جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1368
نظریه فوق تجرد عقلانی نفس در حکمت سینوی
نویسنده:
عین‌الله خادمی، سیدعلی رضی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فوق تجرد عقلانی نفس، در واقع تجرد از ماهیت است، و نیز گسترش ظرفیت وجودی نفس و نداشتن حدّ یقف در مراحل قوس صعود و قرب الی الله. نفس انسان علاوه بر مرتبه تجرد، حائز مقام لایقفی و فوق تجرد است؛ مرتبه‌ای که انسان عاری از ماهیت بوده و هویت و انانیت از وی، چنان باز ستانده می‌شود که بی اسم و رسم شده و مقام معلومی ندارد که بتوان بدان اشاره کرد. نخستین بار فلوطین و بعد سهروردی و همچنین صدرالمتالهین، از آن سخن گفته‌اند. اما بررسی نقش ارسطو در فوق تجرد شیخ الرئیس، موهم آن است که وی ظاهرا نه از فوق تجرد نفس و نه تجرد آن از ماهیت، سخنی به میان نیاورده است. شیخ الرییس در رساله نفس به محدود بودن قوای نفس در غایتی مشخص (در مرتبه عقل) و نیز محدودیت عقل نظری (در مرتبه عقل مستفاد) باور دارد. نیز در اعتقاد شیخ، جوهریت نفس ـ بر مبنای تأثیرپذیری وی از ارسطو ـ سبب گرفتار شدن نفس انسانی در شوب ماهیت (جنس و فصل، حد و ترکّب داشتن) و نهایتا موجب تقید آن تحت مقوله است؛ در حالی که این عقیده با فوق مقوله بودن نفس در این مرتبه ناسازگار است. این نوشتار مدعی است که گرچه نمی‌توان ادله قطعی و یقینی برای اعتقاد شیخ به نظریه فوق تجرد عقلانی ارائه داد، اما شاید بتوان شواهد و قرائن محدودی به نفی نظریه فوق تجرد نفس، در آثار شیخ یافت.
صفحات :
از صفحه 163 تا 187
سیر تطور تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا
نویسنده:
زهرا یوسفی روشناوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی که یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دینی است از سوی فلاسفه همچون دیگر اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. در فلسفه اسلامی، فرشته وحی، مخزن علوم و مفیض آنها و گیرنده وحی نیز قوه عاقله نبی است که وی به علت استعداد ذاتی و تکامل وجودی به مرتبه‌ای می‌رسد که می‌تواند به عقل فعال متصل گردد و معارف را از وی دریافت نماید. مهم‌ترین مبحث در زمینه وحی نزد فلاسفه اسلامی، نحوه رؤیت فرشته وحی است. در نظام مشائی، عقل فعال همان فرشته وحی و رؤیت او نیز محاکات متخیله نبی از حقیقت وجود وی بود؛ ولی در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه با کشف عالم مثال منفصل یا به تعبیر شیخ اشراق «مثل معلّقه» تبیین فلسفی وحی به نقطه‌ عطف خود رسید. در این مکتب، فرشته وحی عظیم‌ترین انوار قاهره عرضیه و رب النوع آدمی بود که نفس پاک نبی پس از رفع شواغل و حجب برزخی و جسمانی با اتصال به فرشته وحی، معارف را از وی دریافت می‌کند. حقیقت فرشته وحی دارای مظاهری در عالم مثال است که با ظهور در این مظاهر، امکان رؤیت آن برای نفس نبی حاصل می‌شود. فرشته وحی از حقیقت عقلی و نوری خود تنزل می‌نماید و در مظهری از مظاهر عالم مثال جلوه‌گر می‌شود تا نبی به رؤیت آن نائل آید.
