مبحث ضرورت وجود نبی در رهبری مدینه و نسبت نبوت با سیاست در فلسفۀ اسلامی از دیرباز، موردتوجه فراوان بوده است. ابنسینا نیز دراینباره اتصال نبی به عقل فعال به
... عنوان موجودی مجرد و مستقل از نفس، و برقراری رابطه میان نبی با سیاست در تئوریزهکردن زعامت و رهبری اتباع مدینه را مطرح کرده است؛ ازاینرو، تبیین چگونگی اتصال نبی به عقل فعال، و پیوند نبوت و سیاست براساس منابع دینی و حکمت سینوی از دستاوردهای بوعلی در فلسفۀ سیاسی است؛ بدین ترتیب، در پژوهش حاضر، درصدد پاسخگویی به این پرسش بودهایم که شیخالرئیس بر چه اساس، بر رابطۀ نبوت و سیاست صحه گذاشته و طبق کدام مبنای نظری، نبی را شایستۀ زعامت و رهبری مدینه دانسته است. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلیِ موردی، بر یک مورد واحد و مشخص در آرای سیاسی ابنسینا متمرکز شده و با بهرهگیری از رویکرد تفسیری- تفهمی ازنوع هرمنوتیک روششناسانۀ ویلهلم دیلتای نتیجه گرفتهایم شرط اتصال نبی به عقل فعال بهعنوان حلقۀ واسط عالم محسوس با عالم معقول، راهبریِ سیاسی و دینی وی درخصوص اتباع مدینه را نیز توجیه میکند و بدین صورت، نبی بهواسطۀ داشتن سه ویژگی قوۀ عقلیۀ قوی، قوۀ متخیله و قوۀ متصرفه بهمثابۀ منشأ صدور اعجاز، لازمۀ رهبری مدینه بهسوی سعادت دنیوی و رستگاری اخروی بهشمار میآید. ریاست فاضلۀ نبی با اتصال قوۀ متخیله و نفس ناطقۀ نبی، یعنی اتصال عقل مستفاد به عقل فعال و همچنین تجلی پدیدۀ وحی، به حد اعلای سعادت میرسد و دیگران را نیز بهسمت این سعادت هدایت میکند. بوعلی قوۀ عقلیۀ نبی را مستعد دریافت پرتو نورانی عقل فعال دانسته است که به مرتبۀ عقل قدسی دست مییابد؛ ازاینرو، این اتصال موجب میشود مردم فقدان آن را در خود ببینند و از قوانین شریعتِ ابلاغشده ازجانب نبی پیروی کنند؛ بنابراین، حصول اتباع به سعادت حقیقی، لزوم رهبری نبی را بهدلیل اتصال به عقل فعال و دریافت وحی ازمنظر ابنسینا اثبات میکند.
بیشتر