آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تفاوت بنیادین وحی و شاعری (نقدی بر دیدگاه دکتر سروش در باب ماهیت وحی)
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره ماهيت وحی از بحثهای پيچيـده ای اسـت كـه همـواره انديـشمندان دين پژوه را به خود مشغول ساخته است. اين بحث به دلايل مختلف، در حد يك مسئله فكری ونظری باقی نمانده و بـه يـك چـالش سياسـی ـ اجتمـاعی تبـديل شـده اسـت . نزديك به يك دهه پيش، دكترعبدالكريم سروش، تحت تأثير برخی متكلمـان متـأخر مسيحی كه وحی را- به ويژه با توجه به نگرش مسيحيت كنونی درباب وحـی- نـوعی «تجربه دينی» قلمداد می كردند، كوشيد اين نوع تبيين را در عرصه وحـی اسـلامی نيـز ارائه دهد كه همان زمان ، بحثهايی را در محافل علمی برانگيخت. چندی پيش ايشان همان بحثها را، اين بار با ادبياتی جسورانه ترو گزنده تر - البته در سطحی عمومی ترــ مطرح كرد وتنها نكته جديدی كه بر آن بحثها افزود تشبيه نبوت و سـازوكار وحـی به شاعری بود. مباحث ايشان را در دو سطح می تـوان بررسـی كـرد : اول اينكـه ديـدگاه ايـشان از جنبه نظری چه مقدار مستدل و قابل دفاع اسـت؛ دوم اينكـه از جنبـه تحليـل سياسـی و اجتماعی چه پيامدهايی دارد. دراين مقاله، بيشتر به مطلـب اول پرداختـه ايـم كـه آيـا بيان ايشان از اتقان نظری لازم برخوردار است يا نه؟ در ادامه، نخست نظريـه ايـشان در قالب چهار مدعای اصلی تقرير می شود كه عبارتند از: (1 (ممكن نبودن دريافـت لفـظ و اكتفا به درك مضمون توسط نبی؛ (2 (تشبيه مكانيـسم وحـی بـه شـاعری؛ (3 (تـأثير فرهنگ زمانه نبی بر مفاد وحی و در نتيجـه خطاپـذيری وحـی؛ (4 (ضـرورت نداشـتن التزام وپذيرش تمامی مفاد وحی . سپس در هر مورد، افزون بر نقد خـود آن مـدعا، بـه خاستگاه ومبانی فكری آن مدعيات نيز اشاره خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
وحدت وجود در حکمت متعالیه، بررسی تاریخی و معناشناختی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهمترین باورهای عرفانی است که همواره چالش های فراوانی را هم در عرصه دینداری و هم در عرصه تفکر فلسفی موجب شده است و ملاصدرا هم به عنوان مبدع یک نظام فلسفی به نام حکمت متعالیه، مدعی است که توانسته است این نظریه عرفانی را تبیین فلسفی نماید. اما بعدها در شرح مراد ملاصدرا اختلافاتی پدید آمد؛ برخی از پیروان این نظام فلسفی نظریه وحدت تشکیکی وجود را تنها تبیین معقول از نظریه وحدت وجود عرفا دانستند و اما برخی دیگر بر این باور بودند که سخن عرفا چیزی بیش از این است، یعنی نفی هر گونه کثرت از وجود، که از آن به وحدت شخصی وجود تعبیر کرده اند، و قائل شده اند که ملاصدرا نیز در نظام فلسفی خود توانسته از وحدت تشکیکی وجود گذر کند و به وحدت شخصی وجود برسد.