جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18137
نقد و بررسی ضوابط تأویلهای ناروا در قرآن بر اساس دیدگاه آیه الله معرفت
نویسنده:
نویسنده:عبدالحسن طالعی؛ استاد راهنما:علی‌احمد ناصح؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تأویل یکی از مباحث علوم قرآنی است. برخی از عارفان مسلمان بر اساس پیش‌فرض‌های خویش سراغ این دانش آمده و به تأویل آیاتی از قرآن پرداخته‌اند، آنان هیچ ابایی نداشته‌اند از اینکه این تأویل مخالف صریح آیات دیگر قرآن باشد. علامه معرفت ضرورت این مسأله را به خوبی دریافته که با نقل دو مورد از تأویل‌های این‌چنینی، این دیدگاه را نقد کرده‌است. وی از این تأویل‌ها به دروغ‌پردازی‌های بی‌پایه و سست‌بنیان، ناروا و زشت تعبیر می‌کند. در این پژوهش به واکاوی دو آیه‌ای که ایشان در کتاب خود شاهد مثال آورده، پرداخته شده و هم تأویل آیات دیگری در همان راستا نقل و نقد شده است. دست‌آورد ما از این پژوهش، رها کردن تأویلهای ناروایی است که عده‌ای آن را دنبال کرده‌اند. آیه‌الله معرفت به ما می‌آموزد که چگونه آن تأویلها را به‌راحتی رها کنیم و لو آن‌که از سوی شخصیتهای بزرگی هم‌چون ابن عربی بیان شده باشند. در عوض سعی کنیم با عنایت به کلام معصومین علیهم‌السلام درباره تفسیر و تبیین قرآن، و مراجعه به سرچشمه‌ی دانش، راه صحیح را بپیماییم. هرچند دیدگاه عرفانی عرفا مورد نقد پیشینیان نیز قرار گرفته اما نگاه آیه‌الله معرفت به آن از ویژگی خاصی برخوردار است. وی کوتاه و گویا، مباینت صریح گفتار ابن عربی را با آیات قرآن نشان می‌دهد؛ با این همه سعی شده برخی تلاش‌های تألیفی اعم از کتاب و مقاله و پایان نامه در پیوست پایانی، تحت عنوان کتابشناسی تأویل‌های عرفانی به اختصار تقدیم گردد.
بررسی تطبیقی آیات متشابه لفظی در قرآن کریم از دیدگاه تفاسیر المیزان و التحریر و التنویر
نویسنده:
نویسنده:سمیه غفوری‌منش؛ استاد راهنما:محمد رضا برکات؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مباحث مفید در پژوهش ها و مطالعات قرآنی، که کمتر در کتاب های علوم قرآنی به آن توجه گردیده، مسأله آیات متشابه لفظی در قرآن است. این موضوع، تعداد قابل توجهی از آیات قرآن را در بر می گیرد که خود به دو دسته تقسیم می شوند: الف) آیاتی که از لحاظ لفظ، عینا شبیه یکدیگر هستند و به عبارتی تکرار شده اند. ب) آیاتی که علیرغم مشابهت لفظی با یکدیگر، در بعضی الفاظشان، اندکی تفاوت وجود دارد. تا کنون پژوهش هایی درباره این موضوع صورت گرفته است که به بیان علت تکرار و حکمت اختلاف در برخی از آیات متشابه لفظی پرداخته اند. اختلاف تعابیر در آیات متشابه لفظی، ناشی از تفاوت در واژه ها، زیاده و نقصان، تقدیم و تأخیر، تعریف و تنکیر و ... می باشند. بی گمان این تفاوت ها به موجب اسباب بلاغی، ادبی، سیاقی و ظرافت های تفسیری دقیقی به وجود آمده اند و تاثیر فراوانی در فهم و تفسیر قرآن دارند. هدف این تحقیق، گام برداشتن در راستای تکامل پژوهش های صورت گرفته و نیز طرح نظرات علامه طباطبایی و ابن عاشور، است. مطالب مطرح شده از سوی این دو مفسر بزرگ، ذیل آیات متشابه لفظی، که بعضا منحصر به فرد بوده، گامی مهم در جهت قوت بخشی به مقوله اعجاز قرآن و در بردارنده اسرار و رموز ادبی، بلاغی و تفسیری فراوانی است. این پژوهش با روش مطالعه کتابخانه ای و رویکردی تطبیقی انجام شده است. مهم ترین نقاط برجسته این پایان نامه، موارد ذیل است: اول اینکه مفاهیم و مبانی نظری بحث، در قالب یک فصل مجزا شرح داده شده است. دوم اینکه نمونه های بسیاری از آیاتی که عیناً در قرآن تکرار شده اند ذکر و حکمت تکرار آن ها، بررسی شده است. سوم اینکه نمونه های بسیاری از آیات متشابه لفظی، ذکر و حکمت تفاوت موجود در این آیات مورد بررسی قرار گرفته است. چهارم اینکه در این تحقیق، بیشتر بر دیدگاه دو مفسر برجسته (علامه طباطبایی و ابن عاشور) تکیه شده است. پنجم اینکه در پایان این پژوهش، مطالب جمع بندی گردیده اند.
