جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1257
نظریه عالم صغیر و عالم کبیر در مکتب ابن‌عربی
نویسنده:
مهدی فرحناکی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم سابقه‌ای طولانی در تاریخ اندیشه دارد. در عالم اسلام، این اندیشه در بیان اخوان الصفا و تفکر اسماعیلی، ابن مسکویه، راغب اصفهانی، غزالی، شیخ اشراق، افضل الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافته است.این نظریه از منظر مکتب ابن عربی، اندیشه‌ای اساسی و زمینه‌ای است که با تمام مباحث جهان‌شناسی و انسان‌شناسی این مکتب، پیوندی عمیق دارد. این نظریه در نگاه ابن عربی، واجد جایگاهی بسیار والا شده و در پی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل بررسی است. تناظر جزوی که یکا‌یک اعضای انسان را با تک تک اجزای عالم، مقابل قرار می‌دهد، بیشتر جنبه‌ی ذوقی و تمثیلی داشته که به مباحثی عالی‌تر رهنمون می‌شوند. این گونه تناظرات، با اینکه شاید، دقیق‌تر و وسیع‌تر از مکاتب پیشین نیز طرح شده، اما بحثی فرعی و جنبی تلقی شده که به طرح تناظر کلی یاری می‌رساند.در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می‌توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی کرد. براساس جهان‌شناسی و انسان‌شناسی ابن عربی و ذیل اصل اول و آخر این مکتب یعنی وحدت وجود، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و بر این اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از این جهت، نشانگر یک حقیقت‌اند و هر سه با یکدیگر تطابق تام دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه‌ی الهی؛ روح؛ معنی؛ کمال و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم است که تمام حقایق عالم را در خود داشته، و از این رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی می‌شود.
شرک؛ زمینه های پیدایش، راهکارهای زدایش
نویسنده:
منیره فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان خامه ندارد سر بیان فراق وگرنه شرح دهم با تو داستان فراقشرک این خطای هجران آفرین، انسان را از اعلی علیین به ادنی مراتب هبوط می‌دهد. آشفتگی و اسارت، پراکندگی و افتراقِ آدمیان، همه از سر شرکی است که (پنهان و آشکار) بدان دچارند.آتش این هجران و خسران چنان سوزان است که پیش گیری از ابتلای بدان بسی نیکو، و چاره جویی برای مبتلایان بسی لازم و ضروری است. پس با تأسی به آیات قرآن کریم که بهترین راهنمای شرک زدایی و اقامۀ توحید است زمینه ‌ها و بسترهای شرک را بررسی نموده، آن را بر چهار قسم یافته‌ایم؛ برخی از آیات، طبع کفران پیشۀ انسان را زمینه ساز شرک معرفی نموده است. برخی دیگر، معرِّف زمینه‌های اعتقادی و مبانی نظری شرک است که آسیب های عقل نظری راتبیین می‌کند. گروه دیگری از آيات معرِّف زمینه‌های رفتاری شرک است و آسیب های عقل عملی را متذکر می‌شود. و سرانجام آیاتی که بر زمینه‌های ارتباطی و اجتماعی شرک تأکید دارند که ناظر بر ارتباطات جنی و انسی است.از سوی دیگر تعمق در برخی از آیات، رابطه و تعامل این چهار زمینه را می‌نمایاند. به طوریکه تأثیر زمینه‌های انسان شناختی را بر زمینه‌های اعتقادی، زمینه‌های رفتاری و زمینه‌های ارتباطی شرک به رخ می‌کشد. و به همین گونه تأثیرگذاری سایر زمینه‌ها بر یکدیگر را بیان می‌دارد. بر اساس این شواهد قرآنی و تحلیل های عقلی و ضمنی آن می‌توان گفت این زمینه‌ها با هم تعامل دارند و بر یکدیگر دامن می‌زنند. این در واقع همان تعامل میان ولایت، طبع، عقیده و عمل است.تعقل و توجه به تأثیر متقابل عقیده و عمل، و مناسبات خارجی ناشی از آن، نگرشی نو را در جهت شرک زدایی فراهممی‌کند. این شرک زدایی مبنی بر آسیب شناسی دو نوع تعامل است: یکی تعاملات عقل نظری و عقل عملی، و دیگری تعاملات ولایت، عقل نظری و عقل عملی است. روایات متعددی مؤید است که با اصلاح اساسی آسیب های ارتباطی سایر زمینه‌ها در ره توحید سامان می‌یابد. اصلاح اساسی آسیب های ارتباطی چیزی نیست مگر تحقق و تداوم یافتن حکومت بر حق حضرت بقیة الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین له الفداء) که در آن مردم و والی حق یکدیگر را ادا نموده تا حق پروردگار که همان اقامۀ عدل است ادا شود.
