جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1063
قضا و قدر و سرنوشت انسان از منظر ابن سینا و فخر رازی
نویسنده:
عقیل میرفتاحی، علی مرادخانی، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله دیدگاه ابن­سینا و فخر رازی را در مسئله قضا و قدر و جبر و اختیار می­کاود. دیدگاه این دو، علی­رغم اختلافات اساسی در این مسئله، در برخی بخش­ها به هم نزدیک می­شود. ابن­سینا قضا و قدر را از مراتب علم فعلی الهی تلقی می­کند. تعاریف متعدد و دیدگاه­های او برخلاف تعاریف رازی منسجم، و حاصل دو رویکرد است که باید از هم تفکیک شود؛ گاه با رویکردی فلسفی و طرح علم الهی قضا و قدر را تبیین می­کند و گاه با طرح مسئله کلامی فعل انسانی، مسئله اختیار و جبر را می­کاود. وی به رغم اینکه قضا و قدر را علم الهی می­داند، از آن جهت که منشأ حتمیت اشیا باشد، مسئله قضا و قدر را مرادف با جبر نمی­داند. وی قائل به امر بین الامرین است، و در تبیین اختیار، آن را از قدر می­داند و به عنوان جزء­العله می­پذیرد و از اختیار رقیق­شده سخن می­گوید. تعاریف فخر رازی در قضا و قدر، مشوش و گاه متناقض است؛ تعریف او گاه مرادف با جبر و گاه مرادف با اختیار است، اما آنچه از غالب تعاریف وی فهمیده می­شود، جبر رقیق­شده است.
صفحات :
از صفحه 215 تا 230
فخر رازی: خاستگاه کلام فلسفی
نویسنده:
اعظم قاسمی، آریا یونسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده فارابی در احصاء‌العلوم دو شیوه را در کلام متمایز می‌کند: استدلالی و غیراستدلالی. در دورة بعد رویکرد استدلالی در کلام بر رویکرد دیگر غالب می‌شود و کلامی شکل می‌گیرد که به فلسفه بسیار نزدیک است. از این زمان است که گفت¬وگو و مفاهمه‌ای گسترده میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی درمی‌گیرد. مبدع کلام فلسفی، فخر¬الدین رازی است و با خواجه نصیر به اوج خود می‌رسد. ویژگی‌های مهم کلام جدید این است که منطق را به¬ عنوان روش استدلال در کلام اختیار می‌کنند، موضوعات فلسفی را وارد مباحث کلامی می‌کنند و از آنها بحث می‌کنند، با استمداد از آموزه‌های فلسفی و دیگر علوم سعی می‌کنند از مدعیات دینی دفاع و آن‌ها را تدوین و تبیین کنند. در این مقاله بنابر سرشت تاریخی موضوع با استفاده از گزارش ابن¬خلدون و مطالعۀ آثار فخر رازی، کیفیت این تحول بررسی و این ویژگی‌های اساسی نشان داده شده است. ادعای این مقاله این است که کسانی مانند غزالی، به¬ویژه فخر رازی با به¬کار¬گرفتن منطق و اصول فلسفی ماهیت کلام را تغییر دادند و آن را به چیزی متفاوت و مشابه با فلسفه تبدیل کردند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 147
بررسی تطبیقی جعل ملاصدرا و خلق درقرآن از منظر فخررازی
نویسنده:
نورراله محمدهاشمی ورنوسفادرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیدایش آفرینش از مسائلی است که تفکر بشری را همواره به خودمشغول داشته است . فخررازی و ملاصدرا از جمله افرادی اند که به تبین و تحلیل این مساله پرداخته اند . آن دو ، خلقت دفعی یا خلق مدام عالم که مد نظر برخی متکلمان استرا مردود دانسته و خلقت تدریجی پدیده های عالم را مطرح نموده اند با این تفاوت که فخررازی با رویکرد کلامی و بعنوانیک متکلم به مساله حدوث عالم می نگرد وحتی به افعال انسان ، به شیوه کلامی خویش نگریسته و با مطرح نمودن مساله « کسب اشاعره » به تبین این مساله می پردازد . ملاصدرا با رویکرد فلسفی وبا بیان مساله « جعل » و« حرکت جوهری » به حل مساله آفرینش عالم می پردازد و معتقد است واجب تعالی وجود را به جعل بسیط آفرید و این وجود ذاتاً نا آرام است ، وجودی که حرکت در جوهر و ذات آن است و می توان بسیاری از معضلات فلسفی را با این دیدگاه و نگاه حل کرد . در حرکت جوهری ، اشیا با پذیرش پی در پی صور و با ورود صور جدید بر ماده و صورت قبلی ، شی به مرحله وجودی جدیدی پا می نهد ، به این معنا که با حفظ وحدت و پیوستگی ، دیگر موجود قبلی نیست . ملاصدرا توالی صور را با « حدوث زمانی تجددی » عنوان می نماید و معتقد است که در هر آن و با ورود لحظه به لحظه صور جدید بر ماده و صورت قبلی ، حوادث جدیدی پدید می آید . در این پژوهش به صورت مبسوط به بررسی و تطبیق نظر این دو متفکر جهان اسلام ، در زمینه خلقت و آفرینش جهان هستی خواهیم پرداخت
بررسی تطبیقی «جبر و اختیار» از منظر امام خمینی (ره) و فخر رازی
نویسنده:
محمود آهسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فخر رازي همگام با ديگر متکلمان اشعري، بر اين اعتقاد است که انسان در افعال خود هيچ اختياري از خود ندارد و افعال او توسط خداوند ايجاد مي‌گردد. او براي اثبات سخن خود به آياتي از قرآن اشاره مي کند تا اين مطلب را تأکيد نمايد. فخر رازي، با اعتقاد به اصول ثابت اشاعره در اعتقاد به جبر، اثبات اختيار براي انسان را مغاير با قدرت مطلق خداوند مي داند، اما پس از اينکه آياتي از قرآن را مويد اختيار يافته، به نظريه کسب اشعري معتقد شده است. نظريه کسب مي گويد که افعال ارادي انسان را خداوند مي آفريند اما انسان آن را متصف به خير و يا شر مي‌کند. البته فخر، پس از مدتي اين نظر را هم راهگشا نمي داند و از آن عدول مي کند. وي در موارد زيادي از اعتقاد اوليه خود باز گشته و نظري جديد را اتخاذ کرده که با معتقدات قبلي اش منافات دارد. امام خميني مانند ساير متکلمان اماميه، براي انسان نه جبر مطلق قائل است و نه اختيار مطلق؛ بلکه به امري ميان جبر و اختيار اعتقاد دارد که آن را «امر بين الأمرين» مي نامند. يعني در عين حال که اختيار را از انسان سلب نمي کند، اراده انسان را در طول اراده الهي موثر مي داند. اما اختلافي که ميان تفسير امام(ره) از امر بين الأمرين و ساير متکلمان اماميه قابل تشخيص است، اين است که، ايشان علاوه بر رويکرد فلسفي، با نگاهي عرفاني اين مسأله را مورد تحليل قرار مي دهد و تأکيد دارد که براي درک ارتباط ميان افعال انسان و خداوند بايد به مرتبه اي از معرفت جهان رسيد که همه افعال را مظهر و مجلاي اراده خداوند ديد و گر نه با استدلال عقلي صرف، نمي توان اصل امربين الأمرين که بيانگر نظريه صحيح در مورد جبر و اختيار است را درک کرد. علاوه بر اين امام خميني، بسياري از عوامل موثر در عمل انسان را ناشي از محيط و وراثت مي داند و معتقد است که اينها مي توانند انسان را به سوي اموري سوق دهند، اما تصريح دارد که نقش اين عوامل قابل تغيير است و باعث جبر نخواهد شد.
