آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1360
ارزیابی انتقادات معرفت شناختی سهروردی از ابن سینا در مسئلۀ ابصار
نویسنده:
علی اصغر جعفری ولنی ، دنیا اسدی فخرنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ ابصار یکی از مباحث مهم معرفت‌شناختی است. افلاطون و ارسطو در این بحث، دیدگاهی ویژه ارائه کرده‌اند که مبنای نظریات فلاسفۀ اسلامی متأخر در این مسئله واقع شده است. ازسویی، ابن‌سینا به پیروی از ارسطو، حقیقت ابصار را مبتنی بر نظریۀ «انطباع صور» تشریح کرده‌ که براساس آن، ادراک حسی را به انفعال آلت حسی از محسوس تعریف می‌کند. ازسوی دیگر، شیخ اشراق با ردّ دو نظریۀ خروج شعاع و انطباع، در صدد برآمد دیدگاه جدیدی را بیان کند. یعنی نمی‌توان براساس «خروج شعاع» و «انطباع صور» تحلیل دقیقی از ابصار ارائه کرد؛ بلکه با اشراق نفس بر امر موردمشاهده (البته به‌شرط مقابله) است که ابصار تحقق می‌یابد. در پژوهش حاضر با تتبع در آثار ابن‌سینا و سهروردی مبتنی بر رهیافت اسنادی و روش توصیفی و تحلیلی، میزان نوآوری و یا اصالت انتقادات سهروردی بر جنبۀ معرفت‌شناختی مسئلۀ ابصار ابن‌سینا سنجش شده است. نگارنده در فرایند پژوهش پیش‌ رو، ضمن رونمایی از ابن‌سینای متفاوت و براساس تحلیل دقیق مسئلۀ ابصار، به این نتیجه رسیده است که ملاحظات انتقادی سهروردی در این بحث، ریشه در سخنان ابن‌سینا دارد؛ چراکه خود شیخ در برخی آثار خویش، هرچند نه به‌نحو تفصیلی و سازمان‌یافته، بلکه به‌نحو اجمالی به آنها توجه داشته است. به نظر می‌رسد زمینۀ فکری شیخ اشراق در تبیین نظریۀ ابصار را بتوان چنین ارزیابی کرد که «اشراق» در نظام فکری سهروردی متناسب با «التفات» در فضای فکری ابن‌سینا و جایگزین آن قابل‌طرح است؛ چراکه رویکرد فیلسوف مشائی در بستر علم حصولی بوده که حکمت اشراق آن را در فضای علم حضوری به اشراق تفسیر کرده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
مقایسه حواس باطنی در فلسفه‌ی ابن‌‌سینا و سهرودی
نویسنده:
محمد کرمی نیا
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوای باطنی انسان کدامند و این قوا چه وظیفه‌ای بر عهده دارند؟ آیا دیدگاه ابن‌سینا و سهرودی در مورد قوای باطنی یکسان است؟ برای پاسخ به این سوال لازم است قبلاً مشخص کنیم که هر دو فیلسوف یعنی ابن‌سینا و سهرودی چه تعریفی از قوای باطنی دارند. هردو فیلسوف دیدگاه‌های خود را در مورد قوای باطنی در آثار مختلف خود بیان کرده‌اند در این مقاله ابتدا دیدگاه ابن‌سینا در مورد قوای باطنی بیان شده است. وی برای هر کدام از قوای باطنی نقش خاصی قائل است قوای باطنی از دیدگاه شیخ الرئیس عبارتند از حس مشترک، قوه خیال، قوه متصرفه، قوه وهم و قوه حافظه، ابن‌سینا بعد از تعریف قوای باطنی جایگاه آن‌ها را به خوبی در مغز انسان تبیین می‌کند. بعد از بیان دیدگاه ابن‌سینا دیدگاه سهروردی در مورد قوای باطنی بیان شده شیخ اشراق در مورد قوای باطنی دیدگاهی متفاوت با عقیده ابن‌سینا بیان می‌کند سهرودی می‌گوید آن‌چه در کلام مشاء درباره تقسیم قوا به سه قوه خیال، وهم و متخیله آمده درست نیست و این‌ها در واقع یک قوه بیشتر نیستند. سهرودی هم‌چنین در مورد حافظه و خزانه خیال با نظر ابن‌سینا مخالف است چون که سهرودی خزانه اصلی ادراکات را عالم افلاک می‌داند.
