آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 943
مولوی و حقانیت تشکیکی ادیان
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سه رویکرد انحصارگرایی، شمول‌گرایی و کثرت‌گرایی دینی تلاش دارند تا پاسخی عقلانی به پرسش از حقانیت معرفت شناختی و نجات شناختی ادیان تدارک ببینند. مشکلات این سه رویکرد، زمینه لازم را برای رویکرد حقانیت تشکیکی ادیان فراهم می‌کند که در آن همه ادیان و پیروان آنها بطور تشکیکی و سلسله مراتبی از حقانیت معرفت شناختی و نجات شناختی برخوردار هستند. به نظر می‌رسد مولوی نیز با نظر به گرایش عرفانی خود از دیدگاه حقانیت تشکیکی ادیان حمایت می‌کند. مبانی و اصول نگرش تشکیکی مولانا به حقانیت تشکیکی ادیان را می‌توان در مواردی چون وحدت متعالی ادیان، واقعیت کثرت خارجی ادیان، تفاوت‌ گذاری بین دین و شریعت، تفاوت‌های راه حق از باطل و اسلام تجلی دین و شریعت برتر و پیامبر اسلام الگوی رسول خاتم و متعالی ملاحظه کرد. مجموعه این موارد نشان می‌دهد که مولوی نگرشی تشکیکی به ادیان الهی و بعضا غیرالهی دارد که در آن همه ادیان به تناسب بهره‌مندی‌شان از حقیقت مطلق، واجد حقانیت و منجر به رستگاری و نجات هستند. ضمن اینکه لازمه منطقی پذیرش حقانیت تشکیکی ادیان، اقبال به دین اسلام بعنوان آخرین و کامل‌ترین دین و رسول گرامی اسلام بعنوان آخرین و بهترین و کامل‌ترین انبیاء الهی است. در این رویکرد، برتری و کمال دین خاتم و رسول آن، به معنای نفی وجوه مثبت ادیان پیشین نیست، بلکه تاکید می‌شود که این دین و رسول آن ضمن اینکه کمالات ادیان و انبیاء قبلی را دارند، واجد کمالات جدیدی هستند که در آنها نیست، که همین ویژگی مبین عقلانیت رویکرد حقانیت تشکیکی ادیان است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 97
ذهنیت از نگاه کرکگور و جلال الدین رومی (مولانا)
نویسنده:
اویس استادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در این رساله تحت عنوان سابجکتیویتی (معادل تحت اللفظی این واژه ذهنیت است که می‌توان مطابق دیدگاه خاص کرکگور از آن به انفسی بودن نیز تعبیر نمود.) مطرح می‌شود، دیدگاه خاص سورن کرکگور، متکلم، عارف و فیلسوف قرن نوزدهم دانمارکی است که پایه و اساس اندیش? او درباب حقیقت و ایمان را تشکیل می‌دهد. به گمان کرکگور حقیقت را به دو گون? عینی و ذهنی می‌توان به چنگ آورد. حقیقت عینی موکول به فرآیند تحقیق و پژوهش عقلی و تجربی قابل شناخت است، در حالی که آنچه وی حقیقت ذهنی می‌نامد حقیقتی اختصاصی است که شخص با درون پویی و شورمندی بیکران آن را فراچنگ می‌آورد. در فرآیند وصول به حقیقت ذهنی، فرد با تصورات و مفاهیم انتزاعی سر و کار ندارد که با درک و فهم صحیح آنها وارد ساحت حقیقت شود، بلکه چگونگی رابطه فرد با حقیقت است که اعتبار آن راتعیین می‌کند. در اینجا همچون حقیقت عینی سئوال این نیست که ذهن چه باوری دارد، بلکه مسئله بر سر چگونگی رابط? ذهن فرد با باور است. بر سر حقیقی بودن این رابطه و اینکه آیا فرد با شور بیکران و همه وجود دلسپرده و دلبسته آن باور است یا خیر.