مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
الهیات بالمعنی الاخص امور عامه حکمت اشراق the School of Illumination حکمت متعالیه علم نفس فلسفه مشاء قواعد فلسفی [منبع: قواعد کلی فلسفه اسلامی]
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1421
نگرشی بر مسائل وجود و ماهیت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمد علیمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل بر پنج بخش است . در بخش اول مفهوم وجود، دلائل استغنای وج از تعریف ، برهان وجودی، اقسام وجود، وجود محمول حقیقی، رای برخی از اندیشمندان غرب پیرامون وجود محمولی، پاسخ فلاسفه اسلامی و اشکالهای وارده بر نظریه کانت مورد بحث قرار گرفته است .در بخش دوم حقیقت وجود، وحدت وجود موجود، وحدت در کثرت ، کثرت در وحدت بررسی گردیده .در بخش سوم دلایل زیادت وجود بر ماهیت در ظرف ذهن و رای قائلین به اصالت وجود شرح داده شده است . د بخش چهارم رای قائلین به اصالت ماهیت ، دلائل تامین به اصالت ماهیت و دلائل قائلین به اصالت ماهیت شرح داده شده است .در بخش پنجم وجود ذهنی و دلائل وجو ذهنی مد نظر بوده و در بخش ششم به ذکر اشتراک معنوی وجود، اشتراک لفظی و دلائل اشتراک معنوی وجود پرداخته شده است .
ذهن و تاثیر و تاثرات آن در فلسفه اسلامی؛ (با نگاه به آرای ابن‌سینا و ملاصدرا)
نویسنده:
فهیمه شریعتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ذهن از جمله واژگاني است كه علي‌رغم كاربرد زياددر متون فلسفي به طور جداگانهمورد توجه واقع نشده به طوري كهمرزهاي ميان اين مفهوم با نفس، ادراك و مفاهيم مشابه با آن تاكنون روشن نشده است. با بررسي آثار سردمداران دو مشرب مهم در فلسفه اسلامي يعني ابن‌سينا و ملاصدرا حدودمعنايي اين واژه و ربط ونسبت‌هاي آن با ساير مفاهيم مشابه بيان گرديد. سپس با مبنا قرار دادن آثار آنان به تبيين انواعتاثيرات و تاثرات ذهن در ارتباط با ماسواي خود در دو فصل پرداخته شد. همچنين در فصلي جداگانه همه انواع محتمل تاثير و تاثرات ذهن، بيان شد و بر مواردي كه از آثار فلاسفه مسلماندر فصول قبل چيزي ذكر نشد، تكلمه‌اي افزوده شد. در پايان با توجه به مباني فلسفي موجود در آرايفلاسفه در فصول پيشين، پيشنهادهايي به منظور كنترل ذهن و كارايي بهتر آن ارائه شد.
بهره‌گیری از فلسفه در آموزه‌های دینی از منظر ملاصدرا
نویسنده:
سیدامین‌الله رزمجو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین اسلام بعنوان آخرین و کامل‌ترین دین آسمانی شامل ساده‌ترین مسائل فردی و اجتماعی تا عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی به اندازهعمر و عمق هستی است. شرایط فکری و فرهنگی مسلمانان صدر اسلام و محصور بودن پیشوایان معصوم از طرفی و برخوردار بودن آموزه‌های دینی از عمق و ژرفای و بواطن و مراتب از طرفی دسترسی به قله رفیع معارف اسلامی را محدود کرد. بر این اساس دغدغه متفکران مسلمان در هر عصری خصوصاً بعد از عصر ترجمه دست‌یابی به فهم درست آموزه‌های دینی بود. در این میان خردورزان و فیلسوفان اسلامی به ویژه صدرالمتألهین از اصول و مبانی علم شریف فلسفه برای هستی‌شناسی و اثبات و تبیین گزاره‌ها و آموزه‌های دینی بهره گرفته است. ملاصدرا در حوزه خداشناسی با طرح اصول و مبانی فلسفی همچون: اصالت وجود و تشکیک وجود برای اثبات ذات حق و توحید ذاتی و صفاتی و افعال و عدم ترکیب ذات حق تعالی و فقر ذاتی ممکنات بهره جسته است. و با طرح اصل فلسفی بسیط الحقیقۀ کل الاشیاء مسأله پیچیده کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را حل نموده و مسأله علم الهی به اشیاء قبل از ایجاد و عینیت ذات و صفات و اثبات همه‌ی کمالات و اوصاف را برای حق تعالی را برهانی می‌کند.