جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > فلسفه دین > 1396- دوره 14- شماره 3
  • تعداد رکورد ها : 10
نویسنده:
سعید فراهانی فرد، محمدعلی فراهانی فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده علم اقتصاد معاصر میان احتمال عینی و معرفت‌‌شناختی فرق گذاشته و از احتمال عینی در نظریه‌های اقتصادی استفادۀ فراوانی کرده است. اما در پی نقدهای ذهن‌گرایان بر احتمال عینی، جهت‌گیری استفاده از حساب احتمال در اقتصاد به‌سمت بیزگرایی و احتمال معرفت‌شناختی میل کرد. در این مقاله، با بررسی جایگاه حساب احتمال در بخش‌های مختلف علم اقتصاد، پیشنهاد می‌شود دانش اقتصاد اسلامی برای تبیین مبانی نظریه‌های اقتصادی از آرای حکمای اسلامی در این زمینه استفاده کند. حکمت متعالیه، احتمال عینی را نوعی از احتمال روان‌شناختی و تنها یقین و جزم منطقی را معتبر می‌داند. لذا احتمال همان توقع ذهنی است که هر چه قانون‌مند باشد، از احتمال روان‌شناختی خارج نمی‌شود. بر اساس نظریۀ اعتباریات علامه طباطبایی (ره)، احتمال روان‌شناختی با مراتب مختلف آن، موضوع احکام عقل عملی است و در برخی موارد در نبود علم منطقی، می‌توان از آن پیروی کرد. استفاده از این آرا، موجب تغییراتی در روش‌شناسی و معرفت‌شناسی اقتصاد اسلامی می‌شود. روش‌شناسی اقتصاد اسلامی از حساب احتمال به‌عنوان روش تأیید نظریات اقتصادی (در صورت نبود علم) استفاده می‌کند. همچنین جایی که خود رفتار انسان، بر اساس احتمال باشد، می‌توان از حساب احتمال بهره برد. در مواردی هم که نمی‌توان به علم رسید، می‌توان از حساب احتمال برای پیش‌بینی احتمالی استفاده کرد. توجه به امور مذکور، این فایده را برای دانش اقتصاد اسلامی دارد که دچار نابسامانی معرفت‌شناختی و روش‌شناختی نخواهد شد. شهید صدر (ره) تفسیری بر اساس علم اجمالی از حساب احتمال ارائه داده که در آن احتمال به حد علم منطقی نمی‌رسد و از کاشفیت بی‌بهره است. نظریۀ ایشان را می‌توان با انجام دادن برخی اصلاحات، ذیل احکام عقل عملی معتبر شمرد. روش این مقاله در جمع‌آوری، اطلاعات کتابخانه‌ای و در تحلیل اطلاعات، تحلیلی - انتقادی و در ارائۀ روش اقتصاد اسلامی، اکتشافی است.
صفحات :
از صفحه 487 تا 515
نویسنده:
علی حقّی، عباس جوارشکیان، حسین بلخاری قهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده بی‌تردید شیخ ‌اشراق بزرگ‌ترین حکیم نوری در عرصه و قلمرو اندیشۀ اسلامی است. درک عمیق او از حِکم نوری قرآن و نیز تکیه بر حکمت نوری ایران باستان، جریان نوافلاطونی و همچنین تأثیر از حکمة‌المشرقیینِ حکمای بلندمرتبه‌ای چون ابن‌سینا، نظام منسجم و بسیار فکورانه‌ای از نور در تاریخ حکمت و فلسفۀ اسلامی به‌جای گذاشت که نه پیش از او سابقه‌ای داشت و نه پس از او. در این مقاله با محوریت صادر اول در نظام فکری شیخ اشراق، نخست به بررسی تناظر میان نور در مفهوم فیزیکی خود با معنای متافیزیکی آن پرداخته‌ایم و سپس بیان و شرح ابعاد نسبت صادر اول با موجودات و مخلوقات عالم من‌جمله نسبت ربوبیت، حُبّی، معادی و مشکات در جهان‌بینی شیخ اشراق را هدف قرار داده‌ایم. مسئلۀ اصلی تحقیق کاهش فاصلۀ میان محسوس و معقول یا نور محسوس و نور معقول است. از همین رو سعی شده‌ است که بحث، از مفهوم فیزیکی نور آغاز شود و در حقیقت با شرح این معناست که در حکمت اشراقی ظاهر، مقابل باطن نیست. فیزیک در تقابل با متافیزیک نیست، بلکه آخرین سطح ظهور باطن یا امر متافیزیکی است. در نظام مراتب نوری شیخ اشراق، هستی، وجود واحدی است که گرچه در مراتب، سیر نزولی دارد، در این فرآیند هرگز حقیقت نوری خویش را از دست نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 443 تا 463
نویسنده:
محمدعلی اسدی نسب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده امکان علم انسانی اسلامی، مبنایی‌ترین مسئله در مباحث مربوط به علوم انسانی اسلامی و در عین حال مورد جدال فراوان است که بسیاری آن را قبول و عده‌ای انکار کرده‌اند. هر دو دسته بر اساس نحوۀ نگرش خود به دو مقولۀ «علم» و «دین» برای خود دلایلی ذکر کرده‌اند. ما نیز برای روشن شدن نظر علامه طباطبایی در این موضوع، باید در این دو عرصه مطالب را سامان دهیم. علامه طباطبایی به مناسبت‌های مختلف در تفسیر ارزشمند «المیزان» و دیگر آثار خود با استناد به آیات قرآنی، در باب علم و دین مطالبی بیان کرده‌اند که نشان می‌دهد علم انسانی با پسوند اسلامی را ممکن می‌دانند و سخنان منکران را نمی‌پذیرند؛ چرا که آنان از منظر ایشان، در شناخت علم و دین مسیر صحیح را طی نکرده‌اند. در این نوشته برای اثربخشی و کاربردی کردن مطالب، به مهم‌ترین عناوینی می‌پردازیم که موجب عدم امکان اسلامی کردن علوم انسانی از نظر مدعیان آن است. دلایل عمدۀ منکران، از این قرار است: تغایر علم و دین در روش، زبان، هدف، موضوع و مسائل؛ و نیز ادعای تداخل حداقلی میان موضوعات دینی و علمی یا ادعای تضاد بین گزاره‌های آن دو. این انگاره‌ها از منظر برداشت‌های قرآنی علامه بررسی خواهند شد تا با عنایت به سخنان وی، پاسخ ایشان به ادعای عدم امکان علم انسانی اسلامی روشن شود.
صفحات :
از صفحه 517 تا 543
نویسنده:
محمدرضا عبدالله‌نژاد، سمیه رفیقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در نوشتار حاضر مفهوم جدید ارادۀ نیک کانت بررسی می‌شود؛ مفهومی که حاصل تأمل در نظریۀ شر ریشه‌ای اوست. بر اساس نظر کانت، تمامی انسان‌ها به‌دلیل وجود تمایل به شر در نهادشان شرورند. انسان‌ها اگرچه موجوداتی عاقل محسوب می‌شوند، در عین حال به‌دلیل ماهیت محسوسشان محدود هم هستند و این محدودیت آنها موجب می‌شود انگیزه‌های حسی خود را بر قانون اخلاقی ترجیح دهند. از نظر کانت این همان امری است که سبب تولد شر در جهان می‌شود. اما سؤال این است که آیا انسان می‌تواند بر تمایل به شر عجین‌شده با ماهیتش فائق آید؟ آیا او می‌تواند با وجود تمایل به شری که در نهاد او قرار دارد، به کمال اخلاقی دست یابد؟ کانت بر این باور است که غلبه بر شر به‌تنهایی در توان انسان نیست و او به این منظور نیازمند همیاری خداوند خواهد بود. اما برای اینکه استحقاق دریافت این موهبت الهی را داشته باشد، خود نیز باید زمینۀ دریافت آن را آماده کند. او باید تحولی درونی را در خود ایجاد کند، این تحول به شکل‌گیری ارادۀ نیک در نزد انسان می‌انجامد، ارادۀ نیکی که واکنشی است در برابر شر ریشه‌ای. شکل‌گیری چنین ارادۀ نیکی از دلایل کانت برای اثبات وجود خدا هم محسوب می‌شود؛ زیرا تا خدایی نباشد که انسان را در دستیابی به چنین اراده‌ای کمک کند، انسان خود هرگز نمی‌تواند به‌تنهایی چنین اراده‌ای داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 465 تا 486
نویسنده:
رضی موسوی گیلانی، علیرضا آرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در این مقاله با روش تحلیلی - انتقادی به بررسی دیدگاه جورج پاتیسون در باب رابطۀ دین و هنر می‌پردازیم. پاتیسون تأملات خود را در مسیر آنچه مندرج می‌کند که خود الهیات هنر نامیده است. او به این نتیجه رسیده که هنر نه ابراز زیردست الهیات، بلکه نوعی نگرش زیبایی‌شناختی به جهان هستی است، نگرشی که ضمن پاسداشت گوهر زندگی، به رهاوردی معنوی منتهی خواهد شد. او نگاه مطلوب خود را بیش از کلیسا و الهیات رسمی مسیحی، در طریقت بودایی ذن جست‌وجو می‌کند و البته همزمان از رمانتیسم و اندیشۀ پست‌مدرن فاصله می‌گیرد. اما به‌نظر می‌رسد حاصل نظریات او نه الهیات هنر، بلکه رویکردی هنری به دین و تفسیری زیبایی‌شناختی از زندگی است که می‌توان آن‌ را با تعبیر الهیات هنری متمایز کرد و اشکال‌های وارد بر آن ‌را برشمرد.
