جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3370
چیستی امید با تأکید بر دیدگاه ‌‌ابن‌سینا و اسنایدر
نویسنده:
محمد جواد پاشایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سال‌های اخیر روان‌شناسان به‌شکلی جدی به بررسی نقش امید در درمان اختلالات روانی پرداخته‌اند. بی‌تردید مطالعه‌ی ماهیت امید با نظر به آراء فلسفی نیز به ژرف‌نگری در این سازه یاری‌می‌‌رساند. هدف پژوهش حاضر آن است که موضوع امید را ازمنظرِ حکمت بوعلی و روان‌شناسی اسنایدر بکاود و مواضع وفاق و خلاف آن‌ها را فاش سازد. پرسش اصلی این نوشتار این است که «ماهیت امید با تأکید بر آراء بوعلی و اسنایدر چگونه تبیین‌می­شود؟». دستیابی به پاسخ این پرسش با روش توصیفی‌ـ تحلیلی و نیز بهره‌مندی از راهکارها و ابزارهای تحلیل اسنادی صورت‌گرفته‌است. یافته­های پژوهش نشان‌داد: بوعلی امید را تخیلِ امری می­داند که به حکم قطعی یا ظنیِ انسان، غالباً در آینده محقق می­شود. این پدیده در حکمت بوعلی از عملکردهای قوه واهمه است و به‌کمک این قوه است که امید حاصل می­شود. او دست‌ِکم دو علت زیستی و شناختی را در پدیدآمدن امید مؤثر می­داند. همچنین در روان‌شناسی اسنایدر، امیدْ انتظاری مثبت نسبت‌به یک هدف است و درمجموع «عامل»، «گذرگاه» و «هدف» از مؤلفه‌های اصلی آن به‌شمارمی­رود. به‌رغم شباهت‌هایی که در امید فلسفی و امید روان‌شناختی دیده‌می­شود، نقش مؤلفه­ی «گذرگاه» چندان در حکمت سینوی نمایان نشده‌است.
صفحات :
از صفحه 193 تا 213
بررسی تعامل نفس و بدن در سیر کمال نفس ازنظر ابن‌سینا با محوریت قصیده‌ی عینیه
نویسنده:
عین‌الله خادمی ، راحله ابراهیمی ، علی قنواتی ، اسماء اسحاقی نسب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قصیده‌ی عینیه یکی از آثار تمثیلی و منظوم ابن‌سینا، اثری فلسفی است که به بررسی رابطه‌ی نفس و بدن رداخته و جنبه‌های مختلف آن را تحلیل‌کرده‌است. در این اثر سه جایگاه برای نفس و بدن در مسیر کمال نفس ترسیم‌شده‌است. جایگاه نخست به پیوند نفس و بدن اختصاص دارد و به مبانی فلسفی این تعلق می‌پردازد. این مبانی نشان‌می‌دهد که بدن به‌عنوان ابزاری برای فعالیت‌های نفس، نقشی حیاتی در آغاز حرکت کمالی آن دارد. جایگاه دوم به نقش دوگانه‌ی بدن می‌پردازد. ابن‌سینا بیان‌می‌کند که از یک ‌سو نفس به بدن متمایل است و به‌همین‌خاطر از مکتب گنوسی‌ـ که بدن را بی‌ارزش می‌داند‌ـ فاصله‌می‌گیرد؛ از سوی ‌دیگر به‌دلیل علاقه‌ی ذاتی نفس به عقل، بدن را ابزاری محدودکننده قلمدادمی‌کند و از آن فاصله‌می‌گیرد. این تعارضْ نشان‌دهنده‌ی طبیعت دوگانه‌ی ارتباط نفس و بدن است. جایگاه سوم به ترک بدن و صعود نفس اختصاص دارد که در آن، نفس از قیدهای جسمانی رهایی می‌یابد و به‌سوی کمال مطلق حرکت‌می‌کند. این مرحلهْ نماد جدایی کامل نفس از بدن و دستیابی به درجات بالای عقلانی است. در این مقاله تلاش‌شده‌است تا ضمن بررسی دقیق هر جایگاه، مبانی فلسفی مرتبط نیز به‌صورت جامع تحلیل شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی‌ـ‌تحلیلی است و بر پایه‌ی تفسیر آثار فلسفی ابن‌سینا شکل‌گرفته‌است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 136