ایشان در حوزه نبوّت بعد از اثبات ضرورت نبوّت با تقسیم‌بندی انسانها، پنج گروه جایگاه نبی را بعنوان کامل‌‌ترین انسان مشخص می‌سازد و اوبا طرح قوس نزول و صعود پیامبر را بر قلۀ رفیع قوس صعود قرار داده و با تشریح قوای سه‌گانه حساسه، متخیّله و عاقله انسان پیامبر را جامع الانوار حسی و خیالی و عقلی می‌داند. همچنین ملاصدرا با اشاره به مراتب عقل: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل بالمستفاد پیامبر را موجودی می‌داند که با عقل فعال متصل و متحّد شده و همه علوم و حقایق را از او دریافت می‌کند و او نبوت را منقطع ندانسته و امامت و ولایت فقیه را در مسیر نبوت می‌داند. ملاصدرا در حوزه معاد اصول بیشتری را تأسیس نموده تا مشکل معاد جسمانی را به زیبایی حل کند، ایشان از دو اصل اصالت وجود و اینکه تشخیص هر چیزی به وجود است نتیجه می‌گیرد که حقیقت انسان همیشه محفوظ است و او وارد محشر می‌شود گرچند ظاهر انسان متغیر باشد. و او از قاعده فلسفی تشکیک وجود اثبات می‌کند که بدن اخروی هر شخص همان بدن دنیوی او است. و با ابتکار حرکت جرهری ادعا می‌کند که بدن اخروی او همان بدن دوران کودکی است که تکامل یافته است. او همچنین با طرح اصولی همچون: شیئت شییء به صور ت است نه به ماده، وحدت شخصیه وجود و تجرد قوه خیال و.... جنبه‌ی از جنبه‌های مبهم معاد و نحوه حشر انسانها حتی همه موجودات را روشن می‌کند.
مبانی عقلی هنر در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حبیب‌الله فهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در روزگاری که «ایسم» های گوناگون با طنازی بر سر بازار اندیشه ها «آیه» های ما را مهجور می خواهد، و غلبه ی خواست های احساسی و شبه نیاز بر ذهن و ضمیر انسان معاصر او را تنگ حوصله و کم تحمل نموده است، رساندن پیام معنویت دین و تبلیغ ارزش های اسلامی، توجه بیشتر و بهتر رسالت گزاران به هنر را،ضروری می سازد. پیرو اثبات نیازمندی ما به هنر، این پرسش ابرو می نماید که اصولا هنر از نظر دانشمندان مسلمان چه خاستگاهی دارد و مبانی نظری آن چیست؟ هدف از این تحقیق روشن ساختن پیوند هنر و فلسفه در جهان اسلامی است به این معنا که این دو جریان عظیم فرهنگی در دنیای اسلام، اصولا نسبتی باهم دارد یا نه؟ اگر دارد ربط و نسبت آن ها چگونه است؟ می خواهیم بدانیم فلسفه اسلامی در شکوفائی هنر اسلامی نقش داشته یا نه و ما تا چه اندازه مجازیم که پشتوانه نظری هنر را در فلسفه و عرفان بجوئیم. و اینکه این نوشته جستجوی معیار و ملاکی برای اسلامی بودن و یا نبودن هنر است وبر چه اساس و معیاری هنر را به اسلامی و غیر اسلامی تقسیم می کنیم؟
بررسی تطبیقی مساله شرّ از دیدگاه علامه طباطبائی و ملاصدرا
نویسنده:
لیلا جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
