مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
حکومت اسلامی حکومت دموکراسی دینی حکومت دینی خالص حکومت دینی غیر خالص
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
حکومت در قرآن
نویسنده:
کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در رساله حاضر طی نه فصل حکومت با تکیه بر آیات قرآن بررسی شده است. فصل اول، مبانی حکومت اسلامی از نگاه قرآن؛ فصل دوم، مشروعیت حکومت در عصر پیامبران و امامان معصوم؛ فصل سوم، مشروعیت حکومت در عصر غیبت؛ فصل چهارم، شیوه های تصمیم گیری های کلان حکومتی از دیدگاه قرآن؛ فصل پنجم، شرایط، وظایف و اختیارات رئیس و کارگزاران دولت اسلامی؛ فصل ششم، حقوق و آزادی سیاسی؛ فصل هفتم، عدالت اجتماعی؛ فصل هشتم، روابط خارجی دولت اسلامی؛ در فصل نهم، از مباحث نتیجه گیری شده است
اندیشه حاکمیت سیاسی در زندگی پیامبران از دیدگاه قرآن
نویسنده:
محمدحسین لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تشکیل دولت توسط پیامبراکرم(ص) و برخی دیگر از پیامبران الهی، موضوعی است که علاوه بر مستندات قرآنی، مبتنی بر واقعیت های تاریخی نیز هست. به نظر می رسد که حاکمیت سیاسی، فلسفه عملی وحی و نبوت است، چرا که اجرایی شدن بخشی از وحی نظیر آیات الاحکام سیاسی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی بدون برخورداری از حکومت و حاکمیت سیاسی امکان پذیر نباشد. با این حال، برخی از روشنفکران در تلاشند تا اثبات کنند که حاکمیت سیاسی از اهداف اصلی پیامبران نبوده و آنچه که در تاریخ پیامبران به نام حاکمیت سیاسی مشاهده می شود امری عَرَضی و حاشیه ای است. این پژوهش در پی آن است تا نادرستی این نظریه را به اثبات برساند. این پژوهش نشان می دهد که تشکیل حکومت و اعمال حاکمیت سیاسی، جزئی از وظایف پیامبران بوده است. بنابراین مشروعیت حکومت پیامبران امری الهی است و بیعت مردم با پیامبر، باعث کارآمدی حکومت می شود و نه آن که حکومت مشروعیتش را از بیعت مردم بگیرد. همچنین این پژوهش نشان داده است که با الگوبرداری از اصول حاکم بر حکومت پیامبران نظیر نفی و اکراه و زور در دین، تبیین راه رشد و غیّ، تأکید بر عدالت اجتماعی و رعایت مصلحت و حکمت، امروز نیز می توان حکومتی همگام با مقتضیات دنیای جدید تشکیل داد که توانایی ادامه ی حیات متمدنانه را بر دو پایه ی عقل و شرع استوار و آشکار سازد.
لیبرال - تئوکراسی
نویسنده:
مریم سادات خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، با مورد بررسی قرار دادن ویژگی های لیبرالیسم و تئوکراسی و تاکید بر وجود ویژگی آزادی طلبی در هر دو نوع این حکومت ها ، با پذیرش موضع پیوند دین و سیاست ، به ترسیم جامعه ای که این پیوند در آن مشهود است ، می‎پردازد. این حکومت تحت عنوان لیبرال تئوکراسی حیات سیاسی و دینی خود را در جهان آغاز نموده و سه اصل آزادی، دینداری و کرامت انسانی رابه عنوان اصول اساسی خود مطرح می کند.