صفحات :
از صفحه 145 تا 173
مقایسه مبانی و راه‌حل‌های ابن‌سینا و ملاصدرا برای نفی تناسخ
نویسنده:
فروغ رحیم‌پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
تناسخ که در‌ اصطلاح رایج فلسفی به معنی انتقال نفس از بدن خود به بدن مادی دیگر در همین دنیا و پس از مرگ افراد است قاطعانه از سوی ابن‌سینا و ملاصدرا با برهان عقلی رد شده است؛ هر یک از این دو فیلسوف بزرگ با تکیه بر مبانی خود، رابطه ویژه نفس انسان با بدن وی را نشان می‌دهند و با استناد به آن، تعلق نفس به بدن/ بدن‌های دیگر را نفی می‌کنند. استدلال‌های شیخ‌الرئیس در نفی تناسخ بر این مبنا استوار است که نفس از حیث ذات، مجرد و از حیث فعل، مادی است لذا گرچه علت فاعلی و مفیض نفس، عقل مفارق است اما مزاج مستعد و ماده بدنی، زمینه‌ساز و معد این افاضه است. به علاوه، شیخ معتقد است که رابطه هر نفس با ماده بدنی خود، رابطه لزومیه ذاتیه است و به همین سبب، این نفس برای این بدن، امری بی‌بدیل است. اما صدرالمتألهین به مبانی نوینی نظیر تشکیک و اشتداد در وجود و حرکت استکمالی جوهری در همه موجودات (ازجمله در نفس و بدن به موازات یک‌دیگر) قائل است و نفس را در بدو حدوث، جسمانی می‌داند و معتقد است که ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او علاوه بر این‌که به نقل و تأیید راه‌حل‌های شیخ‌الرئیس می‌پردازد، از مبانی متعالیه نیز بهره می‌برد و بدین وسیله، هم تبیین نوینی از بعضی از برهان‌های رد تناسخ به‌دست می‌دهد و هم خود، راه‌حل و برهان جدیدی برای ابطال تناسخ ارائه می‌کند که فقط با مبنای متعالیه قابل توضیح است. این مقاله در ‌نظر دارد ضمن توضیح و مقایسه راه‌حل‌های منتخب این دو فیلسوف برای نفی تناسخ و روشن‌کردن نقاط مشترک ایشان، کارکرد مبانی خاص هر یک در این حوزه را روشن کند و نشان دهد که چگونه در مواردی مبانی متفاوت برای برآوردن مقصود واحد، به‌کار گرفته می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
روش شناسی توصیف نزد شیخ اشراق
نویسنده:
سید عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
شیخ اشراق به عنوان یک حکیم هستی‌شناس، هستی را ذومراتب می‌بیند و براساس همین رتبه‌بندی توصیفات متنوعی نیز ارائه می‌کند. این توصیف‌ها هم از لحاظ طولی متنوع‌اند و هم از لحاظ عرضی. بدین معنا که مثلاً توصیفات کشفی شهودی او اگرچه در عرض توصیفات تحلیلی منطقی او قرار می‌گیرند اما خود دارای یک نظام طولی و مترتّب برهم اند. بر این دو مورد توصیفات تجربی حسی و توصیفات تاریخی اسطوره‏ای را نیز باید افزود تا مجموعا ًبه چهار ضلعی انواع توصیفات او بتوان رسید. از طرف دیگر اگر چه قدما توصیف را متعلق به «مطلب هل» و تعریف را متعلق به «مطلب ما» می‌دانستند و آن دو را کاملاً جدا از هم مطرح می‌کردند اما در تفکر شیخ اشراق بین مقام تعریف و مقام توصیف اختلاف چندانی وجود ندارد. اولاً به دلیل آنکه موضعگیری او در بحث تعریف با رویکرد منطق دانان مشائی متفاوت است و ثانیاً به جهت آنکه توصیف‌های شیخ اشراق نیز ویژگی خاص خود را دارند به گونه‌ای که نمی ‏توان آنها را در تقسیم‌بندی‌های رایج جای داد .