روش‌شناسی تطبیقی تمثیل‌های فلسفی در افلاطون، ابن‌ سینا و سهروردی
نویسنده:
نویسنده:محسن امین؛ استاد راهنما:محسن جوادی,محمدحسین حشمت‌پور؛ استاد مشاور :مهدی منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آغاز ظهور فلسفه متون فلسفی به شیوه‌های گوناگون نگاشته شده‌اند امّا بدون تردید تمثیل‌ها از جذاب‌ترین آثار فلسفی و عرفانی هستند که در پرتو آن‌ها دیدگاه‌ نویسندگان‌شان بر ما رخ می‌نماید. از مهم‌ترین تمثیل‌های تاریخ فلسفه، تمثیل‌های افلاطون هستند که در میان آن‌ها تمثیل غار از اهمّیّت بالایی برخوردار است؛ در حوزه فلسفه اسلامی نیز می‌توان از هشت رساله تمثیلی سهروردی و سه رساله مهم ابن‌سیناء نام برد. امّا مسأله‌ای که کمتر مورد توجّه قرار گرفته تطبیق و کشف شباهت‌‌های نهفته میان این تمثیل‌هاست. در پژوهش حاضر پس از بررسی و تحلیل تمثیل‌های این سه حکیم چگونگی همانندی آن‌ها با توجّه به کاربرد و موضوعات بنیادی‌شان آشکار می‌گردد. در همه تمثیل‌ها نفس‌ناطقه به عنوان بُعد مجرّد و قابل کمال انسان شناخته شده و به جایگاه اصلی آن توجّه شده است. هم‌چنین همه تمثیل‌ها از طرفی به عالمی نظر دارند که مادی، ظلمانی و مملو از کدورات است و از طرف دیگر نظر به عالمی مجّرد از مادیّات دارند که جایگاه شروق و علم و کمال است. معرفت‌، دیگر موضوعی است که همه تمثیل‌ها به آن نظر داشته و چگونگی کسب آن را به ما می‌نمایانند. هم‌چنین اکثر تمثیل‌ها‌ بر لزوم تهذیب نفس و نیز وجود استادی آگاه که راهنما و دستگیر انسان حقیقت‌جو است، توجّه و تأکید می‌کنند، هرچند در تماثیل افلاطون این موضوعات چندان آشکار نبوده و به راحتی و در نگاه نخست قابل تطبیق با تمثیل‌های ابن‌سیناء و سهروردی نیستند. موضوع دیگر این‌که در همه این تمثیل‌ها دست یافتن به حقیقت که همانا مقصود و هدف نهایی انسان است به نوعی مطرح است و در واقع غایت اصلی این تمثیل ها هم گشودن دروازه ای به این حقیقت است. هرچند جهات افتراق و تفاوت‌هایی میان اندیشه و فلسفه سه حکیم وجود دارد؛ امّا در پرتو این تمثیل‌ها می‌توان به نوعی قرابت و هم‌زبانی میان دیدگاه‌های آن‌ها دست یافت؛ این همانندی در بنیادها بیشتر است و از همین رو یافتن هم‌سخنی میان نگاه این سه حکیم بر اساس این تمثیل‌ها ممکن و بلکه ضروری است. انطباق و قرابت دیگر این تمثیل‌ها به لحاظ کاربرد آن‌هاست؛ زیرا این تمثیل‌ها اگرچه به لحاظ اسلوب نگارش و زبان نوشتاری با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند امّا بیشتر آن‌ها به نوعی در مباحث فلسفی و عرفانی و نیز مباحث معرفت شناسی هم‌چنین در موضوعات اخلاقی، تربیتی و نیز در امر آموزش کاربرد داشته و می‌توان از آن‌ها بهره جست
تطبیق دیدگاه ابن سینا و سهروردی پیرامون الگوی سلامت نفس
نویسنده:
نویسنده:زهرا حاجی زاده ولوکلایی؛ استاد راهنما:عباس بخشنده بالی؛ استاد مشاور :حسین کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان به عنوان موجودی دو ساحتی در همه حال در پی رسیدن به کمال و سعادت است. آنان که حقیقت زندگی در این دنیا را به خوبی دریافتند در پی نیل به شکوفاشدن بعد روحانی خود می روند، لذا می دانند آنچه حقیقت و هدف خلقت بشر است رسیدن به سعادت حقیقی و جاودانگی در عالم عقبی است. آدمی در رسیدن به این امر مهم باید از قوای نفس انسانی خود و ریاضت های مطلوب بهره ببرد. از همین روی در پژوهش حاضر مساله سلامت نفس انسان از منظر دو اندیشمند بزرگ همچون شیخ الرئیس و شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. سلامت نفسی که ابن سینا بدان می رسد تفاوت بنیادینی با راهکار سهروردی در رسیدن به سلامت نفس دارد. چنانچه ابن سینا در بحث کمال نفس از عقل فعال به عنوان عالی ترین مرحله عقل مدد می گیرد و شیخ اشراق از رشد عقلی سخن می گوید. اما هر دو اندیشمند، علم و عمل و عبادت و ریاضت را راهکاری برای شکوفایی نفس می دانند. البته شایان ذکر است که شیوه تفکر ابن سینا به صورت نظری و عقل محض است و این طرز تفکر در راهکار های ایشان تاثیر بسزایی دارد در مقابل سهروردی نیز از طریق ریاضت و سلوک و عشق ملکوتی به سلامت نفس می رسد. نوشتار پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی است. نگارنده پس از معناشناسی به سلامت نفس از منظر بوعلی سینا و شیخ اشراق پرداخته است و نظر دو اندیشمند را محور نوشتار خود قرار داده است. ازجمله یافته های مهم نوشتار آن است که انسان به کمک قوانین عقلی و عمل کردن بر پایه علوم می تواند مسیر سعادت را بپیماید و به نهایت رشد برسد. پیشنهاد نگارننده آن است که اگر نظام های آموزشی از خانواده تا مراتب عالی تحصیلی نفس و قوای آن را به انسان از همان کودکی معرفی کنند تا در مراحل بالاتر به پرورش آن بپردازد، یاد می گیرد که چطور راه کمال را بپیماید و به آن برسد.
تجلی حکمت خسروانی «سهروردی» در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث«م ـامید»
نویسنده:
محسن قربانزاده ، محمدرضا شاد منامن ، مهدی ماحوزی ، احمد ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت خسروانی با عرفان پیوند تنگاتنگ به­عبارتی هم­آغوشی دارد. عرفان توان آن را دارد، با مخاطب ارتباط برقرار نماید. در عصر ما در پُرسه زمانی که بشر زیست­می­کند ، می­توان با شناخت عرفان تأثیرپذیری «حکمت خسروانی» را در ذهن و زبان مهدی اخوان ثالث “م ـ امید” پی­جُست نمود. علت آن است که اگر باریک­شویم «حکمت خسروانی» از بن­مایه­های پرکاربرد در ادب عرفانی است. اخوان نیز به­عنوان یکی از شاعران برجسته معاصر در تمام آنات شعریش ، دین­پروری ، وطن­دوستی، راست­گفتاری، رادمردی، باستان­گرایی، به عبارتی اندیشه کهن­الگوهای ایرانی «سونَمَون» و اندیشه و فکر ایران شهری موج­می­زند. این مقاله درنظردارد که «حکمت خسروانی» که آمیزه­ای از اسطوره و عرفان اسلامی است را در «ذهن و زبان» مهدی اخوان ثالث “م ـ امید” پی­جُست و واکاوی­نماید. چراکه در بنیاداندیشی وی، به­عنوان یکی از نگین شاعران برجسته معاصر علاقه خاصی به ایران، وطن، «ایران­شهری» دارد . در شعرش پیوند نزدیکی وجوددارد . در مقاله تحلیل محتوا به­کاربرده­شده­است تا تبیینی روشن و نو از مفهوم «حکمت خسروانی» که از یکی از عناصر مهم شعر می­باشد، در ذهن و زبان اخوان به­دست­دهیم.
