جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1063
شاخص‌های تمدن اسلامی با الهام از آموزه‌های قرآن کریم
نویسنده:
محمد باقر سعیدی روشن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
چکیده :
انسان به صورت فطری و سرشت آفرینشی، موجودی اجتماعی است و رشد و تعالی او نسبتی دو سویه با جامعه دارد. دین اسلام، اهتمام فراوانی معطوف رشد و ارتقای همه جانبه جامعه داشته و آموزه های بسیاری در راستای ایجاد جامعه‌ای متمدن، رشید و الگو، ارائه نموده است. مبنای اصلی منظومه فکری اسلام در اداره جامعه برغم دیگر مکتب ها، نه صرف آسایش بلکه «سعادت» و «کمال» است. از آموزه های قرآن کریم استفاده می شود در راهبرد جامعه به سمت اهداف متوازن و مطلوب و تامین سعادت آحاد آن یک رشته شاخص های اساسی را در نظر دارد. در نگاه قرآنی، یکی از شاخص‌های جامعه آرمانی، فرزانگی مردم آن در بعد معرفت و حکمت و برخورداری از درکی عمیق و همه جانبه از همه حقایق هستی است. همچنان که داشتن فلسفه زندگی و ایمان به یک تکیه گاه اعتقادی معیاری دیگر در ساخت تمدن توحیدی و جامعه مطلوب اسلامی و تمایز بخش تمدن اسلامی از تمدن های غیر اسلامی است. سومین شاخص در تمدن اسلامی، بسط فضیلت‌های والای انسانی و ارزش‌های اخلاقی است. فرزانگی در قلمرو مناسبات اجتماعی مانند حاکمیت قانون منبعث از حق، و مدیریت صالح، وجود عدالت، آزادی و امنیت اجتماعی و برقراری وحدت و همدلی میان افراد جامعه از دیگر شاخص‌های تمدن اسلامی بشمار می‌رود. و سر انجام آن که برتری جامعه اسلامی در مظاهر مادی و برخورداری از اقتدار اقتصادی، صنعتی و دفاعی، از دیگر معیارهای تمدن در نگاه اسلامی ملاحظه می شود. نکته اساسی در تحلیل و ارزیابی این شاخص ها آن است که سهم و وزن اصلی در این میان به حوزه نرم افزار تعلق داشته و عناصر ذاتی یک جامعه مطلوب، پیشرفته و پوینده ی مسیر سعادت، بعد مغز افزار آن است و نه بعد سخت افزار آن.
صفحات :
از صفحه 61 تا 82
بررسی آیات ظاهر در نفی عصمت حضرت ابراهیم (ع)
نویسنده:
معصومه حسینی میرصفی، فاطمه حسینی میرصفی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها,
چکیده :
ظاهر برخی از آیاتی که در باره انبیا نازل شده است با عصمت آنان منافات دارد. برخی با استناد به ظواهر آیاتی که دارای عناوینی مانند: غفران و مغفرت الهی، ذنب، توبه، عفو و ... هستند، شبهاتی را درباره حضرت ابراهیم (ع) مطرح نموده اند، مانند: شبهه مشرک بودن پدر حضرت ابراهیم و طلب استغفار حضرت برای وی، شبهه دروغ گفتن حضرت، شبهه آرزوی آمرزش از گناهان توسط حضرت، شبهه شک داشتن نسبت به زنده شدن مردگان و شبهه شرک ورزیدن حضرت ابراهیم (ع). در این مقاله ضمن بیان این آیات و ذکر شبهات مطرح شده درباره حضرت ابراهیم (ع)، با استفاده از دیدگاه مفسران قرآن این شبهات بررسی و پاسخ داده می شود.
