آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 117
اثبات علم و نفی سفسطه در معرفت (بازسازی برهان ابن سینا و آثار آن)
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در نفی شکاکیت و اثبات علم، راه نوی پیموده است. وی براساس اصل امتناع تناقض که بدیهی‌ترین اصل است، میان ضرورت وجود علم و سفسطه مقابله می‌اندازد و با این اصل، نشان می‌دهد که سفسطه دچار تناقض است و از آن، ضرورت علم را نتیجه می‌گیرد. نیز براساس این اصل، بین اینکه همة علوم نظری باشند یا بعضی از آنها مبدأ و غیرنظری باشند، مقابله می‌اندازد. سپس نشان می‌دهد نظری بودن همه علوم با تناقض روبرو می‌شود. بدین‌سان، تقسیم علم به بدیهی و نظری را نتیجه می‌گیرد. برهان ابن‌سینا، عقلی محض است و این برهان، ثمره‌هایی دارد که هرچند خود وی میوه‌های آن را نچیده است. از جملة آن ثمره‌ها این است که وجود علم و نفی سفسطه، ضرورت ازلی دارد. در نتیجه، با آن می‌توان وجود واجب را به اثبات رساند.
امكان سالبه‌ اولی در منطق و معرفت‌شناسی بر اساس مبناگروی
نویسنده:
عسکری سليمانی اميری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همه قضاياي نظري به قضايا بديهي بازمي‌گردند و علوم بدين وسيله تقصّي شده، به مبادي‌شان منتهي‌ ‌مي‌شوند. برخي طبق اين مبنا گمان کردند همه سالبه‌ها نظري‎اند و سالبه بديهي امکان ندارد؛ زيرا از نظر ايشان سلب محمول از موضوع همواره نيازمند حد اوسطي است که يک خصوصيت را براي موضوع اثبات مي‌کند و زمينه مي‌شود تا محمولي از موضوع به واسطة آن سلب شود. بنابراين سالبه بديهي بدون ميانجي و حد اوسط فهم معقولي ندارند؛ اما اين گمان از نظر ارسطو و ابن‎سينا مردود است. از نظر ايشان همان‎طور که موجبه نظري با تحليل به موجبه‌هاي بديهي منتهي مي‌شود، و پذيرفتن موجبه‌هاي بديهي بدون حد اوسط معقول است، همچنين سالبه نظري نيز به موجبه و سالبه بديهي منتهي مي‌شود و پذيرفتن سالبه بديهي مانند پذيرش موجبه بديهي معقول است. اساساً همان دليل و معيار عقلي‌اي که الزام مي‌کند موجبه‌هاي بديهي را بپذيريم، الزام مي‌کند که سالبه‌هاي بديهي را نيز بپذيريم. همان‎طور که پذيرش موجبه‌هاي نظري بدون منتهي شدن به موجبه‌هاي بديهي مستلزم دور يا تسلسل است، پذيرفتن سالبه‌هاي نظري بدون انتهاي آنها به سالبه‌هاي بديهي مستلزم دور يا تسلسل و در نهايت مستلزم تناقض است و مردود مي‌باشد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 109
نقش شیعه در گسترش منطق و فلسفه
نویسنده:
جمعی از نویسندگان
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
امام علی بن ابیطالب (ع),
کلیدواژه‌های اصلی :
تطور برهان لم و إن از منطق به فلسفه اولی در کلام ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاحات برهان، برهان لمّی، برهان انّی، برهان انی مطلق و دلیل در منطق تعاریف ویژه‌ای دارند. ولی برخی از این اصطلاحات آن‌گاه که از منطق به فلسفه منتقل شده، فیلسوفان بر پایه حفظ تقسیم برهان به لمی و إنی در منطق، در آن اصطلاحات تصرفاتی انجام داده‌اند. شواهدی در کلام ابن‌سینا و ملاصدرا وجود دارد که تطور این اصطلاحات را در فلسفه نشان می‌دهد. برهان در فلسفه بر "لمی مطلق" و دلیل بر "لمی غیر مطلق" اطلاق می‌شود و قیاس شبیه به برهان در کلام ابن‌سینا بر برهان "انی مطلق" از نوع سوم در منطق تطبیق می‌شود و برهان بالعرض در کلام ملاصدرا نوعی "برهان لمی غیر مطلق" است و برهان صدیقین ملاصدرا ـ که از حقیقت وجود آغاز می‌کند ـ بر "برهان انی مطلق" از نوع سوم منطبق است که ملاصدرا آن را "برهان شبیه به لمّی" نامیده است. در فلسفه "برهان" به دو شق بالذات و بالعرض تقسیم می‌شود. «برهان دلیل»، خاصه برهان امکان در اثبات واجب، از نظر ملاصدرا "برهان لمی بالعرض" تلقی می‌شود، نه "برهان لمی بالذات". توجه به تطور این اصطلاحات از منطق به فلسفه اولی، راه‌گشای تفسیر دقیق عباراتی است که فیلسوفان آنها را در فلسفه به‌کار برده‌اند. اصطلاحات برهان، برهان لمّی، برهان انّی، برهان انی مطلق و دلیل در منطق تعاریف ویژه‌ای دارند. ولی برخی از این اصطلاحات آن‌گاه که از منطق به فلسفه منتقل شده، فیلسوفان بر پایه حفظ تقسیم برهان به لمی و إنی در منطق، در آن اصطلاحات تصرفاتی انجام داده‌اند. شواهدی در کلام ابن‌سینا و ملاصدرا وجود دارد که تطور این اصطلاحات را در فلسفه نشان می‌دهد. برهان در فلسفه بر "لمی مطلق" و دلیل بر "لمی غیر مطلق" اطلاق می‌شود و قیاس شبیه به برهان در کلام ابن‌سینا بر برهان "انی مطلق" از نوع سوم در منطق تطبیق می‌شود و برهان بالعرض در کلام ملاصدرا نوعی "برهان لمی غیر مطلق" است و برهان صدیقین ملاصدرا ـ که از حقیقت وجود آغاز می‌کند ـ بر "برهان انی مطلق" از نوع سوم منطبق است که ملاصدرا آن را "برهان شبیه به لمّی" نامیده است. در فلسفه "برهان" به دو شق بالذات و بالعرض تقسیم می‌شود. «برهان دلیل»، خاصه برهان امکان در اثبات واجب، از نظر ملاصدرا "برهان لمی بالعرض" تلقی می‌شود، نه "برهان لمی بالذات". توجه به تطور این اصطلاحات از منطق به فلسفه اولی، راه‌گشای تفسیر دقیق عباراتی است که فیلسوفان آنها را در فلسفه به‌کار برده‌اند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 22
بررسی ابعاد هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی قوه واهمه از منظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین پژوهنده ، یارعلی فیروزجائی ، عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه واهمه می­تواند از دو حیث هستی‏‌شناختی و معرفت‏‌شناختی مورد تحلیل عقلی قرار گیرد. در بررسی به‏‌عمل‌‏آمده به‌‏دست می­‌آید که در نظام فلسفی حکمت صدرایی و سینوی، هیچ­گاه حقیقت قوه واهمه به‌‏عنوان یکی از مبادی ثانویه افعال و ادراکات نفسانی انکار نشده است، بلکه این قوه در هریک از این دو نظام فلسفی جایگاه و هویت خاص و متفاوتی یافته است. برخی اصول و مبانی فلسفی حکمت متعالیه بر ابعاد مختلف هستی‏‌شناختی قوه واهمه تأثیر گذاشته و موجب اختلاف‌نظر در هویت و رابطه وجودی آن با نفس، موهوم، عقل و دیگر قوای ادراکی گشته است. این دو حکیم در ابعاد معرفت‌شناختی این قوه اشتراکات فراوانی داشته، صرفاً در ماهیت و هویت وجودی موهوم و ادراک وهمی با یکدیگر اختلاف‏‌نظر دارند
صفحات :
از صفحه 9 تا 30
معیار در تمایز وجودی قوای ادراکی و تاثیر آن در هویت وجودی قوه واهمه انسان از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
