آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 197
عقلانیت باور دینی از نگاه برون گرایان
نویسنده:
محمد علی مبینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دفاع از عقلانیّت باور دینی در طول تاریخ، بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشه‌ی بشر، رنگ‎های مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است. بسط و توسعه‌ی برون‎گرایی در معرفت‎شناسی معاصر، سبب شده است تا عدّه‎ای از اندیشمندان دینی، که در باب معرفت، دیدگاهی برون‎گرایانه اتّخاذ کرده‎اند، نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیّت آن را از نگاهی برون‎گرایانه به اثبات رسانند. در این نگاه برون‎گرایانه، نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف می‎شود و استدلال‎مداری حاکم در الهیّات طبیعی و قرینه‎گرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار می‎شود. باور دینی در این نگاه می‎تواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی، عقلانی و موجّه باشد. به بیان دیگر، باور دینی در زمره‌ی باورهای پایه قرار می‎گیرد. تجربه‎گرایی آلستون و ادّعای واقعاً پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برون‎گرایی آن‌ها در مسأله‌ی معرفت است. به طور کلّی می‎توان گفت ظهور مکتب معرفت‎شناسی اصلاح‎شده در اندیشه‌ی دینی، هم‌زمان با ظهور یا احیاء برون‎گرایی در معرفت‎شناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه می‎گیرد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 43
توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
علی اصغر خندان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش اصلی این مقاله این است که چگونه میتوان اندیشه های موحدانه و مشرکانه را در معرفت، به ویژه علوم انسانی شناخت؟ با روش بازخوانی، تحلیل و طبقه بندی اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری، و به منظور دستیابی به شاخصی برای تعیین تعالیم اسلامی از غیراسلامی، در این مقاله بر اصل الاصول «توحید» تکیه شده و از این اصل، دو شاخص استخراج گردیده است: اول شاخص، «از اویی»، که مرز توحید و شرک در تعالیم نظری است و از آن طریق، انحراف های بزرگ فکری زیر قابل شناسایی و نقد خواهد بود: توهم انگاری عالم وجود، مادیگرایی، ثنویت، تفویض، جبر، انکار علیت و ... . آثار ناخودآگاه این نظریات، که در ذهن و ضمیر بیشتر افراد رسوب کرده، در تمام عرصه های معرفتی، از جمله در علوم طبیعی و علوم انسانی، قابل پیگیری است. اما شاخص دوم، «به سوی اویی» است که مرز توحید و شرک در تعالیم عملی میباشد و از طریق آن میتوان اندیشه های مشرکانه زیر را شناسایی و نقد کرد: بت پرستی، خودپرستی (آشکار و نهان)، پذیرش طاغوت، انواع ارزش های یک بعدی، به ویژه نظریه های انحرافی در عدالت.
صفحات :
از صفحه 143 تا 178
بررسی مبانی فلسفی تولرنس با رویکردی به تسامح و تساهل
نویسنده:
هادی عظیمی گرکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
واژه Tolerance به معنای بی قیدی و رهاسازی است که متاسفانه معادل تساهل و تسامح تعبیر شده است. هستی شناسی، معرفت شناختی، اومانیسم، مدرنیسم و قرائت های مختلف از دین از مبانی مشروعیت بخشیدن به تساهل و تسامحی است که مورد ادعای پاره ای از متفکران غربی است. با این بیان، اهمیت بحث درباره این موضوع روشن می شود؛ زیرا اولا این واژه هیچ شباهتی به تسامح و تساهل دینی ندارد و ثانیا مبانی آن، یارای مشروعیت بخشیدن به آن را ندارد. با توجه به آنکه پاره یی از متفکران اسلامی در صددند تا نوعی پیوند میان این واژگان برقرار سازند و به آن، صبغه شرعی بدهند بحث، در مورد مبانی این واژه و بیگانه بودن آن از مبانی شرعی و دینی ضروری است. اهمیت بررسی در این