جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1257
مبانی نظری اخلاق از دیدگاه بابا افضل کاشانی
نویسنده:
محمدربیع میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش پس از معرفی «خواجه افضل‌الدین کاشانی»، مشهور به «بابا افضل»، حکیم و عارف پارسی‌گوی قرن ششم و هفتم هجری و اشاره به زندگانی، آثار و برخی از مفاهیم و کلیات اخلاق از دیدگاه وی، می‌کوشیم با بررسی مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و انسان‌شناختی اخلاق از منظر او، یکی از زمینه‌های لازم برای استخراج نظریه اخلاقی اسلام را فراهم آوریم تا زمینه‌ای باشد در کنار نظرگاه‌های دیگر دانشمندان مسلمان و نیز آموزه‌های اخلاقی قرآن کریم و احادیث اهل بیت? برای استنتاج نظریه فلسفه اخلاق اسلامی.خواجه افضل‌الدین «علم اخلاق» را یکی از زیرشاخه‌های علم النفس و علوم رفتاری دانسته که به اصلاح، هدایت و تربیت ویژگی‌های نفس انسانی می‌پردازد. وی علم اخلاق را «علمِ شناخت خصلت‌های نیک و بد انسان و روش‌های کسب خوبی‌ها و پرهیز از بدی‌ها» یا «علم شناخت مکارم و رذایل اخلاقی و روش آراستن خود به مکارم و زدودن رذایل از خویش» دانسته است.جایگاه شناخت و آگاهی در آموزه‌های اخلاقی بابا افضل به قدری پررنگ است که وی حتی خیر و شر را نیز براساس آگاهی و دانش تعریف می‌کند؛ چنان‌که افعال خیر را اعمالی می‌داند که سبب افزودن آگاهی شود و انسان را در رسیدن به کمال مطلوبش یاری رساند و شرور را کارهایی می‌داند که به جهل و ناآگاهی بینجامد و انسان را از نیل به هدف حقیقی‌اش بازدارد.بابا افضل علاوه بر اعتقاد به جدایی بدن و نفس انسانی، امکان تغییر و تربیت پذیری اخلاقی انسان را می‌پذیرد و با تأکید بر رابطه شناختی و وجودیِ مثلثِ «خداشناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی»، بر آن است که اگر کسی از این معارف محروم باشد، ادراک و شناختش همانند ادراک و شناخت خفتگان، ناقص و غیرحقیقی خواهد بود.از دیدگاه وی، وجود تامّ و حقیقی هر چیز، صورت علمی و معقول آن است و بر همین اساس، کمال نهایی انسان نیز در بقای عقلانی اوست؛ زیرا کمالِ حیات و حسّ، به قوّه ادراک و تعقّل است و کمالِ ادراک و تعقّل، به فعلیت آن و کمال فعلیّت تعقّل و دانش، به «اتّحاد عاقل و عقل و معقول».از حیث اخلاق عملی نیز به عقیده حکیم افضل‌الدین، نشان کمال انسان در این است که قوای غضبی و شهوی او در حدّ اعتدال باشند و تحت حاکمیتِ خرَد عمل کنند و مطیع و مسخّر آن باشند.
