آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نسبتِ وجود و مرگ در منظومه‌ی فلسفیِ آلن بَدیو
نویسنده:
فروغ السادات رحیم پور ، بیت اله ندرلو
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتارِ حاضر تلاشی است برایِ درکِ نسبتِ وجود و مرگ در منظومة فلسفیِ آلن بدیو ( -1937)، فیلسوف، ریاضیدان و فعالِ اجتماعیِ معاصر فرانسوی. بدیو فیلسوفی نظام‌ساز بوده و جزوِ معدود فلاسفه‌ای است که در قرن بیست‌ویکم از وجودشناسی و ضرورتِ احیای آن سخن می‌گوید. او می‌کوشد تا با رجوع به نظریة مجموعه‌ها یک نظام هستی‌شناسانة نو بنا کند تا در دامِ نسبی‌گرائیِ مطلقِ فیلسوفان پست‌مدرن و پساساختارگرا نیفتد و در عین حال بر محدودیت‌ها و نقایصِ وجودشناسیِ ایدئولوژی‌زدة کلاسیک فائق آید. در همین راستا او یک هستی‌شناسیِ کثرت‌گرایانه را بنیان‌گذاری می‌کند که بر روشِ تقلیل تأکید دارد و برخلاف هستی‌شناسی‌هایِ سنتی از افزایش و رسیدن به وحدتِ جامع گریزان است. درک او از وجود و نسبتِ آن با مرگ در همین چارچوب شکل گرفته است. در همین راستا او وجود را به درجة این‌همانیِ یک کثیر با خود در نسبتِ با یک وضعیت، تعریف می‌کند. بنابراین، او وجود را نه مفهومی هستی‌شناختی بلکه آن را مفهومی معطوف به منطقِ هستنده توصیف می‌کند. به باورِ او وجودِ یک چیز هیچ نسبتی با هویتِ کثیر آن ندارد. معنای این ادعا آن است که وجود نه امری ذاتی بلکه مربوط به نمودِ هستنده است. از این‌رو، او مرگ را به حداقل بودن درجة وجود یک هستنده، یا معدوم بودن آن، در وضعیتِ مرجعش، تعریف می‌کند. به بیانِ ریاضی، مرگِ یک هستنده نمایانگرِ نزولِ تابعِ نمودِ هستندة مورد نظر است. بدین ترتیب، او مرگ را نیز یک مفهوم منطقی و نه هستی‌شناسانه معرفی می‌کند. به اعتقاد بدیو از این تحلیل دو نتیجه حاصل می‌شود: 1- مرگ یک تغییرِ بیرونی در تابعِ نمودِ یک هستنده است، 2- اندیشیدنِ به مرگ، بیهوده است؛ زیرا به اعتقاد او مرگ صرفاً یک پیامدِ منطقیِ تغییرِ ارزشِ تابعِ نمود است، و از سوی دیگر، آنچه شایستة اندیشیدن است، رخدادی است که عاملِ این تغییرِ ارزش توابعِ نمود است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 99
نقدی بر جایگاه زن در اندیشه غزالی
نویسنده:
رحیم پور فروغ السادات
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
در آثار برخی اندیشمندان مسلمان نظیر غزالی، فخر رازی و خواجه نصیر طوسی تعالیم و آموزه هایی راجع به آداب رفتار و معاشرت با زنان به چشم می خورد. این آموزه ها عموما در حکمت عملی و بخش تدبیر منزل و یا در ضمن کتب اخلاق و سیاست مطرح می شود و در آن، زن در چند نقش معین یعنی مادر، همسر و فرزند (دختر) بررسی می شود و یا ذات و سرشت و طبیعت وی مورد ملاحظه و مداقه قرار می گیرد.در این مقاله جایگاه زن را در اندیشه غزالی بررسی می کنیم. او در سه اثر بزرگش در علم اخلاق یعنی احیاء علوم الدین، کیمیای سعادت و نصیحه الملوک به بررسی خلق و خو و روان شناسی زنان پرداخته و درباره تعلیم و تربیت و حدود و حقوق و وظایف آنان اظهار نظر کرده است. ضمن تحلیل و نقد آرای وی در این سه اثر، می کوشیم تا با روشن کردن فضای اخلاقی حاکم بر بحث زنان در این آثار، ناهماهنگی محتوا و مدعای این کتب، یعنی تعلیم اخلاق را نشان دهیم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 100
مواضع پارادوکسیکال غزالی در مواجهه‌ با فلاسفه، اباحه‌گرایان، متصوفه
نویسنده:
فروغ السادات رحیم پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابوحامدمحمد غزالی ازجمله اندیشمندانی است که در طول زندگی پُرفرازونشیب خود به مواجهه‌ی فکری با اندیشه‌های گوناگون پرداخته و برای آنچه صلاح دین و دنیای مسلمانان می‌پنداشت، آرا و عملکرد پیشینیان و معاصران را به ‌چالش ‌کشیده است. او در جای‌جای آثارش، درخصوص چگونگی مواجهه با دیدگا‌ه‌های مقبول و مطرود، ملاک و معیارهای علمی یا اخلاقی را مطرح‌ کرده و گروه‌های مختلف را به پیروی از آن دعوت کرده است. مقاله‌ی حاضر در صدد آزمودن پایبندی خود غزالی به ملاک‌های یادشده است و این امررا با بررسی مواضع وی در برخورد با فیلسوفان و اباحه‌گرایان ‌مسلمان )صوفی‌نمایان( دریک‌سو و متصوفه درسوی‌دیگر، به انجام‌ می‌رساند. این مقاله که با روش تحقیق کتابخانه‌ای انجام می‌شود، تلاش دارد تحلیل خود را با مقابل‌نهادن عین متون و آثار غزالی و استفاده‌ی حداقلی از آثار دیگران ارائه کند و به تعبیری، غزالی را با ترازوی خود غزالی بسنجد. مقایسه‌ی دیدگاه غزالی و نحوه‌ی برخوردش با آراء و افعال سه دسته‌ی یادشده نشان می‌دهد که معیارهای پسندیده‌ای همچون آزاداندیشی، حفظ‌ بی‌طرفی، محافظت بر دماء ‌مسلمین و دوری از جانب‌داری ‌گروه‌گرایانه، در موضع‌ گیری‌های وی به‌نحوی دوگانه مطرح بوده و در آثارش انعکاس‌ یافته‌ است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 66
چیستی تجربۀ عرفانی و چگونگی تحقق آن از منظر آندرهیل
نویسنده:
فروغ السادات رحیم پور، هنگامه بیادار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفا در برخورد با واقعیات فرامادی به تجربه­ هایی دست می‌یابند که شایستۀ نامگذاری به تجربۀ عرفانی است. خانم اولین آندرهیل (1875ـ1941م) عرفان پژوه انگلیسی معاصر، در تحقیقات و تألیفات گستردۀ خود پیرامون عرفان مسیحی، به بررسی تجربۀ عرفانی همت گماشته است. ایشان پس از تحول بزرگ درونی، از بی‌دینی به سمت باورهای عمیقاً دینی و عرفانی گروید و با تدوین کتب و مقالات متعدد، در زمرۀ مؤثرترین پژوهشگران عرفان قرن بیست عالم مسیحیت قرار گرفت. این مقاله درصدد است تا به تبیین تجربۀ عرفانی و بررسی چگونگی تحقق آن از نگاه آندرهیل بپردازد و در همین راستا تلاش می­کند با بیان انواع، نشانه ها و خصایص تجربۀ عرفانی، تصویر روشنی از چیستی آن ارائه دهد. آندرهیل با لحاظ کردن آموزه‌های عرفانی‌ـ روان­شناختی و با توجه به نقش ضمیر ناخودآگاه و حواس باطنی، همچنین با قبول تقدم ساحت احساس بر ساحت اندیشه، تحقق تجربۀ عرفانی را از طریق سیر آفاقی و انفسی میسر می‌داند. در سیر انفسی که بر محور درون­گرایی در حرکت است، عارف به مهارتی دست می­یابد که به ­واسطۀ آن از قیودی همچون «برای من، از من، مرا و ...» رها می­گردد و با وسعت بخشی به شخصیت خود، به مکاشفۀ انفسی دست می‌یابد. در سیر آفاقی نیز سالک با آموزۀ «کشف خدا در مخلوقات»، حوزۀ آگاهی خود را از سمت کثرت به سوی وحدت سوق می‌دهد تا جایی­ که به فهم حضور واقعی و روشن وحدت در کثرت نائل شود. مشخصه­ های اصلی تجربۀ عرفانی رازآلودگی، تناقض ­پذیری، احساس عینیت، احساس انفعال و مقاومت­‌ناپذیری است و آگاهی از سازوکار لایه ­های معرفتی عالم، به تحقق تجربۀ عرفانی کمک شایانی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 229 تا 251
نشانه ‏های‏ معاد‏جسمانی‏ در‏عهد‏قدیم‏‏ و ‏عهد‏ جدید
نویسنده:
فروغ رحیم پور،شکوه منظم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 149 تا 168
