جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
معنای زندگی ازدیدگاه استاد مطهری در مقایسه با آلبرکامو و توماس نیگل
نویسنده:
سارا مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله سعی شده است، تا به بررسی یکی از دغدغه های اصلی بشر امروز، یعنی پاسخ به این پرسش که « آیا زندگی معناداراست؟ » پرداخته شود. مسأله معنای زندگی از دیرباز محل بحث و بررسی اندیشمندان بسیاری بوده است، اما در جهان معاصر با توجه به افزایش روزافزون اندیشه پوچ گرایی و تفکر نیهیلیستی، لزوم پرداختن به این بحث از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. در این خصوص دیدگاه استاد مطهری و دو تن از متفکران، متعلق به سنت الحادی غرب، آلبر کامو و توماس نیگل، مورد بررسی قرار گرفته است. کامو و نیگل بر این عقیده اند که زندگی انسان فاقد هر گونه معنای محصل و دست‌یافتنی است و انسان برای معنادار شدن زندگی، چاره ای جز جعل معنا از درون خویش ندارد. در مقابل استاد مطهری، معتقد است که انسان با حرکت در مسیر قرب الهی می تواند به کشف معنای زندگی خویش نائل آید. آن چه در نهایت از این مباحث حاصل شده است، این است که دیدگاه کامو و نیگل به نوعی موید پوچی زندگی انسان است و در عمل کمکی به رهایی انسان معاصر از منجلاب پوچی و بی معنایی نخواهد کرد. اما بر‌اساس نگرش شهید مطهری ساحت زندگی انسان بری از هر گونه پوچی و سر شار از امید و هدفمندی است.
بررسی نظریات آلبر کامو و جان هیک در باب معنای زندگی
نویسنده:
آسیه حاجی محمدجعفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مواجهه انسان با وجود و زندگی خود همواره یکی از مهمترین دغدغه های او بوده است. هدف این رساله یافتن پاسخ دو متفکر، آلبر کامو و جان هیک، به سوال معنای زندگی است. یعنی پاسخ به این سوال که آیا زندگی به رغم تمام سختیها و رنجها، در نگاهی کلی، ارزش زیستن دارد یا خیر.شیوه پاسخ‌گویی به سوال از معنای زندگی، مبتنی بر مبانی و پیش‌فرضهای جهان‌شناختی و انسان‌شناختی کسانی است که به این بحث می‌پردازند، و بالتبع درنوع پاسخهای مطرح شده، اختلاف نظر وجود دارد پاسخ هیک به عنوان یک فیلسوف پلورالسیت و دینی، پاسخی اوبژکتیو و دین مدارانه است. زندگی انسان در نسبت با آینده ای که بدان منتهی میشود، معنا می یابد. او باید برای بالفعل شدن پتانسیلهای شخصیتی اش تلاش کند و تشبه به مسیح، آرمان او خواهد بود.در مقابل، پاسخ کامو به عنوان فیلسوفی که به حضور خدا در جهان باور ندارد، پاسخی سوبژکتیو است. به عقیده او، جهان به طور ذاتی، عاری از هر نوع معنا و هدفی است اما انسان باید با عصیان علیه وضعیت اسف بار خود و دیگر انسانها و تلاش برای مرمت بنای آفرینش، زندگی خود را معنادار کند.
ابسوردیسم از منظر کامو و بررسی نمونه‌هایی از آن در برخی از آثار تجسمی ( جنبش‌های هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب و هنر معاصر ایران)
نویسنده:
بهاره صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میتوان گفت نوع نگرش و چشم انداز انسان به هستی و جهان سر منشأ بسیاری از تحولات تاریخی زندگی وی بوده است و بررسی دقیق این دیدگاه ها و جهان بینی ها لازمه فهم تغییراتی است که در طول تاریخ زندگی بشر صورت گرفته است. هنر یکی از حوزه هایی است که از دوران اولیه، در سیر ادواری تحول خود تغییرات گوناگونی را تحت تأثیر نگرش های موجود در محیط پیرامونی تجربه کرده است. شناخت، تجزیه و تحلیل این شرایط برای نزدیک شدن به هنرمند و درک عمیق تجربه هنری در هر دوره اهمیت بسزایی دارد.این رساله به بررسی فلسفه ابسوردیسم از منظر آلبرکامو و دیگر متفکران ابسورد (به عنوان یکی از نگرش های انسان غربی به هستی و جهان و تأثیرات آن بر زندگی، به ویژه پس از جنگ دوم جهانی) می پردازد و برخی از مهم ترین مولفه های آن را با توجه به آراء متفکران و هنرمندان این دیدگاه معرفی می کند و زمینه های فکری و هنری موثر در ظهور آن را نشان می دهد. همچنین برای فهم بهتر تأثیرات جهان بینی ابسوردیسم بر هنر معاصرش، به بررسی مولفه های آن در مصداق هایی از هنر غرب [تئاتر،نقاشی،عکاسی، مجسمه، چیدمان و هنر مفهومی] به ویژه پس از دهه 1960 پرداخته می شود که هدف از این بررسی، یافتن نگرشی نوین در نقد و تحلیل آثار هنری و فهم بهتر هنر این دوران است. در ادامه برای دریافت میزان گستردگی و تأثیرگذاری این دیدگاه بر هنرمندان ایرانی، برخی از آثار دو تن از هنرمندان تجسمی [بهمن محصص و حسینعلی ذابحی]، مورد مطالعه قرار می گیرد. این رساله تلاش دارد به چیستی دیدگاه ابسوردیسم و ویژگی های خاص آن و چگونگی شکل گیری بستر مناسب برای ظهور آن بپردازد؛ نقش آلبر کامو را در این زمینه نشان دهد و در نهایت تأثیرات این نگرش را بر آثار هنری دوران ظهور ابسوردیسم بررسی کند.روش تحقیق در این رساله، روشی توصیفی، تطبیقی در راستای پژوهشی بنیادی است. در این راستا برای دست یابی به شناختی جامع از تفکر مورد نظر به بررسی آراء چند متفکر تأثیر گذار وجستجوی نمونه هایی از آثار هنری چند هنرمند (موردکاوی) پرداخته می شود. روش یافته اندوزی (روش گردآوری داده ها) به صورت مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های مربوطه، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات اینترنتی است که در این راه موضوعبصورت توصیفی و تطبیقی مورد پژوهش قرار گرفته است.در نهایت این نتیجه حاصل می آید که نگرش ابسوردیسم تحت تأثیر بسیاری از تحولات فلسفی، اجتماعی و سیاسی به صورت آشکار یا پنهان توانسته است بسیاری از مولفه های خود را در برخی از انواع هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب، به نمایش بگذارد. در ضمن باید توجه داشت که اگرچه برخی از انواع هنری در غرب می توانند مصداق عینی تفکر ابسورد در هنر باشند اما در باب دو هنرمند ایرانی مورد نظر در این رساله این مسئله با قدری مسامحه صورت می گیرد. در حقیقت در باب ایشان تنها مشاهده مولفه ها کافی نبوده و برای بررسی بهتر به مطالعه زندگی ایشان توجه شده است، چرا که ایشان تجربه فلسفی ابسورد را نه به عنوان فلسفه ای برآمده از جهان بینی ای موجود در جامعه، بلکه به صورت شخصی در طی بروز برخی حوادث در زندگی شان، تجربه کرده اند.
  • تعداد رکورد ها : 3