عوامل تربیت از دیدگاه قرآن
نویسنده:
حبیب‌الله شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت که به‌معنای شکوفا نمودن استعدادهای انسان به سمت کمال و ارزش‌ها، برای رسیدن به قرب الهی می‌باشد، یکی از اهداف اصلی انبیای الهی است. آیات قرآن کریم هم با توجه به نیاز انسان، اهتمام جدی در پرورش سالم و تربیت او دارد. عوامل تربیت، نقش پیش‌گیرانه، بازدارنده و هدایت‌گرانه دارند، و با توجه به جنبه‌های زیستی، اجتماعی، روانی و طبیعی انسان‌ها و هدف‌های او، نقش خود را ایفا می‌کنند. انسان واجد دو دسته از ویژگی‌ها می‌باشد؛ از یک‌سو، ماهیت دوگانه‌ای دارد که متشکل از روح و جسم است، و همچنین برخوردار از آزادی و اختیار، ظرفیت یادگیری و فطرت الهی می‌باشد که می‌تواند در سایه آن‌ها به مقام خلافت الهی برسد؛ و از سوی دیگر، واجد برخی از خصوصیات غیرارزشی مثل ضعیف بودن، ستمگری، نادانی، ناسپاسی، مال‌دوستی، حرص، طغیانگری، غفلت، ناامیدی، تنگ‌نظری، فخرفروشی و نفس اماره می‌باشد. با توجه به این ویژگی‌های دوگانه، انسان اختیار دارد تا به سمت کمال یا شقاوت حرکت کند. یکی از عوامل تربیتی انسان، محیط زندگی اوست، که متشکل از خانواده، دوستان و الگوهای مختلف می‌باشد. معاشرت با آنان بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی به‌طور مستقیم اثرگذار خواهد بود. ایمان نیز به‌معنای اعتقاد و باور درونی، با ایجاد هدف، آرامش خاطر و بهبود روابط اجتماعی، موجب هدایت و تربیت انسان می‌شود. یکی از مظاهر ایمان، عبادت خدا است که آثار تربیتی بسیاری همچون پرهیز از خودخواهی، مصونیت از گناه، تقویت روح و اراده و ایمان برای مواجهه با مشکلات را به‌همراه دارد. بشارت و انذار نیز عامل دیگری برای تربیت انسان است، که آمادگی بیشتر برای پیمودن راه، و جلوگیری از خطاها و اشتباهات را به‌همراه دارد. همچنین امتحان و ابتلا، از دیگر عوامل تربیتی است که با رشد و شکوفایی استعدادها، بازگشت به فطرت الهی، جداسازی مومن و کافر، تعقل و تفکر، خداشناسی، سنجش و کنترل امور به تربیت انسان کمک می‌کند.
تحلیل محتوای دعای عرفه
نویسنده:
زهرا حبیب پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف شناسایی محورهای دعای عرفه امام حسین علیه السلام به تحلیل محتوای این دعا پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که محورهای دعای عرفه شامل خداشناسی ، انسان شناسی، راهنماشناسی، هستی شناسی و معاد شناسی است و بیشترین فراوانی به محور خداشناسی اختصاص پیدا نموده است.
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
تبیین انسان‌شناسی از منظر ملاهادی سبزواری و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
مهرنوش امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی انسان از دیدگاه ملا‌هادی سبز واری و دلالت‌های تربیتی آن می‌باشد که دیدگاه فلسفی عرفانی سبز واری در مورد انسان و دلالت‌های تربیتی آن در خصوص عناصر تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که از جمله طرح‌های تحقیق کیفی به شمار میرود، بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت‌های تربیتی از فلسفه خاص شکل گرفت و با این دید گاه که بین فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه وجود دارد به تبیین و استخراج دلالت‌های تربیتی از دیدگاه سبز واری درباره انسان پرداخته شد. در این مطالعه ضمن تبیین دید گاه سبزواری درباره انسان که شامل بررسی رابطه جسم و روح، قدمت یا حدوث نفس ناطقه، مراتب نفس، وحدت نفس و تشکیک وجود، تکامل نفس با حرکت جوهری و انسان کامل است، با تشریح مقوله‌های مطرح در این حوزه، ارائه تعلیم و تربیت مرتبط با این مباحث به صورت یک چهار چوب پیشنهادی در قالب مراحل، اهداف، اصول و روش‌ها و معلم و متعلم مورد بحث قرار گرفته است. نتایج حاصل از انجام پژوهش حاضر در بحث مراحل تعلیم و تربیت با توجه به مراتب نفس به تقسیم بندی مختلف انجامید. در بخش اهداف، مهمترین هدف غایی تعلیم و تربیت قرب الهی و فنافی الله است و اهداف واسطه ای در راستای این هدف غایی مورد بررسی قرار گرفته است. اصول تعلیم و تربیت بنا بر مبناهای فلسفی دید گاه سبز واری در باره انسان عبارتنداز‌: پرورش قوای حسی، پیوستگی و استمرار تعلیم و تربیت، تغییر و باز آفرینی، جامعیت، تناسب، توجه به تفاوت‌های فردی، تدریجی بودن تعلیم و تربیت و. . . روش‌های تعلیم و تربیت نیز مبتنی براین مبناها است که شامل روش‌های پرورش قوای حسی، تخیل و عقل بوده، به علاوه روش‌های تکمیلی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در بحث معلم و متعلم علاوه بر رابطه آنها ویژگی‌های این دو رکن اصلی تعلیم و تربیت تبیین شده است.
