جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1409
بررسی تطبیقی صفات مخلوق در روایات و فلسفه اسلامی و آثار معرفت شناختی آن
نویسنده:
جمال مومنی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد همه دینداران، عالم «مخلوق» و آفریده ی خداوند است، در واقع این اعتقاد معیار دینداری و بی دینی تلقّی می گردد. بسیاری به اعتقادی اجمالی در این زمینه - نیاز عالَم به خالق- اکتفا می نمایند، با این حال در آموزه های قرآنی اهل بیت : توصیفاتی عمیق از حقیقت مخلوق بیان شده است که نوع رابطه و نسبت آن با خداوند متعال را روشن می سازد. در فلسفه اسلامی نیز نگرش خاصّی نسبت به «مخلوق» وجود دارد. عدّه ای معتقدند مکتب اهل بیت : و نظریّات فلسفی موجود، تعالیم متضادّی در این خصوص ارائه می دهند. وجود ابتدائی برای خلقت یا همیشگی بودن فیض الهی و نحوه ی جدایی و بینونت خالق و مخلوق و.. مسائلی جنجالی و بسیار مهمّ در این زمینه اند. از این روی لازم است پژوهشی کلان و گسترده در این موضوع دشوار صورت گرفته و روایات مربوطه از منابع روائی استخراج و با نظامی روشن ارائه گردند تا دیدگاه اهل بیت : نسبت به این موضوع به دست آید و در مرحله بعد نگرش فلسفی در معرض تطبیق و مقارنه با آن قرار گیرد. تحقیق حاضر قدمی کوچک در این مسیر می باشد. به نظر می رسد گرچه در نظریّات مختلف فلسفی، آرائی که با آموزه های اهل بیت : ناسازگارند یافت می شود، ولی «حکمت متعالیه» با مدد گرفتن از تعالیم مترقّی اهل بیت : و براهین قویم عقلی و الهامات صائب معنوی توانسته است مقصود حقیقیِ دیدگاه اهل بیت : را عیان و آن را به شکل فلسفی تثبیت نماید. پذیرش حدوث عالم همراه با تبیین همیشگی بودن فیض الهی، تحلیلی دقیق از «محدودیّت» اشیاء و اثبات «مملوکیّت» به معنای حقیقی برای ذات مخلوقات و تبیین جلوه خدائی بودن اشیاء، از مهمترین آموزه های روائی و فلسفی است که راه برای تبیین نقلی و عقلی آن ها هموار گردیده است.
تحلیل و بررسى آراء خاص علامه طباطبائی در الهیات بالمعنی الاعم در مقایسه با آراء صدرالمتألهین
نویسنده:
محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان‌نامه‌ای که پیش‌روی دارید به ارائه، تحلیل و ارزیابی دیدگاههای علامه طباطبائی در مقایسه با صدرالمتألهین می‌پردازد. اهمیت این‌گونه پژوهش‌ها در این است که همان‌طور که پویائی تفکر فلسفی را در جهان اسلام نشان می‌دهد از سوی دیگر تطبیق آراء فیلسوفان اسلامی با یک‌دیگر به‌ویژه حکماء معاصر مانند علامه طباطبائی نشان‌دهنده نقش ویژه هر یک خواهد بود. نگارنده در این پایان‌نامه اثبات کرده است که بعضی از دیدگاههای علامه طباطبائی کاملاً ابتکاری است مانند بحث اعتباریات، برخی دیگر تحلیل بیش‌تر مبانی صدرالمتألهین است مانند دیدگاه ایشان در بحث حرکت در حرکت، برخی دیگر به صورت مناقشه و ایراد به دیدگاههای صدرالمتألهین است مانند بحث اقسام علت فاعلی.