مورد، بدان علت است که مکاتب دوران مدرنیسم با مدد سکولاریسم، بر این باورند که اصلی ترین مبانی اومانیسم، تسامح و تساهل است و نتیجه می گیرند که با مبانی تعالیم ادیان آسمانی پیوند خورده است. از دست آوردهای این تحقیق، می توان به اثبات تضاد میان این مبانی و اصول شریعت اشاره نمود و دیگر اینکه اصول اسلامی به هیچ وجه تساهل به معنای پذیرش عقاید، رفتار و فرهنگ غلط و تسامح به معنای مدارا کردن با زورگویان و حق ستیزان را تجویز نمی کند. آموزه های دینی تسامح و تساهل را به صورت مشروط و محدود، مشروع دانسته است. تسامح اسلامی به معنای همزیستی مسالمت آمیز با پیروان سایر ادیان الهی و رأفت اسلامی نسبت به خطا کاران با هدف ایجاد تنبه و ارشاد است. تسامح دینی به معنای چشم پوشی از حقوق شخصی و مسائل فردی است و به هیچ وجه در حقوق اجتماعی و حاکمیت الهی جایگاهی ندارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
درسگفتار تبارشناسی ایده
مدرس:
محمد مهدی اردبیلی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی تبارشناختیِ یک مفهوم در طول تاریخ اندیشه، نه تنها به روشن‌سازی مفهوم مورد نظر می‌انجامد، بلکه همچنین می‌توان به پشتوانه‌ی آن قرائتی از کل تاریخ، که همانا تجلیِ خود حقیقت است، به دست داد. مفهوم «ایده» بی‌شک یکی از این مفاهیم کلیدی است که ردیابی سیر تکوین آن از ابتدا تاکنون، می‌تواند بصیرت‌های نابی را در بطن تاریخ فلسفه ردیابی کرده و روشن سازد. اصطلاح «ایده» (ἰδέα، Idea، Idēe) یکی از مهمترین اصطلاحات فلسفی است. سابقه این اصطلاح به یونان باستان و مصدر فعلی ειδειν بازمی‌گردد که به معنای دیدن و مشاهده کردن است. افلاطون برای نخستین بار از آن به عنوان یک اصطلاح فلسفی مشخص، در نظریه‌ی مُثُل خویش بهره می‌جوید. جالب اینجاست که همین مصدر فعلی ریشه‌ی اصطلاح ارسطویی ειδοςیا «صورت» (در برابر ماده) نیز به شمار می‌رود. در قرون وسطی «ایده» جایگاهی دیگر می‌یابد و در مناقشات بر سر کلیات نقشی اساسی ایفا می‌کند. در دوران مدرن، هم عقلگرایان و هم تجربه‌گرایان با به دست دادن تعریفی دیگر از این اصطلاح از آن در بیان نظرات خویش بهره می‌برند. در نظر آنها، ایده (Idēe) دلالت بر وجودی انتزاعی و ذهنی داشت. هنگامی که لاک تصورات را به اولیه و ثانویه تقسیم می‌کند، از همین اصطلاح بهره می‌برد. اسپینوزا از نخستین عبارات اخلاق، آن را به کار می‌گیرد و از ایده‌ی (تصور) خدا یا جوهر سخن می‌گوید، هرچند نزد وی، ایده به سطح اراده و عمل نیز راه می‌یابد. اما کانت در استفاده از این اصطلاح تا حدی به عقب بازگشت و ایده‌ها را مفاهیم عقل معرفی کرد. جانشینان کانت همچنان از برداشت کانتی از ایده‌ها دفاع کردند و شلینگ آنها را قدرت‌هایی مافوق طبیعی می‌پنداشت. ایده در اندیشه‌ی هگل، مانند بسیاری از مفاهیم فلسفی دیگر، به نوعی جامعیت دست می‌یابد. به بیان دقیق‌تر، قرائت هگل از ایده را می‌توان سنتز نظرات مختلف و بعضاً متضاد پیشین دانست. هگل ایده را عقلانی می‌داند، اما این به هیچ وجه به معنی انتزاعی بودن آن نیست، بلکه اتفاقا ایده عین انضمامیت و فعلیت است. از سوی دیگر هگل به واسطه‌ی عینیت بخشیدن به ایده‌ی عقلانی، برخلاف افلاطون آن را در مقابل جهان محسوس قرار نمی‌دهد، بلکه می‌کوشد تا با روحانی‌‌سازی دیالکتیکی آن، به نوعی ایده‌ی مطلق فراگیر راه ببرد. مفهوم «ایده» نزد هگل، به هر دو حوزه‌ی هستی‌شناسی و معرفت شناسی راه می‌یابد و به نوعی آنها را به یکدیگر پیوند می‌زند. بنابراین، دوره‌ی آموزشی «تبارشناسیِ ایده»، خواهد کوشید تا به بررسی تحلیلی-تاریخیِ مفهوم «ایده»، از خاستگاه آن در یونان (افلاطون و ارسطو) آغاز کرده و به میانجی متفکران قرون وسطی و دوران مدرن، به واکاوی این مفهوم نزد کانت و هگل، و نهایتاً دروان حاضر بپردازد.