اشتراک لفظی؛ تعریف ارسطویی و تفسیر فرفوریوس و ابن‌سینا
نویسنده:
وحید خادم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در ابتدای کتاب مقولات تعریفی اجمالی از الفاظ همنام و هم‌معنی ارائه‌داده‌است. فلاسفه‌ی ارسطویی و افلاطونی به تفسیر، نقد و تعمیم این تعاریف ارسطویی پرداخته‌اند. فرفوریوس تفسیری مفصل و همدلانه از این تعاریف ارائه‌می‌دهد و با تعمیم و گسترش این تقسیم‌بندی، از اقسام همنامی سخن‌می‌گوید. ابن‌سینا در ابتدای کتاب مقولات در منطق الشفاء به تقسیم‌بندی الفاظ به «متواطی» و «متفق» پرداخته‌است. به‌واسطه‌ی مقایسه‌ی عبارات سینوی با تعریف ارسطویی و شرح فرفوریوس نشانه‌های اثرپذیری ابن‌سینا از ارسطو و فرفوریوس شناسایی‌می‌شود. اصطلاح «لوگوس اوسیا» در تعریف ارسطویی محل تفاسیر مختلف و متباین بوده‌است. فرفوریوس این اصطلاح را اعم از تعریف حدی و رسمی درنظرمی‌گیرد و حتی با ذکر یک مثال، تعاریف ارائه‌شده از یک شخص را نیز در زمره‌ی مصادیقش قرارمی‌دهد. اصطلاح «قول الجوهر» در تعریف سینوی، معادل اصطلاح «لوگوس اوسیا» در ارسطو و فرفوریوس محل بحث و نظر قرارگرفته‌است. «قول الجوهر» در تحلیل نهایی شیخ معادل «حد برحسبِ اسم» و به‌عبارت‌دیگر «شرح‌الإسم» است. همچنین ابن‌سینا نیز همانند فرفوریوس برای همنامیْ اقسام مختلفی ذکرمی‌کند. او الفاظ مشکّک را در این تقسیم‌بندی به‌عنوان یکی از مصادیق الفاظ متفق ذکرمی‌کند و آن‌ها را به دو دسته‌ی مطلق و نسبی تقسیم‌می‌کند. الفاظ مشکّک نسبی در تقسیم‌بندی فرفوریوس حضور دارند؛ اما الفاظ مشکّک مطلق توسط فرفوریوس ذکرنشده‌اند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 53
ارزیابی بداهت اصل علیت از دیدگاه ابن‌سینا
نویسنده:
سعید سفیدگری ، مجید احسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصل علیت درمیانِ غالب فیلسوفان اسلامی بدیهی تلقی‌شده‌است و به‌زعم بسیاری از شارحان ابن‌سینا نیز، وی آن را بدیهی می‌داند. باوجود‌این در آثار ابن‌سینا هم شواهدی قابل‌تفسیر به بداهت این اصل و هم شواهدی خلاف آن دیده می‌شود. واژه‌ی «بداهت» در فلسفه‌ی اسلامی اطلاقات متعددی دارد و لازم است ضمن بررسی تلاش‌های برون‌متنیِ طرفداران بداهت اصل علیت، با بررسی شواهد درون‌متنی آثار ابن‌سینا مشخص گردد که ازنظرِ وی، کدام‌یک از معانی اصل علیت بدیهی و کدام‌یک نظری است. این تحقیق که به‌روش توصیفی‌ـ تحلیلی و با روی‌کرد اسنادی سامان‌یافته‌است، درصدد است تا نشان‌دهد اگرچه اصل علیت به‌سبب بی‌نیازی از اندیشه یا تجشّم در اندیشه، نزد اشخاص بسیاری موردِاذعان است و به این اعتبار «بدیهی» خوانده‌می‌شود، چون به‌کمک استدلال‌های معتبر قابل‌اثبات است، قضیه‌ا‌ی برهان‌ناپذیر و یک بدیهی اولی نیست. همچنین با نقد تلاش‌های طرفداران بداهت اصل علیت نشان‌داده‌شده‌است که می‌توان از تمام شواهد متنی ابن‌سینا تفسیری به‌سود عدم بداهت اصل علیت نزد وی ارائه‌داد.