تأویل‌های فلاسفه اسلامی از نظریه مُثل افلاطونی
نویسنده:
مرضیه میرزاحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکر، مختص انسان و نشانه برتری آدمی نسبت به سایر موجودات است. این موهبت الهی که با آغاز زندگی بشری آغاز شده و تا پایان آن نیز ادامه دارد در طول تاریخ بشر، حضوری نقش آفرین داشته است و آدمی را در راه کشف حقایق عالم یاری رسانده است. نظریه مُثل که یکی از ارزنده ترین یافته های تفکر بشری است حکایت از حقیقتی دارد که اولین بار به لسان یونانی افلاطون به صورت مستدل، مدون شد و پا به عرصه تفکر فلسفی گذاشت. بر طبق این نظریه ـ که مهم ترین و بنیادی ترین نظریه افلاطون است و پایه و اساس فلسفه وی محسوب می شود ـ عالم محسوس اصل و حقیقتی دارد که مثال و نمونه کامل آن است. درواقع موجودات عالم محسوس ظواهر و سایه های حقایق ازلی و عقلی ای محسوب می شوند که لایتغیر، مطلق و زوال ناپذیرند و فقط با نور عقل قابل مشاهده اند. این نظریه در فلسفه اکثر فیلسوفان مسلمان مطرح شده و اکثر ایشان قسمت یا قسمتهایی از فلسفه خویش را به بررسی آن اختصاص داده اند. اما اینکه نظریه افلاطون چرا در فلسفه فیلسوفان مسلمان وارد شده و این نظریه چه جایگاهی را در فلسفه اسلامی به خود اختصاص داده است جای بسی تأمل و بررسی دارد که پژوهش حاضر عهده دار این مهم است. به طور مختصر می توان گفت که همه فیلسوفان اسلامی در مورد نظریه مُثل متفق القول نبوده و نظر یکسانی ندارند؛ ابن سینا از جمله منتقدان این نظریه است درحالیکه سهروردی و ملاصدرا از پیشگامان اثبات این نظریه اند. البته باید توجه داشت که در هر دو صورت ـ یعنی نفی و اثباتی که توسط فیلسوفان مسلمان صورت پذیرفته است ـ تأویل و تفسیر خاصی از نظریه مُثل مطرح شده و هر یک از فیلسوفان بر مبنای چهارچوبهای فلسفی خویش در جهت اثبات یا انکار این نظریه برآمده اند. به طور مثال ابن سینا نظریه مُثل را که نزد افلاطون کلیات قائم به ذات است را به کلی طبیعی تأویل نموده و نهایتاً اشکالات فراوانی را به این نظریه وارد ساخته است. ولی ملاصدرا که به اشکالات ابن سینا نیز پاسخ داده است با دلایل فراوان از جمله حرکت جوهری یا بحث ادراک، سعی در اثبات این نظریه داشته و حقیقت نظریه مثل را به عنوان یک اصل اعلای فلسفی پذیرفته و جزء لاینفک فلسفی خویش قرار داده است. به عقیده نگارنده کلیت و حقیقت این نظریه مربوط به زمان ومکان خاصی نیست و قابلیت مطرح شدن در فلسفه هایی چون فلسفه فیلسوفان مسلمان را دارد ولی با توجه به مشکلات توحیدی و معرفتی ای از قبیل تعدد قدما و چگونگی ارتباط عالم محسوس و معقول و... که گریبان گیر نظریه مثل افلاطونی است این نظریه در فلسفه اسلامی توسط فیلسوفان مسلمان تأویل و تفسیر شده تا هماهنگ با مبانی و ساختارهای فلسفی آنان گشته و مشکلات متعددی را مرتفع سازد.
