آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 308
بررسی و ارزیابی دیدگاه شلایرماخر در باب ماهیت تجربه و معرفت عرفانی
نویسنده:
مسعود اسماعیلی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شلایرماخر مؤسس جریانی است که تجربه عرفانی و معرفت متضمن در آن را از سنخ عواطف و احساسات می شمرند. وی البته این گونه تجارب را خالی از هرگونه حیث معرفتی نمی داند و با تفکیک میان دو نوع از احساسات و دو نوع از آگاهی، تجربه عرفانی را از سنخ احساساتی می داند که واجد نوعی آگاهی مستقیم و مباشر است که در آن، فاصله میان مدرِک و مدرَک برداشته می شود. وی در توضیح این احساس و آگاهی خاص که ماهیت تجربه و معرفت عرفانی را تشکیل می دهند از مفهوم وابستگی مطلق استفاده می کند. وابستگی مطلق رابطه ای یک سویه است که در آن انسان هیچ ازادی و اختیاری از خود ندارد. این احساس مفهوم خدا و جهان و انسان را نیز رقم می زند. انسان به عنوان وابسته مطلق، جهان به عنوان کل مرکب از وابسته های مطلق و خداوند به عنوان طرف این وابستگی (غنی مطلق).
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
وظیفه گروی اخلاقی با تاکید بر آراء قاضی الجبار، ایمانوئل کانت و دیود راس
نویسنده:
حسن اترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
از مباحث مطرح در اخلاق هنجاری تعیین ملاک درستی و نادرستی اعمال است. دو نظریه عمده در این باب وجود دارد: غایت گرایی اخلاقی که معتقد است خویی و بدی نتایج تنها ملاک تعیین کننده درستی و نادرستی اعمال است، و وظیفه گرایی اخلاقی که معتقد است درستی و نادرستی اعمال ناشی از ذات آنهاست و خوبی و بدی نتایج یا اصلا دخالتی ندارند و یا تنها ملاک نیستند وباید با توجه به شرایط تصمیم گرفت که نتیجه دخالت دارد یا نه. قاضی عبدالجبار، ایمانوئل کانت و دیوید راس سه وظیفه گرایی هستند که ما در این رساله نظراتشان را مقایسه می کنیم. کانت شاخص ترین چهره وظیفه گرایی معتقد است نتایج اعمال به هیچ وجه دخالیتی در درستی ونادرستی اعمال ندارد. ارزش اخلاقی اعمال به این است که آنها را به خاطر وظیفه بودن و بر اساس احترام به قانون اخلاقی انجام داد. عملی که به خاطر خوبی نتیجه اش انجام می پذیرد فاقد ارزش اخلاقی است. کانت معتقد است اصول اخلاقی مستنتج از امر مطلق، مطلق و استثناناپذیرند وشرایط و نتایج عمل موجب لغو آنها نمی شود. دیوید راس بعد از کانت برجسته ترین چهره وظیفه گرایی است. راس مخالف مطلق گرایی کانتی است و معتقد است شرایط عمل در درستی ونادرستی آنها دخیل هستند. اصول اخلاقی تنها در نگاه نخست مطلق هستند و در مقام عمل ممکن است در تعارض با اصول اخلاقی مهمتر لغو شوند. راس وظایف اخلاقی را به دو بخش وظایف در نگاه نخست و وظایف در مقام عمل تقسیم می کند. وظایف در نگاه نخست وظایفی هستند که با توجه به ذات آنها اقتضای درستی و وظیفه بودن دارند. اما در مقام عمل ممکن است با توجه به وجوه نادرست ساز موجود در شرایط عمل از اقتضای اولیه خود بازبمانند و عمل دیگر که دارای اهمیت بیشتری است وظیفه بالفعل گردد. قاضی عبدالجبار اعمالی را متصف به حسن و قبح می داند که دارای صفت زائدی علاوه بر وجودشان باشند و این صفت زائده را وجهی که عمل بر آن وجه واقع شده است و به تعبیری سازنده عنوان عمل است بیان می کند. برخی از اعمال دارای علل و وجوه مطلق حسن و قبح هستند که علم به آن وجوه در علم به حسن و قبح کفایت می کند. اینها اصول