صفحات :
از صفحه 137 تا 165
پیامد منطقی در نظریه ابن سینا (۲۰۱۸) [مقاله به انگلیسی]
نویسنده:
سلوى چاّتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مقالة في أقسام الحكمة
نویسنده:
کونیت کایا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
جایگاه عقل فعال در فلسفۀ سیاسی ابن‌سینا
نویسنده:
احمد جهانی نسب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشه‌ای ابن سینا بسیار مهم و اساسی است. وی عقل فعال را به‌مثابه موجودی مجرد و مستقل از نفس تلقی کرد که در مرتبه آخر سلسله مراتب عالم عقول قرار دارد. ابن سینا ازجمله فیلسوفانی است که با داشتن منظومه فکری- فلسفی منسجم، در بحث عقل فعال، دیدگاهی متفاوت از دیگر اندیشمندان داشته و آن را حلقه اتصال عالم مجردات و عالم کون و فساد می‌داند. اساساً عقل فعال در مبانی معرفت‌شناختی سینوی، هم در نظام هستی و هم در فرایند معرفت انسان، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. لذا، هدف پژوهش حاضر، تبیین چگونگی اتصال نبی به عقل فعال و تأثیر آن بر عرصه سیاست و تئوریزه نمودن زعامت و رهبری نبی بر اتباع است که متعاقباً جایگاه عقل فعال را نیز در فلسفه سیاسی ابن سینا نمایان می‌سازد. از این‌رو، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخی به این پرسش است که جایگاه عقل فعال در فلسفه سیاسی ابن سینا چگونه است و با چه مؤلفه‌هایی شناخته می‌شود؟. پژوهش حاضر به روش تحلیل داده‌ها با رویکرد تفسیری- تبیینی از نوع هرمنوتیک روش‌شناسانه نشان داد که شرط حاکمیت نبی و اقتدار سیاسی او، اتصال وی به عقل فعال است تا بتواند مستعد پرتوافکنی عقل فعال در دریافت حقایق و کمال شایسته برای رهبری گردد. از این‌رو، ابن سینا نبی را به واسطه داشتن سه ویژگی: قوه عقلیه قوی، قوه متخیله و قوه متصرفه به‌مثابه منشاء صدور اعجاز، لازمه رهبری مدینه به سوی سعادت دنیوی و رستگاری اخروی می‌داند. ریاست فاضله نبی با اتصال قوه متخیله به عقل فعال و همچنین تجلّی پدیده وحی، به حد اعلای سعادت می‌رسد و دیگران را نیز به این سعادت، هدایت می‌کند. وی قوه عقلیه نبی را مستعد پرتو نورانی عقل فعال دانسته که به مرتبه عقل قدسی دست می‌یابد. لذا، این اتصال منجربه این می‌شود که مردم فقدان آن را در خود ببینند و از قوانین شریعت ابلاغ ‌شده توسط نبی پیروی کنند. پس، شرط اتصال نبی به عقل فعال به عنوان حلقه واسط عالم محسوس با عالم معقول، رهبری و زعامت سیاسی و همچنین هدایت دینی او را در اجتماع انسانی به اثبات می‌رساند. به ‌بیانی دیگر، ریاست فاضله توسط نبی با ماهیت وحیانی و با اتصال قوۀ متخیلّه به عقل فعال و کسب فیض و معرفت، جامعه را به سوی هدف نهایی، که همانا سعادت حقیقی است، سوق می‌دهد؛ چراکه نبی سعادت جهان محسوس را با حکومت سیاسی و سعادت جهان معقول را با دانش مستقیم از طریق وحی ابلاغ می‌کند.
صفحات :
از صفحه 60 تا 43
بررسی تطبیقی مسئله خیر و شر از نگاه ابن سینا، لایب نیتس و اسپینوزا
نویسنده:
اکبر عروتی موفق ، ابوالقاسم اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث شرور از مهم‌ترین و در عین حال قدیمی‌ترین معضلات مسایل کلامی و فلسفی است. این مسأله که چگونه می‌توان با توجه به علم و قدرت بی‌کران الهی و خیرخواهی او در حق مخلوقات و انسان‌ها، وجود شرور در عالم ماده و بخصوص زندگی انسان‌ها را توجیه نمود، از جمله مسایلی است که همواره ذهن فیلسوفان و متکلمان را به خود مشغول کرده. تعارض بین صفات یاد شده و وجود شرور آن‌قدر جدی و عمیق است که بعضی از فیلسوفان و متکلمان متأله را بناچار به نفی و انکار وجود شرور بالکل واداشته و بعضی دیگر را به انکار وجود خدوند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی فلسفه دخول شر در نظام خلقت از نظر ابن‌سینا، لایب نیتس و اسپینوزا بررسی شده است. مطابق نظر ابن‌سینا شر حقیقی نه بالذات، داخل در نظام قضا و قدر است و نه بالعرض. شر نسبی هم اگر چه داخل در نظام قضا و قدر الهی هست اما بالعرض داخل است نه بالذات. وجود شر نسبی هم با نظام احسن قابل توجیه است و بین آنها تعارض ذاتی وجود ندارد. لایب نیتس این دیدگاه را به طور کامل می‌پذیرد و توضیح می‌دهد که وجود شرور مابعدالطبیعی در نظام احسن یک امر ضروری است. برخلاف شرور اخلاقی و طبیعی که ضروری نیستند. ولی اسپینوزا بر خلاف این دو، خیر یا شر نامیدن امور را یک امر انسانی و تابعی از خواهش های نفسانی می ‌داند و بر این عقیده است که در عالم واقع خیر و شری وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