سازگاری درونی و بیرونی اعتقاد به رجعت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمد احمدی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«بازگشت نفس به بدن دنیوی در نشأه ی دنیوی» امری است که یکی از مصادیقش «رجعت آخرالزمان» است که معتقد شیعه می‌باشد. معمولاً بحث‌هایی که پیرامون این موضوع وجود دارد حدیثی و یا کلامی است اما اندکی از زعمای متأخر شیعه این مسأله را از لحاظ فلسفی و عقلی بررسی کرده‌ و تلاش کرده‌اند تبیین و تصویری عقلانی از رجعت ارائه دهند. اما این تصاویر چه میزان با مبانی فلسفی ایشان سازگار است؟ و از سوی دیگر این تصاویر چه میزان با رجعت برآمده از نصوص دینی سازگار است؟ سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بر آن بوده تا هم تصویری عقلانی از رجعت صالحان ارائه نماید و هم رجعت مورد اعتقاد شیعه را باوری ضروری بنمایاند. فیض کاشانی و مرحوم شاه آبادی در تفسیر خود از رجعت مردگان، رجعت را به بدن برزخی و مثالی تصویر می‌کنند. مولی علی نوری رجعت را به بازگشت نفوس در قوس نزول بعد از قیامت کبری تعبیر می‌کند. علامه طباطبایی سعی می کند از طریق تمایز بین موت طبیعی و موت اخترامی از این پدیده دفع امتناع کند.تصویر سید ابوالحسن رفیعی قزوینی با مبانی فلسفه‌ی صدرایی او کاملاً سازگار نیست. اما به نظر می‌رسد تبیین‌های فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی که ایشان نیز از پیروان حکمت متعالیه‌اند، با مبانی صدرایی سازگاری داشته باشد. تصاویر مولی علی نوری و علامه طباطبایی از رجعت که ایشان نیز هر دو صدرایی مسلکند با مبانی صدرایی سازگاری دارد.تبیین‌های رفیعی قزوینی، فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی از رجعت حداکثر می‌تواند رجعت اولیاء خاص خدا را تصویر کند نه سایرین را. تصویر مولی علی نوری از رجعت بکلی غیر از تصویری است که از متون مقدس اسلامی بر می‌آید. علامه طباطبایی تبیین واضح و روشنی از رجعت به دست نمی‌دهند اما نسبت به سایر تصاویر ارائه شده از رجعت از سازگاری بیشتری با رجعت برآمده از متون مقدس برخوردار است.
وجود رابط در فلسفه اسلامی
نویسنده:
رحمت‌الله باهنر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله کوششی است در جهت بازشناسی وجود رابط که در فلسفه اسلامی به عنوان اصطلاح دقیق و در حکمت متعالیه به عنوان یک اصل مهم مطرح میباشد. اگر چه ایده وجود رابط در اندیشه حکمای مسلمان پیش از حکمت متعالیه همانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد، خواجه نصیر، میرداماد و ابن عربی بازتابهایی پیدا کرده است، اما بدون تردید اولین بار این ملاصدرا بود که آن را به طرزی شایسته مورد تحلیل قرارداده و به زوایا، نتایج و کابردهای این بحث در فلسفه اسلامی توجه نمود. وجود رابط را در دو حوزه میتوان اثبات و تبیین کرد: 1- قلمرو قضایا و مفاهیم ذهنی، 2- جهان عین و خارج، در حوزه اول، وجود رابطه نقش پیوند دهنده دو مفهوم مستقل و نامرتبط موضوع و محمول را ایفا میکند، در این حیطه باید مباحث و اصطلاحات مرتبط با آن همانند: ماهیت قضایا و اقسام آن، قضایای ثناثیه، هلیات بسیط و مرکب، معنای اسمی و حرفی و .... تبیین شود. در حوزه دوم، وجود رابط در قبال وجود مستقل یا محمولی، به عنوان گونه های از وجود که هستی اش عین ربط و تعلق به وجودی مستقل و نفسی است مورد تحلیل قرار میگیرد. در این حوزه نیز به مباحثی همانند: اقساموجود، جایگاه و روابط آنها، اصالت وجود، اصل علیت و کیفیت ارتباط معلول با علت، امکان فقری و اضافه اشراقیه پرداخته میشود. وجود رابط به عنوان مفهومی پیوند دهنده نقش بسیار مهمی در فرایند تفکر بازی میکند. از طرف دیگر وجود رابط به معنای وجودی که هستی اش عین ربط و تقوم به غیر است علاوه بر آن که تصویری دقیق و عمیق از ساختار جهان هستی اش غین ربط و تقوم به غیر است.
نفس از دیدگاه خواجه نصیر طوسی و ابن میثم بحرانی
نویسنده:
مرتضی حاجی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس یکی از مسائل بحث انگیز در حوزۀ فلسفه است، از آنجا که در علوم عقلی و روانشناختی، حل بسیاری از مسائل به شیوۀ تبیین این موضوع بستگی دارد، بنابراین نفس و ماهیت آن همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. تحقیق حاضر این مسأله را تحت عنوان « نفس از دیدگاه خواجه نصیر و ابن میثم» به صورت مطالعۀ تطبیقی بررسی کرده است. عمده دیدگاه خواجه در باب علم النفس متمایل به ابن سیناست. از این رو نفس را « روحانیة الحدوث و البقاء» می داند. این نگاه که قائل به دوگانگی دربارۀ نفس و بدن است، مشکل اصلی اش توجیه رابطۀ نفس و بدن است. دیدگاه ابن میثم که به گواهی تاریخ، فلسفه و حکمت را نزد خواجه تلمذ کرده است، شاید بیشتر از خواجه، تحت تأثیر آرای ابن سینا است و در بسیاری از موارد با کمی تغییر در عبارات، همان نظرات ابن سینا را مطرح کرده است. نتیجه ای که از بررسی دو دیدگاه حاصل شده، این است که خواجه نفس را مفهوم واحدی می داند که بسیط است و درعین حال می‌تواند صور بسیاری را هم‌زمان حفظ کند و اضداد رابپذیرد. و اینکه خواجه قایل به این است که نفس بدون وساطت ابزاری چون حواس به ذات خود و اندام‌های خود آگاه است و می‌داند که این آگاهی‌ها را دارد.