شناخت‌شناسی از نظر شیخ اشراق سهروردی
نویسنده:
محمد حسن فردشورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل عمده در فلسفه مسئلهء شناختاستکه در طول تاریخ فلسفه زبانزد فلاسفه اسلامی و غیراسلامی بوده است . طبیعی‌ترین راهی که برای آگاهی انسان از جهان خارج وجود دارد استفاده از حواسظاهری استاما استفاده از حسخطاهای زیادی را در پی دارد. ما به چه دلیل می‌توانیم اثباتکنیم که آن صورتدرکشده در حسبینایی یا غیر آن مطابق با واقعیتخارجی است ؟ و بشر از دیرباز متوجه این خطاها شده است . به همین جهتبسیاری از فلاسفهء باستان برای تحصیل حقیقتاز عقل مدد گرفته‌اند اما اختلافنظر در بابمسائل عقلی نیز کاشفاز این استکه خطای عقل کمتر از خطای حسنیست . برخی دیگر از اهل نظر برای یافتن حقیقتاز حسو عقل مایوسشدند و برای کشفحقیقتبه روشسیر و سلوکو اشراق متوسل گشتند و معتقد شدند تنها چیزهایی حقیقتدارد که انسان در اثر تصفیه باطن و تزکیه نفسبدان نائل گردد آنان معتقدند نفسانسان به صورتآیینه‌ای استکه اگر شفافو تمیز باشد حقایق در آن منعکسمی‌شود ولی آیینه احتیاج به صیقل دارد و صیقل دادن نفسبه تهذیباخلاق و تزکیه درون و ریاضتهای باطنی است . از جملهء این افراد فیلسوفبزرگشهاب‌الدین سهروردی معروفبه شیخ اشراق استکه در تحصیل حقیقتراه کشفشهود را برگزید. ما به جهتاهمیتاین مبحثدر فلسفهء اسلامی به بحثو بررسی این نوع از شناختنزد این فیلسوفبزرگمی‌پردازیم.
علم خدا در اندیشة سهروردی
نویسنده:
منصور ایمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علم خدا یکی از مباحث کلیدی در فلسفة اسلامی محسوب می‌شود و آرای متنوّعی را فلاسفه و اهل نظر در این خصوص مطرح کرده‌اند. یکی از این آرای کثیر، نظر شیخ اشراق در این زمینه است. او از یک سو واجب تعالی را عین نور و ظهور بی نهایت معرّفی می‌کند و علم را همان ظهور می‌داند و از سوی دیگر حقیقت واجب تعالی را «صرف الوجود» و «کلّ الوجود» و «غنیّ مطلق» و «بی‌نهایت» و «معطی همة اشیاء و واجد حقایق آنها» می‌داند. بنابراین می‌توان گفت که او نیز مطابق نظام فلسفی خویش به علم مطلق و پیشین واجب تعالی معتقد بوده و بر مبنای مکتب فلسفی خویش به اثبات آن نیز همّت گماشته است. پس اشکالی تحت عنوان نفی علم پیشین و تفصیلی خداوند به اشیاء، متوجّه او و نظام فلسفی‌اش نمی‌شود. مضاف بر آن، شیخ اشراق علم خدا را به وجودهای عینی همة اشیاء اعمّ از مجرّدات و مادیّات علم حضوری مبتنی بر قهر و تسلّط اشراقی می‌داند و هیچ موجود و ذرّه‌ای را از این علم و بصر خداوند، پنهان و مستور نمی‌داند. بنابراین همة موجودات ممکن پس از ایجاد نیز مشمول علم حضوری و بصر فراگیر حقّ تعالی هستند. تشریح نظر شیخ اشراق در ساحتهای فوق و گزارش اشکالات متاخّرین بر نظر او و نقد آن اشکالات برپایة نظام فلسفی حکمه الاشراق، وظیفه ای است که این مقاله عهده‌دار انجامش است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 17
دلیل افتراض: گزارش و سنجش
نویسنده:
مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دلیل افتراض یکی از پرکاربردترین روش‌های منطق سنّتی است که منطق‌دانان مسلمان درباره‌ی ساختار و چیستی آن هم‌رای نیستند. از یک سوی، سهروردی و فخر رازی آن را گونه‌ای از قیاس شکل سوم به شمار آورده‌اند، و از سوی دیگر، خواجه نصیر، نه تنها آن را قیاس شکل سوم نمی‌داند، بلکه یک‌سره آن را از قلمرو قیاس بیرون کرده است. نگارنده در این جستار، پس از گزارش دیدگاه این سه منطق‌دان، به سنجش رأی خواجه نصیر پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 119