صفحات :
از صفحه 117 تا 138
معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن
نویسنده:
مرتضی واعظ جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
برخی از لغزش‌های نظری و عملی در عرصه عرفان، ناشی از عدم توجه به تبیین صحیح معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن است. این نوشتار با هدف پیشگیری از چنین لغزش‌هایی بر آن است که ضمن تبیین معرفت عرفانی و تفکیک آن از سایر معرفت‌ها، و کیفیت دستیابی به حقایق از این طریق، به واکاوی معیارهای ارزیابی معرفت عرفانی بپردازد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 64
مفسرین قرآن و پل تیلیش: آیا زبان دین معرفت‌بخش است؟
نویسنده:
حمیده طهرانی‌حائری، میر سعید موسوی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
شاید مهم‌ترین مسأله زبان دین، موضوع «معناداری، ارجاع، و شأن معرفت‌شناختی گزاره‌های دینی» است؛ به این معنی که آیا گزاره‌های دینی، به‌ویژه گزاره‌های مربوط به خداوند و ویژگی‌هایش، معنادار، ارجاع‌دهنده، و حکایت‌گر امور واقع هستند یا خیر؛ و آیا زبان دین، معرفت‌زاست یا غیرمعرفت‌زا؟ در پاسخ، می‌توان گفت با یک تقسیم‌بندی کلی، فیلسوفان دین به دو دیدگاه معتقدند: بنا به دیدگاه نخست، برگرفته از دیدگاه ویتگنشتاین متقدم و حلقه وین، گزاره‌های دینی، مهمل و فاقد معنا هستند. دیدگاه دوم که زبانِ دین را زبانی معنادار می‌داند، به دو گروه تقسیم می‌شود: گروهی زبان دین را معرفت‌بخش و گروهی غیرمعرفت‌بخش می‌دانند. از مهم‌ترین نظریه‌های گروه دوم، نظریه «نمادین بودن زبان دین»، صورت‌بندی شده توسط پل تیلیش است. در این مقاله، پس از توضیح این نظریه و مهم‌ترین نقدها علیه آن، به تفسیر تعدادی از آیات قرآن می‌پردازیم که به نظر شش مفسر مطرح در این مقاله، طبرِسی، زمخشری، فخر رازی، قشیری، میبدی، و طباطبایی، از جمله مواردی در قرآن هستند که در آن‌ها از زبان نمادین استفاده شده است. نتیجه پایانی مقاله این است که به رغم همه اشکالات وارده به فرض نمادین بودن زبان دین، گزیری نیست مگر آن‌که فرض کنیم دست‌کم بخشی از عبارت‌ها و واژه‌های به‌کار رفته در قرآن معنای نمادین دارند، و حکایت‌گر واقع‌نمایانه‌ای از عالم نیستند.
روش شناسى اجتهادى تفسیر قرآن به قرآن در المیزان
نویسنده:
على محمد سویزى، على راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکى از مهم ترین مباحث مورد توجه پژوهشگران تفسیر، داشتن روش تفسیرى از جانب مفسر و چگونگى شناخت روش وى مى باشد. هر مفسرى ناگزیر است در تفسیر خود روشمند عمل نماید. علامه طباطبائى نیز که با کشف روابط بینامتنى آیات به تفسیر قرآن پرداخته است، از این قاعده مستثنا نبوده و با توجه به روش قرآن به قرآن اجتهادى، تفسیر «المیزان» را نگاشته است. در پژوهش حاضر، به شناخت شاخصه ها و ویژگى هاى روش تفسیرى ایشان پرداخته ایم تا به واسطه شناسایى آنها، به شناخت روش قرآن به قرآن اجتهادى دست یابیم. براى شناخت روش ایشان، به دو طریق مى توان تمسک جست: 1. سخنان و نوشته هاى وى؛ 2. تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى. با مطالعه نوشته هاى علامه رهیافت قابل توجهى در این زمینه به دست نمى آید، اما با تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى، نگرش جامع علامه به نظام معنایى قرآن، معناشناسى اجتهادى و روشمند، سنت محورى در روش تفسیر و استفاده از آیات غرر در تبیین و تفسیر واژگان و آیه هاى قرآنى حاصل مى گردد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 28
نقد و بررسی ادعای برتری یهود بر سایر ملل از منظر قرآن کریم
نویسنده:
علیرضا فخاری، لیلا ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به برگزیدگی و برتری قوم یهود، ارتباط تنگاتنگی با دیگر آموزه‌های این دین دارد. از این رو می‌توان اعتقاد به برگزیده بودن قوم یهود را اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین آموزه یهودیت به شمار آورد. آنان خود را از همه انسان‌ها برتر و بالاتر می‌دانند و معتقدند که بقیه انسان‌ها باید در خدمت آن‌ها باشند. با تأمل در قرآن معلوم می‌شود که تفضیل به معنای برتری نیست و منظور از آن، اعطای یک نوع ویژگی و فزونی از طرف خدا به آن‌ها در میان مردم زمانه خودشان است؛ یعنی فضل به قوم موسی (ص) در زمان خودش است، نه اینکه نسبت به همگان و در همه زمان‌ها باشد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 97