بررسی معرفت‌‌شناختی قضایای اخلاقی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‌شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت‌شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت‌شناختی قرار می‌دهد. مسائل معرفت‌شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می‌توان ارائه کرد که مهم‌ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت‌شناختی ابتدا عقلی بودن و سپس یقینی بودن قضایای اخلاقی را اثبات کرده و در نهایت برخی از قضایای اخلاقی را از بدیهیات شمرده است. با فحص نسبتاً کاملی که در آثار و آراء حکمای اسلامی به ویژه قائلان به بداهت انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که دو قضیه «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» از سنخ اوّلیات است که بر اساس نظریه «مبناگرایی»، همه معرفت‌های نظری اخلاق به این دو قضیه پایه مبتنی می‌گردند. همچنین انسان برخی مصادیق این دو قضیه را به طور حضوری در خود می‌یابد. از این رو، برخی قضایای اخلاقی از قبیل وجدانیات نیز به شمار می‌روند. این قضایا در هر دو صورت خودْ موجّه و دارای صدق ذاتی است و نیاز به اثبات ندارد. با تقریر خاصی که از نظریه بداهت ارائه شده، می‌توان به خوبی از این نظریه دفاع کرد و به دیدگاه‌های مخالفان آن؛ یعنی قائلان به شرعی بودن، مشهوری بودن و نظری بودن قضایای اخلاقی پاسخ داد. همچنین برخی قضایای اخلاقی تحت هر شرایطی ثابت و مطلق هستند. لکنبرخی دیگر متناسب با تغییر شرایط، تغییر می‌کنند اما چون این شرایطْ واقعی‌ هستند از این رو موجب نسبیت‌گرایی نمی‌شود.
بررسی اصناف انسان‌ها از حیث جزاء و پاداش در آخرت از منظر فلاسفه اسلامی و آیات و روایات
نویسنده:
عفت هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد یکی از اصول مهم ادیان آسمانی به شمار می‌آید. این موضوع با مسئله انسان‌شناسی و نفس شناسی ارتباطی وثیق دارد و متناظر با اختلاف در انسان-شناسی آراء مختلفی در باب معاد وجود دارد.پژوهش حاضر مسئله وضعیت نفوس انسانی پس از مفارقت از بدن و طبقات آن‌ها در قیامت را از منظر فلسفه مشاء، اشراق، متعالیه و آیات و روایات مورد فحص و بررسی قرار داده است؛ زیرا با تبیین اصناف و طبقات انسان‌ها در آخرت و فرجام هر کدام، علاوه بر تعمیق بخشیدن به نگرش فرجام شناختی و انسان‌شناسی می‌توان بر میزان تطابق نگرش‌های فلسفی با آیات و روایات در این رابطه (مسئله معاد و ویژگی‌های آن) دست‌یافت.فلاسفه اسلامی و همچنین آیات و روایات، تقسیم‌بندی‌های متفاوتی از انسان‌ها در روز قیامت بر اساس میزان علم و عمل آن‌ها در دنیا، ارائه داده و عاقبت هر قسم را به‌صورت مجزا مشخص کرده‌اند.از نظر حکمت مشاء این نفوس به‌طور خلاصه در پنج دسته نفوس ساده، عارفان، جاحدان، معرضان و مهملان جای می‌گیرند. شیخ اشراق نیز آن‌ها را به ساده و غیرساده و نیز پاک و ناپاک و تمام یا ناقص تقسیم می‌کند. ملاصدرا برای اهل بهشت سه گروه (مقربان، اصحاب یمین و نفوس ساده) و برای اهل عذاب چهار گروه را ذکر می‌کند. در آیات و روایات نیز از گروه‌های مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال یاد شده است.به‌طور کلی به جز درمورد فرجام نفوس متوسطین در علم و عمل، در بقیه موارد می‌توان به تطبیق کامل بین سه نظام فلسفی (مشاء، اشراق، متعالیه) و نیز آیات و روایات دست‌یافت.
