آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 73
وحدت وجود از دیدگاه عین القضات همدانی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
وحدت وجود به معنای اینکه خداوند موصوف به وجود است و هیچ یک از کائنات به وجود توصیف نمی شوند، در آثار عین القضات همدانی به خصوص در مکاتبات وی، بسیار مجال ظهور یافته است. عین القضات با تاویلی بر آیه کریمه «ألا إنهمْ فی مرْیه منْ لقاء ربهمْ ألا إنه بکل شیْء محیط» (فصلت/54) کسانی را که از لقای پروردگار در شک هستند، کور می داند. کوران کسانی هستند که احاطه خداوند بر تمامی موجودات و از جمله بر وجود خود را نمی بینند؛ چه اگر این احاطه را می دیدند، مشاهده می کردند که خود جلوه ای از خداوند هستند. از نظر وی خداوند به واسطه احاطه ای که بر مظاهرش دارد، هم مرکز است و هم محیط. بنابراین تنها حق تعالی موجود است؛ اما نه به آن معنی که کائنات، سراب باشند. بلکه آنها جلوه های گوناگون وجود واحد هستند که قاضی آنها را گاهی حادث نامیده است. خداوند قدیم است به این معنی که فراتر از زمان است و همچنان که در ازل، خدا بود و چیزی با او نبود، در ابد و در حال نیز به همان گونه است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 51
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
معرفت از دیدگاه عین القضات
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
عین القضات معرفت را دانشی می داند که از سوی خداوند بر دل عارفان تقوی پیشه و در طوری ورای عقل افاضه می شود. با وجود این، عقل و علوم مکتسب توسط آن، برای آدمی و به عنوان مقدمه ای در قابلیت یافتن برای دریافت معرفت ضرورت دارند. از نظر وی ارتباط عقل با طور ورای عقل مانند ارتباط نفس و بدن است و از این رو عقلِ غیرعارفان که به طور ورای عقل متصل نیست، با خودبینی و خودرایی رو به فساد می رود، همچنان که بدن بدون نفس، فاسد می شود. با عقل است که علوم ظاهری کسب می شود، علومی که تنها در این دنیا مفید است. اما چشم باطنی موجب حصول معرفت می شود، معرفتی که خود، موجب سعادت اخروی انسان است. از نظر عین القضات معرفت به نفس، موجب سعادت می شود. معرفت نفس با حس و عقل، به دست نمی آید، بلکه به بصیرت احتیاج دارد، زیرا بصیرت وسیله کسب معرفت حقیقی، یعنی معرفت به خداوند است، که آن هم از طریقِ معرفت نفس به دست می آید. البته مقصود از معرفت نفس، معرفت دل است که حقیقت آدمی است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 112
بررسی تطبیقی مساله شرّ از دیدگاه علامه طباطبائی و ملاصدرا
نویسنده:
لیلا جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
:مسئله شرّ یکی از مسائل بنیادی در نظام‌های الهیاتی، به ‌ویژه در فلسف? اسلامی به شمار می‌آید. فلاسفه اسلامی، بحث شرّ را با تحلیل مفهومی آن آغاز می‌نمایند، در این تحلیل نشان می‌دهند که شرّ امر عدمی اعم از عدم ذات و یا عدم کمال ذات است. ملاصدرا و علامه طباطبائی ازجمله فلیسوفان اند که با تأکید بر اهمیت مسأله، تبیین جامع از ابعاد آن ارایه کرده اند و در بیشتر آثار فلسفی خود از نظریه نیستی‌انگاری شرّ دفاع و آن را برهانی دانسته اند. «نظام احسن» در دستگاه فلسفی ملاصدرا، به طور خاص، جایگاه ویژه‌ای دارد. ملاصدرا بر پایه نظام فلسفی خود جهان هستی را برآمده از نظام ‌ربانی دانسته که دارای بهترین شکل‌ممکن می‌باشد. وی بر اساس مبانی فلسفی خود از جمله؛ اصالت وجود، تشکیک در وجود، نیست انگاری شرّ، مساوقت وجود با خیر، غلبه خیرات بر شرور... به مسأله شرّ پاسخ می گوید و قضا و قدر الهی را دو مرتبه از مراتب علم خداوند می‌داند. علامه طباطبایی از یک سو همانند ملا صدرانظام حاکم بر هستى را استوارترین‌ نظام دانسته و آن را مبرهن ساخته است و از سوی دیگر از نظریه نیست انگاری شرّ دفاع وآن را برهانی دانسته و از این طریق به ابعاد مسأله شرّ پاسخ گفته است.