محسنات و مقبحات هستند مانند عدل و ظلم. اما برخی ازاعمال نیز دارای وجوه و عناوینی هستند که علم به حسن و قبح آنها ضروری نبوده و شرایط عمل تعیین کننده آنهاست. به تعبیر دیگر حسن و قبح آنها در نگاه نخست است. عبدالجبار و راس نتایج عمل را یکی از عوامل تعیین کننده درستی و نادرستی وظایف در نگاه نخست می دانند. به نظر ما دو اصل، ملاک درستی و نادرستی اعمال هستند: اصل وظیفه و اصل نتیجه. اصل وظیفه ابتدا تعیین کننده وظیفه در نگاه نخست ماست. بعد از تعیین وظیفه در نگاه نخست، باید به نتیجه عمل نیز توجه کرد. اگر نتیجه بدی نداشته باشد آن عمل وظیفه درست و بالفعل ماست. اگر نتیجه بدی در کار باشد باید به مقایسه اهمیت وظیفه و شدت بدی نتایج پرداخت. اگر شدت بدی نتایج خیلی بیشتر از اهمیت ذاتی عمل باشد این وظیفه در نگاه نخست لغو می شود. ولی اگر اهمیت ذاتی وظیفه خیلی مهمتر از نتایج بد آن باشد آن وظیفه فعلیت و تنجز خواهد یافت. سنجش ومقایسه اهمیت وظایف و نتایج به اجتهاد فاعل اخلاقی موکول است و با توجه به پیچیدگی شرایط،قواعد خاصی در این باره نمی توان داد. هر چه از علم بیشتری برخوردار باشد نظر صائب تری خواهد داشت.
بررسی تطبیقی تحلیلی نظریه خطای جان مکی و نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی کشمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر کوششی است در راستای تبیین و تحلیل و مقایسه دو نظریه فرا اخلاقی که از سوی جان مکی تحت عنوان «نظریه خطا» و سید محمد حسین طباطبایی در نظریه ابتکاری خود که به «ادراکات اعتباری» موسوم است می پردازد. ما در این رساله در فصول جداگانه سعی در تبیین وتقریر این دو نظریه را داریم و در پی کشف و تحلیل پیشفرض های ضمنی و مصرح این دو نظریه ایم. در فصل آخر که در مقیاسه این دو نظریه است پس از توضیح و تبیین برخی از مهم ترین وجوه هر نظریه فرااخلاقی مثل زبان اخلاق، متافیزیک اخلاق، عقلانیت اخلاق و معرفت اخلاقی می کوشیم این دو نظریه مذکور را در ذیل آن آن ها صورت بندی کنیم. آنچه که در نتیجه این تحلیل و صورت بندی به آن می رسیم این است که نظریهخطا و نظریه اعتباریات،به عنوان دو نظریه فرااخلاقی به گمان ما در سویه های وجودشناسانه، معرفت شناسانه، عقلانیت اخلاق و زبان اخلاق با یکدیگر قرابت های تامل برانگیزی دارند. به نظر ما ضدواقع گرایی اخلاقی در وجودشناسی اخلاقی، شناخت گرایی در زبان اخلاق، واقع گروی اخلاقی در عقلانیت اخلاق و شکاکیت در معرفت اخلاقی از اشتراکات این دو نظریه می باشد.
وجود کلیات از دیدگاه ویلیام اکام
نویسنده:
محمد رصافی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه اکام دربارة نحوة وجود کلیات به نام نام گرایی در تاریخ فلسفه مشهور است. نام گرایی نهضتی نوپدید در عرصة شناخت است که در مقابل واقع گرایی حداکثری و افراطی مطرح شد و در انتهای قرون وسطی از سوی ویلیام اکام بسط یافت. در این مقاله نامگرایی اکام بررسی و سپس برخی از مهم ترین مبانی آن خواهیم پرداخت. ایدة «استره اکام» ابزار مناسبی در اختیار او گذاشت تا بتواند بسیاری از موجودات انتزاعی و متافیزیکی از جمله کلیات عینی و ذهنی را نفی کند. همچنین، با اتخاذ تجربه گرایی مستقیم در باب شناخت و نفی انواع محسوس و معقولی که آکویناس و دیگر واقع گرایان بدان معتقد بودند، هرگونه ذات خارجی و نیز انگاره های عام ذهنی را نفی و مفاهیم عام ذهنی را در حد یک کارکرد منطقی و یک نشانة ذهنی تفسیر کرد.