حقیقت ذهنی یا انفسی صرف عمل ادراک و فهم و تعقل نیست، بلکه نوعی کار و عمل مبتنی بر احساس و شورمندی فرد است. چنین حقیقتی حقیقت اصیل است که همانا ایمان و دین اصیل می‌باشد، چرا که دین امری انفسی است و مستلزم کشف و شهود، شورمندی و درون پویی. حقیقت نظریه ای علمی و فلسفی نیست که بتوان آن را در مدارس و دانشگاهها از اساتید و معلمین آموخت، بلکه حقیقت برای هر فرد عبارت از آن حالی است که فرد آن را با دل و جان پذیرفته و حاضر باشد در راه حفظ آن همه چیز خود، حتی جانش را فدا کند. این چنین حقیقتی از طریق ابزارها و شیوه‌های عینی دست یافتنی نیست، بلکه تنها درون پویی انفسی و شورمندی است که فرد را بدان رهنمون می‌سازد. چنین دیدگاهی درباب حقیقت و ذهنیت را با اتکا بر مقولاتی چون درون‌پویی و شورمندی و فضیلت حال بر قال، می توان در لابه لای عرفان اسلامی و متون نظم و نثر آن، به ویژه در اشعار و نوشته‌های جلال الدین رومی یافت. مولانا نیز با انتقاد از عقل گرایی فلسفی به عنوان بهترین شیوه ممکن در وصول به حقیقت، بر هستی و جان آدمی انگشت تأکید گذارده، و راه تقرب به حقیقت راستین را که در دین وعده داده شده است سیرباطنی آدمی از رهگذر طی مراحل گوناگون به منظور تعالی جان شیفته سالک و دست یابی به حقیقت می داند. از نظر مولوی صرف آگاهی یافتن از علوم ظاهری و احاطه بر آنها بدون آنکه ساحت وجودی فاعل شناسایی و داننده آن علوم را متحول ساخته و در نردبان تعالی به سوی عرصه الهی گامی فراتر برد، فایده ای و سودی در بر نخواهند داشت، چنین علومی صرفاً علومی تقلیدی و خارج از ساحت وجودی انسان هستند، خواه نجوم و هندسه باشد یا فقه و فلسفه. علم حقیقی چیزی است که تحت عنوان علم تحقیقی، علم ادیان و در نهایت علم محو از آن نام می‌برد. این علوم برخلاف علوم ظاهری که خصلتی فارغ اندیش و بی دغدغه دارند، باید توسط انسان طلب شوندو این سوز و اشتیاق درونی فاعل است که میزان بهره‌مندی او از حقیقت را تعیین می‌کند. پس دست یافتن به حقیقت مستلزم تحولی در ساحت وجودی انسان است که او را از غافل بی‌درد به هشیاری دردمند و طالبی شورمند مبدل می‌سازد. در این رساله ضمن توجه به تفاوتها و اختلافهای فرهنگی و زمینه‌ای میان این دو اندیشمند و عارف، تلاش می‌گردد وجوه مشترک دیدگاه آن دو باره ذهنیت و رابطه آن با مقولاتی چون حقیقت، ایمان، اخلاق به ویژه شناخت و رابط? با خداوند به دست آید.
بررسی تطبیقی برخی از مسایل مرتبط با ایمان از دیدگاه مولانا و کی‌یرکگور
نویسنده:
سعید رحیمیان، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
بررسی آثار مولانا و کی یرکگور نشان می‌دهد که هر دو اندیشمند تقریبا در اصولی مانند ایمان و اخلاق، ایمان و جهش، هم چنین رابطه ی ایمان با شیطان و ایمان با تقدیر به یک نقطه می رسند. هر دو تکلیف را بیان خواست خداوند و شیطان را مانع ایمان می دانند و به بحث جهش در ایمان ارزش زیادی می‌دهند. اما در بحث ایمان و عقل هر کدام به راه خود می‌روند. مولانا قلمرو ایمان را شامل متعلقات خردپذیر و خردگریز می داند، اما کی یرکگور این مباحث را افزون بر خردگریز بودن خردستیز هم می داند؛ هر دو متعلق ایمان را عالم غیب و کارکرد ایمان به غیب را در همین دنیا می دانند و هر دو تفرد را مورد بررسی قرار می‌دهند. در این جستار کوشش شده است که با رویکردی تطبیقی و با استناد به آثار این دو متفکر، تشابهات و مشترکات فکری و اعتقادی آنها درباره‌ی ایمان واکاوی شود.