جایگاه زن در انسان شناسی غزالی
نویسنده:
شهرزاد استکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری و یکی از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده، همواره مورد توجه دانشمندان و نظریه پردازان مکاتب گوناگون قرار گرفته اند.در جهان اسلام به مسأله زن، در ابعاد مختلف فردی ، اجتماعی ، فرهنگی، فقهی و غیره پرداخته شده است. این رساله در صدد است از میان فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان،نظریات محمد غزالی را پیرامون زن بررسی کند و جایگاه زن را در انسان شناسی وی تبیین و سپس نقد نماید تا نا هماهنگی نظریات وی در دو مقوله ی انسان و زن روشن گردد. غزالی جایگاه زن را در مقام فرزند (دختر)،مادر و همسر بیان نموده است که حجم اعظم این مطالب، مربوط به جایگاه زن در مقام همسر است.او در مبحث تربیت فرزند،پس از بیان اصول تربیتی مربوط به پسران ، به ذکرچند نکته بسیار مختصر در رابطه با تربیت دختران اکتفا می کند و ضمن بیان حقوق والدین ،جایگاه مادر را والا و ارزشمند تلقی می نماید و بر رعایت حقوق وی تاکید می ورزد اما وقتی به جایگاه و حقوق زن در مقام همسر می پردازد ،وی را کم ارزش تر از مرد و فاقد حقوق متساوی با او می پندارد.غزالی زنان را فاقد استعداد رشد و تعالی معنوی و ذاتاٌ واجد خصایل و صفات اخلاقی ناشایست می داند و در برخی نوشته های خود، گاه آنها را هم رتبه با حیوانات می خواند.این در حالی است که او در مباحث انسان شناسی اش اذعان می کند که روح همه انسان ها از عالم الوهی و علوی نشأت گرفته و به دلیل آنکه نفخه ایی از روح قدسی خداوند است، اشرف مخلوقات و نمایانگر حق تعالی است و به صورت بالقوه واجد معرفت حضرت الهیت است و قابلیت کسب حقایق و کمالات معنوی والایی را دارد. کلید واژه ها : غزالی ، انسان ، زن ، دختر ، مادر ، همسر.
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
بررسي مسائل فلسفي تفسير بانوامين (مخزن العرفان)
نویسنده:
زینب نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تحقیق مذکور تحت عنوان بررسی مسائل فلسفی تفسیر بانو امین، سعی شده است با روش تحقیقی کتابخانه‌ای به بررسی مسائل فلسفی تفسیر مخزن العرفان در موضوعات انسان شناسی، معاد و فرشته شناسی پرداخته شود و از آن جهت که بانو امین نگاهی صدرایی داشته اند، به مقایسه نظرات ایشان با ملاصدرا پرداخته شده است. انسان که موجودی مرکب از جسم و روح است و باید در سیر به سوی خدا، قوا و استعدادهای موجود در خود را به کار گرفته و به کمال لایق خود برسد. خداوند از این موجود مختار در عالم الست، عهد گرفته که در طی مسیر کوشش لازم را نموده و در دنیا نیز پیامبران را فرستاده تا انسان را به عهد اولیه متذکر شوند و آنها را در طی مسیر راهنمایی کنند. واسطه دریافت فیض الهی ملائکه اند که در مراتب و درجات مختلف هریک در فعلیت محض خویش به انجام وظایف مشغولند.سیر نهایی انسان و فعلیت نهایی او در عالم آخرت، که حقیقت همه چیز مشخص می‌شود، معلوم می‌گردد و انسان در میزان عدل الهی با روشن شدن حقیقت سیر خویش، عاقبت مشخصی پیدا می‌کند و بهشتی یا جهنمی‌می‌شود. و براساس این حقیقت به ظاهری متناسب با حقیقت وجودی اش، عقوبت خود را هم به صورت جسمانی و هم روحانی دریافت می‌کند. اغلب آراء بانو امین دراین امور با نظرات ملاصدرا مطابقت دارد و اموری هم مانند چگونگی بدن اخروی تفاوت‌هایی وجود دارد.
