آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 117
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی
نویسنده:
عبدالحمید شهیدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یقین و یقینیات در منطق و فلسفه اسلامی عنوان و موضوع این نوشته است. پژوهش حاضر در محور ماهیت یقین منقطقی که خود از مبانی، بلکه مهم‌ترین مبنای استدلال، حجت و برهان است و هم چنین در بردارنده بحث از انواع و اقسام یقین، تعداد یقینیات و بدیهیات، نقل آراء صاحب نظران و نخبگان در این مورد و بالاخره تبیین نظریه مختار و مورد قبول، سامان دهی شده و مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور مطالب این رساله در حقیقت در دو بخش تنظیم شده؛ بخش اول آن مربوط است به مباحث شناخت و معرفت و در یک کلام جنبه معرفت شناسانه دارد، که ماهیت یقین را به تفصیل مورد بررسی و دقت قرار می‌دهد و بخش دوم حاوی مباحث منطقی موضوع است. بخش اول تنها یک فصل دارد به عنوان ماهیت یقین که شامل مباحث لغوی و اصطلاحی، تعاریف، امکان یقین، بررسی عقاید شک گرایان، حسیون و سوفیسط‌ها، بیان تفاوت یقین از جزم، ظن و شک، علم مقلد و جهل مرکب و سفسطه می‌شود. و بخش دوم سه فصل دارد: به این ترتیب که فصل اول از بخش دوم مربوط به انواع یقین است و هم چنین مباحث امتیاز یقین از سایر باورها، نسبیت یقین و ذاتیت یقین را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در فصل دوم از این بخش به تفصیل به بیان دیدگاه‌ها و نظریات پرداخته شده و حتی المقدور سعی شده نظریات عمده از فلاسفه و منطق دانان اسلامی مطرح و بررسی شود. و بالاخره در فصل سوم از بخش دوم بررسی کوتاه و مختصر این دیدگاه‌ها و نظریات و بیان تفاوت‌های آنان و احیاناً نقد این نظریات پرداخته شده است.
بررسی انتقادی ديدگاه غياث الدين منصور دشتكی در معاد جسمانی
نویسنده:
عسکری سليمانی اميری، محمدرضا مدرسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
غياث الدين منصور دشتكي از فلاسفة قرن نهم و دهم، نخستين فيلسوفي است كه ادعاي برهان عقلي بر معاد جسماني با بدن عنصري كرده است. وي از دو راه عقلي و نقلي به اثبات معاد جسم عنصري مي پردازد. در اين گفتار در پي بررسي استدلال هاي غياث الدين در اثبات معاد جسم عنصري هستيم. برهان عقلي وي مبتني بر بقاي تعلق نفس به بدن پس از مرگ است كه مورد نقد صدرالمتألهين واقع شده است؛ و مدعاي وي بر بازگشت نفس به بدن عنصري دنيوي، پس از شكل گيري مزاج كامل در قيامت است، كه مورد نقد آقاعلي مدرس قرار گرفته است. تمسك وي به آيات براي اثبات جسم عنصري نيز خالي از اشكال نيست. با نقد و بررسي ديدگاه وي به اين نتيجه رسيديم كه برهان عقلي و نقلي وي در اثبات معاد جسم عنصري ناتمام است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
بررسی تطبیقی برهان وجودی از منظر آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی(ره) و أنسلم
نویسنده:
علی اخلاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برهان وجودی عبارت است از برهان که از درک حقیقت و مفهوم واجب الوجود به وجود خارجی واجب الوجود استدلال شده باشد. و برهان صدیقین عبارت است از برهان که وسط در آن چیزی جدا و بیگانه‌ای از واجب الوجود نباشد. برهان وجودی اولین بار در مغرب توسط آنسلم پایه ریزی شد و او برهان وجودی را چنین تقریر نمود که: ما میتوانیم بزرگترین موجود که بزرگتر از آن قابل تصور نیست تصور نماییم پس باید این بزرگترین موجود در عالم خارج نیز وجود