صفحات :
از صفحه 571 تا 587
نویسنده:
حسن احمدی‌زاده، طیبه غلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده بیشتر مباحثی که در اندیشه‌های فلسفی و کلامی غرب، دربارۀ مسئلۀ شر مطرح شده‌اند، به جنبۀ نظری آن، (آن‌گونه که در ساختار کتاب مقدس بیان شده است) توجه داشته‌اند. این مباحث اغلب با اشاره به منطقی بودن مسئلۀ مذکور، ناسازگاری قدرت و علم مطلق خدا و رحمت واسعۀ او، وجود انواع مختلف شر در عالم را چالشی جدی پیش روی مؤمنان دانسته‌اند. الهیات پویشی به‌عنوان جنبش نوینی در مباحث کلامی - فلسفی با بهره‌گیری از دیدگاه‌های فلسفی وایتهد و پیروان او در مکتبشیکاگو، با ارائۀ تبیین و توصیف یکسره متفاوتی از تبیین سنتیِ مطرح در ادیان، به‌نوعی با تغییر دادن یا پاک کردن صورت مسئلۀ مورد بحث، سعی در یافتن راه حلی برای پاسخگویی به مسئلۀ شر داشته است. انکار قدرت مطلق خداوند و علم او به آینده، ارائۀ تفسیر متفاوتی دربارۀ ارتباط میان خدا و جهان و نیز تفکیک شر ظاهری از شر واقعی، از مهم‌ترین مبانی الهیات پویشی در مواجهه با مسئلۀ شر محسوب می‌شود. در جستار حاضر، برآنیم تا با تکیه بر آرای فلسفی و کلامی ملاصدرا، به‌ویژه اصالت وجود، تشکیک وجود، عدمی و نسبی بودن شر، رویکرد الهیات پویشی در مواجهۀ با مسئلۀ شر را نقد و بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 589 تا 607
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده دیرزمانی است که میان برخی از دانشمندان و متکلمان غربی نزاع سختی در باب حوزه و قلمرو و همچنین اعتبار و وثاقت علم و دین درگرفته است. در طول سده‌های گذشته، هر یک از این دو قلمرو از اینکه دیگری را به‌مثابۀ یک دانش و معرفت واجد حقیقت در نظر بگیرند، طفره رفته‌اند و دلایل فراوانی در رد و محکومیت دیگری ارائه کرده‌اند. از این‌رو در نوشتار حاضر ضمن تأکید بر این نکته که پیشرفت علمی جوامع بشری لزوماً با سکولاریسم ارتباطی ندارد، با نظر به کل نظام فکری هگل، دیدگاه وی در زمینۀ رابطة علم و دین بررسی خواهد شد. به باور هگل، معرفت و آگاهی بشر بر اساس یک سیر دیالکتیکی تاریخی پیوسته در حال تکامل بوده و متناسب با بسط و پیشرفت آن، علم و دین نیز توأمان و با تناظر یک‌به‌یک دچار تحول و پویایی شده‌اند. به بیان دیگر، او با اشاره به مراحل چهارگانة تکامل تمدن‌ها و مراتب استکمال ادیان در بستر تاریخ، بر این باور است که در هر دوره‌ای از تاریخ جهان، میان علم و دین آن زمان، تعامل و ارتباط نزدیکی وجود داشته و این دودر هیچ دوره‌ای به هیچ عنوان در تباین با هم نبوده‌اند. گرچه کامل‌ترین نوع تعامل میان علم و دین و مصداق تام و اتمّ این رابطه از نظر وی در مسیحیت پروتستان و دورة ژرمنی وجود داشته است. از این‌رو بر اساس رویکرد تعاملی و آشتی‌گرایانة هگل، علم و دین دو ساحت متفاوت تجلیات روح مطلق هستند و در طول تاریخ به‌صورت مشترک و به‌موازات هم به تعالی آگاهی بشر مدد رسانده‌اند.