حسین پژوهنده ،عسکری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تحلیلی آموزه­های فلسفی ابن­سینا و ملاصدرا نشان می­دهد که در این دو مکتب فلسفی، هیچ­گاه حقیقت قوه واهمه به عنوان یکی از مبادی ثانویه ادراکات نفسانی مورد انکار قرار نگرفته، بلکه این قوه در حکمت سینوی، هویتی مستقل و متمایز داشته؛ اما در حکمت صدرایی استقلال وجودی ندارد و همان عقل منزَّل است که از مرتبه اصلی خودش سقوط کرده و به صور خیالی و حسی توجه یافته ­است. پس واهمه در انسان، هویت عقلانی داشته، و با عقل تباین و تغایر وجودی ندارد. بلکه قوه عاقله (عقل خالص) در ضمن وجود عقلی شدید در بالاترین مرتبه عالَم عقل، و واهمه (عقل منزّل) در ضمن وجود عقلی ضعیف در نازل‏ترین مرتبه آن قرار می­گیرد. به نظر می­رسد این نگرش متفاوت نسبت به هویت وجودی قوه واهمه انسان، از اختلاف در مسئله معیار در تمایز وجودی قوای ادراکی طولی و سایر موجودات خارجی، نشأت می­گیرد. زیرا ابن­سینا تمایز وجودی قوای ادراکی انسان را به عوارض شخصیه خارج از ذات دانسته و معتقد است آنها اصناف یک حقیقت و ماهیت‏اند که به دلیل اختلاف در محل و فعل ادراکی خاص از یکدیگر متمایز می­گردند؛ اما ملاصدرا با توجه به تجرد کلیه قوای ادراکی، تمایز آنها را به عوارض مادی ندانسته، بلکه بر پایه نگرشی برتر به مسئله اصالت وجود و دو نظریه تشکیک در وجود و اتحاد علم، عالم و معلوم معتقد است قوای ادراکی طولی به جهت اتحاد با وجودات برتر ماهیت، تشخّص می‏یابند و از یکدیگر متمایز می­گردند
صفحات :
از صفحه 113 تا 133
نقد نظریهء تحویل قضایا به موجبهء کلیه بتّاته در منطق اشراقی
نویسنده:
عسكری سلیمانی امیری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ اشراق با بیان تحویل همه قضایای شرطی، همه حملیهای سالبه و همه حملی های جزئیه به كلیه و همه موجهات غیر ضروری به موجبه كلیه ضروریه مدعی منطق اشراقی در حوزه منطق صورت است. او با روش افتراض، تمام ضروب جزئیه را به كلیه و با روش عدول، تمام سالبه ها را به موجبه معدوله و با روش اشراب موجهات در محمول تمام موجهات را به ضروریه بر گرداند. طبق این روش هر شكلی تنها یك ضرب بیشتر نخواهد داشت. شیخ اشراق در روش اشراقی خود سایر اشكال را به شكل اول تحویل نبرد و نیز قیاس های استثنایی را به اقترانی حملی برنگرداند، ولی با این روش به ضمیمه عكس یا عكس نقیض می توان سایر اشكال را به شكل اول و نیز قیاس های استثنایی را به شكل اول برگرداند و در این مقاله این دو مهم به انجام رسید. بر این اساس با اعمال روش اشراقی و تحویل همه قضایا به موجبه كلیه ضروریه (بتاته) و تحویل همه قیاس هاس استثنایی به اقترانی و همه اقترانی به شكل اول و همه ضروب شكل اول به ضرب اول شكل اول، تمام استدلال ها منحصرا به ضرب اول شكل اول بر می گردد. تنها مشكل در روش اشراقی تحویل سالبه به انتفای موضوع در كلیه ها به معدوله است كه البته این اشكال مانع از اعمال این روش در استدلال ها در علوم نمی شود؛ زیرا سالبه های علوم معمولا ناظر به امور موجودند. بنابراین می توان روش اشراقی را در خصوص سالبه های به انتفای محمول جاری دانست.