داشته باشد والا بزرگتر از آن قابل تصور خواهد بود که علاوه بر وجود ذهنی، وجود خارجی نیز داشته باشد و این خلف است. برهان وجودی آنسلمی در جهان غرب و همجنین در جهان اسلام دارای موافقین و مخالفین است. اما این برهان تام است و اشکلات که از مخالفین بر آن وارد شده قابل پاسخ است. برای بازسازی آن می‌توان چنین تقریر داشت که بر فرض معدوم بودن موجود برترین، استدلالی در قالب قیاس حملی تشکیل می‌شود که نتیجه آن منجر شدن به تناقص است و آن استدلال این که موجود برترین معدوم است و هیچ معدومی موجود برترین نیست. پس موجود برترین، موجود برتین نیست و این صحیح نیست پس به خاطر رهای از این مشکل باید وجود موجود برترین را پذیرفت. درجهان اسلام آقای محقق اصفهانی برهانی شبیه به برهان آنسلمی پایه‌ریزی نمود به این بیان که ما حقیقت واجب الوجود را درک می‌کنیم پس باید از این حقیقت در خارج نیز مصداقی داشته باشد و الا خلاف طبع واجب الوجود خواهد که لازمه آن سلب شی از نفس شی و آن محال می‌باشد. ایشان نیز در اقامه چنین استدلالی دارای موافقین مخالفین می‌باشد اما برهان ایشان نیز تام است و اشکالات که از طرف مخالفین طرح شده قابل پاسخ می‌باشد. برهان محقق اصفهانی با برهان آنسلم از جهاتی با هم مشابه از جهاتی هم با یک دیگر متفاوت است. از برهان صدیقین تقریر متفاوت وجود دارد. ابن سینا چنین تقریر نموده است که در ابتدا نسبت به وجود دو احتمال داده یکی این که وجود واجب باشد فهو المطلوب دیگر این ممکن باشد که حتما منتهی به واجب می‌شود. ملاصدرا و علامه هر کدام طبق بیان خواص خود تقریر برهان صدیقین از حقیقت هستی واجب الوجود را اثبات نمودند. برهان وجودی چه بر مبنای تقریر محقق اصفهانی و چه بر مبنای آنسلم در حقیقت از سنخ برهان صدیقین است و معیار برهان صدیقین را دارا می‌باشد.
بررسی تطبیقی خودشناسی در اندیشه ی فلسفی ملاصدرا، آیات و روایات
نویسنده:
رضوانه نجفی سواد رودباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی است، مرکب از نفس (روح) و بدن که عنصر اصلی وجود او را نفس تشکیل می‌دهد. شناخت نفس (خودشناسی) ملازم با شناخت خدا است. مراد از خودشناسی در این رساله عبارت است از شناخت حقیقت و مرتبه و جایگاه خود انسانی در نظام هستی است. این جایگاه که عالی‌ترین مرتبه‌ی انسان هست با شناخت سابقه و مقصد نهائی نفس و نحوه‌ی تحول و چگونگی سیر آن از مبدأ تکون تا رسیدن به شهود جمال و جلال حق بدست می‌آید، نفس انسان از خزائن الهی به عالم ماده تنزل نموده و دو باره از ماده‌ی محض حرکت کرده تا رسیدن به مقصد اولی در تکاپو می-باشد تا نهایت به بدایتش بر گردد. هدف اصلی آفرینش انسان حصول یقین است و این هدف محقق نمی‌شود؛ مگر با طی مراحل سیر و سلوک و مجاهده با نفس و تعبد به شرع و جلوگیری از شهوات و شب زنده داری که زمینه ساز شناخت حقیقت خود و مشاهده‌ی ذلت و خواری خویش و رسیدن به قرب الهی و شهود جمال و جلال خداوندی است. انسان با عبادت خداوند به این هدف نائل می‌گردد. پس عبادت، غایت متوسط و یقین، غایت بالذات است.