بررسی حدوث روحانی یا جسمانی نفس از منظر حکما و تطبیق آن با آیات و روایات
نویسنده:
عبدالهادی احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار بحثی است تطبیقی در مورد حدوث نفس، بین فلسقه اسلامی و آیات و روایات. چون بنظر می‌رسد بسیاری از مشکلات این مسئله ناشی از خلط معانی مفردات این بحث است نویسنده نخست مفردات بحث را بررسی می‌کند و سپس با تفحص در کتب ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا، به بررسی حدوث نفس در فلسفه می‌پردازد و از بین دو قول معروف یعنی حدوث جسمانی و حدوث روحانی نفس، اولی را بر می‌گزیند و آن را دیدگاه فلسفه اسلامی در مسئله حدوث نفس قرار می‌دهد. سپس به بررسی حدوث نفس در آیات و روایات می‌پردازد و در این کار از روش تفسیری آیه به آیه و روایت به روایت استفاده می‌کند که حاصل آن تفسیری نو از آیات و روایات دال بر حدوث یا قدم نفس است و که عبارت باشد از تفاوت روح مورد بحث در آیات و روایات دال بر قدم با روح مورد بحث در آیات و روایات دال بر حدوث و در نهایت به بررسی نشآت وجودی نفس در حکمت صدرا و آیات و روایات می‌پردازد و با ذکر آیات و روایات دال بر حدوث جسمانی نفس، به تطبیق بین فلسفه و آیات روایات در حدوث جسمانی می‌پردازد که نتیجه آن توافق فلسفه و منابع دینی در پذیرش حدوث جسمانی نفس است.
بررسی تطبیقی معیار معناداری و صدق و کذب در نگاه فلسفه اسلامی و پوزیتیویسم
نویسنده:
اعظم طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله‌ی معیار صدق از مباحث عمده و اساسی در معرفت شناسی می‌باشد. امروزه به جای بحث از ملاک صدق، از معیار صدق بحث می‌گردد؛ زیرا نحوه‌ی احراز صدق، تعیین کننده جهان بینی‌های متعدد از سوی افراد بشر می‌باشد؛ در واقع آنان راه حقیقت را در نحوه‌ی احراز صدق یافته اند. بنابراین ایدئولوژی متناسب با این جهان بینی که بر آمده از شناخت شناسی آن هاست را بر می‌گزینند. ارائه‌ی معیارهای صحیح راه یابی به حقیقت، می‌تواند نقش موثری در انتخاب جهان بینی و ایدئولوژی‌های متناسب با آن داشته باشد. این معیار در فلسفه اسلامی، با ارجاع گزاره‌های نظری به بدیهی تبیین می‌گردد، و در پوزیتیویسم این معیار تجربه می‌باشد.مسئله‌ی معناداری در فلسفه‌ی غرب، بر خلاف فلسفه‌ی اسلامی، از مباحث چالش انگیز بوده است. توجه به معناداری به معنای توجه به زیربنای شروع تمامی بحث ها، سوال‌ها و پاسخ‌ها می‌باشد. توجه به معیار معناداری تعیین کننده‌ی گستره‌ی مباحث با معنا از بی معنا، و در نتیجه سرمایه گذاری فکری و عملی بر مباحث معنادار است. هرگونه خطا و اشتباه در این رابطه چه بسا سرمایه‌ی عظیم زندگی انسان را با مخاطره مواجه می‌گرداند. رسالت این پایان نامه، ارائه‌ی تصویری روشن از مسئله‌ی معیار معناداری و صدق وکذب در فلسفه اسلامی و پوزیتیویسم می‌باشد؛ به گونه‌ای که بتواند راه حلی اساسی جهت مشکلات عمده‌ی مطرح شده بر نگرش پوزیتیویسمی ارائه نماید.
  • تعداد رکورد ها : 1409