وظایف حکومت دینی در زمینه ترویج اخلاق و فرهنگ مهدوی و مبانی آن
نویسنده:
رحیم صدیقی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقّق اخلاق و فرهنگ مهدوی از موضوعاتی است که همه مسلمانان با همه اختلافاتی که در زمینه های فقهی و اعتقادی با هم دارند ، به آن اعتقاد دارند؛ آنان در کلیّت اینکه فرهنگ مهدوی روزی حاکم خواهد شد و آینده بشریّت ختم به خیر خواهد شد ، با هم اشتراک دارند ، هرچند در برخی جزئیات آن با هم اختلاف دارند. ویژگی ها و جزئیات این اخلاق ناب و فرهنگ رهایی بخش در روایات أئمه معصومین : به خوبی ترسیم شده است. در این تحقیق به بررسی وظایف حکومت دینی در قبال ترویج چنین اخلاق و فرهنگی در سطح جامعه با رویکرد توصیفی-تحلیلی پرداخته می شود. همانا اخلاق و فرهنگ در ساختار جامعه تأثیر متقابل دارند و در صورتی که این فرهنگ برگرفته از آموزه های وحیانی و دینی باشد جامعه را به کمال نهایی می رساند. جهت تحقّق این مهمّ (کمال نهایی)حکومت دینی وظیفه دارد راهبردها و راهکارهایی به نهادها ، مراکز آموزشی ، رسانه و... ارائه دهد و با مدیریت فراگیر جامعه را بسوی جامعه آرمانی و مطلوب سوق دهد و به عقیده مهدی باوری در افراد انسانی عُمق بخشد. بی شک جامعه ای که الگوی او اخلاق و فرهنگ مهدویت باشد همیشه درحال پیشرفت است و عدالت و بصیرت از مهمترین شاخصه های آن است.
مدیریت انبیاء در قرآن
نویسنده:
ایوب خنیفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما معتقدیم که اسلام دارای نظام ارزشی عمیق، گسترده و منسجمی است که مدیریت مدیران مسلمان را تحت تأثیر قرار می دهد، در روش های عملی آنها اثر می گذارد و به حرکت آنها جهت می دهد. این بزرگترین نقشی است که اسلام در مدیریت ایفاء می کند و معنای صحیح مدیریت اسلامی همین است. لذا لازم است با فقه پویای اسلامی و با استفاده از کتاب و سنت و... مدیریت سالم و نظام‌مند اسلامی ارائه شود؛ زیرا اسلام در هیچ موردی، بدون ارائه ی طریق نیست. صفت اسلامی برای علم مدیریت بدین معناست که مسائل مدیریت با روش دینی یعنی با استفاده از آیات و روایات الهی مورد بررسی قرار می‌گیرد و نظراتی که از متون دینی در زمینه مسائل متفاوت علمی بدست می آید جواب‌هایی به سوالات این علوم از طریق دین است و مجموعه منظم و منسجمی از این جواب‌ها را می‌توان علمی خاص با صفت دینی به حساب آورد. ما در این تحقیق به بررسی و تحلیل، آیات، گزاره های مدیرتی پیامبران دولتمرد از جمله حضرت ذوالقرنین(ع)، حضرت یوسف(ع) حضرت موسی (ع)، حضرت طالوت (ع)، حضرت داود (ع)، حضرت سلیمان(ع)، حضرت محمد (ص) خواهیم پرداخت و با تاکید بر اصل خدامحوری که به مثابه روحی در کالبد مدیریت است مدل راهبردها (استراتژها) وویژگی های مدیریتیرا ترسیم، و به صورت موردی به بازکاوی مدیریت هر یک از پیامبران دولتمرد در قرآنپرداختیم.
شیوه حکومت  دینی در نظریه‌های معاصر ایران
نویسنده:
احمد پزشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه عمومی حکومتدر رهیافتدین - مردم سالاری چیست ؟ در پاسخ به این پرسشباید بگویم که رهیافتدین - مردم سالاری سه نظریه متفاوتدر بابحکومتارایه داده است : -1 نظریه دولتمشروطه دینی که با اصل حق مشارکتعمومی توجیه می‌شود. -2 نظریه دولتشایستگان که اصل توجیه‌کننده آن، اختصاصحق حکومتبرای شایستگان استو -3 نظریه دولتقانونی که ایده حکومتقانون الهی را بیان می‌کند. هر سه نظریه بالا بیشتر عناصر خود را از شیوه‌های عرفی و استدلالهای عقل فطری می‌گیرند. گرچه در اینجا سهم دو نظریه اول بیشتر از نظریه دولتقانونی است . من تاکنون به بررسی سهم هر یکاز آنها در رابطه با عناصر اصلی ده‌گانه از حکومت ، پرداختم و به این نتیجه رسیدم که رهیافتدین - مردم سالاری شیوه خاصی از حکومتکه صد در صد شرعی و دینی باشد نشان نمی‌دهد. اما برای تفسیر عناصر اصلی حکومتاز ساز و کار اصلاح یا تایید عناصر عرفی به وسیله دین بهره می‌برد. پسمی‌توان گفتکه به این ترتیبفرضیه دوم از دو فرضیه رقیبتایید می‌شود یا اینکه ابطال نمی‌گردد.