از نظر ملاصدرا رسیدن به این مقصد در سیر صعودی نفس، با دو بال علم و عمل محقق می‌گردد. وی معتقد است، حرکت نفس از ماده‌ی بی جان شروع شده و در مراحل مختلف خود از جمادی تا انسانی و تقویت قوای نفسانی به ویژه قوه‌ی عقل ادامه می‌یابد و در جنبه‌ی نظری مراحل مختلف را از عقل بالقوه تا اتصال و اتحاد به عقل فعال و شهود صور موجودات در آینه‌ی نفس خود طی می‌کند و در جنبه‌ی عملی از تهذیب ظاهر شروع شده و تخلیه و تحلیه‌ی باطن با ایجاد تعادل بین قوای نفس و سلطه‌ی نفس بر بدن تا رسیدن به مقام فناء ادامه می‌یابد. از نظر او انسان با تمرین فکری، تطهیر باطن، تبعیت از شرع و طهارت قوه‌ی خیال در این مسیر، به مقام فناء می‌رسد. از نظر قرآن کریم، انسان مسافری است که مبداء و مقصد او حق تعالی است و مسیر حرکت او همان نفس انسانی است. انسان برای رسیدن به این مقصد باید مراحل و منازلی را طی کند و حقیقت خود را بسازد تا آن را بشناسد و بتواند به بارگاه حق نائل شود. در این سفر نیازمند شرایط و مقدماتی است تا نفس از مقام حیوانی عبور کرده و با طی مراحلی به مقام شهود حق نایل شود. اولین مقام سیر نفس، بیداری است و پس از آن منازلی را یکی پس از دیگری طی می‌کند تا به مرتبه‌ی اخلاص و مقام مخلَصین نائل آید. در این سلوک معنوی، انسان مراتب نفس خود را کشف نموده از شناخت خود به شناخت و شهود حق که هدف آفرینش اوست نائل می‌شود. از نظر روایات اسلامی بهترین راه برای سیر انسان از مبداء تا مقصد؛ یعنی رسیدن به شناخت خود که ملازم با شناخت خدا می‌باشد محبت حق است که با براق محبت می‌توان خود را یافت و به حقیقت خود پی برد و نفس را از آلودگی‌ها تخلیه نمود و به صور زیبا تزئین کرد تا از خود به خدا رسید. نتیجه‌ی به دست آمده از این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی آن است که نظر ملاصدرا در باره‌ی خودشناسی، سابقه‌ی نفس و مقصد نهائی آن و نیز در راهکارها و نحوه‌ی سیر نفس از ماده تا رسیدن به مقصد نهائی بر گرفته از متون دینی است که با زبان فلسفی ارائه شده است.
حقیقت و مراتب علم الهی در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدجواد نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم در حکمت متعالیه امری وجودی و دارای مراتب است. علم واجب به ذات خود، و علم او به موجودات، قبل از ایجاد و بعد از ایجاد آن ‌ها، از نوع علم حضوری تفصیلی است ؛ با این تفاوت که علم او به ذات و به موجودات قبل از ایجاد ذاتی است ، اما علم او به اشیا بعد از ایجاد، فعلی است. صدرالمتالهین علم واجب به ذات خود را با ارایه سه برهان که در راس آن‌ها برهان صدیقین قرار دارد، ثابت می‌ کند، که بر اساس آن، خداوند به ذات خود عالم بوده، و این دانش و خودآگاهی به‌ شیوه حضوری و اتحاد عاقل و معقول است. از مهم ‌ترین رهیافت‌ های تحقیقی صدرالمتالهین، اثبات علم تفصیلی خداوند به همه موجودات در مقام ذات و پیش از ایجاد است، که از آن به "علم اجمالی در عین کشف تفصیلی" تعبیر نموده است، و اثبات عقلی این علم را بر مبنای دو اصل مهم فلسفی یعنی "بسیط الحقیقه کل الاشیا" و "وحدت حقه حقیقیه" ممکن و مقدور می ‌داند. همچنین صدر المتالهین درباره مراتب علم واجب به ماسوی بعد از ایجاد معتقد است که عالم هستی در نشات‌ های گوناگون و مراتب مختلف برای واجب تعالی مکشوف می ‌شود، و لذا خداوند متعال در چند مرحله به مخلوقات خود عالم است، که این مراتب در نظر وی به ‌صورت علم نهایی، علم فضایی و قدری، جلوه‌ گر است. به نظر ملاصدرا علم حق به ماسوی در مقام ذات، یک علم بیشتر نیست، که از آن به علم عنایی تعبیر می‌شود؛ زیرا تمام موجودات در صقع ربوبی هستند و از خود هستی ندارند، از این رو، در این مرتبه نمی ‌توان مراتب مختلف قائل شد. اما از آن‌ جایی که مظاهر او متعدد هستند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت و در مرتبه فعل می ‌توان گفت علم حق دارای مراتب است، که این مراتب شامل علم قضایی و علم قدری است.