حدود و مصادیق توحیدوشرک دراندیشه های سلفی تکفیری وتضاد آن با قرآن
نویسنده:
نویسنده:حجت‌الله شرفی؛ استاد راهنما:حسین مقدس؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درمتون وهابی سلفی تکفیری،هیچ واژه ای به اندازه توحیدوشرک به کارنرفته است،بنابراین مهمترین پایه اندیشه وهابیت رابایددرمفاهیمی مانندتوحیدوشرک جستجونمود.توحیدیک واژه مقدس است که ازفطرت پاک انسان برخاسته ونه تنها همه مذاهب اسلامی ،بلکه تمامی پیروان ادیان آسمانی به آن معتقد بوده ویکی از سه نقطه مشترک وعامل پیوند همه مومنان عالم است .توحید به معنای یگانه شمردن خداوند درآفرینش وتشریع وتدبیر است وروشن است، هرکس که به این مفاهیم ایمان داشته باشد موحداست وچنانچه به نبوت حضرت محمد(ص) ایمان داشته باشد مسلمان است.ازمجموع آنچه که نگارنده درپی تحقیق وجستجوی آن است چنین فهمیده می شودکه وهابیت درتلقی درست ازمفهوم توحید دچار خطاشده ، وتفسیر نادرستی از توحید الوهی وتوحید ربوبی ارائه می نمایند ابن تیمیه درقرن هفتم وهشتم هجری اولین فردیست که به صورت آشکارتعریف جدیدی از توحید وشرک بیان نمود ودایره موحدین راتنگ تر کرد .ومحمدبن عبدالوهاب در قرن دوازده هجری کار وی راکامل نمود.محمدبن عبدالوهاب ،توحید را به دوصورت تعریف می کند،توحید ربوبی و توحید الوهی،وتوحید ربوبی را در اعتقاد به یکتایی خداوند درآفرینش وتشریع وتدبیر جهان میشناساندوتوحیدالوهی رادرعبادت وپرستش خداوندتعریف میکند. ازنگاه وهابیان مدیریت وتربیت جهان فقط از آن خداست ونمی توان افراد دیگرراوارداین حوزه کرد ،توحیدی که دربرابر شرک قرار می گیرد ترکیبی از هردو بخش است بنابراین امکان داردکسی به یگانگی خداوندمتعال درآفرینش وتشریع وتدبیر جهان معتقدباشد،اماکاملا مشرک باشدبه این صورت که غیرخداوندراعبادت کند.وهابیت ازمفهوم عبادت تعریف گسترده ای نشان میدهند درواقع دچار یک نوع خلط مبحث شده اندوهرنوع تکریم وتعظیم شعائر اولیاء وشفاعت وتوسل وزیارت واستغاثه وندبه ودعا به محضر ایشان را بدعت در دین وشرک آمیز می دانند.این نوع نگاه در اندیشه وهابیت نسبت به عبادت را می شود درمقایسه غلط وکاملا جاهلانه عصر جاهلیت قبل ظهور اسلام با دوران حاضرمسلمین ریشه یابی کرد. تفکر وهابی اینگونه است که بیشتر مسلمین همان رفتار جاهلان مشرک عصر ظهور اسلام را تکرار میکنند چنین تعریفی از عبادت با این گستردگی نتیجه اش خارج شدن بسیاری از مسلمین از بحث توحیدوتکفیر ومشرک خواندن آنهاست. وهابیان خود را پیرو سلف صالح عصرظهوردین اسلام میدانندوادعایشان براین است که هدف، رسیدن به رفتار وگفتار سلف می باشد.سلف صالح همان اصحاب پیامبر وتابعین وتابعین تابعین می باشد.متاسفانه دراین قسمت وهابیون سلفی تکفیری هم دچار خطاهای ذهنی وتاریخی شدند .انگار وهابیون هیچ مطالعه وآشنایی با آثار به جای مانده از عصر سلف ندارند ویا اینکه خودشان را در مسیری دیگری با اهداف خاص شیطانی قرارداده اند.آنچیزی که ما از کتب معتبر اهل سنت می بینیم کاملا برخلاف رفتار وگفتار وهابیت سلفی تکفیری است.این نوشتار برآن است تابانگاهی به اندیشه های سلفی - تکفیری در مورد توحید وشرک به بررسی آن به صورت توصیفی تحلیلی بپردازد.
