفت ـ بوده است. تمرکز این مقاله بر ارتباط‌های ممکن میان ناهم‌سنجگی و آموزه‌های نسبی‌انگارانه برحسب رابطة استلزام منطقی است. ازاین‌رو، پرسش اساسی آن است که آیا اِمکان برقراری ارتباطی منطقی میان این انگاره و نسبی‌انگاری وجود دارد یا خیر. در بخش آخر، انواع ارتباط‌های منطقی میان ناهم‌سنجگی معناشناختی و روش‌شناختی با نسبی‌انگاری صدق و معرفت برحسب شرایط لازم و کافی با استفاده از استلزام منطقی ارائه می‌شود. سپس تلاش می‌شود هرکدام از گزاره‌های حاصل‌شده تحلیل و بررسی شود.
صفحات :
از صفحه 58 تا 78
نویسنده:
محمدمهدی مقدس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله بخش نخست گفت‌وشنود پارمنیدس موردبررسی قرار می‌گیرد. این گفت‌وشنود دو چالش عمده را پیش روی نظریه صورت‌ها قرار می‌دهد که عبارت‌اند از: «استدلالات تسلسلی» یا «استدلال انسان سوم» و «عدم امکان شناخت.» ابتدا می‌کوشیم تا شرح دقیقی از بخش نخست این گفت‌وشنود به دست دهیم و در ادامه با تحلیل استدلالات پارمنیدس، نشان می‌دهیم که استدلال‌های وی برفرض‌های «خوداسنادی»، «یکی بالاتر از بسیاری» «اصل ناهمانندی» و «اصل یکتایی» استوار است. سپس روشن می‌کنیم که پارمنیدس در به‌کاربستن فرض ناهمانندی موجه نیست و نمی‌تواند استدلال تسلسلی خود را اقامه کند. پس‌ازآن به مسئله جدایی صورت‌ها از اشیاء این‌جهانی و در پی آن «عدم امکان شناخت» می‌پردازیم و با تحلیل استدلال وی نشان می‌دهیم که پارمنیدس در حکم به عدم امکان شناخت، مرتکب دست‌کم دو خطای منطقی شده است و از صرف اینکه صورت‌ها از جهان ما جدا هستند، نمی‌توانسته نتیجه بگیرد که ما از صورتِ دانش بهره نمی‌بریم.
صفحات :
از صفحه 227 تا 259
  • تعداد رکورد ها : 9