ملاصدرا در باره علم حضوری در باب وجودهای مادی دارای سه رویکرد متفاوت است. ایشان در مواضع بسیاری امور جسمانی را که شامل انواع اجسام و اعراض میباشند، از حوزه ع
... علم حضوری خارج میداند و معتقد است آنها نه نزد خود حضور دارند نه نزد واقعیت دیگری حضور مییابند و نه واقعیت دیگری نزد آنها امکان حضور دارد. ایشان بنا به مبنایی دیگر معتقد به معلوم واقع شدن مادیات نزد علت مجردشان هستند. اما بنا بر رویکرد سوم در مواضع متعدد دیگر برای کلیه موجودات ادراک و شعور قائل شدهاند. وی در این دیدگاه، علم و وجود را مساوق میداند. بعلاوه به نظر ایشان حضور، شرط علم و در واقع همان حقیقت علم است. تجرد هم شرط حضور است. بنابراین لازم میآید امور جسمانی هم دارای نوعی علم حضوری و تجرد باشند، پس هم میتوان از فرض وجود معلوم در نزد آنها سخن گفت و هم از فرض معلوم واقع شدن آنها به علم حضوری. در این نوشتار سعی ما بر این بوده است که بنا به تعاریف و مبانی ای که ملاصدرا در مورد علم ارائه دادهاند، مواضع ایشان در این امر را مورد تفکیک قرار داده و در نهایت به بررسی این امر بپردازیم که کدام سخن صدرا را میتوان به نحو مستدل نظر نهایی و دقیق ایشان در این مساله قلمداد کرد. بنا بر دلایل ارایه شده در پایان مقاله نظریه و رویکرد سوم ترجیح داده شده است.
بیشتر