بررسی تطبیقی مستندات قرآنی و روایی خواجه نصیرالدین طوسی و قاضی عضدالدین ایجی در موضوع امامت و جانشینی پیامبر(ص)
نویسنده:
نویسنده:گوهر رحمی‌زاد؛ استاد راهنما:پروین بهارزاده؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غالب علمای فریقین بر ضرورت امامت و زعامت مسلمانان اتفاق نظر دارند اما در نحوه تعیین، شرایط و مصادیق امام، میان متکلمان شیعی و سنی اختلاف نظرهای جدی قابل مشاهده است. عمده این نظرات مبتنی بر مستندات قرآنی و روایی بوده و در طول زمان قبض و بسط‌‌هایی نیز یافته است. پژوهش حاضر به مقایسه و تحلیل مستندات قرآنی و روایی دو متکلم ایرانی تبار که در دورانی نزدیک به یکدیگر زندگی کرده‌اند: خواجه نصیرالدین طوسی(م.672) به عنوان متکلمی شیعی و متکلم اشعری و شافعی مذهب قاضی عضدالدین ایجی(م.756)، در مسأله امامت پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه‌های ایشان را استخراج و تا حد امکان ارزیابی می‌کند. عمده دیدگاه‌های کلامی این دو متکلم در آثاری مانند: تجریدالاعتقاد، تلخیص‌المحصل و قواعدالعقائد از خواجه نصیرالدین طوسی و المواقف اثر قاضی عضدالدین ایجی انعکاس یافته و بارها مورد شرح قرار گرفته است. به رغم آن‌که قاضی عضدالدین ایجی و خواجه نصیرالدین طوسی هر دو امامت را امری لازم و اجتناب ناپذیر می‌دانند و نیز تعاریف به ظاهر مشابهی از امامت دارند اما در بیان مصداق با یکدیگر هم‌نظر نیستند؛ خواجه نصیر، امیرالمومنین علی(ع) را امام بلافصل پیامبر(ص) می‌داند و قاضی عضدالدین، ابوبکر را امام می‌شناسد. خواجه در تعیین امام قائل به نص است اما قاضی معتقد است درباره امامت علی(ع) نصی موجود نیست و اجماع و بیعت را معیار تعیین و نصب امام می‌شمارد. خواجه امامت را از اصول مذهب و تعیین امام را از سوی خداوند واجب و عصمت را شرط در امامت دانسته است اما قاضی بر این باور است که امامت از افعال وابسته به فروع مکلفین است. خواجه برای اثبات افضلیت و ولایت امیرالمومنین به آیات و روایات زیادی استناد کرده که متواتر و صدور آن‌ها قطعی است. اما قاضی عضدالدین برای اثبات مدعای خود ابتدا بیان می‌کند که نصی بر امامت موجود نیست، سپس آیاتی را بر امامت ابوبکر آورده که شان نزول آن‌ها درباره‌ی ابوبکر نیست و درمورد این آیات اختلاف نظر وجود دارد و به برخی احادیث متوسل شده که اعتبار آن‌ها قابل اثبات نبوده و بعضا برساخته‌اند. خواجه نصیر برای عدم صلاحیت غیر علی(ع) برای امامت موارد متعددی را بیان کرده است که در کتب اهل سنت نیز بیان شده است؛ قاضی عضدالدین نیز برای عدم صلاحیت غیر ابوبکر بر امامت آیات و روایاتی که دلالت بر ولایت و امامت امیرمومنان دارد را مورد خدشه قرار داده و تاویل نموده است تا از ضمن این مطالب امامت و خلافت ابوبکر را اثبات کند که همه این دلایل در این پایان نامه نقد و بررسی شده است.