صفحات :
از صفحه 261 تا 282
اصل جان و رابطۀ آن با خداوند در منطق‌الطیر عطار، با مروری بر طیرنامه‌های ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه در بن‌مایۀ‌ داستان‌های رمزی و تمثیلی حکماء و عرفا، خصوصاً در طیرنامه‌ها، به چشم می‌آید، پرواز نفس یا جان انسانی از غربت غربیه و زندان تن به سوی اصل و حقیقت خویش است. در این داستان‌ها جان سالک یا سالکان به‌صورت رمز در شکل پرنده یا پرندگان تمثل پیدا می‌کند. رسیدن جان به اصل خویش و درهمان‌حال رسیدن به رابطه‌ای انفسی با حقیقتی قدسی یکی از اندیشه‌های محوری در این سفرنامه‌ها است. در این مقاله بنا داریم تا با بهره‌گیری از برخی مفاهیم فلسفی‌-‌الهیاتی و با مروری بر طیرنامه‌های ابن‌سینا و شیخ اشراق، به تحلیل و تبیین دستگاه الهیاتی عطار در منطق‌الطیر، پیرامون اصل و حقیقت جان و رابطۀ آن با خداوند بپردازیم. برخلاف ابن‌سینا و سهروردی که نهایت سفر نفس برای وصول به اصل و حقیقت خویش را رسیدن سالک به ارتباط شخصی انفسی با عقل فعال می‌دانند، عطار از ارتباط انفسی جمعی و مشترک نفوس با خداوند در انتهای سفر خبر می‌دهد. عطار از چند اندیشۀ مهم دیگر درگیر با موضوع نیز گفتگو کرده است که، به هر دلیل، در رساله‌های دو فیلسوف دیگر مورد کم‌توجهی یا غفلت قرار گرفته‌اند. نفی دوگانۀ آفاق/ انفس درمورد رابطۀ میان انسان و خدا، اتخاذ رویکردی سلبی به ذات و صفات خداوند درکنار رویکرد ایجابی به افعال و اسماء خداوند، اعتقاد به هویت الهی نفس، اعتقاد به وجود یک نفس یا جان واحد برای اشخاص متکثر انسانی‌-‌ایمانی، و نظریۀ تجلی نخست خداوند در یک حقیقت شخصی و انسانی، از این اندیشه‌ها هستند.
صفحات :
از صفحه 171 تا 193
بررسی تطبیقی معاد درآثار ابن سیناوشیخ اشراق
نویسنده:
پدیدآور: نازپری گراوندیان ؛ استاد راهنما: مهدی خادمی ؛ استاد مشاور: علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقدمه یا پیش گفتارفلاسفه و عموم پیروان مذاهب معتقدند هنگامی‌که انسان بدرود حیات می‌گوید، پس از مدتی اجزای بدن او متلاشی شده و از بین می‌رود؛ تنها جوهر لطیفی به نام روح که دارای طول و عرض و عمق نیست، از وی باقی می‌ماند. فیلسوفان الهی و پیروان مکاتب مذهبی، در این موضوع با هم اتفاق نظر دارند، اما در کیفیت بقای روح و بازگشت آن، سخنان مختلفی گفته‌اند و نظرهای گوناگونی به میان آورده‌اند. برخی معتقدند روان افراد پس از مرگ بدون داشتن هیچ ماده و کالبدی به حیات خویش ادامه می‌دهد. اگر دارای ملکات و صفات نیک باشد، روحش پس از مدتی که در عالم برزخ به سر برد، به کمال مطلوب رسیده و به جایگاه اصلی «جهان مفارقات»(1) باز می‌گردد. آن جا در ملکوت اَعلی و مقام مقدس حق، چون فرشتگان سبک بال، به گرد عرش الهی طواف می‌نماید، و پروانه‌وار دور شمع ابدیت می‌چرخد. آنها معاد را فقط روحانی می‌دانند.