مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
حکمت عملی حکمت نظری درختواره جامع معرفت بشری
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1574
دلایل تجربی وجود روح در قرآن و مطالعات الهیاتی نوین
نویسنده:
فرزانه عباسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل مهم اعتقادی معاد منوط به اثبات حقیقتی غیر مادی در وجود انسان است. پژوهش حاضر در نظر دارد با استناد به دلایل تجربی وجود این بعد غیر مادی را مورد بررسی قرار دهد. به این منظور وجود این بعد را از نظر دین و علم مورد کنکاش قرار داده ایم. بدین ترتیب که ابتدا دلایل تجربی وجود روح را درقرآن و سپس مطالعات فرا روان شناسی مورد بررسی قرار داده ایم. با مراجعه به آیات قرآن ، دلایل تجربی را در قصه های قرآنی مشاهده خواهیم کرد و از طرف دیگر در مطالعات فرا روان شناسی به تجارب نزدیک به مرگ برخواهیم خورد. در پایان به این نتیجه می‌رسیم که بر خلاف قرآن علم برای اثبات امور غیر مادی مانند روح راه طولانی را در پیش دارد.
پیدایش عالم طبیعت از منظر آیات و روایات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم طبیعت به عنوان قسمتی از هستی از اهمیت به سزایی برخوردار است. بنابراین این پژوهش با هدف آشنایی با نظام جهان از منظر آیات و روایات صورت گرفته است تا اولاً بررسی شود قرآن کریم و روایات معصومین تا چه اندازه به این بحث پرداخته‌اند و چه جنبه‌هایی از آن را باز کرده‌اند. ثانیاً زمینه‌ای برای شناخت آفریننده این آفرینش عظیم باشد. در این تحقیق سعی شده است به گردآوری آراء مختلف مفسران در تفسیر آیات مربوط به طبیعت پرداخته شود و تا حد امکان با تحلیل و مقایسه آن‌ها قول جامعی که مستند به آیات و روایات باشد، به دست آید. از نگاه آیات و روایات موجودات عالم طبیعت بر اساس حدود مشخص و بدون نمونه قبلی آفریده شده‌اند به طوری‌که هر یک از این موجودات از سایرین متمایز می‌باشد. به علاوه این اجسام از حدوث جوهری و زمانی برخوردارند. اما بر حدوث کل عالم طبیعت تصریحی وجود ندارد. ماده اولیه عالم طبیعت نیز بر اساس این دیدگاه ابداعی بوده و مسبوق به ماده و عدم زمانی نمی‌باشد. این ماده در لسان آیات و روایات ماء و در برخی هوا تعبیر شده است. ماده اولیه آسمان‌ها و زمین نیز از واکنش همین ماده به دست آمده، زمین از کف یا خاکستر ماء و آسمان از دود آن بر اثر افروخته شدنش به وجود آمده‌اند. در آخر این‌که عالم طبیعت بر اساس آیات در شش مرحله، که نشان از آفرینش تدریجی آن می‌باشد، شکل گرفته است. روایات نیز چنین ادعایی را تأیید می‌کنند.
شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئینی
نویسنده:
اعظم ایرجی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله با موضوع شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئینی مباحث عمومی صفات از دیدگاه این دو اندیشمند، وجوه اشتراک و امتیاز دیدگاه آنان را دنبال می‌نماید تا از این طریق تبیینی از صفات خداوند ارائه دهد به نحوی که از خطای معطله (دیدگاه الهیات سلبی مطلق) و تشبیه (انسانوارانگاری) خداوند اجتناب گردد. ابتدا با بهره‌جستن از آثار ابن‌سینا و توماس آکویناس نخست دیدگاه‌های دو اندیشمند در دو بخش رویکرد وجودشناختی و معناشناختی بررسی و تنظیم شده است. در بررسی صفات با رویکردد وجودشناختی از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکویناس مباحث احکام وجود مانند اصالت، تشکیک، اشتراک معنوی وجود و ویژگی خاص خداوند با عنوان بساطت خداوند و نیز احکام صفات، نظیر تقسیم آنها، عینیت صفات با ذات و با یکدیگر، ترادف یا عدم ترادف صفات مطرح شده است. آراء دو متفکر در رویکرد وجودشناختی، فارغ از برخی اختلاف‌نظرها از نظر محتوا و نوع استدلال‌ به یکدیگر شباهت بسیاری دارند و اختلاف عمده آنها در نحوه ورود به مبحث تبیین صفات خداوند است. که ابن‌سینا با طرح برهان صدیقین، مدعی اثبات ذات و تعریف صفات خداوند می‌باشد و آکویناس با آموزه آنالوژی به تبیین صفات خداوند می‌پردازد؛ از همین‌رو تعریف صفات در ابن‌سینا متمایز از برهان اثبات ذات نمی‌نماید لیکن از آنجا که آکویناس تبیین صفات را مبتنی بر آنالوژی می‌داند و این نحوه نگرش به صفات، رویکردی معناشناختی است، از برهان اثبات ذات منفک می‌گردد و تنها بستری را برای طرح آنالوژی فراهم می‌سازد. به همین دلیل اصل ادعای تبیین صفات از دیدگاه ابن‌سینا در بررسی صفات با رویکرد معناشناختی بیان می‌شودکه به نظر می‌رسد ترادف صفات از دیدگاه ابن‌سینا و اعتقاد به عدم ترادف از دیدگاه آکویناس ناشی از همین تفاوت اخیر در آراء آنهاست.دیدگاه ابن‌سینا در بخش رویکرد معناشناختی به صفات با تقسیم الفاظ به اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، الفاظ مشکک و متواطی و تعیین انواع حمل صفات بر خداوند و تبیین ترادف و تعریف صفات بر اساس برهان إن (ملازمات عامه) پیگیری شده است. در فصل رویکرد معناشناختی به صفات از دیدگاه آکویناس، آنالوژی تبیین می‌گردد و در نهایی‌ترین بخش رساله اشتراک و اختلاف دیدگاه ابن‌سینا و آکویناس بیان، و روشن می‌شود که بر اساس دیدگاه ابن‌سینا، معنای انتزاع شده از مصداق بسیط خداوند در حکایت‌گری از صفات آن ذات بی‌نهایت، قرین توفیق است؛ لیکن آموزه آنالوژی آکویناس صرفاً صفات را از لحاظ معناشناختی، بررسی می‌کند و از این‌رو میان معنای صفات و مصداق آن شکافی پدید می‌آید به نحوی که معنای صفات، حاکی از صفات خارجی نیست.
بررسی تطبیقی آرای فلسفی علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی در امور عامه
نویسنده:
اکبر اسدپور فلکدهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) از شمار فیلسوفان صدرایی است که علاوه بر تبیین آراء فلسفی صدرالمتألهین نظرات بدیعی را نیز در اندیشه‌های فلسفی اخذ کرده است. آیت الله مصباح یزدی از جمله شاگردان مرحوم علامه است که نقدهای گوناگونی بر آراء فلسفی ایشان ایراد کرده است. این تحقیق به بررسی تطبیقی آراء فلسفی این دو اندیشمند در امور عامه با روش تحلیلی- عقلی می پردازد. این دو فیلسوف در غالب مبانی حکمت متعالیه مثل یکدیگر می‌اندیشند. هر دو، وجود را اصیل دانسته، نظام تشکیکی وجود را پذیرفته، وجود معالیل را ربطی می‌دانند و از حرکت جوهری دفاع می‌کنند، لکن در برخی مسائل فلسفی با یکدیگر اختلاف دارند. در این تحقیق مطالب مورد اتفاق فقط گزارش شده و سی و پنج مسأله مورد اختلاف بررسی شده است. این تفاوت‌ها گاهی به این جهت است که دیدگاه این دو فیلسوف در مورد نحوه تحقق معقولات ثانی فلسفی متفاوت است. در برخی مسائل تسری احکام ذهن به خارج و عدم توجه به ضلع اعتباری علم منشأ اختلاف گردیده است. خطاهای روش تحقیقی نیز سهمی از اختلافات را برعهده دارد. عدم تحریر محل نزاع و شفاف نبودن برخی مفاهیم فلسفی از این موارد است.