تفسیر روایی آیات مربوط به صفات ناپسند انسان در قرآن
نویسنده:
نویسنده:حجت لطفی قراملکی؛ استاد راهنما:محمد مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در قرآن صفات ناپسندی چون ظلوم، کفّار، عجول، جهول، طغیان گر، مفسد، اهل جدل ، فاجر، هلوع، جزوع، بخیل، فخور، فرح ومغرور به انسان نسبت داده شده است؛ این پژوهش در پی تبیین آن است که، روایات تفسیری، آیات مربوط به صفات ناپسند انسان را چگونه تفسیر می کنند؟ و برای کشف حقیقت این پرسش، روش روایی و اجتهادی را در پیش گرفته، بنابراین در تفسیر خود از منابع روایی، آیات، عقل و دیدگاه علما استفاده شده است. این تحقیق به بررسی گونه های صفات، از جهت قبح ذاتی و عرضیشان می پردازد؛ و بر اساس روایات انتساب این صفات را به انسان، تبیین می کند؛ و نهایتاً اختلاف موجود، بین برخی از صفات را مورد تحلیل قرار می دهد. نتایج این پژوهش، عبارت است از: تفکیک قبح صفات انسانی، بر اساس ذاتی و عرضی بودنشان؛ بررسی روایی انتساب صفات قبیح به انسان در قرآن؛ حل ناسازگاری های صفات ناپسند و صفات پسندیده در قرآن. روشن شدن نسبت این صفات با ذات و اصل خلقت انسان، تاثیر فراوانی در شناخت انسان و نوع رفتارهای او و سرانجام اعمالش دارد، و از این جهت دارای اهمیت می باشد.
تبیین فلسفی تکامل جهان هستی بر اساس حکمت متعالیه با تکیه بر آیات قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:مهدیه علوی فر؛ استاد راهنما:عبدالحمید فلاح نژاد؛ استاد مشاور :محمد رضا ضمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بررسی حقیقت جهان هستی و چگونگی تکامل آن از جمله مسائل مهم فلسفه اسلامی است. چرا که شناخت جهان هستی و نحوه ی تکامل موجودات آن بالاخص تکامل انسان، نقش اساسی در هدف‌مندی زندگی بشر دارد. جهان‌بینی مادی، نظام هستی و غایت تکامل انسان و دیگر موجودات را به عالم ماده منحصر کرده است .که با نابودی آن، هستی پوچ و باطل می‌گردد، اما در جهان‌بینی توحیدی برای مجموعه جهان غایت اخروی و ملکوتی اثبات می‌شود. خاستگاه مسأله تکامل در فلسفه غرب علوم تجربی بوده است .که درآن بستر مراد از تکامل تحول نوعی به نوع دیگر است . در حالی که خاستگاه سیر تکاملی جهان بر اساس حکمت متعالیه با تکیه بر آیات قرآن، علوم تجریدی است که مبتنی بر تحول وتکامل نوع واحد است به تعبیر دیگر یک نوع در سیر تکاملی نقائص وجودی را رها می کند،و درجات وجودی را با نظم طبیعی و فطری طی می‌نماید. .از آنجایی که مجردات تمام کمالات وجودی را بالفعل دارا هستندوهیچ حالت منتظره‌ای ندارند مسأله اصلی تحقیق حاضر منحصر می گردد به اینکه در حکمت متعالیه چگونه همه موجودات اعم از جماد، نبات، حیوان و انسان می‌توانند از مرحله مادی تا مرز عقلانی شدن پیش بروند ؟ ملاصدرا موضوع تکامل جمادات، نباتات، حیوانات و انسان‌ را بر اساس مبانی چون اصالت وجود، تشکیک وجود، اشتراک معنوی وجود و حرکت جوهری تبیین کرده است . پژوهش حاضر تکامل موجودات را به روش کتابخانه‌ای توصیفی – تحلیلی در گستره‌ی کتب فلسفی وتفسیری صدرالمتالهین وپیروان حکمت متعالیه علامه طباطبایی وآیت الله جوادی آملی به رشته تحریر درآمده است . در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که هر ماهیتی از عالم طبیعت با چهار نحو وجود موجود است که ذات حق تعالی به حکمت خود برای هر جسم طبیعی یک مبدأ فاعلی، جوهر نفسانی، صورت محرّکه، امر ملکوتی و به ودیعت نهاده است که مایه قوام و کمال نوع و عامل تقرّب او به خالقش است و بدین طریق هر ماهیتی در سیر تکاملی‌اش از مرتبه‌ی وجود طبیعی محسوس به وجود مثالی،واز وجود مثالی به وجود عقلی ودر آخرین مرحله از وجود مجرد عقلی به اعلی مرتبه وجود یعنی ؛ وجود الهی و فنای در ذات الهی بعد از گذراندن عالم دنیا وبرزخ انتقال می‌یابند. در قرآن کریم نیز غایت وهدف تمام موجودات رجوع الی الله ورسیدن به مطلوب ذاتی یعنی همان رحمت الهی است.