مصداق شناسی عبارت «آمّینَ البَیتَ الحَرامَ» در سوره مائده
نویسنده:
زهرا کلباسی، امیر احمدنژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیه دوم سوره مائده که در ارتباط با احکام حج نازل شده، به مسلمانان فرمان داده تا حرمت زائران بیت الله الحرام را حفظ نموده و نه تنها از هرگونه تعدّی به آنان بپرهیزند، بلکه بر نیکی و احسان به آنان با یکدیگر هم پیمان شوند. اما مفسران در تعیین مصداق «آمّینَ البَیتَ الحَرامَ» اختلاف نموده اند. برخی مراد از این زائران را مسلمانان، برخی مسلمانان و مشرکان، و برخی تنها مشرکان دانسته اند که با هدف زیارت یا تجارت به مکه سفر می کنند. در این میان، گروه اخیر که مشرکان را مراد آیه مذکور دانسته اند، پس از تأمل در دیگر عبارات آیه شریفه و شأن نزول ها، به اقامه قراین درونی و بیرونی مبنی بر اثبات دیدگاه خویش پرداخته اند، اما در خصوص نسخ و یا تخصیص این حکم با برخی آیات سوره توبه و یا ابقای حکم جواز ورود مشرکان به مسجدالحرام اختلاف نظر نموده اند. این نوشتار نیز در ابتدا پس از نقد و بررسی هر دو دیدگاه، مشرکان را به عنوان مصداق «آمّینَ البَیتَ» برگزیده و در ادامه با نقد دلایل نسخ یا تخصیص این آیه، بر ابقای حکم جواز ورود مشرکان غیرحربی به مسجدالحرام تأکید نموده است.
صفحات :
از صفحه 46 تا 71
امامت از دیدگاه فخر رازی و آیه الله جوادی آملی
نویسنده:
محمد رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهاین رساله با موضوع امامت از دیدگاه فخر رازی و آیه الله جوادی آملی آغاز شده و در صدد بررسی امامت از دیدگاه این دو بزرگوار، خواهیم بود. حقیقت امامت و رهبری یک امر دینی و الهی بوده و از اهمیت بالایی در اسلام برخوردار است که در هردو مکتب اسلام کتابهایی در باره امامت و رهبری نگاشته اند و گاهاً از اصول دین یا مذهب آن را تلقی کرده اند. واژه امامت به معنای هدایت، رهبری و راهنمایی در امور دین و دنیا است و کسی که متصدی این مسئولیت خطیر و الهی می شود را امام گویند. امام باید از ویژگی های خاصی برخوردار باشد و در همه ویژگی های اخلاقی و فضایل انسانی سرآمد باشد. هر دو از بزرگواران برای امامت و رهبری بر اساس آیه اولوالامر، عصمت را شرط دانسته و تنها شخصی را لایق رهبری می دانند که معصوم باشد. آقای فخر رازی عصمت فردی را در تفسیر کبیر غیر ممکن دانستهبه عصمت جمعی متوسل می شود و نام آن را اهل حل و عقد می گذارد، ولی در کتاب کلامی خود عصمت را در مورد شخص غیر پیامبر اذعان نموده به امام زمان (عج) اشاره می نماید و عصمت حضرتش را تأیید می کند.در ضرورت وجود امام هر دو اندیشمند وجود امام را ضروری و واجب دانسته، وجود امام را منشأ خیر و برکت در جامعه دانسته که از هرج و مرج جلوگیری می شود. البته، آقای فخر رازی چون امام را معصوم نمی داند، مقام امامت را در اداره امور دنیوی تنزل داده به همین مقدار اکتفا می کند، ولی استاد جوادی آملی امامت را یک منصب الهی دانسته وجود امام را مایه آبادی دنیا و آخرت می داند و فلسفه وجود حضرات معصومین را سبب تداوم حیات دنیا و هدایت به صراط مستقیم می داند و شئون و مراتب امامت را همان شئون و مراتب نبوت می داند و چون امام خلیفه رسول الله است بین آنها باید سنخیتی باشد، فلذا امام همه کمالات وجودی و شخصیتی حضرت رسول خدا (ص) را دارد به استثنای وحی و نبوت. ویژگی هایی که امام باید داشته باشد یکی عصمت است به این معنی که مرتکب هیچ گناه و خطا و نسیان نمی شود. و دیگر اینکه علمی که برای هدایت بشری لازم است را دارا می باشد و علمش هم موهبتی است نه اکتسابی. در مورد صفات کمالی دیگر می توان چنین متذکر شد که امام از تمام مردم افضل می باشد و دارای صفاتی مانند شجاعت، عدالت، سخاوت، اخلاص، اخلاق متعالی، صبر و آگاهی از سیاست زمان در حد اعلی می باشد.اینکه امام توسط چه کسی تعیین می شود میان این دو بزرگوار اختلاف است؛ آقای فخر رازی معتقد است، که امام به وسیله بیعت، اجماع و یا رای اهل حلّ و عقد تعیین می شود، یعنی مردم در انتخاب امام دخیل هستند، ولی استاد جوادی آملی قائل است، که امامت یک منصب الهی است و امام توسط خدا تعیین و به وسیله پیامبر اعلام می شود. برای این دیدگاه شیعه دلایل گوناگون تاریخی، قرآنی و روایی وجود دارد.