بررسی مدعا و ادله سکولاریسم در نهج‌البلاغه
نویسنده:
سعیده‌بیگم مومن‌عالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش شامل سه فصل است. فصل اول به مباحث کلی و نکات مقدماتی، تعریف، پیشینۀ سکولاریسم و مبانی آن و قرائت‌های مختلف از آن، همچنین معرفی نهج البلاغه و جایگاه آن و اهداف و ضرورت‌ انجام این پژوهش اختصاص یافته است.در فصل دوم، مهم‌ترین ادلۀ سکولاریسم، یعنی ناسازگاری دین، حکومت و سیاست؛ عرفی شدن دین و از دست رفتن جایگاه قدسی آن؛ عدم مشارکت عمومی در حکومت دینی و عدم پاسخ‌ گویی دین به نیازهای زمان مطرح و از نگاه نهج البلاغه مورد نقد وبررسی می‌گیرد. سکولاریسم معتقد است که دین ارتباطی با حکومت و سیاست ندارد و ورود آن به ساحت حکومت و زندگی مادی بشر، مشکلاتی را به دنبال خواهد داشت. این دیدگاه، با مراجعه به کتاب شریف نهج البلاغه مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گیرد. نتیجۀ بررسی نشان می‌دهد که مسائل مطرح در سکولاریسم، ناشی از مشکلات موجود در دین مسیحیت بوده و این مشکلات در دین اسلام وجود ندارد؛ بررسی نمونه‌ها و شواهدی از سخنان امام علی 7 در نهج البلاغه نشان می‌دهدکه، برخلاف دیدگاه‌ سکولاریسم، دین در حکومت و سیاست دخالت داشته و حضور دین در عرصۀ زندگی بشر، با قداست آن منافاتی ندارد؛ حکومت اسلامی به همۀ گروه‌های مردمی با هر عقیده و مذهبی توجه داشته و آن‌ها را تحت حمایت خویش قرار می-دهد. از سویی دیگر وجود احکامی در دین اسلام، موجب شده است که این دین، از ویژگی انطباق با شرایط زمان برخوردار باشد.در فصل سوم به بررسی رابطۀ دین و نهادهای اجتماعی یعنی سیاست و حکومت، حقوق، اقتصاد و تعلیم و تربیت در نهج البلاغه پرداخته می‌شود. با ذکر شواهدی از آیات قرآن کریم و یا روایات پیامبر اکرم9، دیدگاه دین اسلام در مورد هریک از مباحث مطرح و سپس عباراتی از نهج البلاغه متناسب با هر موضوع بیان شده و ارتباط دین با هریک از نهادها مورد بررسی قرار می‌گیرد. حضرت علی7، تمامی احکام مربوط به حوزۀ حکومت و سیاست، اقتصاد، حقوق و تربیت را بر دین استوار و با آن مرتبط دانسته و بر اساس احکام دین و در جهتی که خدا تعیین و تأیید می‌نماید مورد توجه قرار داده است.
منشا حقانیت حاکمیت امام علی علیه‌السلام و حل تناقض ظاهری در سیره و سخنان آن حضرت
نویسنده:
رضا میرزاجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نگرش جهان بینی الهی، تنها کسی که می تواند اختیار انسان را محدود کرده و حق ولایت بالذات و حاکمیت مطلق بر تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی وی داشته باشد، خدای متعال است، و هر ولایت و حاکمیت منسوب به دین که هدف آن فراهم کردن زمینه های رشد انسانی و تسهیل قرب به کمال مطلق است؛ تنها در ظلّ ولایت الهی، صاحب حقانیت و مشروعیت خواهد بود.