صفحات :
از صفحه 65 تا 94
ملاک صحت الزامات تشریعی
نویسنده:
کمیل قنبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله ملاک صحت الزامات تشریعی از جمله مسائلی است که ذهن متفکران در رشته‌های علمی مختلف را به خود مشغول کرده و تأثیر شگرفی در علوم مختلفی همچون فقه و حقوق دارد. برای توضیح مسأله باید بگوییم که تمامی ادیان الهی و تمامی جوامع بشری حامل تکالیفی برای اعضای جامعه دینی یا سیاسی خود می‌باشند. اما با وجود این تکالیف، حقوقی نیز برای انسان‌ها تعریف کرده‌اند که از جمله حقوقی که شاید اختلافی در آن نباشد حق آزادی است. بنا بر این بیان ملاکی برای صحت الزامات تشریعی که به نحوی محدود کننده آزادی فردی و یا احتماعی انسان هاست امری لازم به نظر می‌رسد.در این رساله تلاش شده است که دیدگاه دانشمندان در علوم مختلفی همچون فلسفه و کلام و عرفان و فقه و اصول و حقوق مطرح شود و پس از نقد و مقایسه معیار روشنی برای این امر ارائه گردد.متکلمین شیعه اِنعام را معیار دانسته و برای منعِم اصول نعم استحقاق اطاعت قائل‌اند. متکلمین معتزله تکلیف را اگر زمینه یک پاداش بزرگ باشد، صحیح می‌دانند. متکلیمن اشاعره فعل الهی را معیار صحت هر چیزی از جمله جعل تکالیف می‌دانند.فلاسفه گاهی قانونی را صحیح دانسته‌اند که بتواند نظام اجتماعی انسان‌ها را حفظ نماید. و گاهی هم با تکیه بر قانون ضرورت صدور نظام احسن از خداوند تکلیف را جزئی از نظام احسن دانسته و آن را ضروری می‌دانند. عرفا نیز که وصول انسان را به مبدأ هستی عالی‌ترین هدف زندگی می‌دانند قانونی را صحیح می‌دانند که بتواند انسان را به این هدف برساند که در آن اعمال مولویّت خداوند متعال موضوعیت دارد.فقها اعمال مولویّت را منحصر در مالک دانسته که مصداق حقیقی آن مولویّتی به مراتب بالاتر از مصادیق اعتباری آن دارد. حقوق‌دانان نیز یا حقوق طبیعی را پذیرفته و آن را معیار صحت قوانین قرار داده و یا حقوق موضوعه را پذیرفته و درک جمعی و توافق عقلا را معیار حقانیت قوانین قرار داده‌اند.در مجموع پس از نقد آرای ذکر شده می‌توان گفت که الزامات تشریعی با سه شرط صحیح خواهد بود. یکی اینکه از کسی صادر شود که چنین حقی داشته باشد یعنی مالک باشد و چنین صلاحیتی داشته باشد یعنی عالم و حکیم باشد. دوم آنکه مصالح انسان را تامین کند. اعم از مصالح اجتماعی و فردی به گونه‌ای که اعتدال در تمامی شئون انسان برقرار شود. سوم آنکه زمینه عبودیت انسان را نسبت به مبدأ بی‌نهایت هستی فراهم کند.
سعادت در حکمت اشراق و مشاء (مطالعه موردی افلاطون، ارسطو، فارابی، سهروردی)
نویسنده:
اکبر عروتی موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله سعادت به عنوان يکي از مباحث اصلي اخلاق و فلسفة اخلاق، از بنيادي‌ترين و قديمي‌ترين مباحث فلسفي بشر است. تمامي انسان‌هاي صاحب انديشه پيوسته در جستجوي آن بوده و هستند. به همين جهت اکثر فلاسفه و انديشمندان در طول تاريخ سعي نموده‌اند تا در نظام فلسفي خود جايي براي بحث از آن باز نموده و ابعاد و زواياي مختلف آن را از ديدگاه خود مورد بررسي قرار دهند .در اين رساله ديدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء (افلاطون ،ارسطو ، فارابي و سهروردي) در باره سعادت در محدوده سئوالات پژوهشي ارائه شده در اين رساله يعني روش-شناسي بحث از سعادت، ماهيت سعادت، مؤلفه‌هاي دروني وعوامل بيروني سعادت و رابطه عوامل الاهياتي و متافيزيکي با سعادت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سعادت در هر دو ديدگاه فعاليتي عقلي است اما در باره دخالت عناصر دبگر در چيستي سعادت و نيز در تفسيري که از فعاليت عقلي دارند، داراي اختلاف مي‌باشند.از نظرافلاطون سعادت آدمي در معرفت عقلي و لذت بدني و حسيبي ضرر ، مشروع و معتدل است. ارسطو يودايمونيا (سعادت) را با بهره‌گيري از برهان کارکرد، فعاليت اخلاقي و نظري(تأمل) مي‌داند. البته در باره تفسير نظريه ارسطو دو ديدگاه وجود دارد: جامع که دراين رساله از آن دفاع مي‌شود و غالب(عقل گرايانه)که در اين رساله رد مي‌شود.از نظر فارابي سعادت حقيقي، غايت نهايي انسان بوده و فضيلت‌هاي نظري، فکري، خلقي و صناعات عملي لازمة آن مي‌باشد. فارابي از ديدگاهي در باره سعادت دفاع مي‌کند که امروزه در فلسفة اخلاق معاصر به ديدگاه غايت جامع معروف است. از نگاه سهروردي سعادت حالت و وضعيت خوبي است که در نهايت انسان را به سوي بهشت جاوداني هدايت مي‌کند. از نظر او سعادت قصوي تشبه به مبادي عاليه است و از جمله نتايج آن اتصال عقلي به عالم علوي است.برخلاف ارسطوکه معتقد بود سعادت را در همين جهان بايد جست و جو کرد، از نظر فارابي و سهروردي سعادت قصوي در آخرت متحقق مي‌شود.