:مسئله شرّ یکی از مسائل بنیادی در نظام‌های الهیاتی، به ‌ویژه در فلسف? اسلامی به شمار می‌آید. فلاسفه اسلامی، بحث شرّ را با تحلیل مفهومی آن آغاز می‌نمایند، در این تحلیل نشان می‌دهند که شرّ امر عدمی اعم از عدم ذات و یا عدم کمال ذات است. ملاصدرا و علامه طباطبائی ازجمله فلیسوفان اند که با تأکید بر اهمیت مسأله، تبیین جامع از ابعاد آن ارایه کرده اند و در بیشتر آثار فلسفی خود از نظریه نیستی‌انگاری شرّ دفاع و آن را برهانی دانسته اند. «نظام احسن» در دستگاه فلسفی ملاصدرا، به طور خاص، جایگاه ویژه‌ای دارد. ملاصدرا بر پایه نظام فلسفی خود جهان هستی را برآمده از نظام ‌ربانی دانسته که دارای بهترین شکل‌ممکن می‌باشد. وی بر اساس مبانی فلسفی خود از جمله؛ اصالت وجود، تشکیک در وجود، نیست انگاری شرّ، مساوقت وجود با خیر، غلبه خیرات بر شرور... به مسأله شرّ پاسخ می گوید و قضا و قدر الهی را دو مرتبه از مراتب علم خداوند می‌داند. علامه طباطبایی از یک سو همانند ملا صدرانظام حاکم بر هستى را استوارترین‌ نظام دانسته و آن را مبرهن ساخته است و از سوی دیگر از نظریه نیست انگاری شرّ دفاع وآن را برهانی دانسته و از این طریق به ابعاد مسأله شرّ پاسخ گفته است.
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیاً و اثباتاً بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می‌تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خودِ نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگرِ پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می‌تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می‌تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه‌های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غربِ قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموماً فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدیو ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند.در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در همۀ زمینه‌ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوزۀ فلسفۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوزۀ مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظریۀ فطرت در مسئلۀ آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است
بررسی و تطبیق ابزارهای شناخت در نهج‌البلاغه با فلسفه
نویسنده:
خدیجه آبادی وایقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان از ابزارهایی چون حس، خیال، قلب و عقل برای شناخت خود و اطرافش برخوردار است و البتّه از دیدگاه فلسفه آن معلوماتی دارای ارزش هستند که از ادراکات عقلی نشات گرفته‌باشند. علم فلسفه یا حقیقت جویی، هنر فکر کردن به وجود خود و موجودات اطراف است که برای یافتن دلایل وجودی آنها تلاش می‌کند و ابزار اصلی و اساسی آن قوّ? تعقّل و عقل است. عقل و خرد در معرفت‌شناسی عبارت است از نیروی ویژه‌ای که اساسی‌ترین کار آن درک مفاهیم کلّی است بر خلاف حواس و خیال کهوظیف? آن‌ها درک امور جزئی است و قلب که به درک احساسات و معانی مجرد می‌پردازد. در متون فلسفی، اجتماعی و دینی ویژگی‌هایی را برای عقل برشمرده‌اند و وجود مقدس حضرت علی (علیه السلام) نیز در نهج البلاغه خصوصیاتی را برای این ابزار شناخت بیان داشته‌اند. حضرت علی (علیه السلام) در بعضی