فلسفه آزادی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمدعلی نعمت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اما آنچه در این نوشتار به دنبال طرح آن هستیم، صورت اجمالی آن را به نحو مختصر چنین می‌دانیم: - آزادی یک واقعیت و یک حقیقت است . - آزادی یک صفت و عنوان تحصیلی برای انسان است یعنی اینکه انسان چنان است که می‌تواند آزاد باشد، آزادی چیزی نیست که کسی به انسانها بدهد بلکه راه درست تحصیل آن در زمینه فردی و اجتماعی این است که زمینه و موجبات حصول آن بوسیله اخلاق و تربیت فردی و ساختار قانونی و سیاسی اخلاقی حکومت و دولت با مدیریتعلمی و عدالت اجتماعی فراهم باشد. - آزادی "زمینه" و "محصول" ارزشها و فضائل اخلاقی است زیرا اگر انسان کرامت و آزادی خود را از دست بدهد در قبال کرامت از دست رفته خویش هر چه بدست آورد زیان کرده است . - نسبت فرد و اجتماع نسبت مظروف و ظرف است و ممکن نیست در یک ظرف آلوده که پر از فساد و آفت و حق‌کشی است مظروف آن (افراد انسان) سالم بماند. بنابراین عدالت اجتماعی اصل مهمی استکه آزادی را حاوی و شامل است پس آزادی درونی و اخلاقی منهای آزادی و عدالتاجتماعی مانع رشد و سعادت فرد و اجتماع است . - در تعریف ماهیت آزادی و اهداف و مبانی آن در هر مکتب باید چهار اصل زیربنایی مهم را ملحوظ کنیم که عبارتند از : هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق و ارزشهای انسانی، لذا قبل از اینکه آزادی یک مقوله سیاسی اجتماعی باشد مقوله‌ای است که در زمینه انسان‌شناسی و نوع تعریف از انسان مورد بحث قرار می‌گیرد. و آزادی سیاسی اجتماعی میوه‌ای است که از ریشه و زمینه آن چهار اصل مذکور حاصل می‌شود. - آزادی با دو عنصر "ایمان" و "عقل" ارتباط زنده و حیاتی دارد که در صورت جاری بودن دو عنصر ایمان و عقل در زندگی انسان هم به آزادی درونی می‌رسیم و به آزادیهای بیرونی و دوری از اسارت و بندگی. - آزادی کامل و آرمانی در زبان هنجارهای دینی با تعابیر "فالح"، "تقوی" و "کرامت انسان" بیان شده است . - اصل بسیار مهم سیاسی اجتماعی و تربیتی دینی "امر به معروف و نهی از منکر و تواصی به حق و صبر" اگر با زمینه‌سازی درست تعلیم کتاب و حکمت به حاکم و مردم در حیات اجتماعی جاری باشد موجب آزادی واقعی دینی در حکومت اسلامی است . - طالبان آزادی واقعی و حاکمان آزادی‌بخش که نسبت به آزادی اهتمام دارند ساختار سیاسی اخلاقی حکومت و مجاری امور را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که "خواست و نیاز و اندیشه مردم" مورد شناخت قرار گیرد. و در مسیر درست حرکتکند و این از طریق بیان آزاد فکر میسر است . لذا آزادی شعار انسانهای متواضع و محتاج است که خود را فوق حق و اخلاق و قضاوت عمومی و تعدیل و تصحیح نمی‌بینند. - با ملاحظه چهار مبنای اساسی تعریف آزادی دینی که عبارتند از: هستی‌شناسی دینی، انسان‌شناسی دینی، اخلاق و ارشهای انسانی در دین و معرفت‌شناسی سه اصل مهم به عنوان مبادی و اصول موجبه آزادی در اسلام مطرح است که عبارتند از: "اصل ولایت - اصل عبودیت - اصل عدالت . اصل ولایت شاخص نحوه ارتباط انسان با خداوند است که مطابق و ملازم با حریت است ، اصل عدالت (عدالت اجتماعی) شاخص ارتباط انسان با جامعه در قالب قانون و حق است که حاوی و شامل آزادی است .
مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تاکید بر دیدگاه حکمت مشاء
نویسنده:
علیرضا حاج‌حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به موضوع «مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تأکید بر دیدگاه حکمت مشاء» اختصاص یافته است. از آنجا که وحی به‏عنوان حلقه‏ی اتصال عالم الوهی با دنیای زمینی قلمداد می‏شود جایگاه ویژه‏ای را در پژوهش‏های دینی به خود اختصاص داده است. در میان پژوهشگران این حوزه‏ی معرفتی شاهد حضور برخی از فلاسفه‏ی مسلمان نیز هستیم که در پیشاپیش ایشان فلاسفه‏ی مشائی قرار دارند. از میان حکمای مشائی مورد بررسی در این نوشتار برخی صرفاً به ارائه‏ی بخشی از مبانی فلسفی وحی پرداختند بدون اینکه مسأله‏ی وحی را بر آن بنا نمایند، بعضی به تبیین حقیقت وحی بر اساس مبانی فلسفی مورد پذیرش خود همت گماشتند و عده‏ای نیز همان تبیین‏های ارائه شده را دنبال نمودند یا تبیینی ارائه نکردند. با صرف نظر از نتایجی که فیلسوفان مشائی در این عرصه کسب نموده‏اند نمی‏توان از تأثیر این تلاش در قبال هجمه‏ی منکرین وحی و نیز اینکه مدت‏ها فکر دانشمندان اسلامی را به خود مشغول داشت و هم اکنون نیز بخشی از پژوهش‏های اسلامی را به خود اختصاص داده است چشم پوشید. آنچه در این اثر خواهید خواند تحقیقی است حتی‏الامکان جامع در نظریات حکیمان مسلمان مشائی پیرامون موضوع وحی. در این تحقیق سعی بر آن است تا دیدگاه حکمای مشائی از کندی تا میرداماد را در رابطه با این موضوع تبیین نماییم و با مقایسه‏ا‏ی مختصر میان آرای مهم ایشان خواهیم یافت که نظر حکمای شاخص مشائی در بیان وجه مشخصه‏ی وحی نبوی یک‏دست نیست بلکه برخی کمال قوه‏ی متخیله‏ی نبی را وجه تمایز وی با دیگران دانسته‏اند و گروهی کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی و رسیدن به عقل قدسی را نیز ضمیمه کرده‏اند و برخی دیگر فقط بر کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی اصرار ورزیده‏اند و نقشی برای قوه‏ی متخیله در این باب قایل نشده‏اند.
اخلاق حاکمان و شهریان در مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
حکیمه دست رنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ فلسفه اخلاق قدمتی به دیرینگی اندیشه‌بشریت دارد و تأثیر اندیشه‌های فلاسفه بزرگی چون افلاطون حکیم، از متقدمان فلسفه یونان و فارابی، حکیم مسلمان قرن سوم و چهارم هجری در عالم اسلامی، در تاریخ فلسفه مورد اتفاق و اذعان جمهور اهل اندیشه است. افلاطون و فارابی، هر دو آراء‌اخلاقی‌شان را در ضمن ترسیم مدینه فاضله طرح کرده‌اند. آنان درصدد تعریف فضیلت و سعادت و اخلاق فضیلت‌مندانه برآمده‌اند. در نزد این دو فیلسوف برای تحقق اخلاق فاضله، جامعه و فرد ارتباطی متقابل با هم دارند. به این معنا که اخلاق فاضله فردی تحقق نمی‌یابد مگر در بستر جامعه فاضله و مدینه فاضله قوام و دوام نمی‌یابد مگر با تکیه بر حاکمان و شهریان متخلق به اخلاق فاضله. به همین سبب، در این پایان‌نامه، پس از ذکر شرح احوال و آثار و شخصیت علمی دو فیلسوف به مباحث جهان‌بینی و فلسفه اخلاق و موضوعات مرتبط با آن همچون جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و ارتباط میان اخلاق و سیاست از دیدگاه افلاطون و فارابی پرداخته شده است. علاوه بر این،‌اخلاق حاکمان و شهریان با مراجعه به آثار این دو متفکر دسته‌بندی و تدوین گردیده است. شایان ذکر است که هر دو فیلسوف با توجه به اینکه حکیم‌حاکم یا فیلسوف‌شاه را رکن اصلی مدینه فاضله می‌دانند، بیشتر به اخلاق حاکمان پرداخته‌اند اما در این تحقیق، علاوه بر اخلاق حاکمان، ویژگی‌های اخلاقی شهریان نیز از لابه‌لای آثار به روش تحلیل محتوا استخراج و دسته‌بندی و مدون گشته است.علاوه بر این،‌در این تحقیق میزان تأثیرپذیری فارابی از افلاطون و تلاش او برای شکل دادن به فلسفه اخلاقی با رنگ و بوی فرهنگ اسلامی که او را از حکیم یونانی متمایز می‌سازد، بررسی شده است.