رابطه انسان و خداوند از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
الهام‌السادات صالح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند و انسان از منظر مولوی در مثنوی مورد بررسی قرار گرفته است. انسان از آغاز آفرینش و ورود به عالم هستی در ارتباط با خدا بوده و به صورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه از این ارتباط سود ‌برده است. در جای جای مثنوی‌ اشعاری وجود دارد که می‌توان با بررسی آن‌ها، نظر و دیدگاه مولوی در مورد ارتباط خداوند با انسان را دریافت. البته بیان این نکته لازم است که در برخی موارد اشعاری که مستقیاً بیان‌گر ارتباط خداوند با انسان باشد وجود ندارد و لازم است با نگاهی تیزبینانه به دنبال یافتن این قبیل ارتباطها در اشعار مثنوی بود.در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند با انسان به چهار زیر شاخه شامل سنخیت خداوند و انسان در اصل وجود، ارتباط خداوند با انسان، ارتباط انسان با خداوند و عشق به عنوان ارتباطی دو سویه بین خداوند و انسان تقسیم شده است. نخستین مطلبی که به آن پرداخته شده، سنخیت خداوند با انسان است. این بخش به بررسی مسئله وحدت وجود و دیدگاه مولوی در باب وحدت پرداخته است. گروهی با توجه به آثار مولوی بر این اعتقادند که وی قائل به وحدت وجود بوده و گروهی معتقدند او به وحدت شهودی قائل شده است. با توجه به این مطلب می‌توان گفت که بین وجود خداوند به عنوان اتمّ موجودات و وجود انسان به عنوان موجودی ممکن الوجود، سنخیتی وجود دارد که ارتباط خدا با انسان را امکان‌پذیر می‌کند.در بحث مربوط به ارتباط خداوند با انسان به بررسی: 1- ارتباط پیامی خدا با انسان به صورت مستقیم (وحی) و غیر مستقیم (آیات آفاقی و انفسی)، 2- ارتباط از طریق خلقت و هدایت و 3- ارتباط کرداری از طریق آزمایش و امتحان پرداخته شده است. آن‌چه از اشعار مولوی در این زمینه بر می‌آید این است که انواع ارتباط‌های خداوند با انسان اشراف داشته و در کنار استناد به آیات قرآن کریم، از آن‌ها در اشعارش استفاده نموده است. در این پژوهش ارتباط انسان با خداوند از سه جهت: 1- ارتباط انسان با خدا به نحو قرب و بعد، به صورت تقرب، وصال و فنا، 2- ارتباط انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و 3- ارتباط آدمیان با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد. آثار و نشانه‌های موجود در مثنوی نشان از آن دارد که مولوی با همه اقسام روش‌های ارتباطی انسان با خداوند آشنایی داشته و در اشعار خود به صورت آشکار و نهان از آن‌ها یاد نموده است. در بخش پایانی به بررسی نظر مولوی در مورد بالاترین مرتبه ارتباط میان خداوند با انسان یعنی عشق و چگونگی تاثیر آن در روح و روان آدمی پرداخته شده است. اشعار مولوی در این بخش نشان می‌دهد که او به عشق به عنوان رابطه دو سویه خدا و انسان وقوف تام داشته و چنان بر تاثیرات آن بر انسان اشراف دارد که گویی رابطه عاشقانه با خدا را با تمام وجود خود احساس کرده است.
تکفیر از دیدگاه مفید و غزالی
نویسنده:
سمیه اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تکفیر گروه ها و دسته های گوناگون جریانی است که در طول تاریخ همواره وجود داشته است. این رساله در صدد است با رویکرد کلامی ‌به تبیین و توضیح و مقایسه‌ی ماهیت ایمان و کفر، نحوه‌ی نگرش به مساله‌ی تکفیر و مصادیق تکفیر از دیدگاه ابوحامد غزالی متفکر بزرگ اشعری و محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید متفکر بزرگ شیعه بپردازد.غزالی در مورد مساله‌ی تکفیر دو رویکرد متفاوت دارد. در یک دوره از زندگی اش دسته ها و گروه های مختلفی را محکوم به کفر می‌کند و این تکفیر ها گاه در مورد کسانی بوده که مومن به دین اسلام بوده اند ولی در اواخر عمر،به نهی از تکفیر کردن می‌پردازد و با تاکید بسیار توصیه می‌کند که مردم باید تا آنجا که می‌توانند از تکفیر دیگران خودداری کنند.به این ترتیب به نظر می‌رسد که در آثار و آراءغزالی در مورد تکفیر، نوعی تغییر رویه ی بسیار بزرگ روی داده است. شیخ مفید هم دسته و گروه هایی را محکوم به کفر کرده است ولی رویکرد او نسبت به مساله‌ی تکفیر در تمام طول زندگی اش یکسان بوده و تفاوت رویکردی در آثار او دیده نمی‌شود.فقط چون کفر را به دو قسم تقسیم کرده است، با توجه به همین تقسیم بند‌ی، مصادیقی که به عنوان مصادیق کفر معرفی کرده است متفاوت شده است. گاهی منظورش از کفر،خارج شدن از اسلام است و گاهی خارج شدن از ایمان.