بنابراین، به رغم اندیشه‌ی سیاسی اهل سنت که شأن امامعلیه السلام را منحصر در رهبری امور دینی و دنیوی یا همان مرجعیت سیاسی کرده، اَشکالی را برای انعقاد آن فرض می گیرد که همگی در الهی نبودن انتصاب امام، مشترکند؛ که به طور بدیهی و یقینی می توان گفت برای استقرار امامت ـ که رهبری جامعه و مرجعیت سیاسی همراه با مرجعیت دینی و شأن ولایی با نقش هدایتی ایصال الی المطلوب، از شئون آن است ـ هرگز نمی‌توان منشأیتی جز اذن الهی فرض کرد، لذا هر‌گونه تردید در مسئله‌ی حقانیّت و مشروعیّت حاکمیّت امیرمومنان علیه السلام به حکم عقل و نقل مردود و محکوم است؛ چرا که برای هر منصفِ مطلع از اصول استدلال، با توجه به آیاتِ ولایت، تبلیغ و اطاعت و نص روایات متواتر، نظیر روایت غدیر، و نیز دلایل قرآنی و رواییِ دالّ بر افضلیت و اوج کمالات ایشان، مبرهن می‌شود که حاکمیت امام على علیه السلام فقط به اذن الهی بوده و بدین وسیله مشروعیّت می‌یابد. ولی عده‌ای برای تردید در این حقیقت، یا لااقل نمایاندن تناقض و عدم توافق، به ظواهر بیانات و سیره مولا علی علیه السلام تمسک جسته‌اند که این به خاطرِ عدم توجه صحیح به قرائن و یا به خاطر خلط برخی از مقدمات یا مطالب پیش فرض است. که این پر واضح است؛ درنگ امام علیه السلام و سفارش به انتخاب فردی دیگر، هنگام در خواست بیعت مردم، برای این بوده است که مقبولیت ولایت ایشان، آگاهانه و با رضایت تام توده‌ها صورت گیرد و از این جهت اتمام حجتی صورت گرفته و در نتیجه احساسات مقطعی و هیجانات زودگذر نباشد، چراکه تصدی و تولّی امور مسلمین، منوط به پذیرش مردم است. بنابراین احتجاجات حضرت در باب حاکمیت و ولایت بر رأی مردم، دلیل صحت امامت به وسیله انتخاب مردم نیست؛ که اگر چنین باشد؛ باید احتجاج خداوند به میثاق مردم بر ربوبیّت خداوند و عبودیّت خود: «ألست بربّکم قالوا بلی» ، مستلزم انشاء ربوبیّت و اعطاء مقام الوهیت به خداوند سبحان از سوی مردم بوده باشد. و شایان ذکر است که چون گاهی جدال احسن و استناد به مقبول خصم از شیوه های استدلال است لذا می توان گفت احتجاج به بیعت، میثاق، مشورت و احاله به رأی مردم، از باب جدال احسن و استناد به مقبول خصم است
ریاضت و حدود مشروع آن در احتجاجات معصومین (ع) با متصوفه زمانشان
نویسنده:
سید ابوالفضل موسوی , محمد فنایی اشکوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ریاضت، گرچه در تداعی ذهنی اکثر افراد، اعمال شاق صوفیان و مرتاضان است، در شکل صحیح آن، لایۀ زیرین شریعت و شیوۀ دیرین طریقت و تنها راه خروج از منزل نفسانی و عروج به مقام ربانی است. تفاوت رهبانیت و تصوف جاهلانه با ریاضت مطلوب دین، در اصل لزوم ریاضت نیست، بلکه در انگیزه‌ها و ابعاد ریاضت است. پیام «رهبانیه امتی الجهاد»، خروج از ریاضت انحرافی و ورود در ریاضت مطلوب است نه خروج کلی از ریاضت. اجتماعی و جهانی بودن اسلام، ریاضت را از ابعاد فردی و کوته‌ بینانه به ابعاد اجتماعی و متعالی ارتقا می‌دهد؛ بنابراین گرچه از صدمات بدنی می‌کاهد، ضربات سهمگین‌ تری بر بت نفس وارد می‌آورد. این نوشتار با استفاده از احتجاجات ائمه معصومین (ع) در مقابل برخی صوفی‌ منشان، سعی در ارائه شاخص‌ های ریاضت مطلوب از منظر دین دارد.