مبانی انسان شناختی کرامت انسان از دیدگاه اسلام با نگاه به مبانی حقوق بشر غرب
نویسنده:
ابجد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام، انسان از کرامت و شرافت ویژه‌ای برخوردار است. کرامت انسان به لحاظ انسان‌شناختی، بر یک سری مبانی استوار است که از حیثیت والای انسان در هستی حکایت می‌کند. انسان کریم در اسلام برترین مخلوق خداوند معرفی شده است مخلوقی که به جهت داشتن روح الهی، خرد و برخورداری از نعمت‌های مادی ومعنوی، در جهت قرب الهی سیر می‌کند. انسانِ با شرافت و کرامت، در این سیر به هدف والا می‌اندیشد؛ خود را اسیر دنیای محدود و فانی نمی‌سازد؛ اکتفا به لذت‌های وهمی را ظلم به رسالت انسانی خویش می‌داند و از هرگونه غرور و خودخواهی می‌گریزد؛ همت خویش را با ارزش‌های الهی همگون نموده و کرامتی بالاتر از کرامت ذاتی یعنی کرامت ارزشی را کسب می‌کند. اما حقوق بشر غرب، مبانی متفاوتی با آنچه برای کرامت انسان از دیدگاه اسلام دارد را تعریف می‌کند. در مبانی حقوق بشر غرب، که زیر بنای فکری آن را اندیشه‌هایی از قبیل اومانیسم، حقوق طبیعی، پوزیتویسم و پراگماتیسم، تشکیل می‌دهد؛ همه انسان‌ها به واسطه قدرت عقل و اختیاری که دارند، از یک نوع کرامت ذاتی و سلب نشدنی برخوردارند. انسان در اندیشه غرب موجودی مستقل، متکی ‌به‌خود و دارای موجودیتی از آنِ خود تلقی شده است که به هیچ قدرتی وابسته نبوده و از هیچ نیروی مافوق استمداد نمی‌جوید. در این پایان نامه، ضمن بررسی مبانی انسان شناختی کرامت انسان، به ارزیابی مبانی حقوق بشر غرب می‌پردازیم که براساس دیدگاه اسلام، مبانی همچون اومانیسم، پوزیتویسم و پراگماتیسم که مبنای فرهنگ غرب در حقوق بشر شده است، مورد نقد قرار می‌گیرد.
سرشت انسان نیکی یا بدی
نویسنده:
اسدالله احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده تا درباره موضوع مهم و اساسی سرشت انسان بحث و بررسی صورت گیرد و اینکه سرشت و فطرت انسان چگونه است؟ نیک یا بد؟ خیر یا شر؟؛ پیرامون این مسئله، مباحثی در شش فصل ارائه شده است که در فصل اول انسان شناسی و بیان هدف از انسان شناسی تبیین شده و اینکه ما چه تعریفی از آن داریم. در فصل دوم، نوع نگاه متفکران و مکاتب غربی نسبت به انسان بررسی شده است، که در مجموع به این نتیجه می رسیم که در مکاتب غربی نگاه واحد و منسجمی درباره انسان وجود ندارد. در فصل سوم، انسان از دیدگاه متکلمان و فلاسفه اسلامی مورد کنکاش و بحث قرار گرفته است، و دیدگاه علمای مختلف آورده شده که منظور از انسان چیست؟، در فصل چهارم، انسان از دیدگاه قرآن و بررسی آیات قرآن پیرامون انسان آورده شده، در فصل پنجمُ، ابتداء بحث طبیعت مشترک مطرح شده و اینکه تمام انسانها دارای طبیعت مشترک می باشند و بعد مسأله شر مورد بحث قرار گرفته و بلاخره در فصل ششم، بعنوان حسن ختام، اینکه هیچ کار خداوند بیهوده نیست، از جمله خلقت انسان، و بعد هدف از خلقت انسان از دیدگاه قرآن آورده شده است.