نقد و بررسی کارکردهای نظریه پیوستگی سوره در تفسیر قرآن با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) و فی ظلال القرآن سید قطب
نویسنده:
نویسنده:محسن قربانیان آفارانی؛ استاد راهنما:سیدرضا مؤدب؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«پیوستگی سوره» شاخه‌ای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به ‌لحاظ نقش منحصربه‌فرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآن‌پژوهان -به‌ویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، به‌گونه‌ای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم می‌زند. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن بررسی سیر تاریخی اندیشه پیوستگی سوره و تبیین مبانی نظریه، نقش و تأثیر آن را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر نام‌دار جهان اسلام، یعنی: «المیزان» علامه طباطبایی و «فی ظلال القرآن» سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده به شکلی نوین و همه‌جانبه، کارکردهای اعتقاد به پیوستگی سوره در تفسیر قرآن معرّفی و دسته‌بندی شود. بر اساس نتایج به دست آمده، این کارکردها را می‌توان به انواع شش‌گانه: «ساختاری»، «زمینه‌ای»، «شناختی»، «اثباتی»، «تبیینی» و «سنجشی» تقسیم نمود. هم‌چنین بررسی‌های تطبیقی میان دو تفسیر مذکور نشان می‌دهد: علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی- انتقادی در تفسیر المیزان، به استناد این نظریه، به تبیین مفهوم و مقصود آیات و تبیین پیوندها و ارتباطات درونی سوره پرداخته و در مقام ارزیابی روایات و اقوال تفسیری برآمده است که بر این اساس می‌توان گفت از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب پذیرشی- اثباتی در تفسیر خود و با رویکردی کلّی-نگرانه‌تر، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سوره‌ها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
تاثیر آموزههای قرانی بر ملاصدرا در تبیین نقش عقل در هدایت انسان
نویسنده:
نویسنده:مریم بیگی؛ استاد راهنما:زهره توازیانی؛ استاد مشاور :مجیدقربانعلی دولابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در تاریخ کلام و فلسفه اسلامی نقش عقل در هدایت انسان است. نقش عقل در هدایت انسان از مسائل پیچیده ای است که تا به امروز ذهن بشر را به خود مشغول ساخته است. این جستار کنکاشی است تطبیقی پیرامون رویکرد ملاصدرا به نقش عقل در هدایت و میزان تاثیرپذیری وی از آموزه های قرآنی. در این تحقیق پس از معرفی «عقل» و «هدایت» و بررسی انواع آن، به واکاوی این دو، از منظر قرآن و ملاصدرا پرداخته شده است. سپس با بررسی آثار ملاصدرا، نظر این فیلسوف در مورد مفاهیم مذکور مورد مداقّه قرار گرفته است. علاوه بر این برای تکمیل و تعمیق بحث، از طرفی دو عامل اصلی موثر در «هدایت»، یعنی «ایمان» و «عمل صالح» و از سوی دیگر مفهوم «سعادت» که جزو مفاهیم اصلی و نزدیک به هدایت است در این تحقیق مطمع نظر قرار گرفته و نسبت آن‌ها با عقل در قرآن و آثار ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی آیات قرآن این یافته حاصل شد که عقل صرف نمی تواند هدایت حقیقی بشر را به عهده بگیرد