بررسی تطبیقی ایمان از منظر آیت الله جوادی آملی وآگوستین
نویسنده:
باقر یاقوتی سلطان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع ایمان از مهمترین موضوعاتی است که می‌تواند در وضعیت کنونی بشر به عنوان یک مأمن مطمئن در این دنیای ظلمانی برای یک دیندار مورد توجّه قرار گیرد. در تعریف ایمان ما با مکاتب مختلفی روبرو می‌شویم از امر قلبی و تصدیقی گرفته تا مکاتبی که ایمان را مجموعۀ قول وفعل و عمل می‌دانند، سنت آگوستین به عنوان یک مسیحی شناس در دوران قرون وسطای مسیحیت مشهور ومعروف گردید و در میان مکاتب مسیحی راه پولوس را ادامه داد و راهی جدید را در فلسفه مسیحیت با دید نو افلاطونی گشود در مورد ایمان قائل است که ایمان اشراقی است که از سوی خداوند بر قلب انسان گنه کار تابیده می-شود تا اورا از ظلمت گناه نجات دهد عقل در سیر ایمان آگوستینی به خدا راه گشاست ولی ایمان بر عقل مقدم است چرا که عقل بعضی آموزه‌های اساسی مسیحیت همچون تثلیث وتجسّد و.. را نمی‌پذیرد، علاوه بر اینکه آگوستین راه معرفت ایمانی را منحصر در راه شهودی می‌بیند حضرت آیت الله جوادی آملی به عنوان یک اسلام شناس ایمان را عقد قلبی می‌دانند که بین نفس انسان ویک مطلب (متعلّق ایمان )بر قرار می‌گردد که البته لازمۀ ایمان حق و صحیح در انسان راظهور این ایمان در ظاهر جوارح انسان میدانند و عقل از نظر ایشان در ایمان حضوری فعال و مقدّم بر ایمان دارد ومثل چراغ وراهنمایی است که دست انسان را در دامن وحی معصوم گذاشته وبه عنوان حجت درونی همواره در کنار مومن حاضر است ..حقیقت ایمان، رابطۀ عقل و ایمان ومتعلقات ایمان(خدا، معاد، پیامبران، ملائکه، برزخ، شفاعت...) از نظر آیت الله جوادی آملی وآگوستین مورد بررسی قرار گرفته است.واژگان کلیدی:
سخنرانی تکاپو در میان سنت فلسفه اسلامی و اندیشه تجدد
سخنران:
یدالله یزدان پناه، حمید پارسانیا، عسکری سلیمانی امیری، حمید طالب زاده، محمدرضا حسینی بهشتی، مجید احسن
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , کتابشناسی(نمایه کتاب)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب «گفتگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی؛ صیرورت، دیالکتیک و ایده آلیسم» آخرین اثر دکتر سید حمید طالب‌زاده است که توجه بسیاری از اهل فلسفه را به خود جلب کرده است. آنچه به پیوست آمده، فایل صوتی نشستی است با عنوان «هم اندیشی در باب گفتگوی میان هگل و فیلسوفان مسلمان» که در اواخر سال گذشته به همت گروه روش شناسی علوم انسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار گردید. در این نشست که در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار گردید، حجج اسلام والمسلمین سید یدالله یزدان پناه، حمید پارسانیا، عسکری سلیمانی امیری، و آقایان دکتر سید حمید طالب زاده، دکتر سید محمدرضا حسینی بهشتی و دکتر مجید احسن به ارائه بحث پرداخته‌اند.