صفحات :
از صفحه 59 تا 83
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر
نویسنده:
فریبا اکبرزاده، مهدی دهباشی، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛ مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند. از دیدگاه وی، مرگ به معنی «قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه «آغاز زندگی جاودانه دیگری» است. در اندیشه مولوی، معنی زندگی، تولد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن، زمام عقل را به عشق الهی سپردن، ایجاد تغییر و تحول در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی، همراهی با زمان و... است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است. از دیدگاه هایدگر ، مرگ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است. از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که «هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حد پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست. از این رو، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها «کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این، هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی، وظیفه ای است که سازنده «ماهیت» انسان است. این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نور الهى محمدى؛ با نگاهى به اندیشه‏ هاى صدراى شیرازى
نویسنده:
سیدحسن حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمد پيامبر (ص)، يكتا كلمه طيبه اى است كه سرآمد تمامى موجودات و مخلوقات و «كَلِمةُ اللّهِ اَلاعْلى»، هم اوست؛ «... پس خليفه خدا و مجمع مظاهر اسماء الهيه و كلمات تامات الهى است. همان طور كه فرمود: «اُوتيتُ جَوامِع الكَلِم.» چنانچه مخلوقِ خالق كل، همان حكم و اراده تام الهى بوده و از اين رو، «كلُمة اللّه» است، و نيز: «... كلُمة اللّهِ هى العُليا...» (التوبه / 40)؛ پس، نشان و تجلى الوهى، در ساحت محمدى (ص) به اوج علو و برترى مى نشيند. و بدين سان، نيازمندى به او در حلقه نيازمندى انسان به اهل حيات و وجود خود، پيوندى هميشگى دارد. با نبود او، حيات انسانى انسان از طراوت الهى و شادابى قرب و وصل بى بهره، همان قسم كه حيات طبيعى عالم خاك؛ بى درختان زنده و سبز: «... كَلِمَةً طَيِّبةً كَشَجَرة طَيِّبة»، چه اين كه سرمنشاءِ درخت نبوى، هم اوست. در این مقاله به بیان اوصاف و ویژگی های پیامبر اکرم (ص) بر اساس حکمت متعالیه مبادرت شده است.
تاملی بر چیستی تنوع‌پذیری باورها و مبانی نظری آن
نویسنده:
روح الله چاوشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین ارکان کثرت‌گرایی معرفتی، کثرت‌گرایی در باورهاست. از همین‌رو، وقتی سخن از کثرت‌گرایی معرفتی به ‌میان می‌آید از پرداختن به مسئله کثرت‌گرایی در باورها ناگزیریم. شاید بتوان ادعا کرد، یکی از مهم‌ترین وجوه معقولیت کثرت‌گرایی در باورها، وجود قابلیت تنوع در خود باورهاست. به نظر می‌‌رسد، تردید و عدم یقین در خصوص برخی باورها، احتمالاً با امکان تنوع در باورها ارتباط دارد. باورهایی که قطعی نیستند و درباره آنها یقین نداریم، می‌توانند باورهای غیریقینی دیگری را در کنار خود تحمل کنند. اما این مسئله باید به نحوی تبیین شود که روی در جانب بی‌سر و سامانی و نسبی‌گرایی افراطی نداشته باشد. می‌توان با تحلیل پدیده باور و چگونگی بروز تنوع در آن، امکانی برای ارزیابی باورها یافت؛ البته نوعی از ارزیابی که ما را به مطلق‌گرایی و انکار تنوع سوق ندهد. با تحلیل پدیده باور درخواهیم یافت که باورکننده، موضوع باور و اظهار باور، سه رکن اصلی این پدیده هستند. با این وصف، می‌توان برای تبیین تنوع‌پذیری در باورها از مبانی نظری مرتبط با هر یک از این سه رکن بهره برد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 98
سلوک عرفانی در حکمت اشراق
نویسنده:
مجید صادقی حسن آبادی، راضیه عروجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