مساله عینیت، پیشینه تاریخی و وجوه فلسفی
نویسنده:
مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در نوشتار حاضر نخست مساله عینیت از منظر دو فیلسوف مهم عهد باستان یعنی افلاطون و ارسطو مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس مساله عینیت در عصر جدید و نزد عقل گرایانی همچون دکارت و پس از آن نزد تجربه گرایانی همچون بیکن، لاک و بارکلی مورد بحث قرار گرفته و در آخر نظر کانت در این خصوص آورده شده است در ادامه نتیجه بندی سه گانه از مساله عینیت: معرفت شناختی، مابعدالطبیعه و معنا شناختی آمده است. پس از آن به گونه های مختلف عینیت معرفت شناختی: نظریه های قائل به اجماع، نظریه های اشاره ای، نظریه های فرا باز نمایانه و نظریه های قائل به تطابق پرداخته شده است. سپس عینیت مابعدالطبیعه و اقسام آن مورد بحث قرار گرفته و در آخر نیز به عینیت معنا شناختی عطف توجه شده است.
صفحات :
از صفحه 101 تا 116
مبانی دین مکشوف 100 سال قبل از دیوید هیوم: مشارکت آنتونی کالینز [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Nicholas Bryant Nash
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه به بررسی مشارکت آنتونی کالینز (1676-1729) در بحث قرن هجدهم درباره زمینه های مسیحیت می پردازم. نشان می‌دهم که در اوایل قرن هجدهم، فیلسوفان بریتانیایی که به این موضوع می‌پردازند، شروع به کنار گذاشتن توسل به معجزات به نفع توسل به تکمیل پیشگویی عهد عتیق کرده‌اند. من استدلال می کنم که این جایگزین کوتاه مدت بود، تا حد زیادی به دلیل کار انتقادی آنتونی کالینز. این اپیزود در بحث اغلب نادیده گرفته می‌شود، اما بدون آن، بحث‌های بعدی درباره معجزات، از جمله بحث‌های دیوید هیوم در تحقیق درباره درک بشر، ضد اوج می‌بود. تعدادی قسمت در کتاب مقدس وجود دارد که در مورد پیامبران دروغین هشدار می دهد که در تلاش برای کسب اعتبار معجزه می کنند. در دو فصل اول نشان می‌دهم که متفکرانی مانند هابز، بویل و لاک از این عبارات آگاه بوده و به ایجاد معیارهایی برای اینکه آیا منبع معجزه الهی است یا شیطانی است، توجه داشتند. راه‌حل‌های آن‌ها فقط منجر به مشکلات جدی‌تر فزاینده‌ای شد که من آن‌ها را تحت عناوین مشکل دایره‌ای، مشکل استقرار، و مشکل خودارجاعی دنبال می‌کنم. آخرین مورد به طور طبیعی انگیزه روی گردانی از توسل به معجزات به جای استدلال جایگزین از تحقق پیشگویی عهد عتیق است. من تفاوت بین این استدلال و برهان معجزه را در فصل 3 مورد بحث قرار می دهم و نشان می دهم که چگونه به طور طعنه آمیزی توسط کالینز رد شد.