دیدگاه سهروردی و ملاصدرا درباره علیّت مثل و عالم خیال منفصل
نویسنده:
محمد ذبیحی، محمود صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شیخ اشراق و صدرالمتألهین، از یک سو به عالم مثال منفصل قائل بوده؛ و از سوی دیگر، به اثبات نظریه مثل افلاطونی و ارباب انواع پرداخته، و آن­ها را علّت عالم ماده و افراد مادی هر نوع دانسته ­اند. پژوهش حاضر ضمن بررسی و نقد براهین شیخ اشراق و ملاصدرا در باب اثبات علّیت ارباب انواع نسبت به افراد مادی، از طریق سنخیّت علّت و معلول؛ نظریه ملاصدرا در علوم حسّی و خیالی (نظریه ابصار) و نیز امتناع طفره در نظام آفرینش، به اثبات علّیت عالم مثال نسبت به عالم ماده پرداخته است. از این رو، بر خلاف دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا، عالم مثال علّت عالم ماده است، نه عقول متکافئه. در نتیجه، علاوه بر مثل افلاطونی موجود در عالم عقل، ارباب انواع در عالم مثال نیز موجود هستند. این موجودات مثالی علّت عالم ماده می­ باشند و خود، معلول ارباب انواع موجود در عالم عقل هستند.
صفحات :
از صفحه 43 تا 56
تحلیل رابطه قوه وفعل با موضوع فلسفه اولی درحکمت متعالیه
نویسنده:
جمشید صدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه و فعل از اوصاف و احکام موجود مطلق است، موجود نسبت به فعلیتی که می‌تواند واجد آن شود بالقوه نامیده می‌شود، هرچند به لحاظ فعلیتی که هم اکنون دارد موجودی بالفعل است. موجود مطلق که موضوع فلسفه اولی است به قوه و فعل تقسیم می­ شود، غالب مسایل فلسفی به شکل قضایای مردد المحمول مطرح می‌شوند که اطراف تردید مساوی با موضوع فلسفه است .قوه یک امر وجودی است، منتهی یک وجود ضعیف که آن را از عدم ممتاز می گرداند. وجود از جهت شدت وضعف دو طرف دارد یک طرفش اعلی مراتب وجوداست، طرف دیگرش هیولای اولی است که فعلیتی جز عدم فعلیت ندارد. مقاله حاضر ابتدا به طریقۀ ورود مسئله قوه و فعل به فلسفه اولی و ضرورت بحث از آن می‌پردازد و در ادامه رابطه قوه وفعل با موضوع فلسفه اولی ونحوه صدق وجود بر آن و تناظر آن دو با خیر و شر و طرح شبهات و پاسخ به آنها از دیدگاه حکمت متعالیه را مورد بررسی و تحلیل قرار می‌ دهد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 222
تأملی در تحول روش شناسی دانش متافیزیک (با نگاه به رابطه آن با علوم تجربی)
نویسنده:
عباس ایزدپناه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله‌ پیش رو در صدد است به عرصه‌ روش شناسی مطلوب و جامع فلسفه‌ هستی شناختی و متافیزیک به مفهوم فلسفی آن دریچه‌ای بگشاید. از همین روی نخست به کشف تحولات و سرگذشت تاریخی – تطبیقی آن در تفکر اسلامی و غربی می‌پردازد و پس از آن به تبیین اصول و ارکان نظریه‌ «روش شناسی جامع دانش متافیزیک و فلسفه» همت می‌گمارد و چون تحولات تاریخی یاد شده غالباً در ضمن تعامل متافیزیک با علوم تجربی بوده است، این پیوند و همبستگی تاریخی نیزبه طور فشرده مورد اشاره قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 203
  • تعداد رکورد ها : 1368