جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3259 
1 2 3 4 5
تحلیلی انتقادی پیرامون تجرد نفس و بقای آن، با توجه به آراء ارسطو، فارابی و ابن سینا
نویسنده:
حسین قلی زاده قپچاق؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: حسین کلباسی، حوران اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت تاریخی فلسفه همواره اعتقاد بر این بوده است که فارابی و ابن سینا در موضوعات مختلف فلسفی بخصوص مبحث « تجرد نفس و جاودانگی آن» پیرو ارسطو بوده اند. در مخال... لفت با این نگرش چهار مسأله از مسائل مهم مرتبط با مبحث نفس یعنی «تعریف نفس، جوهریت آن، مراتب عقل و ادله تجرد نفس» جهت فهم نظر آنها پیرامون تجرد و جاودانگی نفس مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است، بنابراین بررسی خود این مسائل و پی بردن به وجوه اشتراک و افتراق فلاسفه ی مذکور در این زمینه هدف اصلی این رساله را تشکیل نمی دهد؛ بلکه رویکرد اصلی بر این بوده است که با تحلیل این موضوعات بتوانیم نظر آنها را در مورد تجرد و بقای نفس استنباط نماییم . به این منظور با بررسی و تحلیل دقیق تعریف نفس، معنای جوهر و تقسیم بندی آن و با توجه به جنبه‌ی معرفت شناسی عقل و مراتب آن و همچنین با ذکر براهینی که هر سه فیلسوف برای تجرد و جاودانگی نفس بیان داشته‌اند به این نتیجه رسیدیم که برخلاف اشتراک ظاهری و روبنایی مباحث و موضوعات که لازمه‌ی طبیعت هر علمی است، مبنای این دو فیلسوف مسلمان ایرانی با ارسطو و بعضا با همدیگر متفاوت است به نحوی که در مجموع از آراء ارسطو تجرد و بقای نفس فهمیده نمی‌شود، در حالی که فارابی و ابن سینا با الهام از آموزه های دینی و با اتکاء به تفطن ذاتی و تلاش کم نظیر خود، مبنای متفاوتی را در پیش گرفته و تجرد و جاودانگی نفس را به اثبات رسانده اند;   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی تطبیقی مسئله ی فیض از دیدگاه ابن سینا و صدرالمتالهین
نویسنده:
خدیجه بیات تبار؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تحقیق حاضر به بحث و بررسی دربارهی آن خواهد پرداخت .البته در تفسیر و توضیح بیشتر نظرات ابن سینا و ملاصدرا در باب موضوع مورد نظر، از نظریات و دیدگاههای پیروان... ن، شار حین و حاشیه نویسان بر آثار این دو فیلسوف در این اثر استفاده خواهد شد. پرسشهای تحقیق: ماهیت فیض و صدور در نزد ابنسینا و ملاصدرا چیست و اصول و مبانی هر یک در این مسئله چه بوده است‭ ؟‬تفاوت فهم ابن سینا و ملاصدرا در چه مؤلفه ها و عناصری است‭ ؟‬در مسئله ی دور کثرت از وحدت این دو فیلسوف تا چه میزان از آراء و مبانی گذشتگان استفاده کرده اند‭ ؟‬نتیجه‌گیری: نتایجی که نگارنده در حیطه ی مسئلهی مورد بحث بدان دست یافت این است که ابنسینا در زمینهی مسئلهی فیضو فاعلیت وجودی با طرح مباحثی چون تمایز وجود و ماهیت در ممکنات و عینیت آنها در خداوند و نیز تمایز بین حادث ذاتی و حادث زمانی، خالقیت خدا را که در آراء ارسطو جایگاهی نداشت تبیین روشنی بخشید .از نظر وی، فاعلیت وجودی به معنی اقتران وجودی دو امر مباین بوده بهطوری که دو طرف نسبت در دیدگاه فوق دارای استقلال وجودی از هم هستند .