نقد نظریه قانون طبیعی جان لاک بر اساس مبانی فلسفی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:رضا احدپور؛ استاد راهنما:قاسم روانبخش؛ استاد مشاور :مهدی امیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعات مهم در مباحث فلسفی که به هویت انسان مربوط می شود، قانون است. فیلسوفان زیادی به تعریف قانون و جنبه های آن در زندگی اجتماعی پرداخته اند، یکی از این جنبه ها «قانون طبیعی» است که به عنوان معیاری به قانون وضعی تعبیر می شود. ضرورت توجه به مبانی فلسفی علوم انسانی در خوانش صحیح علوم انسانی و تمدن سازی براساس آن، ایجاب می کند که به هر تفسیری از این نظریه به طور نظام مند نگاه کرد. بر اساس نظریه جان لاک، قانون طبیعی موهبتی عقلی است که توسط خدا به انسان داده شده است که ناظر به وضع طبیعی انسان است که در آن وضع، ذات پاک انسان دارای امتیازاتی است که اساس حقوق طبیعی را شکل می دهند، از آن جایی که انسان از وضع طبیعی خارج می شود و امکان نزاع هست، باید به جامعه روی آورد و برخی از امتیازات طبیعی را به هیئت حاکمه اعطا کرد تا ضامن اجرای قوانین مبتنی بر قانون طبیعی باشد که صدقش با توجه به اثبات وجود خدا و صفات نیکوی او احراز شده است؛ و این امر براساس مبانی معرفت شناختی لاک و مبناگرایی تجربی او تبیین می شود. در مقابل، علامه طباطبایی به این باور است که انسان با توجه به بداهت و تجرد علمش به این نکته می رسد که عین الربط به خدای کامل مطلقی است که وجود انسانِ دارای بعد فردی و اجتماعی را حکیمانه آفریده است و انسان را به سوی هدف خلقت که ذات واجب تعالی است براساس قوانین عام خلقت که مبنای باز تفسیر قانون طبیعی از منظر علامه است راهنمایی می کند. در نتیجه، اساس قوانین وضعی اجتماعی برای زیست اجتماعی انسان که برایش ضروری می باشد، براساس قانون طبیعی گفته شده تبیین می شود و نظام تقنینی و سیاسی و حکومتی براساس مطالب گفته شده و در زیر عنوان ربوبیت تکوینی و تشریعی مطلق خدا شکل می گیرد. اهمیت لاک در تمدن غرب و تأثیر علامه بر تمدن اسلامی و ضرورت توجه به اسلامی سازی علوم انسانی و نقش آن در زندگی اجتماعی بر اساس این دو دیدگاه مجزا، نگارنده را مجاب به نگارش این رساله کرده است. امتیاز این تحقیق این است که ضمن توجه به مبانی فلسفی منتج به قانون طبیعی لاک، به بررسی و تبیین نظریه علامه در تبیین ماهیت فلسفی قوانین هنجاری اجتماعی پرداخته است. در این تحقیق ثابت شده است که علی رغم وجود شباهت هایی که بین این دو وجود دارد، خوانش لاک از قانون طبیعی با نقدهای مهمی مثل عدم خود بسندگی عقل بشر، ذاتی بودن زندگی اجتماعی حتی بدون لحاظ وضیعت نزاع و نسبی نبودن تمام گزاره های ارزشی و اجتماعی و عدم سکولار بودن قوانین اجتماعی مواجه است که اساس اندیشه فلسفی علامه طباطبایی را شکل می دهد.