حرکت حبی و غایت آن از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری, فریبا مختاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حركت حبی را می توان «جريان تجلی ناشی از حب ظهور و اظهار» دانست كه در همه اسمای الهی و همه اركان عالم ساری است. باور به اين نوع حركت، مبتنی بر قبول «وحدت شخصی وجود» است كه ابن-عربی با كشف و شهود بدان رسيد و ملاصدرا در مباحث علت و معلول، آن را به زيور برهان آراست. بنابر «وحدت وجود» موضوع و غايت حركت حبی، حق تعالی است؛ زيرا غير از حق، باطل محض است. با وجود اين، تعبيرات مختلفی از غايت اين حركت در سير نزولی و سير صعودی آن، بيان شده است: عشق و پيدايش انسان كامل دو تعبير مشهور از غايت حركت حبی در سير نزولی است؛ همچنان كه «اتحاد» و «فنای عاشق در معشوق» به عنوان غايت اين حركت در سير صعودی بيان شده است.
صفحات :
از صفحه 64 تا 87
بررسی تطبیقی معاد جسمانی از نظر علامه طباطبایی و خواجه نصیر
نویسنده:
محترم عبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله معاد جسمانی یکی از مسائل مهم اعتقادات اسلامی است که از دیر زمان مورد توجه حکما و متکلمان اسلامی قرار گرفته است و دربار? اثبات عقلی آن مباحث زیادی را مطرح نموده اند. عده ای از علماء اسلام اثبات عقلی آن را محال دانسته ولی به خاطر وجود آیات و روایات شرعاً آن را پذیرفتند ولی عده ای معتقدند معاد جسمانی را می توان با ادله عقلی نیز اثبات کرد. از جمله کسانی که معاد جسمانی را پذیرفتند، خواجه نصیر طوسی وعلامه طباطبایی است. لکن در نحوه آن اختلاف نظر دارند، خواجه معتقد است نفس انسان جوهر مجردی است که همیشه باقی است و با فساد بدن فنا و نابودی به آن راه پیدا نمی کند و بدن انسان نیز متشکل از اجزاء اصل و ثابتی است که همانند نفس فنا به آن راهنداردو در روز قیامت آن بخش از اجزاء ثابت و اصلی بدن به همراه نفس انسانی بازگشته و به عالم آخرت مراجعت می کند، ولی بخش فساد پذیر بدن را بازگشتی در کار نیست و علامه طباطبایی معتقد است ملحق شدن بدن به نفس در معاد و رستاخیز یک امر ضروری است و بدن مانند نفس زنده و نورانی می شود.بنابرین ابدان به نفوس ملحق می شود نه اینکه نفوس به ابدان تعلقگیرد
ارتباط نفس و بدن از دیدگاه ابن میمون و اسپینوزا
نویسنده:
عباس فنی اصل ، یوسف نوظهور ، مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تفکر یهودی آدمی موجودی مرکّب از نفس و بدن است. موسی بن میمون ضمن تأثیرپذیری از اندیشمندان پیش از خود، خصوصاً ارسطو و ابنسینا، معتقد شد نهتنها انسانها بلکه تمامی مخلوقات عالم مادی- اعم از حیوانات، نباتات، مواد معدنی، افلاک و ستارهها ـ دارای دو بُعد متمایز بوده و از ماده و صورت ترکیبشدهاند؛ اما ازنظر اسپینوزا جدایی و مباینتی بین جسم و روح نیست و این دو، دو جنبه مختلف حقیقتی واحد هستند که باطن آن روح و ظاهر آن جسم است؛ یعنی هر موجودی، مرکب از روح و جسم است. هر دو فیلسوف یهودی، تمایز جوهری نفس و بدن را رد کرده ولی در تبیین رابطه آن دو، ابن میمون معتقد به تأثیر و تأثر متقابل نفس و بدن است؛ درحالیکه اسپینوزا رابطه میان آنها را همانند ارتباط تصورات با ذهن میداند.