صفحات :
از صفحه 633 تا 650
نویسنده:
نعیمه پورمحمدی، میثم فصیحی رامندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«تئودیسۀ اعتراض» از تئودیسه‌هایی است که در الهیات پساهولوکاستی شکل گرفت و در پی آن است تا با گله و شکایت مؤمنانه از خدا، امید به رفع شر از سوی خدا را تقویت کند و با شورش، خدایی را خطاب قرار دهد که قدرتش با هیچ قاعدۀ عقلانی یا اخلاقی محدود نمی‌شود و یکسره به ارادۀ مطلق خویش وابسته است. انتظار تئودیسۀ اعتراض این است که خدا بی‌حساب و کتاب شرایط را به نفع شخص رنج‌کشیده تغییر دهد. در این مقاله می‌کوشیم به نقد و بررسی تئودیسۀ اعتراض بپردازیم. تئودیسۀ اعتراض در مقایسه با سایر تئودیسه‌ها مزایا و کاستی‌هایی دارد و رویکرد آن نسبت به دیگر تئودیسه‌ها که به‌نحو حداکثری در مقام یافتن انگیزه‌ها و دلایل خدا هستند، معتدل و شکاکانه بوده و به‌جای رویکرد نظری و ناظرمحور، به‌دنبال رویکرد عملی و قربانی‌محور است. به‌صورت همزمان به مسئلۀ عقلی و عاطفی شر پاسخ می‌دهد و بیش از آنکه دغدغۀ حل مسئلۀ الهیاتی و فلسفی شر را داشته باشد، دل‌نگران حل مسئلۀ بشری و انسانی شر با رویکردی انسان‌گرایانه است. از دیگر سو نقص‌ها و ابهاماتی در تئودیسۀ اعتراض وجود دارد که فیلسوفان دینی چون هیک، گریفین، دیویس و فیلیپس به آنها اشاره کرده‌اند. نقص‌هایی مانند ناسازگاری‌هایی که از مفاهیم اختیار انسان، قدرت مطلق خدا، عشق خدا، خیرخواهی خدا و امید به خدا با اعتراض برمی‌آید. این اشکال‌ها نیز خود جای نقد و ارزیابی دارد.
صفحات :
از صفحه 609 تا 631
نویسنده:
مهناز تبرایی، محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در تفکر افلوطین بر اساس دلایلی چون اطلاق و عدم تناهی احد، عدم پذیرش حلول و اتحاد، مافوق وجود بودن تفسیر علیت به فیضان، خدا چیزی به‌کلی دیگر است، به‌گونه‌ای که نه می‌توان نامی بر او نهاد و نه می‌توان او را با هیچ زبانی توصیف کرد. احد افلوطین فوق علم و عقل است که برای همگان غیرقابل شناخت حصولی است و تنها راه رسیدن به او را در فراتر رفتن از شهودی که حاکی از دوگانگی شاهد و مشهود است، معرفی می‌کند. فارابی مفهومی از واجب‌الوجود ارائه می‌دهد که با وجود برخی اشتراک‌ها با احد افلوطین تحت تأثیر تعالیم اسلامی و نظریۀ تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت با مفهوم احد نزد افلوطین تفاوت‌های بسیاری دارد. لذا واجب‌الوجود را موجودی می‌داند که ذات و ماهیتش، اقتضای وجود دارد و فرض نبودش محال است. وجود او به‌واسطۀ غیر پدید نمی‌آید و او در وجود خود به موجود دیگری محتاج نیست، بلکه خودش علت وجود همۀ اشیاست، بنابراین وجود او بسیط و نامرکب محسوب می‌شود و اساس عالم را بر خلقت ابداعی قرار داد.
صفحات :
از صفحه 545 تا 569
نویسنده:
حسین صابری ورزنه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده مسئلۀ صفات خداوند هم در حوزۀ مباحث الهیاتی (کلامی) و هم فلسفی، اهمیت ویژه‌ای دارد و می‌توان از جهات مختلف معناشناختی، معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی در خصوص آن به بحث نشست. اسپینوزا فیلسوف عقل‌گرای سدۀ هفدهم که متافیزیک خود را مبتنی بر تصور خدا به‌عنوان علت اولی و تنها جوهر موجود می‌سازد، تصور تام خدا را به تصور صفات خداوند منوط می‌داند و از این مجرا به بحث‌های مختلفی در این زمینه می‌پردازد. در این تحقیق سعی بر این بوده است تا به پرسش‌هایی در زمینۀ تعریف، عینیت و تعداد صفات جوهر الهی در اندیشۀ اسپینوزا پاسخ‌های نظام‌مند داده شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و بر اساس تحقیق کتابخانه‌ای - اسنادی است. به اختصار می‌توان گفت که اسپینوزا در دیدگاه نهایی خود، صفات را معرفت‌پذیر، مقوّم ذات جوهر، عینی و ناوابسته به ذهن فاعل شناسا و از نظر عددی نامتناهی می‌داند. او همچنین بین صفات خدا و خصوصیات او قائل به تمایز است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه اسپینوزا در بحث صفات، تغییراتی را نیز به خود دیده است.
صفحات :
از صفحه 651 تا 668
  • تعداد رکورد ها : 10