جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 625
 بررسی و مقایسۀ آراء سهروردی و ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب مثل افلاطونی
نویسنده:
اکرم صادقی عنصرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): چکیده نظری? مُثل افلاطونی از سوی وی به عنوان راه حلّی برای تبیین و توضیح مساله ثبات و تغیّر و معرفت حقیقی و معرفت غیر حقیقی مطرح شد این نظر متأثر از ا ندیشه های متفکران پیشین و شرایط خاص اجتماعی زمان افلاطون واقع شد. تکی? اصلی افلاطون در بیان نظری? مثل بیش تر از طریق کشف و شهود بوده است و آنچه از لابه لای گفته های افلاطون می توان استنباط کرد چیزی بیش از اثبات ذوات مفارق عقلانی که علت انواع طبیعی محسوس اند نیست، دلیل محکمی برای اثبات وحدت نوعیه بین اشیاء محسوس و ذوات مفارق عقلی وجود ندارد، در صورت پذیرش وحدت نوعیه بین اشیای محسوس و ذوات مفارق عقلانی اشکالات متعددی، از قبیل مضاعف شدن هستی، روشن نبودن چگونگی ارتباط مُثل با یکدیگر و همچنین با اشیای محسوس را به دنبال دارد. در فلسف? اسلامی تاویل های گوناگونی از نظری? مثل به عمل آمده است. ملاصدرا پس از بیان این تاویل ها تمام این نظریات را منسوخ می داند مگر تاویل شیخ اشراق که آن را نزدیکترین تاویل به بیان افلاطون می داند. در مورد نظری? مثل کسانی که از دریچ? براهین عقلانی به این نظریه نگاه می کنند به شدّت با آن مخالفت کرده و آن را ردّ می کنند و اما کسانی همچون ملاصدرا و شیخ اشراق که از دریچ? کشف و شهود به آن نگاه می کنند از این نظریه دفاع می نمایند. در رسال? حاضر پس از بیان نظری? مُثل افلاطونی، نظر سه تن از حکمای اسلامی یعنی شیخ اشراق و صدر المتالهین و علامه طباطبائی درباره مُثل مورد بحث و بررسی واقع شده است. ابتدا به بیان نظام هستی شناسی شیخ اشراق پرداخته، آن گاه سه برهان اقامه شده از طرف وی که عبارتند از: ?- قوای نباتی یعنی قو? غاذیه، نامیه و مولّده اعراض هستند و هر عرضی نیاز به حامل و محل دارد و محل این اعراض، جسم گیاه است که با دگرگونی جسم گیاه، اعراض متغیر می شوند و فاقد شعور و ادراک هستند. همچنین مبادی ایجادکنند? این ترکیب ها و کارهای مختلف و اشکال زیبا باید امری دارای شعور و ادراک باشند.?- نظام جاری بین انواع طبیعی مادی، نظامی دائمی و همیشگی است. نظام دائمی و اکثری نمی تواند اتفاقی و تصادفی باشد بنابر این انواع طبیعی باید قائم به ذات مجردشان در عالم نور باشند.? -قاعد? امکان اشرف مطرح می شود. سپس سه دلیل که عبارتند از:?- از ناحی? حرکت ?- از ناحی? ادراک ?-آثار حاصل از طبایع جسمانی از سوی ملاصدرا بر این نظریه اقامه شده است. همچنین، میان دو دیدگاه ملاصدرا و شیخ اشراق چنین نتیجه گیری می شود که شیخ اشراق مماثلت و مشابهت بین اصنام و اصحاب اصنام را از هر جهت ضروری نمی داند، اما ملاصدرا مماثلت و مشابهت بین اصنام و اصحاب اصنام را از هر جهت لازم می داند . در پایان به بیان نظر علامه طباطبائی و ذکر ایراداتی که او بر سه دلیل شیخ اشراق و ملاصدرا وارد کرده است، پرداخته می شود. نتیجه اینکه علامه در نظام هستی شناسی عقول عرضیه را قبول ندارد. اما آنچه در خور بیان است این است که آنچه از طریق این براهین به دست می آید اثبات چیزی بیش از وجود جواهر مفارق عقلانی نیست، هیچ کدام از این براهین وحدت نوعیه تام و کامل را میان اشیای محسوس و این جواهر عقلانی اثبات نمی کند. و همچنین از این براهین به دست نمی آید که این جواهر مفارق عقلانی همان مُثل هستند یا نه؟
استعارۀ وجود به مثابۀ نور در فلسفۀ ملاصدرا
نویسنده:
وحید خادم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لیکاف با نقد دیدگاه ارسطویی دربارۀ استعاره، نظریۀ شناختی استعاره را پایه‌گذاری کرد. با فرض پذیرش نظریۀ شناختی استعاره، مفاهیم انتزاعی مطرح در فلسفۀ اسلامی نیز به‌واسطۀ استعاره‌های مفهومی قابل فهم می‌شوند. این استعاره‌ها اغلب به صورت ناخودآگاه از سوی فلاسفه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. وجود به‌عنوان یکی از مهمترین پایه‌های فلسفۀ ملاصدرا به‌واسطۀ استعاره‌های متعددی مفهوم‌سازی می‌شود. استعارۀ «وجود نور است»، تجربۀ متعارف ما از پدیدۀ محسوس نور را در قالب مجموعه‌ای از توصیفات وارد متافیزیک صدرایی کرده و جهت مفهوم‌سازی وجود به‌کار می‌گیرد. استعارۀ مذکور در متافیزیک و معرفت‌شناسی صدرایی نقش به‌سزایی دارد. تشکیک وجود مبتنی بر این استعاره قابل فهم می‌شود. همچنین بر اساس این استعاره، وجود متصف به ویژگی «ظاهر بذاته و مظهر لغیره» می‌شود.