و بعثت انبیا و وجود وحی امری ضروری است. با بررسی آثار ملاصدرا نیز مشخص شد که وی منظری مشابه آیات قرآن به نقش عقل در هدایت انسان دارد. در موضوع سعادت رویکرد قرآن کریم، توجه فراوان به همراهی ایمان و عمل صالح در نیل به سعادت است. اما از دیدگاه صدرالدین شیرازی بزرگ ترین وسیله دستیابی به فوز و سعادت اخروی علم و معرفت است، او محصول عقل نظری را کمال به حساب می آورد. در واقع می توان بیان کرد که ملاصدرا از آموزه های قرآنی در زمینه نقش عقل عملی در سعادت و رستگاری انسان تاثیر کمی پذیرفته است.
تبیین و تحلیل مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه از دیدگاه ملاصدرا و ارزیابی آن با قرآن و سنت
نویسنده:
نویسنده:روح الله صدراللهی؛ استاد راهنما:عسکری سلیمانی امیری؛ استاد مشاور :حسن پناهی ازاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تبیین مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه، از مباحث مهم در باب خداشناسی است که بدان کمتر پرداخته شده است. از رهگذر این تبیین، به درک بهتری از رابطۀ خالق و مخلوق، رابطۀ ذات ثابت و فعل متغیر خداوند و ارتباط صفات فعلی با ذات او خواهیم رسید. مفهومی که از خداوند در اثر چنین تبیین‌هایی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه‌اش حاصل می‌شود، باید درک درست و مطابق واقع باشد و نیز با تعالیم وحیانی برآمده از کتاب و سنت کاملا سازگاری داشته باشد. ملاصدرا مفهومی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه‌اش به دست می‌دهد که خداوند اصل و حقیقت وجود است که تمام کمالات وجودی به او برمی‌گردند. لذا تمام صفات کمالی خداوند اعم از صفات ذاتی و فعلی به منشأ این صفات که ذات خداوند هستند، برگشت می‌کنند. بر مبنای تشکیک در وجود، ملاصدرا صفات کمالی خداوند را ذو مراتب می‌داند که از مرتبۀ ذات تا مرتبۀ فعل الهی را شامل می‌شود و صفات خداوند در مرتبۀ ذات، عین ذات و در مرتبۀ فعل، عین فعل الهی هستند و تمام صفات فعلی خداوند به صفات ذاتی و به ذات الهی برگشت می‌کنند. همۀ موجودات، فعل خداوند هستند و معیت قیومیۀ الهی همان اضافۀ اشراقیۀ خداوند است که موجودات را ایجاد می‌کند و فعل خداوند، واحد و به نحو ابداعی و دفعی است و تدریج در برخی از افعال الهی ناشی از ذات خدای متعال نیست، بلکه این تدریجی در بدنه فعل به دلیل ضعف وجودی آنهاست. از این رو بین خداوند بسیط محض و معلول‌های مختلف، علل متعددی واسطه می‌شوند که این کثرات و تدریج به وسائط بر می‌گردند. ملاصدرا بر طبق قاعده «بسیط الحقیقه» می‌گوید که خداوند تمام کمالات وجودی را داراست و از داشتن نقائص امکانی تغییر و حرکت و دیگر محدویت‌های امکانی مبرّاست. بنابراین تمام نقص‌های وجودی به مخلوقات بر می‌گردد نه، به خالق. آیات و روایات نیز مفهومی از خداوند در قلمرو صفات فعلیه به دست می‌دهند که خداوند دارای صفات فعلی است و صفات فعلیه ریشه در صفات ذاتی دارند که عین ذات خدای متعال است و در ذات الهی تغییر و تغیّر راه نمی‌یابد. خداوند قائم بالذات است و غیر او معلول و قائم به اوست و افعال الهی از ذات او بر اساس سلسله مراتب نازل می‌شود و فعل خداوند از آن‌رو که به خدا استناد دارد، ابداعی است و تغییر در صفات فعل که عین فعل الهی است، به واسطه‌های وجودی برمی‌گردند نه به ذات الهی. بنابراین می‌توان گفت که مفهوم خدا در قلمرو صفات فعلیه از دیدگاه صدرا با مفهومی که آیات و روایات به دست می‌دهند قابل تأیید است؛ چرا که آیات و روایات هم ذات الهی را از هر نوع تغییری مبرا می‌داند.