نفس از دیدگاه خواجه نصیر طوسی و ابن میثم بحرانی
نویسنده:
مرتضی حاجی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت نفس یکی از مسائل بحث انگیز در حوزۀ فلسفه است، از آنجا که در علوم عقلی و روانشناختی، حل بسیاری از مسائل به شیوۀ تبیین این موضوع بستگی دارد، بنابراین نفس و ماهیت آن همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. تحقیق حاضر این مسأله را تحت عنوان « نفس از دیدگاه خواجه نصیر و ابن میثم» به صورت مطالعۀ تطبیقی بررسی کرده است. عمده دیدگاه خواجه در باب علم النفس متمایل به ابن سیناست. از این رو نفس را « روحانیة الحدوث و البقاء» می داند. این نگاه که قائل به دوگانگی دربارۀ نفس و بدن است، مشکل اصلی اش توجیه رابطۀ نفس و بدن است. دیدگاه ابن میثم که به گواهی تاریخ، فلسفه و حکمت را نزد خواجه تلمذ کرده است، شاید بیشتر از خواجه، تحت تأثیر آرای ابن سینا است و در بسیاری از موارد با کمی تغییر در عبارات، همان نظرات ابن سینا را مطرح کرده است. نتیجه ای که از بررسی دو دیدگاه حاصل شده، این است که خواجه نفس را مفهوم واحدی می داند که بسیط است و درعین حال می‌تواند صور بسیاری را هم‌زمان حفظ کند و اضداد رابپذیرد. و اینکه خواجه قایل به این است که نفس بدون وساطت ابزاری چون حواس به ذات خود و اندام‌های خود آگاه است و می‌داند که این آگاهی‌ها را دارد.
مبانی فلسفه اخلاق رواقی (طبیعت‌گرایی)
نویسنده:
فرنگیس براز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رواقیون برای اثبات مبانی و اصول اخلاق خود از از فلسفه، منطق، و طبیعیات استفاده کردند. رواقیون به اخلاق به عنوان علمی تجربی نگاه می کردند، و برای اثبات شیوه های اصولی خود، از تجربه پذیری امور و ار تباط علی و معلولی پدیده ها کمک می گرفتند. این خود یکی از دلایلی است که ثابت می کند رواقیون برای اثبات امور اخلاقی خود به قوانین طیبعی توجه داشتند. متافیزیک رواقیون نیز مانند متافیزیک دیگر مکاتب فلسفی، شبیه مکاتب ارسطویی، افلاطونی به موضوعات اخلاقی شبیه خیر و شر، فضیلت و رذیلت و غیره نیاز داشت. اما آنان این موضوع را بر اساس قانون طبیعی جهانی توجیه می کردند. رواقیون توانستند بر طبق این اصول نتیجه بگیرند آنچه که موافق با طبیعت است، موافق با خالق است، پس دارای ارزش مثبت خواهد بود. و آنچه که مخالف با این قوانین طبیعت است دارای ارزش منفی است.طبیعت هرچیزی در این است که از ساختارها و الگوهای رفتاری را که طبیعت جهان یا خالق اش در وجود او قرار داده است، پیروی کند. چرا که رواقیون اعتقاد داشتند که هر چیزی بر وفق طبیعت اتفاق می افتدو چون عقل بشر ناشی از طبیعت است، پس بایستی بر طبق طبیعت و هماهنگ با طبیعت عمل کند. زیرا در سراسر جهان اصول علی و معلولی حاکم است. دیدگاههای جهان شناسی آنان در اخلاقیات آنها بسیار تأثیر گذاشت. و اصولاً مکتب رواقی، بحث های فلسفی، طبیعت شناسی، و معرفت شناسی را برا استحکام پایه‌های اخلاقی‌شان استفاده می‌کردند. در واقع اخلاق رواقیون نوعی اخلاق طبیعت گرایانه است. زیرا آنها مهمترین اصول اخلاقی و حتی شناخت شناسی‌شان را بر حسب جهان بیرونی توجیه می‌کنند. پیامدهای عقلی رواقیون یعنی طبیعت گرایی، آنان توسط کانت و اسپینوزا مورد قبول واقع شد. پس باید مبانی اخلاق رواقی را باتوجه به دیدگاههای آنها در مورد انسان، جهان، طبیعت، و خدا توضیح داد.
  • تعداد رکورد ها : 1257