صفحات :
از صفحه 19 تا 34
ابن‌ابی‌جمهور، مؤسس کلام شیعی اشراقی
نویسنده:
طاهره کمالی زاده؛ رضا کوهکن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ابن‌ابی‌جمهور احسایی از علمای متضلّع شیعی است که تا اوایل تشکیل دولت صفوی در ایران، در قید حیات بوده است. او را از این حیث که هم در قالب و روش و هم در تلقّی کلامی، تحوّلی بنیادی در کلام شیعه پدید آورد، می‌توان مؤسّس خواند و از آن‌جا که این تحوّل با تکیه بر حکمت اشراق و به مدد آن محقق می‌شود و صبغۀ آن را می‌گیرد، وی را باید «مؤسس کلام شیعی اشراقی» دانست. مقاله نشان می دهد که تحول مذکور، از حیث قالب، اساساً از طریق «روش جمع و تطبیق» صورت می‌گیرد و از حیث تلقّی، با تغییر خویشکاری، سطح وجودی و سطح خطاب علم کلام محقق می‌شود و در نتیجۀ آن، دیدگاه‌های متعارف کلامی در خصوص توحید، نبوت، امامت و معاد، بر اساس مضامین بلند و معانی عمیق اعتقادات شیعی ارتقا می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 239 تا 255
سیر و سلوک اشراقی بر اساس قصه غربت غربی
نویسنده:
عین اله خادمی ,فاطمه کوکرم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان معاصر خود حقیقی خویش را گم کرده و در این عالم احساس بیگانه بودن دارد. نفس انسان همواره در تلاش است تا از غربت عالم طبیعت و خراب آباد غربی خود بگریزد و روح خود را به گونه ای پرورش دهد تا به عالم علوی بپیوندد. تحقق مرگ یا فنای کامل از تعلقات همان گشوده شدن بندهای دام است که در نتیجه آن پیوستن دایم به حضرت حق حاصل می آید. سهروردی در این حکایت، گرفتار شدن در دامگه ناسوتی و روش های رهایی جستن و مراحل آن را در قالب سفری تمثیلی به تصویر می کشد. این پژوهش این حقیقت را آشکار کرده است که اگرچه مشکلات سفر و طولانی بودن آن و گذر از موانع، کوه ها، سرزمین ها و اقلیم ها و... طبیعتا وجود دارد، اما انسان می تواند پس از معرفت و شناخت نسبت به خویشتن، به مدد و دستگیری پیر طریق با طی مراحلی از حصار قوای مادی و خیالی اندک اندک آزاد شده و از دریای خلق فاصله گرفته و در نتیجه این مجاهده به استکمال نفس و معرفت عوالم هستی و اطراف و اکنای آن دست یابد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 34
مقایسه ای تحلیلی- انتقادی بین مشکاة الانوار و حکمةالاشراق
نویسنده:
مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
در این مقاله، ضمن مقایسه نورستان شیخ شهاب الدین سهروردی و بستان نور امام محمد غزالی، نشان می‌دهیم که راه سهروردی در حکمة‌الاشراق از راه غزالی در مشکاة‌الانوار، کاملا جداست. در این مقاله، برخلاف آرایی مبنی بر تأثیرپذیری سهروردی از غزالی در باب علم‌الانوار، این دیدگاه ساخته و پرداخته شده که نورشناسی سهروردی در حکمة‌الاشراق، دارای ویژگی‌ها و قلمروهایی است که نورشناسی غزالی در مشکاة‌الانوار، فاقد آنهاست. خلاصه، نور سهروردی نسبت به نور غزالی، نوری است از لونی دیگر.