دولت و دین در فلسفه حق هگل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Olga Navrátilová
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف او از این رساله، دولت و دین در فلسفه حق هگل، بررسی موضوع دولت سکولار مدرن و رابطه آن با دین در فلسفه G.W.F. هگل است. پیش از پرداختن به این متفکر، دو مفهوم دیگر از رابطه دولت و دین، یعنی مفهوم توماس هابز و جان لاک، به اختصار معرفی می شود. این دو پیشینیان هگل در اندیشه سیاسی مدرن، هر دو پیش فرض های تجربی یکسانی دارند. آنها با این وجود به نتایج کاملاً متفاوتی در مورد امکان تساهل مذهبی و رابطه دولت و کلیسا می رسند. فلسفه سیاسی هگل نمایانگر دیدگاهی بدیل درباره ماهیت دولت سکولار و رابطه آن با دین به هر دوی این نمایندگان نظریه قرارداد اجتماعی دولت است. مسئله رابطه دولت و دین که در بخش اصلی این اثر مورد توجه قرار خواهد گرفت، با توجه به مفهوم آزادی هگل مورد بحث قرار خواهد گرفت. همین مفهوم است که هم پیوند متقابل و هم ضرورت تمایز بین این دو تجلی روح یعنی دین و دولت را نشان می دهد و تنشی را که بین آنها باقی می ماند توضیح می دهد
فلسفه و الهیات طبیعی در انگلستان قرن هفدهم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Harry John Pearse
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی رابطه انضباطی بین فلسفه طبیعی (مطالعه طبیعت یا بدن) و الهیات (مطالعه امر الهی) در انگلستان قرن هفدهم می پردازد. رشته های مدرن اولیه دو کارکرد اساسی داشتند. اول، آنها قواعد و مرزهای استدلال را تعیین کردند - بنابراین دانش در چارچوب های انضباطی مشروعیت یافت و قابل فهم شد. و ثانیاً، رشته‌ها آموزش و پرورش را ساختار می‌دهند، دانش را به گونه‌ای تقسیم می‌کنند که بتوان آن را مطالعه و آموزش داد. این نقش دوگانه به این معنی بود که رشته ها ساختارهای معرفتی و اجتماعی بودند. آنها از عناصر مختلفی تشکیل شده بودند و در نتیجه به طرق مختلف با یکدیگر ارتباط داشتند. به این ترتیب، رقابت پذیری دانش مدرن اولیه در رقابت پذیری رشته ها - محتوا و مرزهای آنها منعکس شد. فرانسیس بیکن، توماس وایت، هنری مور و جان لاک به ترتیب محور چهار فصل هستند، با جوزف گلانویل، توماس هابز، دیگر خدایان کمبریج، و انواع نویسندگان مکتبی قرون وسطایی که زمینه، مقایسه و تقویت را ارائه می دهند. این مطالعات موردی، مقطعی از اندیشه و باور قرن هفدهمی را ارائه می‌کند. آنها منافع حرفه ای و نهادی متفاوتی را در بر می گیرند و مجموعه ای از مواضع فلسفی، کلامی و مذهبی را نمایندگی می کنند. با این وجود، هر یک از آنها به شیوه‌های مختلف و تأثیرات متفاوت، رابطه بین فلسفه طبیعی و الهیات را در مرکز تلاش‌های فکری خود قرار می‌دهند. آنها با هم نشان می‌دهند که در انگلستان قرن هفدهم، فلسفه طبیعی و الهیات در نوسان بودند، و رابطه انضباطی آنها پیچیده بود و درجاتی از همپوشانی و بیگانگی را به دنبال داشت. در درجه اول، فلسفه طبیعی و الهیات به بررسی ماهیت و ساختار جهان پرداختند و با هم رابطه بین اجزای سازنده آن - طبیعی و الهی - را تعیین کردند. با این حال، آنها همچنین گستره قوای شناختی انسان را منعکس می‌کردند، و مشخص می‌کردند که کدام بخش از جهان قابل شناخت است، و زمینه‌ها و درجات مناسبی از یقین و اعتقاد را مشخص می‌کرد. بنابراین، هر دو رشته، و رابطه آنها با یکدیگر، به بحث های گسترده در مورد، حقیقت، یقین و نظر کمک کرد. این به نوبه خود دستورالعمل های هنجاری را ایجاد کرد. تا حدودی درستی یا نادرستی عقیده و رفتار با تعاریف خاص و رابطه بین فلسفه طبیعی و الهیات مشخص می شد. در نتیجه، جایگاه انسان در جهان - رابطه او با طبیعت، خدا و همنوعانش - از طریق این رشته ها مثلث بندی شد.
  • تعداد رکورد ها : 197