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
مطالعه مبانی فلسفی تربیتی دیدگاه امام علی (ع) با تاکید بر محور انسان‌شناسی و دلالت‌های تربیتی آن در آموزش از راه دور
نویسنده:
معصومه بخشش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با موضوع مطالعه مبانی فلسفی تربیتی دیدگاه امام علی (ع) با تأکید بر محور انسان شناسی و دلالتهای تربیتی آن در آموزش از راه دور شامل 5 فصل می باشد.فصل اول کلیات تحقیق شامل: واژگان کلیدی، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، کاربردهای تحقیق،اهداف تحقیق که سوالات آن نیز با توجه به این اهداف طرح شده و عبارتنداز: تحلیل دیدگاه فلسفی امام علی نسبت به انسان بعنوان موضوع تربیت ، تحلیل دیدگاه تربیتی امام علی نسبت به انسان به عنوان موضوع تربیت ، تحلیل دیدگاه فلسفی تربیتی امام علی نسبت به نقش معلم در تعلیم و تربیت، تحلیل دیدگاه فلسفی تربیتی امام علی نسبت به نقش دانش آموز در تعلیم و تربیت، استخراج دلالتهای تربیتی آموزش از راه دور از دیدگاه امام علی،پژوهشگر در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل تک تک سوالها پرداخته و در پاسخ به سوال اول 3محور سرشت انسانی در نگاه امام علی ،انسان، موجودی دو بعدی ، مکانت و منزلت انسان آرمانی ،سوال دوم3 محوراهداف تربیت ، ابعاد تربیت از دیدگاه امام علی، روش‏هاى تربیت ، سوال سوم3 محور چه کسی می تواند مربی باشد؟، پیش نیازهاى روانشناختى و تربیتى براى برقرارى ارتباط درست با جوانان ، ویژگیهای روش آموزشی امام علی سوال چهارم 3 محور عقل و رشد سنى، اهداف تربیت، شیوه های تربیتمطرح می شود. ودر پاسخ به سوال پنجم2محور عدالت از دیدگاه امام علی ،آزادی تعلیم وتربیت برای همه اقشارو بدون محور مکان و زمان و ارتباط اینها با دیدگاه امام علی پرداخته شده است.و در فصل پنجم به نتیجه گیری در مورد این پنج سوال پرداخته شده فصل دوم هم مبانی نظری پژوهش و پیشینه تحقیق فصل سوم هم نوع و روش تحقیق که بنیادی و روش آن سنذی- تحلیلی است توضیح داده شده است
مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
ایمان نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر با هدف مقایسه مبانی نظری معنی درمانی فرانکل با دیدگاه شهید مطهری صورت گرفته است. در این تحقیق از شیوه تحلیل محتوا برای بررسی اهداف و سوالات اصلی پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. منابع استفاده شده در پژوهش مربوط می شود به همه آثار فرانکل که به فارسی ترجمه شده است و کتابهایی که در زمینه معنی درمانی و نظریات مشاوره که به نگارش یا ترجمه درآمده است و همچنین نمونهکتابهای شهید مطهری که در آنها مباحث مربوط به انسانشناسی و هستی شناسی و فلسفه مطرح شده است. در این پژوهش ابتدا نظریه معنی درمانی فرانکل و مبانی فلسفی آن و مفاهیم کلیدی نظریه مطرح شده و بعداً از آن، دیدگاه شهید مطهری و مبانی انسان شناسی و هستی شناسی آن و کاربرد این مبانی در مشاوره مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج نشان داد که مفهوم هستی و ماهیت انسان، اراده معطوف به معنا و معنا جویی انسان، آزادی اراده و محدودیت های آزادی انسان و معنا و هدف زندگی انسان از جمله مبانی هستی شناسی و انسانشناسی دیدگاههای فرانکل و مطهری می باشند.