مطالعه تطبیقی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر« المیزان» و «فی ظلال القرآن الکریم»
نویسنده:
نویسنده:ابوطالب آدینه وند؛ استاد راهنما:خلیل پروینی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این کوشش ناشی از یک ضرورت دورانی است که مسلمانان با آن موجه شده‌اند. بدین معنی که در دوران اخیر و در مواجهه با دوران مدرن مسلمانان از سر نیاز، تتبع بیشتری در اندیشه سیاسی نموده‌اند. پایان نظام خلافتی در دنیای اهل سنت و بروز انقلاب مشروطه در ایران توجه به این موضوع را برجسته‌تر از پیش نموده است. بازخوانی اندیشه سیاسی مفسرین به ما کمک می‌کند تا نظام معنایی که محل توجه متفکرین معاصر مسلمان در سپهر سیاست واکاووی شود و رویکردهای مختلف آن فهم شود و ره‌آوردها و کاستی‌های مفسرین مورد تحلیل قرار گیرد. در این بازخوانی و تأمل هم نیازهای مسمانان به قرآن عرضه می‌شود و هم ربط و نسبت دقیق‌تری از تمهیدات سیاسی قرآن روشن‌تر می‌گردد. این کنکاش نظری در پی آن است که به برخی از آیاتی که مورد توجه دو تفسیر درباره حوزه‌های اندیشه سیاسی بوده است، بپردازد و به کشف منظرگاه آنان دست یازد و سپس در محدوده‌ی این تحقیق به تدقیق بیشتر مفاهیم اندیشه سیاسی در اسلام بپردازد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعه‌ای کتابخانه‌ای به بررسی تطبیقی اندیشه‌ سیاسی مندرج در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن پرداخته است. تا ضمن گزارش آراء تفسیری به مقایسه اشتراکات و افتراقات این دو تفسیر در مورد مقولاتِ مطرح شده‌ی دامنه پژوهش بپردازد. این تحقیق مبتنی بر توجه به رویکردهایی در اندیشه‌ی سیاسی اسلام معاصر است. برای این پژوهش دو تفسیر معاصر، تفسیر المیزان سید محمد حسین طباطبایی و تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب مورد پژوهش قرار گرفته است. موضوعات و مسائل مورد پژوهش بررسی تطبیقی اندیشه سیاسی دو مفسر مذکور در چهار حوزه‌ منشاء انعقاد قدرت، مشروعیت قدرت، حق تشریع و محتوای نظام تدبیر و همچنین نظام تصمیم‌سازی و قلمرو اعمال آن بوده است تا در خلال آن بتوان به تدقیق و ایضاح مفهومی اندیشه سیاسی و این عناصر بنیادین حوزه سیاست پرداخت. در این پژوهش دریافتیم که دو مفسر مذکور ذیل نظریه حق الهی قدرت و اقتدار آسمانی به مسأله حکومت، مشروعیت آن و قانون‌گذاری نظر می‌کنند و نظام تدبیر و نظام تبعیت را در بستر دولتی دینی تجویز می‌کنند. به طوری‌ که می توان گفت که وظیفه‌ی اصلی حکومت از نظر این دو مفسر اجرای شریعت اسلامی است، هر چند بر سر کیستی مجری شریعت و حدود اختیارات او با هم تفاوت‌هایی دارند.
  • تعداد رکورد ها : 18137