نقد و بررسی آراء علوم قرآنی فخر رازی در تفسیر کبیر با تکیه بر مباحث اعجاز، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و حروف مقطعه
نویسنده:
محمدمهدی فرهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفسران در تفاسیر خود علاوه بر مطالب تفسیری به مباحث علوم قرآنی نیز پرداخته اند، یکی از این مفسران، فخررازی است که در این پایان نامه آرای او راجع به چهار بحث علوم قرآنی اعجاز، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و حروف مقطعه در تفسیر کبیر او مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.به دست آوردن آرای این مفسر راجع به این چهار بحث مذکور در تفسیر کبیر او از آن جهت حائز اهمیت است که اولاً از بزرگترین مفسران است و تفسیر کبیر او از مهم ترین تفاسیر است و ثانیاً با به دست آوردن این آرا می توانیم تا حدودی با فضای فکری و علمی عصر این مفسر آشنا شویم. فخررازی در تفسیر کبیرش راجع به چهار بحث علوم قرآنی اعجاز، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و حروف مقطعه به ترتیب به مباحثی چون: دلایل اعجاز قرآن، مسئله ی تحدی قرآن، وجوه اعجاز قرآن؛ معنای محکم بودن تمام قرآن، معنای متشابه بودن تمام قرآن، مراد از محکم بودن برخی از آیات قرآن و متشابه بودن برخی دیگر، علم به متشابهات؛ اصطلاح ناسخ، ادلّه ی قائلان به وقوع نسخ، آیات مورد ادعای نسخ، معنای حروف مقطعه، حکمت افتتاح سور با حروف مقطعه پرداخته است؛ این مباحث در این پایان نامه مطرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. از جمله آرای فخررازی که در اینجا شایان ذکر است، این است که او در جایی از تفسیر کبیرش قول به صرفه راجع به اعجاز قرآن را بی اشکال دانسته است گرچه در جایی دیگر از تفسیرش به این قول ایراد گرفته است لیکن ممکن است میان سخنان او جمع کرد؛ همچنین معنای اینکه برخی از آیات قرآن محکم و برخی دیگر متشابه هستند را از جهت رابطه ی لفظ با معنا توضیح داده و گفته است که نص و ظاهر، محکم هستند و مجملو موول، متشابه اند؛ همچنین به نظر می رسد که او سعی دارد تا جایی که مقدور است نسخ آیات قرآن را نپذیرد و تخصیص را بر نسخ، ترجیح می دهد؛ نیز معتقد است که حروف مقطعه ی هر سوره ای، اسم سوره برای همان سوره است.
بررسی دیدگاه های سه مفسر در مساله خلق اعمال (زمخشری ، طبرسی و فخر رازی)
نویسنده:
حسن نقی زاده، اکرم ده پهلوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیری است که متکلمان مسلمان درباره صحت اطلاق مخلوق بر افعال انسان به منازعه بر خاسته‌اند. این نزاع در کاوشهای تفسیری نیز به ظهور رسیده است. در این راستا، رویکرد سه مکتب معتزلی، اشعری و شیعی در نگاه سه مفسر «زمخشری»، «فخر رازی» و «طبرسی» نسبت به موضوع یاد شده تأمل برانگیز است. زمخشری افعال انسان را مخلوق خدا نمی‌داند و مخلوق بودن اعمال انسان را با عدالت خداوندی و اختیار انسان ناسازگار می‌بیند؛ طبرسی نیز رأیی مشابه زمخشری دارد. در این مقاله بررسی خواهد شد که این دو مفسر در مقام ابطال نظریه مخالفت با جبر گرایی اشاعره، خود به چالش بیرون انگاری افعال انسان از جرگه مخلوقات الهی گرفتار آمده‌اند. اما در تفسیر فخر رازی گر چه از خداوند به عنوان خالق همه کائنات و از آن جمله افعال خیر و شر بندگان یاد می‌شود اما دیدگاه او نیز از پس حل مشکلاتی چون عدالت خداوندی و آزادی انسان بر نمی‌آید.
