جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1257
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیاً و اثباتاً بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می‌تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خودِ نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگرِ پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می‌تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می‌تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه‌های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غربِ قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموماً فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدیو ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند.در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در همۀ زمینه‌ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوزۀ فلسفۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوزۀ مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظریۀ فطرت در مسئلۀ آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است
ساحات وجودی انسان در فلسفه صدرایی
نویسنده:
رضا درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بنا داریم که از دریچه فلسفة ملاصدرا نگاهی به ساحات وجودی انسان بیاندازیم. بنابر نظر ملاصدرا اولا انسان چند ساحت دارد و ثانیا این ساحات همگی به وجود انسان بر می گردند. معرفت نفس در فلسفه ملاصدرا نقش کلیدی و محوری دارد بطوری که سعادت و شقاوت انسان را با توجه به آن مطرح می کند. از آنجا که بنظر ملاصدرا انسان عصاره تمام هستی است شناخت انسان نسبت به خودش او را به تمام هستی آگاه و وی را در رسیدن به مقصود نهایی کمک می کند.بنابر فلسفه صدرایی حل مشکلات انسان در گرو آگاهی انسان به چند ساحتی بودنش و درک درست او نسبت به چگونگی ارتباط آن ساحات نسبت به هم و عمل بر مقتضای آن آگاهی است به نظر ملاصدرا اگر مشکلاتی گریبان انسان امروزی را گرفته به غفلت او نسبت به حقیقت خود و عمل نکردن به مقتضای آن بر می گردد توصیه ملاصدرا به انسان امروزی می تواند این باشد که به حقیقت ذاتش متذکر شود و طبق آن عمل کند. در هر تحقیق شرط است که بگذاریم خود اثر به سخن بیاید پس سعی ما این بوده که به آثار ملاصدرا رجوع کنیم و بگذاریم خود به سخن بیایند و ما را راهنمایی کنند.
بررسی تاریخی مقوله عالم اکبر و عالم اصغر از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرا
نویسنده:
رحیم عبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مراد از عالم کبیر، جهان موجود با نظام کلی و جملگی خود می باشد که به آن انسان کبیر هم گفته اند مراد از ‏عالم صغیر انسان (بنی بشر) می باشد که خود جهان کوچکی است که جهان بزرگ در آن منطوی است. از آنجا ‏می توان به اهمیت بحث پی برد که در آن دو چیزی با هم مقایسه می شوند که در یک سوی آن جهان وجود با ‏نظام کلی و جملگی خود قرار دارد و در دیگر سو انسان به عنوان خلیفه خداوند در روی زمین. همان انسانی ‏که بعد از نیل به مرتبه انسان کامل آیینه تمام نمای حق می شود.‏برای پاسخ دادن به پرسشهایی از قبیل اینکه؛ عالم اکبر و عالم اصغر چیست؟ آیا عالم اکبر و عالم اصغر ریشه ‏در اساطیر دارد؟ آیا عالم اکبر و عالم اصغر یک مفهوم کهن الگویی است؟ آیا مفهوم انسان کامل در عرفان ‏اسلامی ریشه در مقوله عالم اکبر و عالم اصغر دارد؟ آیا مفهوم عالم اکبر و عالم اصغر در فلسفه اسلامی دنباله ‏مستقیم همین مقوله در اندیشه ی فیلسوفان یونان باستان است؟ آبعد از تح یا ملاصدرا در مقوله عالم اکبر و ‏عالم اصغر تحت تاثیر ابن عربی بوده است؟ ‏‏ می توان گفت که عالم اکبر و عالم اصغر ریشه در اساطیر ایران و جهان باستان دارد و یک نمونه از مفاهیم ‏کهن الگویی می باشد. همچنین به نظر می رسد که مفهوم انسان کامل در عرفان و فلسفه اسلامی ریشه در مقوله ‏عالم اکبر و عالم اصغر دارد و دنباله همین مقوله در اندیشه فیلسوفان یونان باستان می باشد. و علی رغم ‏تشابهات و تفاوتهای زیاد بین نظریه ملاصدرا و ابن عربی می توان گفت که وی در نظریه عالم اکبر و عالم ‏اصغر به شدت تحت تاثیر ابن عربی می باشد.‏
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
نقش ابتلاء در تربیت انسان
نویسنده:
مرغوب عالم عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله، نقش ابتلا و امتحان در تربیت انسان را مورد بررسی قرار داده است. ابتلا از دیدگاه فرهنگ اسلامی، یک سنت الهی و قانون عمومی است و به فرد، افراد یا زمان خاصی اختصاص ندارد؛ بلکه این سنت در هر زمان و مکانی، جاری و ساری بوده و هست، حتی پیامبران و اولیای خدا نیز به آن دچار بوده اند. خداوند با این کار، انسان ها را می آزماید تا صفات درونی شان به منصه ظهور برسد و به مرحله فعلیت درآید. اختیار، شرط اساسی ابتلا به شمار می رود، بنابراین ابتلا و آزمایش در مورد موجود مختار (انسان) قابل تصور است؛ زیرا اگر انسان قدرت انتخاب و اختیار نداشت نمی دانست عصیان یا اطاعت کند و در این صورت، دیگر آزمایش معنی نداشت. اگر ابتلای انسان از ناحیه خداوند باشد، نقش موثر و ارزشمندی در زمینه تربیت و تکامل ایفا می کند؛ زیرا صفات و سجایای اخلاقی انسان خود را در معرکه ابتلا نشان می دهد. بنابراین برای موفقیت در این امتحان ها، شیوه های عملی و نظری نیاز است که در این رساله به بررسی آن ها پرداخته شده است.