شیخ شهاب الدین سهروردی فیلسوف و عارفی با حکمتی آمیخته از معرفت نظری و طریقت و سلوک عملی است. در حکمت او مقام نظر و عمل آ ن چنان آمیخته اند که نا رفته راه و گام ننهاده در سلوک را نمی توان حکیم نامید. در آثار او عناصر اصلی سلوک و منازل و احوال سالک از مرتبه بیداری تا فنا و اتصال به عالم نور ترسیم شده است. نفس آدمی نوری محبوس در خاکدان هستی است و باید به وطن حقیقی خویش بازگشت کند. در این مسیر سالک باید تعلقات ظلمانی را به کناری نهد و با اراده ای پولادین و توکل به حضرت نورالانوار و در پرتو تعلیمات پیر و مرشد متحمل ریاضات و مجاهدات علمی و عملی شود تا روحش صیقل خورده لذت وصل را با ذوق دریابد و به کوه قاف برسد. سهروردی نکات سلوکی خود را به صورت تمثیل، نماد، کنایه و استعاره هایی ارائه می دهد. او در قالب گفتگوهایی که گاه خود شیخ است و گاه سالک، دستورالعمل هایی را با زبان رمز در اختیار سالکان و پیروان طریقتش قرار می دهد. طریقت او چندان شناخته شده نیست و همین امر توصیفی نظام مند را از شیوه سلوکی او با مشکل مواجه می کند. ولی با مراجعه به آثار او می توان تا حدودی شیوه او را در طریقت و عناصر اساسی تشکیل دهنده سلوک عرفانی اش به دست آورد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
بررسیی و تحلیل رویکرد عرفانی مولوی به واقعه عاشورا
نویسنده:
رضا روحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ایران,
چکیده :
واقعه عاشورا و شهادت حسین (ع) و یاران عاشق و بلاجو و فداکارش چنان باعظمت و باارزش بود که نمی توانست از دید صاحبان فکر و ذوق پوشیده ماند، مولوی نیز که در موضوعات و وقایع گوناگون به انگیزه های مختلف اخلاقی و عرفانی تأمل می کرده و درس و معرفت می اندوخته و درنهایت آن تجارب و درس ها را به طالبان و مشتاقان عرضه می داشته است، به رغم اختلاف در مذهب، از تأمل و معرفت آموزی در این واقعه غافل نمانده و بارها از امام حسین( ع) و واقعه جانگداز عاشورا یاد کرده است. در این نوشته پس از بیان عوامل و انگیزه های مختلف مولوی در پرداختن به این واقعه یگانه، دو مورد مشخص و مفصل از نگاه خاص و عرفانی مولوی به واقعه مذکور که در مثنوی و دیوان بازتاب یافته، بررسی می گردد و برداشت و تحلیل تازه ای از آنها ارائه می شود، و درنهایت تبیین می شود که نگاه خاص و معرفت مدار مولوی، درعین غرابت و تازگی نسبی خود، از برخی برداشتهای درون مذهبی ( شیعی)که صبغه عرفانی و اصلاحی دارد، چندان بیگانه ویا بی نصیب نیست.
صفحات :
از صفحه 25 تا 49
 سبب و مسبب از دیدگاه جبر عارفانه مولوی
نویسنده:
محمد فولادی , محمد رضا یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
چکیده :
جبر و اختیار یکی از موضوعات مهم کلامی است که از دیر زمان بادیدگاه های گوناگون مورد توجه بوده است و هر یک از پیروان عقاید مختلف با دیدگاه خاص خود به این موضوع پرداخته‌اند. یکی از دیدگاه های معروف در این مسأله دیدگاه عرفا است که در میراث ادبی – عرفانی بازتاب گسترده ای دارد. مولوی به عنوان یکی از نظریه‌پردازان این موضوع در مثنوی معنوی با شیوه خاص خود، داستان و ضرب المثل که شیوه قرآنی است، به طرح آن پرداخته است. در این مقاله با اشاره به پیشینه مباحث کلامی و تأثیر آن در فرهنگ و اندیشه ایرانیان، به بررسی دیدگاه عارفانه مولانا پرداخته شده است. وی با طرح مسائلی همچون سبب و مسبب، سبب سازی و سبب سوزی، رابطه جبر و توکل، جبر خاصه و حدود اختیار انسان، افکار و اندیشه هایش را بیان کرده است. او در عین اینکه قدرت فائقه و جباریت حق را نشانه عجز وزاری انسان و نهایتاً جبر می‌داند، با بیان پشیمانی و شرم آدمی از اعمالش او را دارای اختیار و انجام عمل آگاهانه معرفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 134
رابطه عشق و دردمندی با دعا در عرفان و ادب فارسی
نویسنده:
عبدالرضا مظاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برای دعا آداب و شرایطی است از جمله اینکه داعی باید عظمت خداوند را در نظر بگیرد و راه خیر و شر را تشخیص دهد تا حاجت مشروع در زمان و مکان خاص از خداوند طلب نماید. طلب در دعا برای رفع گرفتاری تضادی با صبر ندارد زیرا ایوب (ع) با اینکه طلب دفع بلا از خدا کرد باز هم خداوند او را اوّب (بازگردنده به سوی حق) خواند. عرفا نفس دعا را دلیل مقبولیت آن میدانند زیرا حال دعا را عنایتی الهی میدانند که از جانب خداوند به داعی افاضه می شود و اگر حاجت را تأخیر می اندازد برای این است که تضرع و زاری بنده را دوست دارد و می خواهد با این تأخیر بنده بر آن تضرع و زاری بیفزاید تا دریای رحمتش به جوش آید. انس به مناجات و تنهایی جویی از نشانه دوستان خدا است. زیرا رابطه عاشقی و معشوقی که بین خدا و داعی برقرار می گردد داعی را به عاشقی بدل می کند که فقط سخن معشوق ورد زبان اوست و دارای دلی شکسته می گردد و اشک خونین می ریزد تا در سایه آن اشک و سوز و گداز به انوار غیبی دست یابد.
صفحات :
از صفحه 323 تا 336
  • تعداد رکورد ها : 943