صفحات :
از صفحه 137 تا 166
فخر رازی و میراث سینوی در مسئله کلام الهی
نویسنده:
مرضیه صادقی رشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نوشتار حاضر، ماهیت و فرایند ارسال کلام الهی به شخص نبی از دیدگاه ابن سینا و فخر رازی بررسی شده است. در بررسی از ناحیۀ آغاز و نیز انجام به مشترکات بسیاری در دو دیدگاه برمی‌خوریم. هر دو در این فرایند، نقش یک امر ماورایی را نادیده نگرفته و به قابلیت خاص نفس مخاطب اشاره داشته‌اند و به قوهُ قدسی قائل‌اند و محل ادراک را قلب پیامبر که مرتبه بالای نفس ناطقه است می‌دانند، اما حقایق معقول وقتی به صورت الفاظ در‌می‌آیند، با مرتبه پایین نفس، یعنی حواس قابل درک خواهند بود. در‌نتیجه می‌توان گفت نقش ویژگی‌های قوه عاقله و قوه متخیله نبی را نباید نادیده گرفت. از مطالب پیش‌گفته می‌توان دو نتیجه مهم گرفت: نخست اینکه با توجه به بیان فخر رازی درباره قاعده «النفس فی وحدتها کل القوی»، اشکال قول ابن سینا که طرح نفس فلکی موجد آن است، مطرح نخواهد شد و از این‌رو، هم در مرحله کلیات و هم در جزئیات می‌توان نفس نبی را مطرح کرد؛ دوم اینکه از مباحث فوق، کیفیت دخالت پیامبر در مسئله وحی روشن می‌شود.
صفحات :
از صفحه 108 تا 127
نقادی نظریه فخر رازی درباره رنج‌بودن لذات حسی
نویسنده:
محمود صیدی، محسن پیش‌آهنگ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله لذت و رنج و ارتباط آن با سعادت حقیقی انسان از مباحث چالش‌برانگیز و دارای قدمت طولانی در تاریخ فلسفه است و فیلسوفان بزرگ اخلاق در تبیین حقیقت و نقش آنها در سعادت انسانی بسیار کوشیده‌اند. فخر رازی با تقسیم‌بندی لذات به دو قسم عقلانی و محسوس، لذات جسمانی را رنج بالذات دانسته و آنها را عامل دورشدن انسان از کمال و سعادت حقیقی می‌داند. نظریه فخر رازی در این زمینه با چالش‌های اساسی مواجه است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به این موارد اشاره داشت: نقض‌شدن نظریه با موارد متعددی از لذات حسی، وجودی‌بودن لذات حسی و عدمی‌نبودن آنها، مقید‌بودن خیریت لذات حسی به رعایت حالت اعتدال، لذیذ‌بودن تکرار لذات حسی و غفلت از حقیقت وجودی لذات؛ یعنی تناسب و ملائمت با طبع انسانی.
صفحات :
از صفحه 110 تا 128
شر از ديدگاه علامه طباطبائي و فخر رازي
نویسنده:
‫راست علي اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫اِشکال شرور و نظام احسن، از مهمترين مسائل فلسفه است. فلاسفه و حکماي اسلامي، اشکال شرور را تجزيه و تحليل کرده و بدان پاسخ داده و در حقيقت، راز مهمي را گشودهاند و اين به خاطر برخورداري از معارف عالي قرآن و سنت نبوي صلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيت? است. اين پژوهش در سه فصل، به ديدگاه علامه طباطبايي? و فخر رازي درباره شرور پرداخته است. دو تحليل از خير و شر، از علامه طباطبايي? ارائه شده است. علامه در مواردي خير را امر وجودي و شر را امر عدمي ميداند و در تحليلي ديگر، خير را امري ذاتاً مطلوب و شر را امري نامطلوب ميداند. در تعريف خير و شر، خير را آن چيزي ميداند که هر موجودي آن را طلب و قصد کرده و دوست ميدارد و شر در نقطه مقابل آن، عبارت است از عدم ذات و يا عدم کمال ذات. ماهيت خير، وجود و کمال