ابن‌سینا و تمایز وجودشناختیِ هیدگری
نویسنده:
مجتبی اعتمادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمده‌ترین استنادات هیدگر در توضیح فرآیند نسیان وجود در تاریخ متافیزیک، عدم التفات به تمایز وجودشناختی از سوی اصحاب متافیزیک است که بر اساس آن، باید از فروکاستن وجود به موجودی خاص اجتناب ورزید. به‌زعم هیدگر، در پی عدم التفات به تمایز وجودشناختی در طول تاریخ فلسفه، فیلسوفان اغلب از مداقّه در «معنا» و «حقیقت» وجود صرف‌نظر کرده‌اند. اما چنانکه می‌دانیم یکی از دقت‌نظرهای هوشمندانه فیلسوفان مسلمان در مواجهه با مبانی وجودشناختی فلسفه یونان، التفات به تمایز میان وجود و ماهیت است. التفات جدی به این تمایز، که نخست در آراء فلسفی فارابی انعکاس یافته، نزد ابن‌سینا به یکی از مبانی اصلی وجود‌شناسی بدل شده است. پرسش و مسأله اساسی در این میان آن است که آیا می‌توان تمایز میان وجود و ماهیت و مباحث وابسته به آن را نزد فیلسوفان مسلمان، به‌ویژه ابن‌سینا مصداقی از تمایز وجودشناختی مطلوب هیدگر به‌شمار آورد؟ نتایج بررسی‌ها در پژوهش پیش‌رو نشان می‌دهد که به‌رغم ابداعات و دستاوردهای وجودشناختی ابن‌سینا، وجود در منظومه فکری او به‌مثابه یک اُبژه مد‌نظر قرار می‌گیرد؛ به‌نحوی‌که حتی در تحلیل ذهنی، متأخر از چیستی یک موجود انگاشته می‌شود و در زمره مقوّمات هویّت آن به‌شمار نمی‌آید. این شیوه مواجهه با مسأله وجود، علاوه بر آنکه پرسش از معنا و حقیقت وجود را مغفولٌ عنه می‌نهد، وجود را به‌مثابه حضور، نامستوری و افق گشایش به فراموشی می‌سپرد و در نهایت، دستگاه مفهومی و معرفت‌شناسی ویژه موجودات را در تحلیل آن به کار می‌گیرد و به این ترتیب از التفات به تمایز وجود شناختی مطلوب هیدگر استنکاف می‌ورزد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
ماهیت و گسترۀ مغالطات ناشی از اشتراک لفظی با تأکید بر دیدگاه ارسطو، فارابی و ‌ابن‌سینا
نویسنده:
محمد ایزدی‌تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اشتراک اسم، اشتراک در احوال ذاتی لفظ و اشتراک در احوال عرضی لفظ از اقسام مهم مغالطات لفظی است که در طول تاریخ منطق در کانون توجه منطق‌دانان بوده است. در این نوشتار دیدگاه ارسطو، فارابی و ‌ابن‌سینا در این سه قسم مغالطه مورد کنکاش قرار گرفته و نقاط مشترک و تمایز دیدگاه‌ها نشان داده شده است. همه آنان به اهمیت این سه قسم مغالطه واقف بوده و آن­ها را در صدر بحث از مغالطات قرار داده‌اند و در بسیاری از مصادیق این مغالطات، اتفاق­نظر دارند اما در نحوه بیان اقسام و تعبیراتی که درباره آن دارند و در گستره برخی اقسام اختلافاتی مشاهده می‌شود. دو تفاوت در سخن­شان دیده‌ می‌شود یکی در اطلاق اشتراک بر این اقسام که ابن‌سینا در هر سه از واژه اشتراک بهره برده است، ولی ارسطو و فارابی واژه اشتراک را به قسم اول و دوم اختصاص داده‌اند. البته مقتضای نگاه دقیق‌تر اختصاص اشتراک به قسم نخست است و به کار‌بردن آن برای سایر اقسام نوعی تسامح می‌طلبد. تفاوت دیگر در اعجام و گستره آن است که ابن‌سینا آن را مرادف احوال عرضی لفظ دانسته است و در نوشتار و گفتار جاریش می‌داند اما ارسطو و فارابی آن را مختص نوشتار دانسته‌اند. اینکه مغالطه اعجام چه معنایی دارد و چرا برخی مختص نوشتارش دانسته‌اند، هردو، بررسی شده است. از کلمات ارسطو و ابن‌سینا چهار معنا برای اعجام استفاده می‌شود و همین تعدد معنا علت اختلاف در گستره اعجام شده است و در حقیقت ارسطو و فارابی و ‌ابن‌سینا در مغالطه‌ای که مختص نوشتار است، اختلافی ندارند.
صفحات :
از صفحه 229 تا 249
  • تعداد رکورد ها : 3370