در این دیدگاه به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت دربارهی علیت ایجاد بر امکان ماهوی به عنوان مناط احتیاج به علت تاکید میشود .همچنین ابنسینا به دلیل اعتقاد به قاعده ی الواحد و با تأثر از فکر ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتبی صدور را برای پیدایش هستی ترسیم میکند .صدرالمتألهین در این زمینه، علاوه بر پذیرش بدوی موضع رسمی ابنسینا مبنی امکان وقوع فاعلیت وجودی و فیض، در تحلیل و تدقیق پیرامون مفهوم فیض و فاعلیت الهی و تبیین ویژگیهای فیض و نحوهی رابطه ی حق با خلق کوشیده و با توجه به امکان فقری و وجود رابط و طرح اصطلاح اضافهی اشراقیه سعی در ایضاح بیشتر محل بحث نموده است‌؛ اما در انتها به قولی عمیقتر و دقیقتر، یعنی نظریه ی تجلی و ظهور در نحوهی فاعلیت حق رسیده که از آن میتوان به فاعلیت ظهوری یاد نمود که بر طبق آن اشیاء نه معلول حق، بلکه تجلی و نمایش و ظهور اسماء و صفات حق تعالی هستند .وی همچنین با پذیرش قاعدهی الواحد و با تأثر از عرفا نظام سلسله مراتب وجودی را برای پیدایش هستی ترسیم میکند .بدین ترتیب، به لحاظ دید عمیق، دقیق و آگاهانهای که از مسئله ی وجود، اصالت، بساطت و تشکیک در مراتب و مظاهر وجود در حکمت متعالیه پیدا شده، سعی شده که نحوهی فاعلیت وجودی و افاضه ی هستی بخش با نگاهی وجود شناسانه در این مکتب تبیین و تحلیل گردد، امری که باعث تمایز حکمت متعالیه از دیگر مکاتب و نظامهای فلسفی و همچنین موجب نقطهی قوت آن نسبت به این نظامها گردیده است .نتایج فرعی که نگارنده به آن در حیطهی مورد بحث دست یافت این است که بر خلاف عقاید برخی مورخان فلسفه و مستشرقین غربی، فلاسفه ی اسلامی در مسئله ی فیض و مسائل فلسفی دیگر مقلد محض نظامهای فکری یونانیان نبودهاند، بلکه خود با روحیهی اجتهاد و نوآوری که داشتند توانستند با ارائه ی دیدگاهها و تبیینها و راه‌حلهای جدید نظامهای تازهای تأسیس کنند .بدین جهت لازم است کارهای بیشتری در این زمینه صورت پذیرد تا ابداعات و نوآوریها و دستاوردهای این فلاسفه در مقایسه با فلاسفهی یونانی مشخصشود که البته کارهای ارزشمندی نیز در این زمینه صورت پذیرفته است.   بیشتر
1 2 3 4 5
ابداعات ابن‌ سینا و اختلافات او با ارسطو در تفسیر فن شعر (بوطیقا)
نویسنده:
حسین بیطرف؛ استاد راهنما: امیر مازیار؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو در رساله‌ی بوطیقای خود درباره‌ی شعر و هنر سخن گفته است. این رساله همچون بسیاری دیگر از رسائل ارسطو وارد سنت اسلامی شد. شارحان نوافلاطونی ارسطو، «بوطیقا» ...  را ذیل منطق فهم می‌کردند، از نظر آن‌ها منطق نه بخش داشت، و شعر یکی از اجزای منطق بود. ارسطو خود شعر را ذیل منطق فهم نمی‌کرد و از نظر او باید به نحو مستقل به شعر پرداخت. ابن‌سینا نیز که فلسفه و منطق یونانی را از طریق این سنت می‌گرفت، شعر را ذیل منطق می‌دانست، و از جهت ارزش معرفتی به شعر می‌پرداخت. از طرف دیگر تلقی او از شعر کاملا با ارسطو متفاوت بود. ارسطو شعر را با نمایش و اجرا همراه می‌دانست، حال آنکه از نظر ابن‌سینا شعر همان اشعار متداول زمانه‌اش بوده است، اشعاری که شاعران عرب و فارس در قالب‌هایی همچون مثنوی، غزل، قصیده، رباعی و نظایر این می‌سرودند. این که ابن‌سینا رساله‌ی شعر را با تفسیری نوافلاطونی می‌فهمید، و این که