موارد عقل را به عنوان راهبر و هادی معرفی نموده و فرموده‌اند: « کفاک مِنْ عَقلِک ما أَوْضَحَ لک سُبُلَ غَیّک مِنْ رُشدک ؛ از خرد، تو را این باید که راه گمراهی‌ات را از راه رستگاریت نماید». (حکمت 421) آن حضرت کسی را که از این نعمت بی‌بهره است زیانکار و شقی معرفی کرده و فرموده‌اند: « فَإنَّ الشَقىّ مَنْ حَرُمَ نَفعَ ما أُتِىَ مِنَ الْعَقلِ والتّجربه ؛بدبخت کسی است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده محروم ماند». (نامه 78)به نظر می‌رسد عقل و خرد از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) جزو ابزارهای اصلی معرفت شناختی است و واجدین آن از نعمت ارزشمندی برخوردارند که نفس انسان و موجودات پیرامون و به طور کلی هستی را معنا و مفهوم می‌بخشد. از بررسی بیانات و خطب و نامه‌های موجود در نهج البلاغه چنین برمی‌آید که وجود نورانی حضرت علی (علیه السلام) علاوه بر عقل و خرد، ابزارهای شناخت دیگری همچون وهم، قلب را نیز برشمرده و ویژگی های آنها را در شناخت وجود، خداشناسی،‌ دین شناسی، امام شناسی، معاد شناسی و... توضیح و تبیین نموده‌اند.در مباحث فلسفی از شناخت و ابزارهای آن بسیار سخن به میان آمده‌استولی جای چنین بحث و بررسی و تفحّص در خصوص نهج البلاغه خالی بوده و علاقه‌مندان و شیفتگان آن امام همام از این منظر به بیانات نورانی آن وجود مقدس نگاه گسترده‌ای نداشته‌اند. در این نوشتار سعی بر این است که ابزارهای شناخت فلسفی با ابزارهای شناخت در نهج البلاغه با توجه به خطب، نامه‌ها و حکمت‌ها مورد مقایسه و تطبیق بیشتر قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی ابزارهای معرفت و شناخت در نهج البلاغه و همچنین تبیین ارتباط این ابزارها با ابزارهای مشابه در فلسفه می‌باشد.از بررسی بیانات و خطب آن حضرت در نهج البلاغه و متون مرتبط چنین بر می‌آید که تعداد، دامنه و وسعت ابزارهای شناخت در نهج البلاغه گسترده‌بوده و این کتاب اثر بی‌بدیل و ارزشمندی دربار? وجودو به طور کلی عالم هستی است.
بررسی تطبیقی کتاب الخیرالمحض با جریان فلسفه اسلامی
نویسنده:
زهرا اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الخير المحض که در اصل خلاصه‌ای است از کتاب THE ELEMENTS OF THEOLGYاثر پروکلس از جمله آثاری است که در جريان نهضت ترجمه از زبان يونانی به عربی برگردانده شده است. رئوس کلی مطالب کتاب را بحث‌هايی پيرامون عليت، ويژگی‌های مبدأ اول، نحوی فاعليت مبدأ اول و مراتب هستی تشکيل می‌دهند دغدغه ی اصلی مولف کتاب توضيح چگونگی کثير شدن واحد با تاکيد بر نقش واسطه‌ها است همچنين تفکری وحدت گرا بر روح کلی کتاب حاکم است و همين امر اين اثر را رنگی عرفانی بخشيده است ديدگاه‌های فلاسفه‌ی اسلامی اعم از حکمای مکتب اشراق، مشاء و متعاليه دارای شباهت‌های فکری قابل توجه‌ی با اين اثر هستند و همين امر زمينه‌ی تطبيق آثار مکاتب بزرگ فلسفه‌ی اسلامی با اين اثر نوافلاطونی را فراهم آورده است در اين نوشتار سه اثر اشارات و تنبيهات شيخ الرئيس، حکمت الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردی و شواهد الربوبيه صدرالمتالهين مورد بررسی قرار گرفته است و نقاط اشتراک و افتراق هر اثر با کتاب الخير المحض در سه موضوع کلی عليت، نحوی فاعيت مبدأ اول و مراتب هستی بيان گرديده است.