مقایسه‌ی دیدگاه فخررازی و ملاصدرا درباره‌ی تکون قوای نفس ناطقه
نویسنده:
ماهرخ‌سادات پورهاشم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر به اهمیتی که بحث نفس در فلسفه داشته و دارد، فیلسوفان بسیاری در طول تاریخ تفکر بشری بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند. در میان مسلمانان نیز عموم حکما از اهمیت آن غافل نبوده‌اند حتی متکلمین مسلمان هم به ضرورت طرح آن جهت دفاع از آموزه‌های دینی اذعان داشته‌اند. علاوه بر این مسئله‌ی نفس به گونه‌ای حوزه‌های دیگر، نظیر زیست‌شناسی و روانشناسی را هم از خود متأثر نموده است. این حوزه‌ها که حوزه‌های تجربی هستند بیشتر از آنکه بخواهند در حقیقت و بیان ماهیت نفس سخن بگویند در جستجوی تبیین افعالی هستند که مستند به وجود نفس است. اما فلاسفه و متکلمین در تلاش برای بیان ماهیت و حقیقت نفس و نحوه‌ی تکون آن به بحث پرداخته‌اند. و نتیجتاً آن را جوهر مجردی یافته‌اند که در مقام فعل از قوا و آلاتی بهره می‌برد. و ما در این رساله سعی نموده‌ایم تا تلاش دو اندیشمند مسلمان، که یکی حکیم پرآوازده و دیگری متکلم نامداری است، را در تبیین این مسئله به تصویر کشید و در ضمن آن نشان دهیم که چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میانشان وجود دارد. حاصل این تحقیق نشان می‌دهد که ملاصدرا در باب نفس و قوای آن مطالب بیشتری را نسبت به فخررازی ارائه نموده است و نیز پاره‌ای از مباحث وجود دارند که اغلب، فخررازی آنها را به دلایل تجربی اسناد داده است که از مجموع این نظریات می‌توان به دلایل ضعف یا قوت بیانات هر یک از آنها و نیز به چگونگی پیدایش و ارتباط نفس و بدن از آغاز تا رسیدن به سر منزل مقصود پی برد.
آراء منطقی میرداماد(ره)
نویسنده:
سعید احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منطق‌دانان مسلمان در تکامل و پختگی مباحث منطقی گام‌های اساسی و بلندی را بر داشته‌اند. این تکاملبدون در نظر گرفتن سیر تاریخی‌ای مباحث منطقی،به خوبی قابل درک نیست؛ زیرا توجه به پشتوانه تاریخی مباحث عقلی در تحلیل آن نقش مهمی دارد. مباحث منطقی نیز در سیر تکاملی خود بیشتر مرهون تلاش‌های فکری ابن سینا و شارحان و ناقدان اوست و این تکامل ادامه دارد تا در منطق صدرایی به اوج خود می‌رسد. میرداماد را می‌توان به عنوان حلقه‌ی وصل سیر مباحث منطقی و گذر از منطق مشایی به صدرایی به شمار آورد.این رساله از یک سو شامل مباحثی است که میرداماد به تبع منطق‌دانان پیش از خود مطرح کرده و به توضیح و تحلیل دقیق آنها همت گماشته است؛ مانند: تعریف منطق، غرض از یادگیری آن، موضوع آن، دلالت و اقسام آن، تصور و تصدیق، تقابل، کلیات خمس و... از سوی دیگر شامل ابداعاتی استکه میرداماد در مباحث منطقی ایجاد کرده است. مانند: 1.
بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ‌اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
معصومه قایدرحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق برآن است که به تبیین قاعده امکاناشرف از دید ملاصدرا و سهروردی بپردازد.این دو فیلسوف در زمینه تبیین واستدلال و آثار قاعده امکان اشرف نقاط اشتراک و افتراقی دارند. از جمله اشتراکات آنهااین است که هر دو می فرمایند:« اگر موجود اخسی داشتیم حتما قبل از آن موجود اشرفی موجود بوده است چون اگر اخس باشد و اشرف نباشد یا باید اشرف و اخس هر دو از خداوند صادر شوند که صدور کثیر از واحد می شود یا باید اشرف بواسطه اخس صادر شود که باعث شرافت معلول بر علت می شود یا بایدوجود اشرف ممتنع باشد که این هم باطل است.» پس با ابطال هر سه فرض ثابت می شود که اشرفی حتما قبل از اخسی موجوداست. همچنین در زمینه تبیین و استدلال و آثارقاعده امکان اشرف نقاط افتراقی با همدیگر دارندکه در این تحقیق به آنهاپرداخته شده است. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده تحلیلی، تاریخی و کتابخانه ای می باشد. و نتایجی که از این قاعده به دست می آید این است که در تمام مراحل وجود باید اشرفی بر اخسی مقدم باشد و گرنه با سه مشکل صدور کثیر از واحد، شریفتر بودن معلول ازعلت، و ممتنع بودن وجود اشرف مواجه خواهیم شد، پس به خاطر دفع این سه مشکل باید حتما اشرفی بر اخسی مقدم باشد.