حقیقت ادراک حسی از منظر شیخ اشراق و ملا صدرا
نویسنده:
بهرام جهان دیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث علم به محسوسات یکی از مباحث مهمی است که می‌توان آن را از دو جنبه مورد بررسی قرار داد: 1ـ جنبه هستی شناسانه 2ـ جنبه معرفت شناسانه.جنبه هستی‌شناختی قضیه شامل بحثهائی از این قبیل است که آیا ادراک حسّی امری مجرّد است یا مادّی و یا بحث از اینکه آیا ادراک حسّی تغییرپذیر است یا تغییرپذیر نیست؟ و بحثهائی از این قبیل.جنبه معرفت‌شناختی هم شامل بحثهائی است که یکی از مهمترین مسائل آن، این سوال است که آیا ادراک حسّی، معرفتی حضوری است یا معرفتی حصولی؟ در صورت حصولی بودن آیا مفید تصدیق است یا مفید تصوّر؟ ارزش معرفتی ادراکات حسّی چقدر است؟ و بحثهائی از این قبیل.در نوشتار حاضر حقیقت ادراک حسی از بعد هستی شناسانه و آن هم تنها از جهت حضوری یا حصولی بودن و با رویکرد دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در مقدمه این پژوهش طرح کلّی رساله ترسیم شده است.سپس مطالبی عنوان میشود که از جمله آنها می‌توان به این نکات اشاره کرد: تاریخچه بحث «علم و ادراک حسّی»، تعریف علم، کاربردهای مختلف علم، نسبتبین علم و ادراک، مراحل ادراک، تقسیم علم به حصولی و حضوری، خطاناپذیری علم حضوری، اشکالات نقضی بر خطاناپذیری علم حضوری و اقسام علم حضوری.در فصل دوم حقیقت ادراک حسی از منظر شیخ اشراق مورد توجه و بررسی قرار می گیرد و بیان میشود که قبل از شیخ اشراق، دو نظریه عمده در باب کیفیت ابصار وجود داشت. گروهی قائل به انطباع صور اشیاء در چشم و سپس رسیدن آن به حسّ مشترک و بعد از آن مشاهده بوسیله نفس ناطقه بودند و گروهی دیگر قائل به خروج نور از چشم به شکل مخروطی که رأس آن در چشم و قاعده آن در روی شیء مرئی است. شیخ اشراق هر دو نظریه را باطل دانسته، و نظریه ثالثی را ارائه کرده است. به نظر او، مدرِک واقعی در ابصار، ذات نوری نفس انسانی است که چون نور است دارای هویت ادراکی می‌باشد و مقابله شرط ابصار است، نه اینکه خود چشم، مدرک باشد. و در لحظه ابصار، نفس، ذات موجود مادّی خارجی را به علم حضوری ادراک می‌کند.شیخ برای اثبات مدعای خود دلیل مستقیم نیاورده است، بلکه تنها با مردود دانستن دو نظری? خروج شعاع و انطباع، نتیجه می‌گیرد که ابصار به اشراق حضوری می‌باشد. همچنان که بیان خواهد شد حصر عقلی‌ای بین این سه نظریه وجود ندارد. لذا این روش استدلال برای اثبات مدعای او کافی نیست، و از طرفی نیز، غیر از این، استدلالِ دیگری هم ارائه نداده، پس می-توان گفت مدّعای او بدون دلیل است.جناب آقای عسکری سلیمانی با ذکر دو دلیل تلاش نموده اند که حرف شیخ اشراق را به کرسی نشانده و حضوری بودن ادراکات حسّی را نتیجه بگیرند. لکن ما هر دو دلیل ایشان را مخدوش دانسته ایم.