هر دو فیلسوف اعتقاد به معاد دارند و براهین متعددی را بیان کرده اند . معاد در لغت عرب از عود گرفته شده است و عود بازگشت به حالت اول می باشد . یعنی انسان بمیرد و پس ا مرگ دوباره زنده شود و به حالت اول دوباره بازگردد . اگر انسان نیک بختی باشد در جهان اخرت به بهترین حال میرسد که همان بهشت است و اگر انسان بدبختی باشد بدترین حالت برای او ایجاد میشود که ان دوزخ است . ابن سینا و شیخ اشراق معتقد به معاد هستند و مانند همه ادیان بازگشت به جهان دیگر را قبول دارند . هر دوفیلسوف اعتقاد دارند انسان علاوه بر بعد مادی و جسمانی بعد روحانی نیز دارد ، همچنین اعتقاد دارند روح انسان هرگز نمی میرید و اعتقاد دارند نفس ناطقه انسان جسم و مادی نیست و اجزاء ندارد بلکه روحانی است ، ولی جسم فناپذیر است و قابل زوال و نابودی است . پس روح انسان بعد از مرگ به عالم دیگر انتقال پیدا میکند که همان برزخ است ، سپس به جهان اخرت انتقال پیدا میکند . معاد دو نوع است روحانی و جسمانی . ابن سینا معاد را روحانی میداند ولی جسمانی بودن ان را هم با توجه به شرع و گفتار پیامبر صدیق می پذیرد و شخ اشراق نیز قائل به معاد مثالی می باشد . 1-شیخ اشراق و ابن سینا براهین متعددی برای اثبات معاد ارائه دادند .2-هر دو فیلسوف با توجه به اصل معاد ، وجود خدا و عدالت او ،تجرد نفس انسانی ... به اصل وجود معاد اعتقاد دارند . 3-از نظر ابن سینا معاد روحانی است و جسمانی بودن ان را هم با توجه به گفتار پیامبر صدیق و شریعت قبول دارد . از نظر شیخ اشراق معاد روحانی است و به معاد مثالی قائل است .4-حیات نفس پس از منظر 2فیلسوف باقی وجاودان است .سهروردی نفس را فناناپذیر میداند زیرا که علت آن انوار مجرده وقاهره اند که جاویدند که نفس نیز به تبع آن ،جاودانه خواهد ماند 5-حشر وقیامت از نظر ابن سینا بیشتر انسان ها را برخلاف دیدگاه علما ادیان ومظاهر ،اهل نجات میدانداو برای تبین دیدگاهش از مبانی زیر بهره میجوید : اولا ،سعادت اخروی تنها یک نوع نیست ثانیا راه رسیدن به سعادت اخروی تنها کمال یابی علمی نیست ثالثا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود.حشر وقیامت از نظر شیخ اشراق به حشر جسمانی ، به معنای برانگیخته شدن بدن مادی همراه نفس را قبول ندارد ، بلکه به بدن برزخی قائل است واینکه نفس به خاطر عشق به مبدا خود وبارهایی از پراکندگی ها به عالم نور باز میگردد دلایل عقلی برگرفته از قران : هدفدار بودن جهان - برپایی عدل -رسیدن انسان به کمال - توان بودن خداوند بر آفرینش مجدد انسان6- وضعیت بهشت وجهنم از منظر ابن سینا به نظر ابن سینا هر گناهی موجب عذاب یا عذاب جاوید نمیشود
بررسی و تحلیل هم‌سویی‌ دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی حافظ با ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
خدیجه حاجیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شعر حافظ در تاریخ مطالعات ادبی همواره محل توجه و موضوع تأمل بوده است. بیشتر تحقیقات حافظ‏پژوهی، کم‌وبیش پرتویی بر جهان شعر وی افکنده‌ و سویی از اندیشۀ وی را روشن‌ کرده‌اند. توجه به جنبۀ فلسفی و کلامی شعرش همواره یکی از موضوعات چالش‌انگیز بوده است. در این پژوهش، صرف‌نظر از جست‌وجوی نیت حافظ، در پی خوانشی فلسفی‌حکمی از شعرش هستیم؛ بنابراین، بیش از هر چیز، با متن روبه‌رو هستیم و سعی شده است در حدود دلالت‌های متنی اندیشۀ وی از منظری فلسفی یا حکمی بررسی و با آراء دو فیلسوف بزرگ ابن‏سینا در