صفحات :
از صفحه 139 تا 161
مناسبات دین و دولت  در اندیشه ی روشنفکران دینی
نویسنده:
زهرا شفقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین پایان نامهسعی دارد نسبت دین و دولت در اندیشه دو روشنفکر دینی برجسته، یعنی شریعتی و سروش را با استفاده از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و با روش تحلیل گفتمان بررسی کند.تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخ این سوال است که دین و دولت درگفتمان شریعتی و سروش چه جایگاهی دارندو ابطه ی بین آن دو دراین دو گفتمان به چه شکلی برقرار می شود؟نوشته هاوآراءعلی شریعتی وعبدالکریم سروش رارویدادمهمی مانندانقلاب اسلامی ایران ازیک دیگرجدا می کند. شریعتی متفکر معترضی است که بسیج مردم علیه نظام وقت را مهمترین وظیفه ی یک اندیشمند می داندو به همبن اعتبار عمده فعالیت فکری خود را به این امرمعطوف می سازد. اما عبدالکریم سروش به دورانی تعلق دارد که آرزوی شریعتی برآورده شده است. شریعتی اگر به هنگام انقلاب زنده می بودمی توانست گمان برد که آنچه او سالیان سال برایش زحمت کشیدیعنی آگاه کردن مردم به«مسئولیت شیعه بودن»در برابر چشمانش به واقعیت تبدیل شده است ومردم باسرنگون کردن نظام وقت در جهت برپایی حکومتی که اوسالها آرزوی دیدنش راداشت گام برمی دارند. شریعتی متعلق به دورانی است که یافتن راهی برای دینی کردن سیاست وحکومت دغدغه ی بسیاری ازمتفکران و صاحب نظران است وحال آنکه سروش در دورانی به سر می برد که سیاسی و حکومتی شدن دین پرسش هایی جدی پیش رو روشنفکران جامعه قرار داده است. از این رو اختلاف گفتمانی که گاه جدی نیز به نظر می آیند در آثار این دو می توان یافت. بررسی موضوع نسبت دین و سیاست در آراء علی شریعتی و عبدالکریم سروش، نشان داد دین و سیاست در گفتمان این دو روشنفکر دینی برجسته به گونه ای متفاوت مفصل بندی شده اند. در گفتمان لیبرال- دموکراتیک سروش «انسانِ محق و آزاد» دال مرکزی است و خداشناسی، وحی شناسی، نگاه به فقه و مسائل مربوط به سیاست و حکومت حول این دال مرکزی سامان یافته است.در اندیشه ی سروش، دین تنها به عنوان برانگیزاننده انسان در جهت آرمان های عدالت طلبانه سیاسی که ارزشی فرا دینی است می تواند نقش محدودی در عرصه سیاست ایفاء کند. بجز تایید کنندگی قویِ ارزش های فرا دینی توسط دین و فراهم آوردن زمینه تحقق آزادانه ارزش ها و احکام منبعث از دین توسط حکومت، دین در حکمیت و داوری در عرصه امور سیاسی، نفش محدودیدارد. به عبارتی نزد سروش دین به صورت ارزش های دینی در کالبد اجتماع حضور داشته و انگیزه ی مومنان را در پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به صورت انگیزه دینی و الهی تامین می کند. در واقع موضوع اصلیداشتن انگیزه الهی در فعالیت های سیاسی است . این در حالی است که شریعتی تلاش می کرد با محور قرار دادن اسلام شیعیِ اصیل، مفصل بندی جدیدی از دال های شناور ارائه کند ودال هایی همچون حاکمیت الهی، امامت، امت، نیابت، ولایت وعدالت و آزادی .... را طوری تفسیر کند که درخدمت دال مرکزی، یعنی بازیابی خودِشیعیِ اصیل و ایجاد تحول انقلابی در جامعه قرار گیرند.الگوی سیاسی و نگاه او به نحوه رابطه دین با حکومت نیز بر این اساس ساماندهی می شوداو در پی ایجاد نظم جدیدی مبتنی برآموزه های دینی بود درعموم آثاراو دین به عنوان بهترین ارائه کننده برنامه برای اداره دنیای انسانهاست وسیاست تابعی ازالگوی های دینی است که ازمتن مقدس استخراج می شود شریعتی درگفتمان خود اسلام را دینی سیاسی می داند و معتقد است حکومت درجامعه مسلمانان باید با تأثیرپذیری از آموزه ها و قوانین دینی شکل گیرد.همچنین او هدف سیاست را نه تنها اداره امور جاری کشور، بلکه هدایت و تربیت جامعه دانسته و لذا گستره ای فراتر را به عنوان وظیفه و هدف حکومت اسلامی مطرح می کند. هم چنین او معتقد است حاکم اسلامی ضرورتاً بایددارای ویژگی های خاصی باشد تا بتواند به هدف سیاست در جامعه تحقق ببخشد؛ لذا بر عالم بودن و متعهد بودن حاکم تأکید دارد و اینکه حاکم باید به مکتب و ایدئولوژی آشنایی داشته باشد.
  • تعداد رکورد ها : 63