جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1257
انسان‌شناسی از دیدگاه ابن‌سینا و آکوئیناس
نویسنده:
معصومه علیدوست معززی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیخ الرئیس بو علی سینا و سنت توماس آکوئیناس دو حکیم و فیلسوف بزرگ مشائی بودند. آنها با پیروی از مبانی فلسفی ارسطو که آن را تا حدودی با اندیشه ها و باورهای کلامی خود موافقمی یافتند، در صدد تبیین حقیقت آدمی برآمدند . با بررسی برخی شباهتها در آرای فلسفی این دو فیلسوفو میزانتأثیری که آندو در فلسفه اسلام و غرب داشته اند، مسائلی مطرح می گردد از جمله اینکه آیاآکوئیناس در رابطه با موضوع مورد بحثیعنی،انسان و ابعاد وجودیش،تحت تاثیر اندیشه های ابن سینا بوده است ؟ و بطور کلی این تفاوتها و شباهتها در نحوه پرداختن این دو فیلسوف شرق و غرب به مسئله انسان چگونه قابل تبیین است؟ نگارنده در این نوشتار بر آن بوده است که با توجه به مسائل یاد شده به مطالعه تطبیقی آرای بو علی و آکوئیناس در مورد انسان بپردازد .به نظر می رسد با توجه به اینکه هم ابن سینا و هم آکوئیناس هر دو نه عقل گرای صرف هستند و نه ایمان گرای صرف، رابطه انسان و خدا را در قالب عشق ، عبادت ، سعادت و فیض الهی بیان کرده اند. در ضمن آکوئیناس بر رستاخیز بدن و نیز بر خلود نفس صحه گذاشته و ابن سینا هم معاد روحانی را با برهان پذیرفته و در مورد معاد جسمانی اگرچه از نظر استدلالی قادر به اثباتش نشده اما بر اساس فرموده پیامبر اکرم (ص) آنرا پذیرفته است . در نهایت نگارنده به این نتیجه می رسد که آکوئیناس هم از تأثیرات شگرفی که ابن سینا بر مباحث فلسفی و کلامی غربیان گذاشته است ، مستثنا نبوده و رگه های فکری مشترکی بین این دو فیلسوف در زمینه حقیقت انسان مشاهده می شود، هر چند که در مواردی هم اختلاف نظر بین آنها وجود دارد که به آنها نیز اشاره شده است .
مستندات قرآنی و روایی انسان ‌شناسی علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
رحمان بوالحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در حوزه انسان شناسی به مستدات قرآنی و روایی انسان‌شناسی از دیدگاه علامه حسن‌زاده پرداخته که در کلیّات به تبیین موضوع, هدف, ضرورت انسان شناسی و... به سبب زیر بنایی بودن آن نسبت به علوم دیگر پرداخته و در فصل اول به انواع انسان شناسی فلسفی، دینی، علمی وعرفانی و بر برتری انسان شناسی دینی به خاطر اتقان, جامعیت و توجه به تمام ابعاد انسانی بر دیگر مکاتب تاکید کرده و مستندات قرآنی و روایی که در آثار علامه بر اهمیت انسان شناسی است ذکر شده، در فصل دوم به بررسی حقیقت انسان و مراتب آن از مرتبه جسمانی و تجرد خیالی، عقلی و فوق عقلانی آن پرداخته است و در فصل چهارم از تطابق حقیقت انسان با عالمبه عنوان کون جامع بحث شده و در فصل پنجم به حقیقت معاد که شانی از شئون انسان است پرداخته شده و در نهایت در فصل ششم وارد بحث انسان کامل که ثمره وجود و مظهر اتم اسماء الهی است شده است.