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
محمد فاضل نیا,عنایت الله شریفی,محمدحسین خوانین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
تحلیلی بر پارادایم لوتر در باب انسان شناسی؛ در تعارض با پارادایم رسمی کلیسا
نویسنده:
مهدی قاسمی,قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با ظهور اومانیسم و نهضت اصلاح دینی، آگاهی جدیدی دربارۀ فردیت انسان به وجود آمد و نحوۀ ارتباط انسان با خدا و آمرزیدگی، کانون توجه الهیات لوتر قرار گرفت. لوتر با درک اوضاع جدید، پارادایمی نو در باب انسان، آزادی اراده، و نوع رابطۀ او با خدا و ایمان وضع کرد. پیش تر خدا در تلقی کلیسای قرون وسطایی، موجودی دور از دسترس بشر و هستی بود، اما وی با رد واسطگی کلیسا در همة شئون، به خدایی در دسترس انسان اشاره کرد که مجال گفت وگوی مستقیم دارد. تحول مفهومی لوتر در باب آمرزیدگی بر این اصل مبتنی بود که خداوند، انسان را گویی آمرزیده است و جایگاه آمرزیدگی خدا در خارج از وجود شخص گناهکار قرار دارد. بنابراین، آمرزیدگی، اکتسابی و نه اعطایی است. این پارادایم جدید، مخالف دیدگاه رایج آگوستینی در قرون وسطا مبنی بر جایگاه عدالت در درون انسان بود که راه ورود کلیسا برای هدایت انسان را باز می کرد. اما جوهرۀ پارادایم لوتر در باب انسان ، آزادی او در برابر انسانِ اسیر کلیسا و شریعت بود. لذا بندگی آزادمنشانۀ انسان فقط در سایۀ اراده ای آزاد میسور است.
انسان شناسی در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
راحیل عرب خزایلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه جهان بینی فردوسی درباره انسان بررسی شده است که همراه با آن چگونگی نگاه او به آفرینش مرگ و زندگی قضا و قدر خردگرایی و ویژگی های انسان آرمانی و بازتای اندیشه های هم عصر فردوسی و اندیشه های کلامی پرداخته شد در نگاه فردوسی انسان برترین مخلوق خداوند است و خرد اولین آفریده اوست بدین خاطر فردوسی ارزش آدمی را بر میزان خرد می داند.همچنین بازتابی از خردگرایی معتزله اسماعیلیه و اخوان الصفا در اندیشه های فردوسی مشهود است.
جایگاه «انسان شناسی» در نظام اخلاقی کانت
نویسنده:
اعظم محسنی,یوسف شاقول
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأسیس یک نظام اخلاقی کارآمد، منوط به شناخت دقیق و همه جانبه ی سرشت انسان، به عنوان موضوع اخلاق، است؛ اینکه ما چه تلقی از انسان و طبیعتش داریم، او را موجودی ذاتاً اخلاقی یا ذاتاً بد و شرور می دانیم، یا تلقی مان از انسان، موجودی متعلق به دو جهان محسوس و معقول است که در هر ساحتی جنبه ای از سرشتش ظهور پیدا می کند، پیش شرط لازم برای پی ریزی یک نظام اخلاقی است.در تلقی کانت، انسان یک موجود تک ساحتی نیست؛ بلکه شهروند دو جهان است: جهان محسوس و جهان معقول. انسان بر اساس طبیعت معقولش، خوب و بر اساس طبیعت محسوسش بد است. بر همین اساس، در بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق بر این نکته تأکید می کند که: «...از آنجایی که جهان فهم واجد مبنای جهان حس و در نتیجه واجد مبنای قوانین آن است؛ من باید قوانین جهان عقل را به عنوان امر مطلق و افعالی را که مطابق با آن قوانین است به عنوان وظیفه تلقی کنم.»لزوم توقف اخلاق بر انسان شناسی، که از نظر کانت از حیث روش یک علم تجربی به حساب می آید، از یک سو و امکان تأسیس فلسفه ی اخلاق نابی که به کلی فارغ از هر چیز تجربی باشد از سوی دیگر، سبب شده که برخی از مفسرین در امکان اینکه کانت واقعاً توانسته باشد یک چنینفلسفه ی اخلاقی تأسیس کند، تردید کنند. لذا در این مقاله قصد داریم به بررسی نسبتانسان شناسی با اخلاق در نظام فلسفی کانت بپردازیم تا هم ماهیت ناب بودن فلسفه ی اخلاقش و هم نحوه ی توقف آن بر انسان شناسی را آشکار کنیم.
بررسی مبانی اخلاق فضیلت مدار مسکویه و نراقی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
محمد مصطفائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
03. انسان شناسی Human nature , قرآن , رفتار اخلاقی , نگرش , جهت گیری ارزشی , اصطلاحنامه علوم قرآنی , قرآن , اصطلاحنامه اخلاق اسلامی , فضایل اخلاقی , جهت‌گیری ارزشی , انسان‌شناسی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , شان انسانی , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , آموزه فلسفی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد
چکیده :
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت‌مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب‌های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان‌شناسی فلسفی و عقل‌گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می‌شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه‌گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه‌ی افراط و تفریط حاصل می‌شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به‌نظر می‌رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت»و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به‌جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می‌یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی‌شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن‌که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت‌مدار، قالب جامع و بی‌نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی‌دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.
  • تعداد رکورد ها : 1257