بررسی و نقد نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و رابطه آن با نسبیت اخلاق
نویسنده:
سهراب حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مقایسه ادله اثبات باریتعالی از نظر ملاصدرا و امام خمینی و تبیین مبانی آنها
نویسنده:
علی اله دادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ثحابم یکی از مهمی که صدرالمتألهین (ره) و امام خمینی (ره) در فلسفه الهی بدان پرداخته اندبحث شناخت خدا است . در این باب هر دو متفکر فرزانه ادله زیادی ذکر کرده اند، که از مهم ترینمی باشند که با استفاده از مبانی مهم « معرفت نف س » و « امکان فقر ی » ،« صدیقین » این ادله؛ برهان هایبسیط » ؛« تعلق داشتن جعل به وجودی » ؛« تشکیک وجو د » ؛« اصالت وجو د » ؛ حکمت متعالیه مانندبه تقریر آنها پرداخته اند، که در این نوشتار ابتدا مبانی مورد استفاده این الهیدان « الحقیقهکل الاشیاءبرجسته تبیین شده است و سپس برهان های هر یک در شناخت خدای سبحان تقریر شده است ودر جاهایی که امام خمینی (ره) در بحث مبانی یا در تقریر برهان ها سخنی تازه و نگاهی متفاوت باصدرالمتألهین(ره) داشته اند مقایسه شده است، و این نتیجه ها حاصل شد که : 1. اهمیت ذوق وشهود نزد امام خمینی (ره) بیشتر از صدرالمتألهین (ره) است . 2. امام خمینی (ره) سعی م ی کندکشفیات شهودی خود را با مبانی حکمت متعالیه تطبیق دهد . 3. برهان صدیقین امام خمینی (ره)یکسان می باشد، بهترین برهان خداشناسی « مشاع ر » که با برهان صدیقین صدرالمتألهین (ره) درمی باشد.
بررسی تطبیقی اخلاق ارسطو و امام خمینی
نویسنده:
رقیه برزگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی نظرات اخلاقی ارسطو و امام خمینی این رساله بر تفاوت های دیدگاه های اخلاقی این دو متمرکز شده است. علت انتخاب این موضوع به عنوان رساله کارشناسی ارشد علاقة شدید این جانب به کارکرد فلسفه در زندگی روزمره است و به علاوه آن چنان که من نشان خواهم داد فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند و سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت به دنبال آن است. این بررسی با یک فصل مقدمه ای شروع شده که متضمن برخی اظهارنظرهای مقدماتی بر موضوع است مانند معنای اخلاق، شاخه های تحقیق اخلاقی و همچنین معرفی ارسطو و امام خمینی. فصل دوم با عنوان دیدگاه های اخلاقی ارسطو، به تشریح نظریة سعادت و فضیلت اخلاقی ارسطو به طور مفصل می پردازد و در ضمن به بحث لذت و رابطة آن با اخلاق و همچنین روح و اراده انسانی می پردازد. فصل سوم به همراه فصل قبلی نظرات اخلاقی امام خمینی را به صورت خیلی مفصل تر بررسی می کند. در این خصوص من مفاهیم اخلاقی، فضیلت و سعادت را از دیدگاه امام خمینی بررسی خواهم کرد. فصل آخر جایی است که به مقایسه نظرات اخلاقی ذکر شده می پردازد. اختلافات اساسی در معیار و ملاک اخلاق،اقسام فضایل، مفهوم سعادت و راه آموزش اخلاق است. امام خمینی مثل ارسطو فکر می کرد که اخلاقیات مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند اما بر خلاف ارسطو عقیده داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد، ما به علاوة عقل بر بدست آوردن معرفت کامل درمورد ویژگی های اخلاقی باید از شریعت درخواست کمک کنیم. همچنین شریعت با معرفی جهان آحرت چشمان ما را به روی یک زندگی نامحدود و پایان ناپذیر باز می کند که جزویات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. بنابراین شریعت طبق نظر امام خمینی برای زندگی اخلاقی در متن این جهان لایتناهی و ابدی لازم و ضروری است.