تحلیل و تبیین اندیشه‌های انسان‌شناسی ابن‌عربی و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
محبوبه جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش مطالعه انسان از دیدگاه ابن عربی و بازشناسی دلالت‌های آن برای تعلیم و تربیت است.این پژوهش که از جمله طرح‌های تحقیق کیفی است، و بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت‌های تربیتی از دیدگاهی خاص شکل یافته است. یعنی انسان‌شناسی ابن عربی شکل گرفته است. در این مطالعه ضمن تبیین دیدگاه انسان‌شناسی ابن عربی، با تشریح مقوله‌های مطرح در حوزه نگرش انسان‌ کامل مدنظر وی، ارائه تعلیم و تربیت عرفانی به صورت یک نظام پیشنهادی در قالب اهداف، اصول، معلم و متعلم، مورد بحث قرار گرفته است. نتایج تحقیق در زمینه اهداف، شامل سطوح مختلف اهداف واسطه‌ای و اهداف غایی، می‌شود. اصول شامل خدامحوری، عبودیت، متربی‌محوری (توجه به تفاوت‌های فردی، تدریجی بودن تربیت)، توجه به فردیت، تقدم اصلاح خود بر دیگران، توجه به آزادی فرد می‌باشد. در بحث معلم ومتعلم نیز ویژ گیهای این دو رکن اصلی تربیت، تبیین شده است.
الگوی مطلوب مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی نهج البلاغه
نویسنده:
مریم منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش، در راستای ارائه ی الگوی مطلوب مناسبات اجتماعی ، جهت پاسخگویی به سوالات 1) آموزه‌های انسان شناختی مرتبط با مناسبات اجتماعی از منظر نهج البلاغه کدام است ؟ 2) اصول تربیتی حاکم بر مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی چیست ؟ 3) روش‌های تربیتی در مناسبات اجتماعی بر مبنای آموزه های انسان شناختی نهج البلاغه چیست ؟ با به کارگیری روش تحقیق تحلیلی – استنباطی ،گام برداشته ایم.
انسان‌شناسی در مرصاد العباد و تمهیدات
نویسنده:
مریم عابدین خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
بررسی تطبیقی انسان شناسی در اندیشه فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیت
نویسنده:
ابراهیم نجمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بارویکرد نظری در پی مقایسه انسان شناسی فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیتاست. حاصل آنکه انسان شناسی فوکو برقدرت متمرکز است وبه انسان نگاهی از بیرون دارد به همین جهت به ماهیت انسان کاری ندارد.اخلاق فوکویی اخلاقی تجربی ونتیجه گراست که رسیدن به سلامت فردی و زیبایی درونی غلیت وآرمان نهایی آن است.فوکو به عنوان فیلسوف پست مدرن مخالف جهان شمولی وقائده گرا بودن عقل است به زعم وی تکیه زیاد بر عقل اقتدار در پی دارد در تربیت اخلاقی مورد نظر فوکو مهم فرد فرد انسان ها هستند و هدف رسیدن به نتیجه مطلوب وخوشایند است.در حالیکه در نظر مطهری امسان کامل،انسانی است که تمام ارزش های انسانی به طور هماهنگ و متوازن دراو رشد یابد. مطهری دیدگاه خویش را بر اساس آموزه های اسلام اینگونه بیان میکند که انسان برای تحول درونی خویش باید بخواهد واین خواست محقق نیست مگرآنکه در درونش انگیزه ای برای ارده ی وجود داشته باشد. از نظر مطهری هر یک از نظام های تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند وهمه فعالیت های خود را برای تحقق آنها مصروف میدارند.کلید واژه ها: انسان شناسی،اهداف تربیت،فوکو،مطهری
مبانی فلسفی حقوقی جزاء
نویسنده:
جلال‌الدین اسماعیلی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه در چهار بخش اصلی و یک نتیجه‌گیری، تنظیم شده است ، کلی‌ترین و اساسی‌ترین اصول درباره هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی در چهاربخش مورد توجه قرارگرفته است که خود در تجزیه و تحلیلهای علوم جنایی ماهوی تاثیر بسزائی دارد و آنگاه در بخش پنجم مهمترین اصول کلی در مبانی فلسفی حقوق جزا ارائه شده است . درباره ساختار این پایان‌نامه باید گفت که از آن جائی که موضوع حقوق جزا، انسان زنده است ، از این رو، برای آشنائی با مفهوم "انسان" و "زنده‌بودن" بحث از هستی‌شناسی و روان‌شناسی فلسفی لازم است . از سوی دیگر، حقوق جزا، علم و یکی از علوم اجتماعی است ، از این دید در گام نخست باید به بررسی ذهن و شناخت پرداخت و آنگاه خود علم و علم اجتماعی و نیز فلسفه را مورد توجه قرارداد و سرانجام، هم باید "انسان" را از دید انسان بودن، یعنی انسان‌شناسی و هم از دید زندگی با همنوعان خود، یعنی جامعه‌شناسی بررسی کرد. نتیجه همه این مباحث ، یک رشته اصول کلی عقلی خواهد بود که در بخش پنجم به عنوان مکتب نوین از دیدگاه اسلام در مبانی فلسفی حقوق جزا می‌توان ارائه داد.