آموزش معنوی در آثار امام محمد غزالی
نویسنده:
مجید یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با عنوان آموزش معنوی از آثار امام محمد غزالی با هدف تبییناین رویکرد این تحقیق کتابخانه ای و نقلی است . هدف اصلی از مطالعه حاضر تهیه پاسخ مناسب برای این پرسش که:« ابعاد فردی و اجتماعی آموزش معنوی از دیدگاه غزالی کدامند؟»1-
بررسی تقارب نظر صدرا به ابن عربی در رابطه خدا و جهان در بحث آفرینش
نویسنده:
عذری نظرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دراین رساله سعی شده که موضوعات ومسائلی که در بحث خالقیتدارای نقش مهم واساسی هستند ؛ ازدیدگاه صدراوابن عربی مورد بررسی ومقایسه قرار گیرد .لذا دربین مسائلی که بهتحولات فکری ویا نوآوریهای صدرا معروف است ؛صرفاًتوجه وتمرکز بر موضوعاتی شده کهصدرا بوسیله ی طرح یکایک آنها ،پایه های دستگاه حکمت خود را به ترتیب برآنها نهاده و نهایتاً فلسفه ی خود را به اوجقلّه های عرفان رسانده؛ از جمله ی این مسائل ،به ترتیب «وجود، وحدت وجود، علیت و تجلّی» است ؛ که درنظر صدرا وابن عربی مورد بررسی وتطبیق قرارگرفته اند .«وجود» ، مهم ترین بحث مشترک در فلسفه وعرفان می باشد . نکته ی مهمی که در عرفان مطرح است این است که وجود حقّ در مقابل ماسوی دارای اصالت است وهیچ موجودی غیر از حقّ از اصالت برخوردار نیست . صدرانیزدر طرح نظرات ادقّش ،اصالت را از ماهیات سلب کرده وآنها را ظلّ وجود قرار داده و اصالت را برای وجود اثبات کرده است . ابن عربی وجود حقّ را تنها وجود اصیل می دانست ،لذا در نظر او وجود حقیقی یکی بیش نیست ،و بقیه را اعتباری وظلّ می دانست پس این حقیقت واحد دارای وحدت شخصی است ؛ صدرا نیز با انتقال از وحدت تشکیکی وجود به وحدت شخصی وجود ،وجود رایک حقیقت واحده به وحدت شخصی می دانست وهرچه غیر از او، اعم از کثرات وماسوی راتجلّیات حقّ می دانست؛بنابراین می توان گفت از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر وجود منتقل شد ودرنهایتودرنتیجه ی قائل شدن به چنین وحدتی، دیگر در عالم جایی برای دوگانگی و دوئیت باقی نمی ماند ؛لذا علت ومعلول دو مقوله ی جدا از هم نیستند وغیریت ودوگانگی ندارند بلکه یک حقیقت واحد است که به وجهی علت وبه وجهی معلول است وبه تعبیر دیگر معلول شأنی از شئون علت است . همانطور که ابن عربی علت ومعلول را یک حقیقت واحد در نظر گرفته ؛ بدین صورت کهمعلول را ظاهر و فرع علت وعلت را باطن واصل معلول معرفی کرده .لذا دیگر اثر وتأثّری نخواهد بود بلکه هرچه هست تجلّی وتعیّن است وبدین ترتیب صدرا در بحث خلقت ،بین خالق ومخلوق قائل به دوئیت ودوگانگی به معنای بینونیت عزلی قائل نخواهدبود بلکه یک حقیقت واحد،به وجهی خالق است وبه وجهی مخلوق ؛ یا به وجهی ظاهروبه وجهی دیگرباطن است .
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
  • تعداد رکورد ها : 1574