نقد و بررسی دیدگاه پاسکال جیمز و کی یرکگور با تکیه بر آراء مکی (در مقاله باوربدون دلیل)
نویسنده:
سیده منا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این پژوهش به نقد و بررسی ایده سه تن از ایمان گرایان - پاسکال، جیمز و کی یرکگور پیرامون مسئله ایمان، و باور به خدا بر مدار مقاله باور بدون دلیل تألیف جی. ال. مکی پرداخته شده است. هر سه اندیشمند بر آنند که کنکاش درباورهای دینی به کمک عقل و برهان ما را به بن بست می رساند. زیرا این قلمرو، عرصه جولان و شکوفایی عقل و منطق نیست. عقل انسان به جهت محدودیت و گناه آلودگی اش و همچنین تناقض آمیز بودن متعلق ایمان توان تبیین و حل مسأله وجود خدا را ندارد. بلکه ما به این امور بدون هیچگونه برهان عقلی، صرفا ایمان می آوریم.اما در پاسخ به اینکه اصلا چرا ایمان آوریم، هر کدام شیوه ها و توجیه هایی ارائه داده اند که حاصلش این است که چون ایمان به خدا، بی نهایت نفع، خیر، سعادت و کمال آدمی را در بر دارد،پس هر که در پی این اهداف زندگی می کند، باید ایمان آورد. پاسکال استدلالی اقناعی با عنوان شرطبندی را مطرح می کند. با این بیان که شرط بستن بر وجود خدا در صورت برد، بی نهایت سود به دنبال دارد و حال آنکه چیزی هم از دست داده نمی شود. اما شرط بستن بر عدم خدا درصورت باخت خسران ابدی در پی دارد و در صورت برد سود چندانی به دست نمی آید. پس ایمان به خدا، عملی معقول و موجه است. جیمز، با اعمال شیوه پراگماتیکی در معنایابی و صدق گزاره ها، گزاره خدا وجود دارد را معنادار و حقیقی ارزیابی کرده، باور به آن را موجه می داند.زیرا در باور به این گزاره سود و منفعت عملی و صلاح باورمند نهفته است. کی یرکگور که اگزیستانسیالیستی می اندیشد، از همین منظر به این مسأله می نگرد. وی بر این باور است که آنچه مناسب تفکر اگزیستانسیالیستی است - یعنی احساس مسؤولیت، تحقق فردیت و هستی خویش، رهایی از و هم و پندار، اعمال اراده و گزینش و... - پژوهش انفسی است. قطع و یقین و حقیقت در سیر باطنی است.
بررسی ارتباط اخلاق و دین در فلسفه کانت
نویسنده:
بهنام شجاع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده (فارسی): فلسفه به هر جا که پا می گذارد چالش های فکری عمیقی را ایجاد می کند و عده ای را به تکاپو برای یافتن خرسندی خاطر وا می دارد. اخلاق و دین نیز از این امر مستثنی نبوده اند. این چالش با افلاطون شروع می شود. وی در رساله اثیفرون برای یافتن علت و منشأ نیکی اعمال و کارها می پرسد که : «آیا آنچه خوب است چون خوب است محبوب خدایان است یا چون خدایان آنرا دوست داشته اند خوب است؟». از آن پس دین باوران برای نجات قدرت مطلق خداوند، خداوند و اراده او را ملاک خوبی قرار می دهند و متفکران اخلاقی درصدد حفظ آزادی و ارزش های بنیادی انسان اخلاقی و نجات حکمت و عدالت خداوند برآمده اند و لذا اصول عینی و کلی اخلاق را، فی نفسه، ملاک و معیار قرار داده اند. کانت نیز از فیلسوفانی است که به این پرداخته است. وی اخلاق را مقدم از دین می داند و معتقد است اصول رفتار درست بدون مراجعه به دین، درخود انسان قابل کشف است. و در جستجوی «اصل اعلای اخلاق»، به عنوان ملاک تشخیص خوبی اعمال، مفهوم «خواست خوب» را