مطالعه و تحلیل مبنای انسان شناختی و ارزش شناختی آموزش از دور
نویسنده:
عذرا شالباف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظام آموزش از دور به‌ عنوان یک رویکرد مهم آموزشی، توانایی پرورش تفکر مستقل و یادگیری مبتنی بر خودتنظیمی فردی را داراست و جایگاه مسلمی در تعلیم و تربیت امروز دارد. این امر ناشی از به کارگیری فن‌آوری در امر آموزش است که به سبب انعطاف‌پذیری، جذابیّت، امکان دسترسی ارزان و همگانی و کاستن از محدودیت‌های زمانی- مکانی و الزام به حضور فیزیکی یادگیرنده مورد توجه کارشناسان و متخصصین آموزشی قرار گرفته است. با وجود این، آموزش از دور رشته‌ای جوان است و مبانی نظری و بنیادی آن نیازمند تبیین و تحلیل است، و شناخت عمقی پدیده‌های مرتبط با فرآیندهای یاددهی- یادگیری مستلزم آن است که نه ‌تنها ابعاد آشکار پدیده‌های یادشده مورد بررسی قرار گیرد، بلکه ابعاد پنهان آن‌ها نیز مطالعه شود. بر همین اساس، پژوهش حاضر به تبیین و تحلیل مبانی انسان‌شناختی و ارزش‌شناختی آموزش از دور پرداخته است. از آنجا که رویکرد روش‌شناختی در این تحقیق کیفی بود و در تحقیق کیفی، نتیجه‌گیری نمی‌تواند چیزی جدا از فرایند تحلیل باشد، محقق در گزینش واژگان و جمله‌های خاص برای داده‌ها و نشان دادن میزان پیچیدگی آنها دست به کار نوعی تفسیر شد تا بتواند به انبوهی از داده‌ها و اطلاعات خام شکل و معنی بدهد. به همین دلیل، تلاش شد تا با کالبدشکافی مفاهیم و تجزیه و تحلیل و نقد آنها به این تفسیر برسد. یافته‌های تحقیق نشان داد که مبنای غالب در نظام آموزش از دور در نسل اول بر پایه اثبات‌گرائی و دیدگاه‌ رفتارگرایان، بر اساس توصیف، کنترل، پیش‌بینی و تبیین پدیده‌های آموزشی و با در نظر گرفتن انسان به عنوان موجودی منفعل برنامه‌ریزی شده است. در نسل دوم با یک چرخش تفسیری- شناختی، درک و فهم فرایند آموزش و یادگیری برای یادگیرندگان اهمیت دارد، و در نسل‌های سوم، چهارم و پنجم بر مبنای پایه‌های نظری در رویکرد انتقادی و به تبع آن سازنده‌گرائی، تغییر فرایند آموزش و یادگیری با توجه به توان‌مندی یادگیرندگان برای هدایت این فرایند ارزش است.
  • تعداد رکورد ها : 1257