صفحات :
از صفحه 181 تا 206
مرگ و ابدیت از دیدگاه مولوی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقت آدمی، روح اوست که مدتی در بدن محبوس گشته است. کسی که غافل از این معنی است؛ یعنی خود را بدن مادی می پندارد، مرده است. از این رو کسانی که به دنیا دل بسته اند، مردگانی اند که این جهان تنگ و تاریک از نظر آنها فراخ و روشن است. در این معنی، زندگی و مرگ امری تشکیکی است و مراتب آنها، همان مراتب نزدیک بودن به خداوند یا دور بودن از اوست. علم و معرفت که خود نیز دارای مراتب شدت و ضعف است، موجب قرب به خداوند است. از این رو انسانی که دارای معرفت بیشتری باشد، نزدیک تر به خداوند و زنده تر است. مرگ در معنایی دیگر، چیزی است که عارفان، مشتاق آنند و مولوی با تعبیراتی مانند به وصال رسیدن و از حجاب خارج شدن از آن یاد کرده است. این مقاله با بیان تعبیرات مختلف مولوی از مرگ و تحلیل آنها با مبانی عرفانی وی، می کوشد به تصویری که مولوی از زندگی و مرگ داشته است، نزدیک شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 136
علم و معرفت از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
چکیده :
از دیدگاه ابن عربی و بنابر نظریه خلق مدام، «علم» تجلی دائم خداوند بر دل هایی است که سرگرمی های دنیا آنها را محجوب نکرده باشد. علم حقیقی همراه با عمل است و نتیجه آن «بهشت معنوی» است. از نظر وی مقام علم، الهی و مقام معرفت، ربانی است؛ بنابراین علم برتر از معرفت است. عارف فقط محل شهود اسم «رب» خداوند است؛ اما عالم آن است که خداوند با ذات و الوهیت خود در او تجلی کرده است، پس تمام اسمای الهی را شهود می کند. بر اساس این تفاوت است که معرفت از عالم خلق و علم از عالم امر است. و نیز عارف دارای احوال عرفانی است، به خلاف عالم که آن احوال در او ظهور نمی کند؛ بلکه دارای مقامات ثابت است. عارفان موحد هستند؛ اما عالمان- گرچه از جهت عارف بودن موحدند- دارای «علم نسب» اند؛ تنها عالمان اند که علم احدیت کثرت و احدیت تمییز دارند.
صفحات :
از صفحه 19 تا 41
فنا از دیدگاه ابن عربی و ارتباط آن با معرفت نفس
نویسنده:
مرتضی شجاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران جنوب,
چکیده :
ابن عربی درباره فنا دیدگاهی هستی شناسانه دارد که براساس آن همه چیز فانی است و حقیقتی جز حق تعالی وجود ندارد. از این رو هر قولی درباره فنای در حق تعالی که لازمه آن اثبات وجودی درمقابل وجود خداوند است شرک است، زیرا لازمه آن، قبول وجود برای سالک است که در انتهای سلوک، فانی می شود. از نظر وی، حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بیانگر این است که حقیقت نفس آدمی چیزی جز خداوند تعالی نیست و اگر کسی بر آن باشد که به غیر از خداوند واقعیتی هست،‌ خواه مستقل یا وابسته به خدا و خواه از وجود خود یا از فنای خود فانی شده باشد، بوی از معرفت نفس به مشامش نرسیده است، زیرا کسی که موجودی غیرحق را ممکن بداند که قایم به حق و فانی در او باشد و فنایش نیز فانی در فنا باشد، گرفتار شرکی بعد از شرک می شود و راهی به معرفت نفس نخواهد یافت، مشرکی است که نه خدای را شناخته است و نه خود را.
صفحات :
از صفحه 147 تا 170
  • تعداد رکورد ها : 73