وجودي است و ماهيت شر، عدم وجود يا عدم کمال وجودي است. ايشان شرور را به سه قسم تکويني، تشريعي و طبيعي تقسيم ميکند و سه راه حل براي ناسازگاري وجود شرور با صفات الهي ارائه ميدهد: 1. خير و شر نسبي هستند، نه ذاتي؛ 2. شر امر عدمي است، نه وجودي؛ 3. وجود شر براي تحقّق بخشي به مصاديق خير لازم است؛ در نتيجه شرور نياز به فاعل ندارند. خير از نظر فخر رازي عبارت است از وجود و چيزي که موافق طبيعت فاعل است. اما شر از نظر او دو قسم است: 1. شر بالذات، مانند عدم حيات نسبت به حي، يا عدم بصر نسبت به کسي که قابليت بينايي را دارد؛ 2. شر بالعرض، مانند آتش که ميتواند گاهي خير باشد و گاهي شر. وي ماهيت خير را وجودي ميداند و ميگويد: در ماهيت شر اختلاف است؛ برخي آن را وجودي و برخي ديگر عدمي، يا مساوي با عدم و يا اخص از آن ميدانند. فخر رازي براي زدودن ناسازگاري شرور با وجود خداوند، شرور را عدمي ميداند که نياز به علت و فاعل ندارند. وي پاسخ ديگري را هم براي اين مسئله داده است. البته وي بر طبق مبناي کلامي خود که حسن و قبح را عقلي نميداند، انتساب هر کاري را به خداوند بي اشکال ميداند. در اين پژوهش، بحث نظام احسن و حکمت الهي از منظر اين دو نيز ارائه شده است.
بررسي تطبيقي عصمت انبياء از ديدگاه شيخ طوسي و فخر رازي
نویسنده:
‫افضل‌الدين رحيم‌اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫پيامبران الهي همواره پرچم‌داران هدايت بشر به‌سوي رشد و کمال بوده‌اند، و به همين دليل، موضوع نبوت از مسايلي بوده است که ذهن انديشمندان زيادي را به خود مشغول داشته است. يکي از مسايل مهم و چالش‌برانگيز اصل نبوت، مسأله عصمت است، که پژوهش حاضر اين موضوع را از ديدگاه شيخ طوسي و فخر رازي، به شکل تطبيقي، مورد بررسي قرار داده است. فخرالدين رازي، که از علماي اشاعره است، در مورد عصمت انبيا مي‌گويد: "در ديدگاه ما، لزوم عصمت براي انبيا در دوران نبوت معتبراست، نه در دوران قبل از نبوت". او انبيا را از ارتکاب عمدي گناه کبيره و صغيره در دوران نبوت معصوم دانسته، ولي ارتکاب گناه صغير‌ه را از روي سهو جايز مي‌داند. اما در ديدگاهي متفاوت، شيخ طوسي در مورد عصمت انبيا مي‌گويد: "واجب است که نبي از همه قبايح، معصوم باشد؛ خواه گناه صغيره باشد يا کبيره، قبل از نبوت باشد يا بعد از آن، از روي سهو و نسيان باشد و يا به هر طوري که تصورشود". در نظرات شيخ طوسي و فخر رازي، علاوه بر وجود نقاط مشترک، وجوه افتراقي هم وجود دارد؛ از جمله آن‌که فخر رازي منشأ عصمت را "لطف خداوند" دانسته، ولي شيخ طوسي منشأ آن را "علم" مي‌داند. همچنين فخر رازي معتقد است که انبيا در عصمت خود مجبور هستند، ولي شيخ‌الطائفه با بيان اين که جبرانگاري خلاف عدل الهي و حکمت خداوند است، اين موضوع را رد مي‌کند. اما هر دو به مقابله با شبهاتي که عصمت انبيا را مخدوش نموده است، پرداخته‌اند و در کتاب‌هاي متعدد خود پاسخ‌هايي را ارايه کرده‌اند. در مورد پاسخ‌گويي آن دو به شبهات مطروحه، فخر رازي آن دسته از نصوص را که مخالف با عصمت انبيا است، مربوط به دوره پيش از نبوت مي‌داند، ولي شيخ طوسي در اين‌گونه موارد، نص مخالف عصمت را بر اساس دلايل عقلي ثابت‌کننده عصمت، قابل اعتنا ندانسته است.
  • تعداد رکورد ها : 1063