کنکاش می کند و در آن به مفهوم «تکلیف» و در آن به مفهوم «قانون» که عقل عملی ناب به اراده معطوف به آن فرمان می دهد، و «احساس احترام» نسبت به همان قانون توسط اراده عقلانی و لذا «الزام» به اطاعت و پیروی از چنین قانونی می رسد. وی قانون اخلاق را تألیفی پیشینی می داند و پنج صورت بندی برای آن ذکر می کند که بهترین صورت بندی، صورت بندی خودمختاری اراده می باشد که در آن مطیعِ قانون اخلاق، به جهت تبعیت خود از این قانون، واضع آن نیز شمرده می شود و بدین ترتیب اصل آزادی نیز، که از اصول عقل عملی است اثبات می شود. اما کانت برای تحقق خیر اعلی و برای اینکه اخلاق بدون پشتوانه مقتدر نباشد، که اگر کسی خلاف آن عمل کرد یا طبق آن، جزای عمل خود را ببیند، متوسل به فرض وجود خداوند می شود و اینجا دین لازم می آید تا به عنوان نتیجه اخلاق، ضامن اعتبار آن نیز باشد. دین در نظر کانت یا وحیانی است، که نسبت به انسان امری خارجی است، و اشکال مختلفی در تاریخ دارد و یا طبیعی است که امری درونی و عملی است و یکی بیشتر نیست و ادیان تاریخی باید به آن تحویل برده شوند. دین طبیعی قاعده اخلاق نیست بلکه نتیجه آن است. «دین وحیانی» به عنوان دین فوق طبیعی برای بهره مندی بشر از لطف الهی، به جهت نقص بشر، ضروری است و مکمل «دین طبیعی» است که یکسره به تلاش خود انسان بستگی دارد و فضیلت تنها در دین طبیعی قابل دسترسی است که همان نتیجه اخلاق است. بنابراین دین طبیعی به عنوان نتیجه ضروری اخلاق و دین وحیانی به عنوان دین فوق طبیعی و جلب کننده رحمت الهی برای دستگیری از بشر محدود و ضعیف مکمل همدیگرند اما رو آوردن فقط به دین وحیانی به عنوان دین جلب رحمت از طریق عبادت و پرستش و عموما مراسم عبادی منهای دین طبیعی یک اغوای دینی است و بدون دین طبیعی انسان به کمال شایستگی ها نمی رسد و در جهت انسانیت بهتر از پیش نمی شود لذا اساس انسانیت یکسره به دین طبیعی به عنوان تلاش درونی برای کسب فضیلت های اخلاقی و امید به سعادت به خاطر ایمان به خدایی که حافظ اخلاف و ضامن سعادت ماست بستگی دارد. پس اخلا ق مقدم بر دین است.
تحلیل رابطۀ دین و اخلاق از نگاه ابن‌تیمیه و آدامز
نویسنده:
علیرضا ارام، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ‌ این پژوهش، تحلیل و مقایسۀ نسبت دین و اخلاق از نگاه ابن‌تیمیه و رابرت آدامز است. در مسیر دریافت پاسخ، موضع این دو متفکر را در چهار بخش به تفصیل بررسی کرده‌ایم. حاصل مقایسه این است که از نگاه ابن‌تیمیه، اخلاق در تمام ساحت‌های چهارگانۀ وجودی، معرفتی، معنایی، و هنجاری به دین وابسته است. اما آدامز، در عین وابسته انگاشتن اخلاق به دین در دو ساحت وجودی و هنجاری، در بحث از نسبت معرفتی و معنایی، به تمایز و استقلال اخلاق از دین متمایل می‌شود. با این همه در مقام ریشه‌شناسی و نقد نگرش آنان باید گفت: اولاً شباهت مبنایی نگرش این دو چشمگیرتر از تفاوت بیانی آن‌ها است. ثانیاً چالش پیش روی آنان در این نقیصه برجسته می‌شود که هیچ‌کدام پاسخ مناسبی را برای تبیین رابطۀ دین و اخلاق تدارک ندیده و فرآیند تعامل اخلاقی خدا و خلق را به روشنی ترسیم نکرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 16
  • تعداد رکورد ها : 308