اساسا تلقی ابن‌سینا از شعر با ارسطو متفاوت بود، باعث می‌شد از کلام ارسطو تفسیری بکند که با خود او بسیار متفاوت بوده است، و برخی عبارات او را درست متوجه نشود و در شرح آن نکاتی بگوید که فاصله‌ی بسیار با اصل کلام ارسطو دارد. در این رساله سعی داریم برخی ابداعات ابن‌سینا و برخی اختلافات او با ارسطو را در تفسیر بوطیقا بیان کنیم و بگوییم که اساسا این دو فیلسوف به شعر چطور می‌نگریستند. فصل چهارم این پایان نامه اختصاص به این مقایسه دارد، در این فصل سه امر مهم مقایسه شده‌اند. اولین موضوع مقایسه، نظر این دو درباره‌ی محاکات است. ارسطو شعر را محاکات و تقلید طبیعت می‌دانست. ابن‌سینا تفسیر خاصی از محاکات ارسطویی دارد و آن را به تخییل پیوند می‌زند. دومین موضوع مقایسه، تراژدی از منظر این دو فیلسوف است. ارسطو تراژدی را یک هنر نمایشی می‌دانست و معتقد بود شش جزء دارد: 1- موثوس (طرح) 2- اثوس (شخصیت) 3- دیانویا (اندیشه) 4- لکسیس (گفتار) 5- ملوپویئا (آواز و همسرایی) 6- اُپَسیس (منظر نمایش). ابن‌سینا اما نمی‌دانست که تراژدی هنر نمایشی است، و به همین دلیل در تفسیر آرای ارسطو در این باب به مشکلاتی بر خورد. از نظر او نیز تراژدی شش جزء دارد که به ترتیب عبارتند از: 1- خرافه (داستان و افسانه) 2- عادت 3- رأی و اندیشه 4- وزن 5- لحن 6- «نظر و احتجاج». از میان این شش جزء، پنج جزء با اجزائی که ارسطو می‌گوید قابل مقایسه است و یک جزء ارتباطی به بحث ارسطو ندارد. این پنج جزء عبارتند از: 1- خرافه 2- عادت 3- رأی 4- وزن 5- لحن. اما در بخش سوم فصل چهارم درباره‌ی رابطه‌ی بین شعر و حقیقت سخن رفته است، ارسطو معتقد است شعر می‌تواند ذاتیات و حقایق اشیاء را محاکات کند، از این رو از تاریخ بالاتر و فلسفی‌تر است. اما در مقابل ابن‌سینا شعر را تنها تخییل می‌داند، و معتقد است نسبتش با صدق و کذب برابر است، شعر تخییل است و می‌تواند صادق یا کاذب باشد.   بیشتر
1 2 3 4 5
سیر تطور علم النفس سینوی و امکان استنتاج انسان شناسی فلسفی بر مبنای آن
نویسنده:
محمد جبارپور چاری؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری؛ استاد مشاور: حسن سعادت مصطفوی، قاسم پورحسن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"مساله نفس و پرداخت به این موضوع جزو پر بسامدترین مفاهیم فلسفی از آغاز تا حال حاضر بوده که با نگاهی دقیق تر جزو مهم ترین مولفه های جهت دهنده به فلسفه و لایه تف... فکری وجود انسان می باشد. کمتر فیلسوفی را می توان مشاهده کرد که در آثار خود به مقوله نفس به صورت مستقیم اشاره نکرده باشد.ابن سینا به عنوان یک متفکر جریان ساز در حوزه فلسفه اسلامی به تبیین این مساله پرداخته است. اما متاسفانه تبیین او کمتر مورد بررسی محققانه قرار گرفته و اکثرا او را ذیل مکتب مشائی قرار می دهند. اگر با نگاه موشکافانه و دقیق تر اندیشه او را بررسی کنیم، دستاورد آن، اینگونه خواهد بود که او شارح و پیرو فلسفه یونانیون نبوده است. ابن سینا نه تابع افلاطون است و نه برخلاف تصور رایج تابع ارسطو. دستاورد بعدی این بررسی، توجه به نکات پنچ گانه ای است که سیر تربیت نفس در حکمت مشرقی سینوی را رقم می زند: انضمامی بودن این حکمت و نه مجرد و عقلانی بودن آن؛ گسترش مصادر فهم از عقلانیت صرف به وحی، الهام، شهود؛ تبدیل «نظریه معرفت» به «رویت، حضور و وصول» در فلسفه مشرقی؛ راهنمایی و حضور «ولی» به عنوان هدایت کننده؛ توجه به موضوع و جایگاه فرشته شناسی در اندیشه مشرقی ابن سینا.