مقام فیلسوفی مشائی و سهروردی در جایگاه فیلسوفی اشراقی مقایسه شود. این خوانش به‌دلیل برخی ویژگی‌های خاص شعر حافظ از جمله وجود ایهام که امکان خوانش‏های متعدد را فراهم می‏کند و دیگر ظرفیت تأویل‌پذیری بسیار، ممکن می‏گردد. نتایج تحقیق نشان می‏دهد از دریچۀ اندیشۀ سهروردی به اشعار حافظ نگریستن، وی را متفکری می‌نمایاند که به عقل پشت پا می‌زند و نگاهی وحدت‌گرایانه به هستی دارد و با نگریستن از دریچۀ تفکر عرفانی، حکمی به آراء ابن‌سینا، برخی ویژگی‏های مشترک به‌ویژه در زمینۀ‏های وجود و فرشته‏شناسی، طعنه زدن به صوفی، زهد، ریا(زهد ریایی) و تأکید بر زندگی رندانه، اندیشۀ حافظ با تفکر ابن‌سینا مطابقت دارد. ابن‌سینا به مدد ابتکار خویش مبنایی عقلانی و وجودشناختی برای اشراق عقل فراهم ‌آورد؛ ویژگی‌ای که هر اندیشۀ عرفانی واجد آن است. از چنین دیدگاهی، بی‌تردید اندیشۀ اشراقی وی است که زمینه را برای فلسفۀ اشراقی سهروردی، که حافظ از آن بهره جسته است، فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 55 تا 86
بررسی تعداد عناصر بسیط در حکمت مشاء و حکمت اشراقی سهروردی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریة غالب در مورد تعداد عناصر بسیط اولیه در طبیعیات قدیم، متعلق به مشائیان است که تعداد آنها را چهار عدد دانسته‌اند. ایشان سه دلیل در اثبات نظریة خود بیان کرده‌اند که عبارتند از: 1) استدلال از طریق جایگاه طبیعی اجسام و میل طبیعی آنها بر اساس کیفیت‌های سنگینی و سبکی؛ 2) استدلال از طریق کیفیت‌های ملموس اصلیِ مشترک میان اجسام (گرمی، سردی، خشکی و تری)؛ 3) استدلال از طریق ترکیب و تحلیل. ایشان سپس مصادیق عناصر اربعه (خاک، آب، هوا و آتش) را به نحو استقرایی تعیین کرده‌اند. ابوریحان بیرونی و سهروردی با این نظریه مخالفت کرده و آتش را عنصر مستقلی به شمار نیاورده‌اند و آن را همان هوای داغ دانسته‌اند. سهروردی سپس با تغییر ملاک تقسیم‌بندی اجسام بسیط اولیه، آنها را بر اساس کیفیت‌های مبصر و میزان عبور نور از آنها دسته‌بندی کرده و تعداد عناصر را سه عدد (حاجز، مقتصد و لطیف) دانسته است. در این مقاله دلایل مشائیان و اشکالات سهروردی در مورد عناصر اربعه مورد نقد و بررسی قرارگرفته و نشان داده شده است که دلیل مخالفت سهروردی با عنصر دانستن آتش در طبیعیات و تغییر ملاک تقسیم‌بندی عناصر بسیط اولیه توسط وی، از نظام خاص الهیاتی وی ناشی شده است و او در نهایت، نظام طبیعیاتی کامل و مستقلی بر اساس نظریات خود بنا نکرده است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 76
رابطه خالق با مخلوق: اصالتِ ماهيت يا اصالت وجود از منظر آیت الله سیدان
نویسنده:
آیه الله سیدان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
روشن است که اصالتِ ماهیت و اصالتِ وجود، هر کدام قائلانی دارند و ملاصدرا خود نیز در آغاز به اصالتِ ماهیت قائل بود و بزرگانی چون میرداماد، سُهْرَوَردی، قاضی سعید قمی، ابوالحسن جلوه، علاّمة سمنانی ـ که در عصر ما می‌زیسته و در علوم عقلی و نقلی تبحُّر دارد و شخصیتی بسیار جامع و نخبه است ـ اصالتِ ماهیت را می‌پذیرند.
  • تعداد رکورد ها : 1360