برای داوری بین این دو دیدگاه، در این مقاله، پس از اشاره مختصری به تاریخچه پیدایش نظریه وحدت وجود، تاریخ تحولاتی را که در تفسیر رای ملاصدرا در این باب وجود دارد، مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به سراغ معیارهایی که برای تفکیک فلسفی این دو دیدگاه ارایه شده، می رویم تا نشان دهیم که آیا به لحاظ معنا شناختی، در فضای حکمت متعالیه، واقعا سخن از وحدت شخصی وجود به عنوان امری متمایز از وحدت تشکیکی وجود، قابل دفاع است یا خیر. برای اینکه این داوری کامل شود باید علاوه براین بحث معناشناختی، ادله فلسفی قائلان به تفکیک این دو مطلب در حکمت متعالیه و لوازم پذیرش چنین تفکیکی را نیز مورد بررسی فلسفی قرار داد که به علت ضیق مجال در این مقاله به همان بررسی تاریخی و معناشناختی بسنده شد و ان شاء اله در مقاله دیگری بررسی ادله و لوازم این سخن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 133 تا 166
امکان وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهم ترین مدعیات عرفاست که همواره با بحث ها و چالش های فراوانی همراه بوده است. در میان نظام های فلسفی در جهان اسلام، ملاصدرا، که توجه خاصی به آرای عرفانی داشت، بر این باور بود که اولین کسی است که توانسته وحدت وجود را تبیین فلسفی کند. اما بعدها در شرح مراد ملاصدرا اختلافاتی پدید آمد؛ در اینکه وی توانسته بود وحدت تشکیکی وجود را اثبات کند، بحثی نبود، اما بحث بر سر این بود که آیا وحدت تشکیکی وجود همان وحدت وجود موردنظر عرفاست؟ برخی از پیروان این نظام فلسفی بر این باور بودند که تنها تبیین معقول از وحدت وجود، همان وحدت تشکیکی وجود است و دسته دوم قایل شدند که مدعای اصلی عرفان بیش از این است و ملاصدرا در نظام فلسفی خود توانسته است از وحدت تشکیکی وجود گذر کند و به مدعای اصلی عرفان، یعنی وحدت شخصی وجود برسد.یک راه مهم برای قضاوت بین این آرا، بررسی فلسفی ادله و لوازم سخن موافقان و مخالفان امکان وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه است. در این مقاله ابتدا به سه دلیل طرفداران گذر از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود پرداخته می شود؛ سپس براهینی که به عنوان مناقشه بر پذیرش وحدت شخصی وجود در نظام حکمت متعالیه قابل طرح است، بررسی خواهد شد و در نهایت، قضاوت می شود که آیا در حکمت متعالیه و با استفاده از ادله عقلی فلسفی می توان وحدت شخصی وجود را به عنوان امری فراتر از وحدت تشکیکی وجود پذیرفت یا خیر.
صفحات :
از صفحه 67 تا 87
علم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آیت الله جوادی آملی، متفکری است که با تکیه به مباحث مختلف سنت تفکر اسلامی (همچون فلسفه اسلامی و اصول فقه) تبیین خاصی از موضوع علم دینی ارائه می‌دهد. ایشان معتقدند که علم بما هو علم کشف واقع می‌کند و بدین رو آنچه واقعا علم است، اسلامی است، اما با بررسی وضعیت علم در دوره جدید معلوم می‌شود که علوم جدید، واقعا و خالصا علم نیست؛ چرا که از فلسفه‌های الحادی تأثیر پذیرفته‌اند. به باور ایشان، اگر بخواهیم در علوم کنونی تحولی بیفکنیم و علم اسلامی داشته باشیم، باید نگرش خاصی را به علم تقویت کنیم، جایگاه دستاوردهای معرفتی بشر (از علوم تجربی گرفته تا علوم فلسفی و شهودی) را در هندسه معرفت دینی معلوم سازیم و تعامل خاصی بین دستاوردهای تجربی و عقلی و شهودی با منابع نقلی برقرار سازیم. لُبّ دیدگاه ایشان را شاید بتوان توجه به مراتب طولی عقل در درک حقایق عالم و تلازم همه جانبه عقل و نقل دانست. مقاله حاضر می‌کوشد مبانی دین‌شناختی و علم‌شناختی ایشان را در زمینه علوم بشری و علم دینی تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118