به بیان دیگر، ابن سینا از نظر اندیشه ای را می توان به ابن سینای مشائی و ابن سینای مشرقی تقسیم کرد که در این میان ابن سینای مشرقی با تلقی بدیع خود از نفس، زمینه اندیشه وزری در مورد نظام حکمی و فلسفی جدیدی را رقم می زند. بسط تئوریک اندیشه مشرقی او در آراء فلاسفه بعد از او نظیر شیخ اشراق و صدرالمتالهین قابل مشاهده می باشد.   بیشتر
1 2 3 4 5
تحلیل و تصحیح علمی انتقادی بخش معاد الهیات النجاة: معرفی و ارزیابی اقدم نسخ
نویسنده:
لیلا کیان خواه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجموعة النجاة یکی از مهم‌ترین آثار ابن‌سینا شامل رساله‌های منطق، طبیعیات، الهیات و ریاضیات است که بحث معاد از جمله مهم‌ترین مباحث ارائه شده در بخش الهیات است و... و تشریح و تبیین فلسفی آن، از جمله اهداف ابن‌سینا از تألیف النجاة بوده است. ابن‌سینا در الهیات النجاة تبیین معاد را بر بسیاری از مبانی حکمت نظری و عملیِ خود بنا کرده است و به نوعی می‌توان آن را ماحصل حکمت نظری و عملیِ او دانست. از آنجا که همة چاپ‌های فعلی الهیات النجاة علاوه بر این‌که معیارهای تصحیح انتقادی را رعایت نکرده‌اند، از نسخة نفیس و کهن مرادملا 1410 نیز غافل مانده‌اند، متنی مصحَّح محسوب نشده و بازتصحیح این اثر را ضروری‌ می‌نمایند. نسخة مرادملا 1410، توسط رضوان بن الساعاتی یکی از علمای قرن ششم ه.ق کتابت شده و پس از کتابت، بارها در طول حدود پانزده سال با نسخه‌های دیگر و نیز آثار دیگر ابن‌سینا مقابله شده و دارای پنج گواهی بلاغ در انتهای نسخه و نیز بلاغ‌های متعددی در طول متن است. نظر به اهمیت معاد در نظام فکری ابن‌سینا و در الهیات النجاة، تصحیح انتقادی بخش معاد بر سایر مباحث مقدم شده و در این مقاله ارائه می‌شود. این تصحیح انتقادی بر اساس سه رسالة کهن و نفیس متعلق به قرن ششم ه.ق، موجود در کتابخانه‌های آستان قدس، حراجچی اوغلو و مرادملاست که به لحاظ قدمت و صحت بر تمام نسخه‌های موجود ارجحیت دارند. آنچه در این مقاله ارائه می‌شود، بررسی و ارزیابی بحث معادِ الهیات النجاة و نیز نسخه‌شناسی این سه نسخة ارزشمند است   بیشتر
صفحات :
از صفحه 31 تا 74
1 2 3 4 5
عقل و وحی از دیدگاه ابـن سـینا و علامـه طباطبـایی
نویسنده:
زهره تقی خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
1 2 3 4 5
ترجمه و تنظیم تعلیقات ابن سینا
نویسنده:
علیرضا مالوفی؛ استاد راهنما: منصور ایمان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
1 2 3 4 5
سخنرانی فراروانشناسی ابن‌سینا
سخنران:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
1 2 3 4 5
بررسی و تحلیل گزارش ابن‌سینا از نظریة مُثل در کتاب شفاء
نویسنده:
مجید صدرمجلس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در دو رساله از رساله‌­های کتاب شفاء به گزارش و توصیف نظریة مثُل روی آورده و سپس به نقد آن می­‌پردازد: مورد نخست فصل دهم از مقالة دوم در رسالۀ برهان از... ز کتاب شفاء است و مورد بعدی فصل دوم از مقالة هفتم در رسالۀ الهیّات شفاء. در اینجا می‌‌کوشیم تا با ارائۀ گزارش و تحلیل مطالب ابن‌­سینا، تا حدّ ممکن جنبه‌­های گوناگون برداشت­­ وی را دربارۀ مسألۀ مُثل ترسیم و تبیین کنیم؛ در بررسی گزارش ابن‌­سینا و تحلیل آن باید به اصطلاح‌­ها و عبارت­‌های خود وی پای‌­بند باشیم تا بتوانیم هر چه بیشتر به جنبه‌­های گوناگون برداشت ابن‌سینا نزدیک شویم. بررسی نقدهای ابن‌سینا بر نظریة مُثل مجال دیگری می­‌طلبد و در اینجا تنها به تبیین توصیف و برداشت وی از این نظریه بسنده خواهد شد. در پژوهش حاضر به مواردی مانند میزان آشنائی ابن‌­سینا با مسألة مُثل، چگونگی برداشت ابن‌سینا از حقیقت مُثل، کارکرد فلسفی نظریۀ مُثل در نگاه وی خواهیم پرداخت. همین بررسی کمک خواهد نمود تا انگیزه‌­های فکری ابن‌سینا در تدارک نظریۀ جایگزین یعنی پذیرش صورت به معنی ارسطوئی کلمه بجای مثالِ افلاطونی هم نمایان شود. شایان ذکر است که در گزارش­‌های ابن­‌سینا هم با توصیف مثُل به عنوان امر کلّی و جدا از امور جزئی روبرو خواهیم شد و هم با بیان اجمالی از سه دلیل که افلاطون و افلاطونیان برای اثبات وجود مثُل به آنها متوسل می­‌شوند: دلیل از راه علوم و دانش‌­ها، دلیل از راه واحد فوق کثیر و دلیل از راه تفکر به چیزی بویژه چیز نابود شده.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 61 تا 82
1 2 3 4 5
تصویرسازی ابن‌سینا از ‌فرایند استدلال اخلاقی و نقش آن در صدور رفتار اخلاقی
نویسنده:
فاطمه جهانی ، فرشته ابوالحسنی نیارکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استدلال اخلاقی در فلسفۀ ابن­سینا را می‌توان تحت عنوان قیاس عملی پیگیری کرد که این نوع قیاس در آثار او غالباً در مصداق مثال­های اخلاقی و بیشتر در قالب جدل آمده ...  است. ابن­سینا به­طور غالب معطوف به تحلیل ‌فرایند رفتار به نحو عام­ است‌ (که می­توان آن را استدلال عملی نامید)؛ اما در عالم مثال از مصداق­های اخلاقی و استدلال­هایی که محتوا و مواد قیاس آن اصول اخلاقی است، بهره می­جوید. از نظر ابن­سینا درک حسن و قبح با عقل عملی است که به واسطۀ عقل نظری و با تصویرسازی نوعی استدلال و قیاس عملی در دو مرحله به رفتار اخلاقی منجر می‌شود. این نوع قیاس اگرچه از نفس ناطقه بر می­آید، سایر ابعاد انسان و قوا و نفس حیوانی مانند حواس ظاهری و باطن به‌ویژه خیال، وهم و قوای باعثه و شوقیه در آن دخیل‌اند. این تحلیل ابن­سینا بی­ارتباط با پیشینۀ ارسطویی نیست؛ زیرا ارسطو نیز استدلال و قیاس عملی را برای ایجاد رفتار اخلاقی، پیش­زمینه می­داند. درواقع ارسطو برای صدور فعل، عقل نظری را متحرک به معنای بعید و شوق را متحرک به معنای قریب می­داند. در این مقاله پس از تحلیل ابن­سینا از استدلال اخلاقی و عوامل دخیل در آن، به بیان نقش این استدلال در رفتار اخلاقی پرداخته­ایم. طبق نظر ابن­سینا، تنها استدلال عملی سبب بروز فعل نیست؛ پس او از حصرگرایی به دور است و به عوامل هیجانی ـ انگیزشی و محرکۀ فاعله نیز اهمیت داده است. در این مقاله، فراروی ابن­سینا از حصرگرایی شناختی با مقایسه با ارسطو بیان می‌شود تا نمایانگر نوآوری­های ابن­سینا نسبت به فلسفۀ یونانی نیز باشد.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 69 تا 87
  • تعداد رکورد ها : 3259