فصل سوم به بررسی حقیقت ادراک حسی از منظر ملاصدرا اختصاص خواهد داشت. در این فصل بیان می شود که صدرالمتألهین معتقد است تأثیر اشیاء خارجی در حواس ما فقط سرآغاز ادراک است نه خود ادراک، اگرچه حواس ما در ادراک دخالت دارد، ولی پس از حصول صورتهای محسوس در مغز، نفس، با به کار گرفتن توجه و التفات، از آن پدیده‌ی مادی پدیده-ای غیر مادّی به نام ادراک و شناخت می‌سازد. یعنی پس از توجه به داده حواس، با خلاقیت خود از روی آن، ماهیت عین خارجی را بازسازی می‌کند.نفس مُظهِر صور جزئیه محسوسه است و این صور علمیّه وجودات مثالیه انشائیه هستند که نفس آنها را در عالم مثال اصغر صقع ذات خویش که خیال متصل است انشاء می‌کند و به واسطه آن به محسوسات خارجی علم پیدا می‌کند.ملاصدرا اشکالات متعددی را بر نظریه سهروردی وارد می‌کند از جمله اینکه: صورت خارجی منطبع در ماده نمی‌تواند معلوم بالذات نفس قرار گیرد، زیرا حقیقت علم، به معنی حضور معلوم نزد عالم می‌باشد که تنها به امور مجرد تعلق می‌گیرد، خواه مجرد تامعقلی باشد یا مجرّد مثالی. و اجسام مادّی اصلاً شأنیت حضور ادراکی ندارند.به عقیده وی آنچه در خارج موجود است پیش نفس حاضر نیست بلکه نفس با صورت آن موجود و با مفهوم و ماهیت آن ارتباط دارد نه با واقعیت آن، و جسم مادی خارجی، «معلوم بالعرض» می‌باشد.
تقریر برهان صدیقین آقاعلی مدرس زنوزی (سیری در «رسالة فی طریقة الصدیقین» آقاعلی مدرس)
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برهان صدیقین که از ابداعات فیلسوفان مسلمان است، از معتبرترین برهان‏‌ها بر وجود حق‏‌تعالی و صفات ذاتیه و فعلیه اوست. در این عرصه فیلسوفانی چون ابن‌سینا، ملاصدرا و تابعان ملاصدرا از ملاعلی نوری تا علامه‌طباطبایی قلم زده‌اند. آقاعلی مدرس یکی از فیلسوفان صدرایی است که در رسالة فی طریقة الصدیقین خود برهان ویژه‌ای اقامه کرده است. در این برهان او از ماهیت من حیث هی آغاز می‌کند و با اثبات اصالت و تشکیک وجود، بدون روی‏‌آوری به تقسیم وجود، احکام حقیقت وجود یا وجود من حیث هو وجود را به دست می‌آورد و نشان می‌دهد وجود من حیث هو وجود واجب‏‌الوجود است و از واجب‏‌الوجود صفات ذاتیة و سپس صفات فعلیه‌اش را نتیجه می‌گیرد. این برهان ازآنجا‌که بر تقسیم وجود مبتنی نیست، از برهان‌های صدیقینی که از تقسیم وجود بهره می‌گیرند، برتر است؛ زیرا در برهان‌های تقسیم، قسمی از آن وجود ممکن است. ازاین‌رو، محتمل است که قسم ممکن که همان وجود خلقی است، وجود واجب و خدای متعال را نتیجه داده باشد. اگر چنین احتمالی روا باشد، احتمالاً برهان صدیقین نباشد؛ درحالی‌که اگر از تقسیم وجود بهره نگرفته باشیم، این احتمال به‌طور کلی منتفی است. کلیدواژه‌ها
صفحات :
از صفحه 9 تا 32
  • تعداد رکورد ها : 117