نحوه تعلق علم به امور مادی از منظر فلسفه اسلامی
نویسنده:
رضا قاسمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«علم به امور مادی» نزد حکیمان مسلمان مساله ای سابقه دار و مهم بوده و کمتر حکیمی را می‌توان یافت که در این مساله ورود نکرده باشد. مراد از «مادی» هر آن چیزی است که متقوم به ماده باشد.حکمای اسلامی در خصوص این علم به دو گروه عمده تقسیم شده اند؛ حکمای مشاء واغلب اصحاب حکمت متعالیه خصوصا صدر المتالهین در بسیاری از آثار خود،مدافع حصولی بودن این علم در مورد انسان می‌باشند که بر اساس آن هنگام ادراک حسی شیء مادی،صورتی از آن در قوه ادراکی قرار گرفته و نسبتی حلولی یا صدوری با آن دارد و همین صورت مناط انکشاف خارج می‌گردد، در مقابل، حکمای اشراقی و صدرالمتالهین (در علم نفس به بدن و قوای بدنی خود )این علم را حضوری دانسته‌اند که بر اساس آن عین خارج مادی بدون استعانت ازهر صورتی نزد انسان حاضر می‌شود. در علم حق تعالی به مادیات نیز این دو نگاه متفاوت وجود دارد، عمده مشائین از طریق ارتسام صورت های اشیاء در ذات واجب، و«علی نحو الکلی» آن را تبیین می‌کنند و در مقابل حکمای اشراق و اصحاب متعالیه این علم را حضوری می‌دانند با این تفاوت که اشراقیان این علم را همانند علم به مادیات به بصرارجاع داده اند ولی اصحاب حکمت متعالیه آن را از طریق علم به علت و [ازطریق] وجود برتر و بسیط الحقیقه بیان می‌دارند. مساله واقع نمایی در علم حصولی با اشکالاتی مواجه است و در علم حضوری می‌توان آن را از طریق صورتگیری قوه خیال تبیین کرد. سخن حق در مورد علم، چه در انسان و چه در واجب، این است که این علم حضوری است و در واقع،اختلاط با ماده و ضعف وجودی شیء،مانع ادراک حضوری آن نیست، بعلاوه اینکه مجردات مادیات، آنها را به صورت جمعی وثابت -ونه متفرق الوجود- ادراک می‌کنند.
اهداف و روش‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی
نویسنده:
عباس شعبانی باب اناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی این پژوهش، تعیین ویژگی‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی بر مبنای عرفان اسلامی پرداخته بوده است. با توجه به این هدف کلی، ابتدا به تعیین نسبت بین زیبایی‌شناسی و دین بر مبنای عرفان اسلامی پرداخته شده است. در ادامه، به تعیین اهداف و روش‌های تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی، به ترتیب به عنوان اهداف جزیی، اقدام شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و در ردیف طرح‌های پیدایشی قرار گرفته است. داده‌های مورد نیاز با روش اسنادی جمع‌آوری گردیده است. اسناد مورد پژوهش در رابطه با زیبایی‌شناسی و زیبایی‌شناسی دینی، متون عرفانی-اسلامی بوده است و ضمن مراجعه به آیات قرآنی، تفسیرالمیزان نیز مورد استفاده قرار گرفته است. رویکرد مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله، رویکرد تفسیری-تجریدی و اعتمادسنجی این پژوهش، ساخت یک مسیر بررسی و تائید هیات داوران بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تربیت زیبایی‌شناسانه‌ی دینی مبتنی بر عرفان اسلامی، بر مبنای عشق و جذبه‌ی عشق الهی مبتنی بر سه اصل معرفت میثاقی، صعودگرایی و اصل حیرت می‌باشد که با کسب مقامات زیبای ابعاد زیبایی‌شناسانه‌ی دینی (ایمان، اخلاق و....) به عنوان مقامات زیبایی عشق الهی در مسیر جذبه‌ی عشق الهی قرار گرفته و به معرفتی شهودی از عشق و زیبایی‌های باری‌تعالی می‌رسد. این نوع تربیت بر خودعاملی فرد تاکید دارد، تربیتی که روش‌های آن به عنوان معاشقه با حق، جهت نیل به مقامات زیبا به عنوان اهداف تربیتی مطرح می‌باشد. ضمن آنکه، اهداف گاه به عنوان روش تربیتی و روش گاه به عنوان اهداف در یک سلسله مراتب مکمل یکدیگر مطرح می‌شوند.
  • تعداد رکورد ها : 1421