بررسی تطبیقی وجود محمولی در حکمت متعالیه و فلسفه‌ی کانت و تحلیلی
نویسنده:
مسعود صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه‌ی اسلامی سوال در مورد محمول واقع شدن وجود، قبل از فارابی مطرح بوده است. بعدها این سوال به صورت جدی‌تری مطرح شد. فیلسوفان مسلمان از طریق قاعده‌ی فرعیه محمول واقع شدن وجود را به چالش کشیده‌، معتقدند اگر در یک هلیه‌ی بسیطه وجود محمول واقع شود دور یا تسلسل پیش می‌آید. در فلسفه غرب نیز محمول واقع شدن وجود مورد تردید و انکار واقع شده است. آغازگر داستان انکار وجود محمولی، هیوم است اما این انکار بیشتر یاد آور نام کانت است. وی می‌گوید وجود محمول واقعی نیست. محمول واقعی آن است که باعث افزایشی در مفهوم موضوع شود اما وجود چون چنین نیست، صرفا نقش رابط را ایفا می‌کند. کانت پس از انکار وجود محمولی برهان‌های وجودی در اثبات وجود خدا را، به دلیل اینکه در این برهان‌ها وجود یک محمول واقعی قلمداد شده است، مخدوش می‌داند. همچنین گزاره‌های وجودی را ترکیبی می‌داند. فیلسوفان تحلیلی نیز ویژگی بودن وجود را انکار کرده‌اند. ایشان وجود را یک محمول درجه دوم می‌دانند. محمول درجه دوم محمولی است که فقط بر مفاهیم حمل می‌شود نه بر اشخاص. در تحلیل فیلسوفان تحلیلی از گزاره‌های وجودی، وجود در جایگاه سور قرار می‌گیرد، لذا معتقدند وجود چیزی بیش از سور قضیه نیست. استدلال ایشان این است که اگر وجود بر اشخاص حمل شود، گزاره‌های وجودیِ موجبه، همان‌گو و سالبه‌ی آنها خودشکن خواهند شد. در دیدگاه ایشان بحث وجود محمولی به مثابه یک بحث منطقی بلکه یک بحث زبانی مطرح شده است.با معیار قرار دادن هستی‌شناسی صدرا خصوصا بحث‌هایش در مورد اصالت وجود، ثبوت الشیء بودن و عکس الحمل بودن گزاره‌های وجودی، نتیجه می‌شود که دیدگاه کانت و فیلسوفان تحلیلی صائب نیست. سه اشکال اصلی بر کانت وارد است. اول اینکه معیار وی در مورد محمول واقعی و غیر واقعی معیاری اعتباری است که می‌توان در مقابل آن به معیارهای دیگری دست یازید؛ دوم اینکه گزاره‌های وجودی ترکیبی انتزاعی‌اند نه ترکیبی محض؛ سوم اینکه بر اساس اصالت وجود و حرکت جوهری آن، وجود است که می‌تواند به عنوان یک ویژگی فزاینده ابراز هویت کند. استدلال اصلی فیلسوفان تحلیلی نیز به دلیل اینکه گزاره‌های وجودی دلالت بر ثبوت‌الشیء می‌کنند مخدوش است. همچنین نظریه صدرا درمورد تخصص وجودروشن می‌کند که وجود حقیقتا باید بر اشخاص حمل شود. تعریف وجود محمولی نیز نشان می‌دهد که بحث وجود محمولی یک بحث فلسفی-منطقی است. اما برهان وجودی نه به خاطر محمول واقع نشدن وجود بلکه به دلیل خلط بین مفهوم و مصداق واجب‌الوجود مخدوش است.
  • تعداد رکورد ها : 117