همچنین بین دیدگاه معنی درمانی فرانکل و شهید مطهری مفاهیم مشترک از جمله : ماهیت وجودی انسان، آزادی، مسئولیت و تکلیف پذیری، معنا جویی، هدفمندی، خودآگاهی، خلاء معنوی و وجودی، معنای عشق و کار و تلاش وجود دارد.واز مبانی انسان شناسی و هستی شناسی دیدگاه شهید مطهری می توان نظریه علمی را استخراج کرد که در روانشناسی و مشاوره از آن استفاده برد.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
نیازهای معنوی انسان در قرآن
نویسنده:
شهربانو عباس زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کل نظام خلقت، براساس نیاز و احتیاج به‌‌وجود آمده استو از طرف دیگر انسان به عنوان یک مخلوق در این نظام، موجودی نیازمند است. به لحاظ دو مبدأ در آفرینش انسان، دو گرایش هماهنگ با دو مبدأ نیز در درونش نهاده شده است. 1- مبدأ ملکوتى انسان گرایش به اصل خود یعنى عالم ملکوت دارد؛ لذا کشش‌هاى فطرى انسان همواره به سوى خدا بوده و خواسته‏هاى بى‏نهایت فطرت انسان به سوى شناخت و پیوند با اصل خویشتن است‏. انسان از این بعد به شناخت و پرستش خدا مفطور شده است. 2- در مقابل بعد ملکوتی، بعد طبیعى وجود دارد که گرایش به اصل خود یعنى عالم ملک و عالم ماده دارد؛ همان‌طور که فطرت گرایش به ملکوت دارد، طبیعت انسان گرایش به فجور دارد و انسان به هر دو گرایش وجودى خویش آگاه است. انسان در وجود خود دوگونه نیاز دارد: نیازهای مادی از قبیل نیاز به نان، آب، مسکن و...، و همچنین نیازهای معنوی از قبیل نیاز به پرستش، عبادات، محبت و اموری از این قبیل. هر دوی این نیازها در همه‌ی انسان‌ها وجود دارد. نیازهای مادی، نیازهایی موقت هستند و نیازهای معنوی، نیازهایی هستند که به طور کلی به سه بخش معرفتی(شناختی)، اعتقادی و اخلاقی تقسیم می‌شود و انسان را در جهت رسیدن به یک زندگی آرام و الهی راهنمایی و شخصیت فرد را تشکیل می‌دهند و همچنین هدف نهایی برآوردن آن نیازها رسیدن به قرب الهی و کمال است، مثلا «ذکر و یاد خدا» به عنوان یک نیاز معنوی محسوب می‌شود که باعث آرامش روحی و روانی انسان می‌شود.عبادت نیز به عنوان یک نیاز معنوی مطرح می‌شود؛ خداوند متعال همه موجودات را برای عبادت کردن آفریده است. از آیات و روایات مختلف نیز این برداشت می‌شود که نیازهای معنوی به اموری گفته می‌شود که انسان را در جهت زندگی بهتر و رسیدن به کمال هدایت می‌کند. هدف این پژوهش، بررسی اهمیت انسان‌شناسی، ویژگی‌های انسان، انواع نیازهای معنوی و آثار آن در زندگی است.کلیدواژه‌ها: معنویت، ماهیت انسان, نیازهای معنوی، آثار معنویت، روانشناسی
  • تعداد رکورد ها : 1257