صفحات :
از صفحه 216 تا 228
وجودشناسی و فروعات آن از منظر دو سلسله کبرویه و سهروردی
نویسنده:
فاطمه شیخلووند
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
وجود و مباحث مربوط به آن در عرفان اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان، بزرگان دو سلسله کبرویه و سهروردیه نظرات چشمگیری ارائه داده اند. در نوشتار حاضر وجود و فروعات آن از جمله اسماء و صفات الهی، تجلی و مشاهده از منظر هر دو سلسله مورد بحث و فحص قرار گرفته است. ازین رو سعی بر این است ابتدا به دیدگاه های مشایخ بزرگ این دو طریقت عرفانی اشاره و تفاوت و تشابهات موجود در آراء آنها ذکر شود. اکثر بزرگان این دو سلسله، وجود را با خداوند متعال یکی دانسته اند و بعضی از ایشان در رابطه ارتباط وجود با جهان هستی و انسان تاکید می کنند که وجود واقعی از آن خداوند است و سایر مخلوقات تجلیات او هستند. از جمله سعدالدین حمویه و عزیز الدین نسفی به کرات اذعان می کنند که خداوند هستی نیست نمای و همه مخلوقات نیستی هستی نمای هستند.لازم به ذکر است ارجاعات داخل متن از نوع نقل به مفهوم است نه نقل به عین.
صفحات :
از صفحه 83 تا 101
صلح کل اکبری در پایان هزاره اول اسلامی
نویسنده:
روشنک جهانی، ابوالفضل محمودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
اکبرشاه از مهم ترین پادشاهان گورکانی، در شرایطی در کشور وسیع هند به حکومت رسید که زندگی افراد مختلف در کنار هم با اعتقادات گوناگون، در بسیاری از مواقع موجب درگیرهای خونین و کشتارهای گسترده می شد. از این رو، او با تکیه بر آموزه های عرفان و فلسفه اسلامی، و با یاری مباشرانش که در راس آن ها وزیرش ابوالفضل علامی قرار داشت، در سلوک سیاسی مدارا پیشه کرد و آن را «صلح کل» نامید. وی در راستای شکل گیری صلح کل کوشید تا با ایجاد فرصتی بی بدیل برای عالمان زمان خود، نظریه های فلسفی در زمینه مدینه فاضله را از رهگذر تطبیق آنها با یکدیگر کاربردی کند و با این رویکرد در صدد رسیدن به هندی یکپارچه بود که در آن تشتت آرا موجب نا آرامی و هرج و مرج نباشد. در این میان، گرایشات اشراقی و وحدت وجودی مباشرانش نیز نقش به سزائی داشت. این رویکرد مخالفان سرسختی هم در میان پیروان راست کیش اسلام داشت و به همین سبب، پس از اکبرشاه به سرعت از میان رفت. اما آرا او در زمینه «صلح کل» و «مدارای دینی» بر مبنای احترام متقابل و به نیت رسیدن به صلح، در دنیای جدید مبنای نظریه های مهم مدارا، کثرت گرایی و شمول گرایی دینی گردید.
صفحات :
از صفحه 1 تا 31
«نور طامس» در حکمت اشراق سهروردی و «مقام طمس» در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حکمت اشراق، هم نظام مراتب عالم و هم مراحل سیر و صعود نفس به عالم برین براساس انوار تبیین می شود. سهروردی معتقد است که در سیر و سلوک معنوی به ترتیب انوار «خاطف» یا «بارق» بر واصلان کامل ظاهر بر مبتدیان، انوار «ثابت» بر متوسطان و نور «طامس» بر واصلان کامل ظاهر می شود. بدین سان در حکمت اشراق فناء محض با تابش نور طامس محقق می گردد و مقام طمس پس از دو مقام «برق» و «حرق» پایان مراتب صعود نفس است. ملاصدرا تحت تاثیر و حکمت اشراق از نور طامس یاد نموده، مقام طمس را با«قیامت عظمی»، «مقام أو أدنی» و مرتبه «ملائکه مهیمین» یکی دانسته و آن را پایان مراتب سلوک می داند. اما در عرفان اسلامی دیدگاه متفاوتی درباره مقام طمس داریم که از ابن فارض مصری آغاز می گردد. ابن فارض مراتب فنا را در سه مرحله «محو»، «طمس» و «محق» نظم می دهد. بسیاری از شارحان آثار ابن عربی و ملاصدرا مثل کاشانی و حاج ملاهادی سبزواری بر همین اساس محو را فناء افعال عبد در فعل حق، طمس را فنای صفات او در صفات حق و محق را فنای در ذات حق دانسته اند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 53
نور سیاه در عرفان از دیدگاه اسیری لاهیجی
نویسنده:
ملیحه جعفری لنگرودی ,احمد ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
چکیده :
یکی از مباحث پیچیده عرفان، بحث نور خاص نور سیاه است که در مشرب برخی از صوفیان پذیرفته شده است و مطالب فراوانی پیرامون آن بیان کرده اند.هدف از بیان این مساله، معرفی نور سیاه در سلوک عرفانی بوده، نکته مهم آن است که این باور چگونه و با چه تعاریفی مورد پذیرش برخی از عرفا خاص اسیری لاهیجی قرار گرفته است؛ چنان که آن را در معانی: نور ابلیس، ظلمانی دانستن نور صفات جلالی، کثرات و تعینات، حجاب دیدن انوار و به ویژه کنایه از نور ذات حق به کار برده اند.این مقاله با فیش برداری از آثار عرفا و به روش توصیفی – اسنادی تحلیل شده است.
صفحات :
از صفحه 197 تا 213
  • تعداد رکورد ها : 625