ضرورت حکومت و ساختار قدرت سیاسی از منظر دین از مباحث مورد توجه متفکران است. در میان نظریات متفاوتی که اندیشمندان مسلمان مطرح نموده اند، دو دیدگاه توانست طرفدار
... ران جدی پیدا کند که حاضر شدند برای تحقق عملی آن ایده ها حتی از جان خود هم بگذرند؛ یکی در جهان اهل سنت و متعلق به رشید رضا بود که از سویی جریانهای مختلف اخوان المسلمین بمنظور تحقق آن سالها تلاش کردند، ولی در تحقق آن توفیقی نیافتند، و از سوی دیگر جریانهای افراطی و نوظهور سلفی مانند داعش در تلاش جهت تحقق آن علیرغم تحمیل هزینه های بسیار برای کشورها و جوامع اسلامی جز خسارت، کشتار فجیع مسلمین به دست مسلمین و وهن آمیز شدن دستورات اسلامی چیز دیگری به ارمغان نیاوردند. و این نشان دهنده عمق ضعف مسلمین در فهم مبانی دینی در امر حکومت اسلامی داشته است. و دیگری در جهان تشیع و متعلق به امام خمینی(ره) بود که به مدد از جان گذشتگیهای مؤثر جوانان ایران و رهبری بی مانند ایشان به تحقق پیوست و نظام جمهوری اسلامی ایران تاسیس شد. این پژوهش با بررسی تطبیقی این دو الگوی حکومت اسلامی بر اساس آراء ایشان، با روش مقایسه ای ـ تطبیقی بین مبانی دو دیدگاه وکشف مشترکات و تفاوتهای دو نظریه در مبانی تل-اش دارد به روشن شدن چرایی این امر در مرحله نظریه پردازی بپردازد. هر دو نظریه بر اساس متون دینی و مذهبی خاستگاه خود استوار بوده و مبتنی بر مبانی دینی ـ مذهبی اعم از مبانی کلامی و فقهی می باشند. مهم ترین مبانی مشترک در نظریه پردازی آنان حکمتِ انزال دین، ماهیت و کارکرد آن، توجه به اصل اجتهاد، برجسته کردن جنبه های مردمی دینی مانند شورا و بیعت، است. از نظر هر دو سیاست امری دینی است و حکومت نیز باید دینی باشد. در عین این اشتراک های مبنایی، تمایزاتی از جهت تفسیر و تبیین مبانی نظری که برآمده از اختلاف دو مذهب شیعه واهل سنت است وجود دارد. این تفاوت در مبنای مشرعیت حکومت و حاکم اسلامی و در چگونگی تبیین و تفسیر مبانی مشترک در دو نظریه است. این تفاوت ها و عدول عملی رشیدرضا از مبانی نظریه اش در نقد خلافت تاریخی در مواجهه با اصل عدالت در اهداف حکومت اسلامی و شرایط حاکم آن و گرایش وی به وهابیت در اجرایی نشدن نظریه خلافت سلفیه و انحراف گسترده در طرفداران آن موثر بوده است.
بیشتر