نقدی بر رويکرد انتقادی فخررازی و ابن تيميه به جايگاه علمی امام جواد و عسکريين علیهم السلام با تأكيد بر ميراث مكتوب اهل سنت
نویسنده:
حسين اسكندرى, محمد كرمانى كجور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر خلاف آنچه که بسیاری، تصور می کنند، رویکرد یکسان و فراگیری در میان عالمان اهل سنت، به جایگاه علمی و حتی رجالی امامان معصوم علیهم السلام وجود ندارد، اگرچه رویکرد غالب در میان آنان، تصویر فوق را تأیید می نماید. در این میان جایگاه علمی امام جواد، امام هادي وامام عسكري علیهم السلام است که نخست از سوی فخر رازی در قرن ششم، مورد انتقاد قرار گرفت و ابن تیمیه حرانی آن را در قرن هشتم، پیگیری نمود. آثار محدودی همچون عبقات الأنوار، اشاره ای به این رویکرد انتقادی نموده اند، اما به هر دلیل پرداخت درخوری بدان نداشته اند. نوشتار پیش رور به بررسی این رویکرد انتقادی پرداخته و در شفاف سازی عناصر استدلالی آن کوشیده و استدلال آن را با فراغت از میراث مکتوب امامیه، حتی برپایه میراث مکتوب اهل سنت، فاقد اتقان و اعتبار علمی یافته و نشان داده است.
هویت تعلقی نفس و آثار آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
عبدالله محمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلهٴ نحوه تعلق نفس به بدن یكی از مهمترین مباحث در علم النفس فلسفی است. طبق دیدگاه ابن سینا و غالب مشائیان، نفس جوهری عقلی است كه ارتباط با بدن بر آن عارض می شود. حقیقت نفس و اضافه آن به بدن دو حقیقت مستقل هستند. رابطه نفس و بدن مانند رابطه ناخدا و كشتی و بنا و ساختمان است كه دو حقیقت مستقل هسند كه با هم مرتبط شده اند و در عین حال میتوان هر یك را بدون دیگری فرض كرد. اما ملاصدرا برخلاف مشائیان معتقد است كه ارتباط و اضافه نفس به بدن ذاتی نفس بوده، قوام نفس متقوم به آن است، از اینرو، نمی توان نفسی فرض كرد كه تعلق به بدن نداشته باشد. ملاصدرا ضمن اقامه برهان بر مدعای خود نتایج این دیدگاه در علم النفس فلسفی خویش را بیان می كند. طبق نظر وی بدن حكم علت مادی برای نفس را داشته و نفس نیز شریك العله برای بدن است. «نظریه جسمانیت الحدوث»، «حركت جوهری اشتدادی نفس»، «تاثیر و تاثر نفس و بدن» و «تباین ذاتی عقل و نفس در تقسیم بندی جواهر» با این تلقی از رابطه نفس و بدن دفاع پذیر است. میتوان گفت این نگاه صدرالمتالهین به نحوه اضافه نفس به بدن همچون اصالت وجود در نظام هستی شناسی وی نقشی محوری دارد. هدف از این مقاله توضیح مبانی، نتایج و مقایسه دیدگاه دو مكتب مشائی و صدرایی در نحوه اضافه نفس به بدن است. در این تحقیق از روش اسنادی و تحلیلی استفاده شده است.
صفحات :
از صفحه 95 تا 110
  • تعداد رکورد ها : 1063